💕🌸💕
🌸💕
💕
#حجاب😎
#چادرانه🌈
•°دختره با کلی آرایش{💅🏻💄}برگشته میگه:
°•واقعاً شما پسرا این دختر چادریا رو از ما بیشتر دوس دارین♀؟
•°پسره خیلی رک گفت: آره😏
°•دختره جواب داد:
•°پس اگه دوسشون دارین چرا نگاهشون نمیکنین😕
و سرتون رو °•میندازین پایین از پیششون رد میشید⁉️
•°پسره گفت:
°•آره تو راس میگی ما نباید سرمون رو پایین بندازیم
•°اصلا سر پایین انداختن کمه‼️
°•باید تعظیم کرد در مقابل یادگار حضرتـــ💜ـــــ •°زهــــــــــــرا سلام الله علیها💚
🍃الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🍃
➖➖➖➖➖➖
✌️ @sarbazegomnam
برخورد با #سلبریتی های بیحجاب در دستور کار پلیس
فرمانده انتظامی پایتخت:
🔹#هنرمندان، #ورزشکاران و افراد مشهور در این حوزهها به برکت همین سینما و تلویزیون ایران مشهور و معروف شده و مردم برای آنها احترام قائل هستند؛ پس لازمست قوانین و شئونات را رعایت کنند.
🔹در برخورد با تخلفات به ویژه با کسانی که شئونات را رعایت نمیکنند هیچ فرقی برای پلیس به عنوان مجری قانون وجود ندارد و برایش فرقی نمیکند که این فرد کیست و چکاره است؛ طبق قانون با افراد برخورد میکند.
➖➖➖➖➖➖
✌️ @sarbazegomnam
سرباز گمنام امام زمان (عج)
❌ #خاصترین_کانال_کودک_ایتا 👆 💯اگر مامانی مشکل پسندی 😣 اگر همیشه به ست کردن خودت و دلبندت فکر میکنی
دوستان گلم این کانال لباس عالیه👆🏻
قیمتاش نسبت به کاراش حرف نداره👌🏻
من خودم همش ازشون خرید میکنم به فامیلامونم معرفیشون کردم
تایید شدن باخیال راحت عضو بشید 😇🙏🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ فکر کن با همسر و فرزندت رفتی جشنواره تابستانی. وسط طبیعت. یک نفر سر برسد وسط آنهمه مردم عادی و کودک شلیک کند. ۴کشته. ۱۵زخمی. نه در خاورمیانه. وسط کالیفرنیا. قاتل هم نه داعش و القاعده. یک آمریکایی معمولی.
این واقعیت امپراطوری آمریکا است. جنگ افروزی در خارج و ناامنی در داخل
" Aliz علی علیزاده
➖➖➖➖➖➖
✌️ @sarbazegomnam
علی آقامون دیروز میگفت امسال درسته #چادرا خیلی گرون شده ولی واست هرطور شده یکی میخرم😢
منم رفتم کانال تولیدی #حجاب بنی فاطمی رو بهش نشون دادم
قیمت هاشو که دید به جای یکی دوتا واسم خریدش 😍😍😍😍
عاشق مدل هاشون شدم دوست داشتم همشو داشته باشم🙈🙈
اقامون قول داده سالی چهارتا #چادر واسم بخره از این تولیدی برتر💖
اینم لینکش👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1196228609Ce36ce60469
💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕
#1
#همسرکوچکمن
_خفه شید به چه جرئتی برای همسر من خواستگار آوردید هان!؟
با شنیدن صدای عصبی خان زاده همه ساکت شده بودند و داشتند بهش نگاه میکردند هیچکس جرئت حرف زدن نداشت ، یه گوشه ایستاده بودم و مظلومانه داشتم اشک میریختم من فقط ده ساله بودم که صیغه خان زاده شدم و حالا بخاطر حسادت و نقشه های همسر اولش و خانوم بزرگ عمارت میخواستند من رو از خان زاده جدا کنند و به عقد پسر کارگر عمارت دربیارند.
_همین الان از عمارت گمشید تا ندادم وسط روستا زنده زنده دفنتون کنند
پسره و خانواده اش با ترس بلند شدند و از عمارت خارج شدند که خان زاده به طرف من برگشت و عصبی داد زد:
_موهای لامصبت رو بکن داخل زود باش!
با ترس سریع موهام رو تو شالم فرو بردم که چشمهاش رو لبهام خیره موند و عصبانیتی که بیشتر از قبل شده بود عربده زد:
_کی بهت گفته همچین رژی بزنی و بیای جلوی این پسره ی لندهور هان!؟
با هق هق و ترس گفتم:
_خان خانوم بزرگ گفتند شما ....
_خانوم بزرگ غلط کرد همچین چیزی گفت.
#ادامه_رمان_هیجانی 😍💯🔞👇
http://eitaa.com/joinchat/3845586963C4195906290