مدافعان حرم
مجید بربری 🌹#قسمت_بیستم شهید مدافع حرم.مجید قربان خانی 🌟🌟🌟 باورم نشد.حتی به بقیه دوستان هم گفتم،این
مجید بربری 🌹#قسمت_بیست_و_یکم
شهید مدافع حرم.مجید قربان خانی
🌟🌟
من هم وارد مراحل آموزشی شده بودم و نمیدونستم اسم چه کسی را نوشتن و اسم چه کسی را ننوشتن.یه روز توی دفترم مشغول بودم که دیدم مجید اومد.
_حاجی سلام.
_سلام مجید،کاری داری؟
_بله حاجی،می خوام قسمت بدم.
و ساکت شد.بغض کرده بود.اگه مستقیم نگاهش می کردم،اشکش درمی اومد.
_میخوام قسمِت بدم من رو هم سوریه ببری.
مجید یه پسر خوش زبون بود،خیلی هم خوب حرف میزد.حالا این سکوت و بغض،برای من هم تعجب آور بود.داشت باورم میشد که مجید،واقعا مجید یک سال پیش نیست.
_مجید جون تو نمیتونی بری.اولین مشکلت هم،تک پسر بودنته.ما اجازه نداریم تک پسرها رو ببریم.
خیلی باهم صحبت کردیم و آخرش امیدوار از اتاق من بیرون رفت.
آب پاکی رو روی دستش ریختم، که اعزام بشو نیست.همون روزها بود که گوشیم زنگ خورد.شما خودتون بودید حاج خانم،به من زنگ زدید و گفتید ،اگر امکانش هست،مجید قربان خانی را سوریه نبرید،تک پسره و ما خیلی وابسته اش هستیم .با تلفن شما،من روی یک پا ایستادم که مجید نباید بیاد سوریه.دو سه شب بعد،لیست بچه هایی که قرار شد اعزام بشن،روی صفحه اعلانات پایگاه زدیم.اون هایی که اسمشون بود ،ذوق زده خدارو شکر میکردند و میرفتند. اون هایی هم که اسمشون خط خورده بود،پی دلیل می گشتند.این وسط صدای مجید بود که من رو به سالن کشوند.
_بی معرفتا،نامردا،قرارمون این نبود.چرا من رو ننوشتید؟من شما را قسم داده بودم.
رفتم سالن.عصبانیت از صدا و چهره اش می ریخت.
_چی شده؟این همه سروصدا برا چیه؟
_مگه قرار نبود من رو ببرید سوریه؟
_نه،من که به تو گفتم ما نمی بریمت.
_من قسمت دادم.
_من که گفتم شرایط رفتن به سوریه رو نداری.
تا به حال این قدر پریشون و ناراحت ندیده بودمش.مجیدِ خنده رو و خوش زبون،حالا افتاده بود به گریه. از ما ناامید شد.مطمئن بود که از طرف ما نمی تونه اعزام بشه سوریه.از اون طرف مرتضی کریمی هم به خاطر شرایط کاریش،به قهوه خونه ی مجید رفت و آمد داشت و باهاش آشنا شده بود.با مرتضی میرفته هیأت و اونجا،انگیزه ی مجید برای رفتن،چند برابر میشه.حتی من شنیدم یه شب توی هیأت، از روضه خوانی و مداحی مرتضی از حال میره.
زندگی نامه شهید مدافع حرم 🕊🌹
#مجید_قربانخانی
🔴@sarbazanzeynab🔴
🕊ابوالفضل بر حجاب زنان و غیرت مردانه داشتن تاکید فراوان داشت چرا که حجاب را برای زنان عزت و شرافت میدانست. او همچنین بر نماز اول وقت و نماز شب تاکید بسیار داشت چرا که معتقد بود انسان با نماز به سعادت حقیقی میرسد و توشه پرباری را برای آخرت به همراه خود میبرد.
سالروزشهادت❣
شهید مدافع حرم🕊🌹
#ابوالفضل_شروانیان
🔴@sarbazanzeynab🔴
6.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لحظاتی از وارد شدن حاج قاسم به ضریح مطهر حضرت رضا علیه السلام❣
🔴@sarbazanzeynab🔴
🕊امروز سالروز شهادت مدافع حرم " #ابوالفضل_شیروانیان است ،
این شهید عزیز را بیشتر بشناسیم...
🔴@sarbazanzeynab🔴
26.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دست دلم را بگیر...
من...
سخت آشفتهام!
نامت را بر زبان میآورم...
میدانم که دستگیر هستی؛
مادرِ تمامِ عالَمـ...😭💔
🔴@sarbazanzeynab🔴
13.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞روایت زندگی شهید #ابوالفضل_شیروانیان، شهیدی که سردار سلیمانی از او تقدیر نمود
🔴@sarbazanzeynab🔴
🔅«جای ترکش»
♦️هر ملاقاتی که مقامات سیاسی یک کشور با آقا داشتند و به حوزه مأموریتی حاجقاسم مربوط میشد خودش هم میآمد؛ فرقی نمیکرد رئیس جمهور فلان کشور باشد یا یکی مقامات کشور فلان. وقتی از گیتهای بازرسی X-RAY رد میشد دستگاه حسابی قاطیپاطی میکرد؛ صدا پشت صدا، بوق پشت بوق. از بس که ترکش توی بدن حاجی بود. خودش میگفت: «لحظهای نیست جایی از بدنم بهخاطر این ترکشها درد نداشته باشد.»
از شدت درد گاهی مسکن میخورد، بلکه از درد زیادش، قدری کم کند.
✍ حسین امیرعبداللهیان
📍#سلیمانی_عزیز، ص۷۴
🔴@sarbazanzeynab🔴
🌸بسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸
❣تلاوت دسته جمعی قرآن کریم هدیه به روح پاک و مطهر همه شهدا برای تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف انشاءالله
صفحه54
#قرآن_کریم
🔴@sarbazanzeynab🔴