سرباز گمنام امام زمان (عج)
❤️❤️❤️ ❤️❤️ ❤️ #رمان_از_جهنم_تا_بهشت #قسمت_سی_و_هفتم *ﺑﻪ ﺭﻭﺍﯾﺖ زینب* ﻣﺎﻣﺎﻥ:زینب ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﺎﻫ
❤️❤️❤️
❤️❤️
❤️
#رمان_از_جهنم_تا_بهشت #قسمت_سی_و_هشت
به روایت زینب
چند شاخه از موهامو ریختم رو صورتم دوباره با خودم گفتم:کسی لیاقت نداره از زیباییهای من استفاده کنه.
دوباره موهامو هل دادم زیر شال و کیفمو برداشتم و رفتم تو آشپزخونه.تازه الان مامانو دیدم .
_سلام صبح بخیر .
مامان:علیک سلام بیا این لقمه رو بگیر بخور به صبحانه نمیرسیم دیر شد.
بابا:من تو ماشین منتظرم بیایید
از اتوبوس پیاده شدیم .اوه اوه یه سربالایی با شیب تند رو باید پیاده میرفتیم .
فاطمه:اوه اوه یا علی بگو بریم.
_یا علی بگم؟
_فاطمه:آره دیگه یعنی از حضرت علی مدد بگیر.
_چه جالب اتفاقا برام سوال شده بود چرا موقع خدا حافظی میگی یا علی.
فاطمه معنی یا علی رو گفت ولی هنوزم نمیتونستم درک کنم.
اما ناخداگاه زیر لب گفتم یا علی و دست فاطمه رو گرفتم و رفتیم بالا.مامانامون پشت سرمون بودن و منو فاطمه هم جلو .دیگه تقریبا رسیده بودیم.
_فاطمه:اول بریم زیارت یا استراحت؟
_نمیدونم هر جور دوست داری .
_فاطمه:خب بیا بریم فعلا یه ذره استراحت کنیم بعد میریم.
_باشه بریم...
.
سفر یک روزه امامزاده داوود هم تموم شد و میشه گفت یکی از بهترین تجربه های زندگیم بود تجربه ای که دید من رو نسبت به دین و آدم های اطرافم دیگه کاملا تغییر داد و شد جرقه ای دوباره
#ادامه_دارد...
نویسنده :
#ح_سادات_کاظمی
✨💖الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج💖✨
🆔 @SARBAZEGOMNAM
❤️
❤️❤️
❤️❤️❤️
🔴 ربوده شدن ۱۴ نیروی بسیجی و هنگ مرزی میرجاوه
🔸 ۱۴نفر از نیروهای بسیجی طرح امنیت و هنگ مرزی میرجاوه بامداد امروز(سه شنبه) به دست اعضای گروهک تروریستی ربوده شدند.
🔸این افراد بین ساعت چهار تا پنج بامداد امروز در منطقه صفر مرزی لولکدان ربوده شده اند.
🔸گروهک تروریستی جیش العدل در بیانیه ای حمله به پایگاه ایرانی و ربودن نیروهای امنیتی هنگ مرزی میرجاوه را برعهده گرفت./ایرنا
@SARBAZEGOMNAM
کَربــَلٰا رفتَن خود را به رُخِ مٰا نَکشیدْ
ما درست است نرفتیم ولی دل داریم
#اربعین
#جامانده
👇
✳️ @SARBAZEGOMNAM
🍃 #مهدی_عج 🍃
🍃 #ظهور🍃
⭕️ مضطَر میدونی یعنی چی؟
🔸 مضطر میدونی یعنی چی؟ مُضطر اونیه که عزیزش تو سی سی یو باشه. خبر بیارن دکتر ازش قطع امید کرده. نمی بینیش دیگه. چطور میشی؟ غذا بیارن جلوت می تونی بخوری؟! اون موقع صبح جمعه نیاد دیوانه ای
🔺 این اضطراره که امام زمان رو می کشه پایین. به والله قسم سه شنبه شب مضطر بشیم، چهارشنبه ما امام زمان رو کشیدیم آوردیم. ول کن جمعه رو... ول کن سفیانی رو...
❄️ تو مضطر نیستی، تو در عطش مهدی نمی سوزی... تا نخوایش هزار جمعه بگذره، هزار سفیانی خروج کنه، او نخواهد آمد... چون امام رو باید خواست...
👤 " #استاد_رائفی_پور "
✨💖الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج💖✨
🆔 @SARBAZEGOMNAM
سرباز گمنام امام زمان (عج)
❤️❤️❤️ ❤️❤️ ❤️ #رمان_از_جهنم_تا_بهشت #قسمت_سی_و_هشت به روایت زینب چند شاخه از موهامو ریختم رو صورت
❤️❤️❤️
❤️❤️
❤️
#رمان_از_جهنم_تا_بهشت
#قسمت_سی_و_نهم
به روایت زینب
ساعت ۹ با صدای آلارم گوشی از خواب بیدار شدم دوباره به زمین و زمان فحش دادم و اومدم بخوابم که جمله فاطمه یادم اومد:خب تو که این همه سوال داری چرا کلاسا رو نمیای؟میدونم
میدونم داداشتو مامان و بابات هم هستن .
با یاد آوری سوال هایی که یکی بعد از اون یکی بعد از اون یکی به جونم می افتاد و امیر علی هم که بخاطر دانشگاه و مغازه بابا سرش این روزا حسابی شلوغ بود و دلم نم اومد که اذیتش کنم سریع از جام بلند شدم.
.
_الو سلام فاطمه من سر خیابونتونم.با امیر علی اومدم دم در وایمیسیم بیا میرسونمتون.
_فاطمه:سلام نه نمیخواد میریم دیگه همطن یه کوچه فاصله داره .
پاشو بیا ببینم خداحافظ.
از لفظ خداحافظ ناخداگاهم خودمم تعجب کردم چه برسه به امیرعلی و فاطمه.منو چه به خداحافظ گفتن ؟منی که بای از دهنم نمی افتاد.
برگشتم سمت امیرعلی که ببینم عکس العملش چیه که دیدم با لبخند داره نگاهم میکنه یه لبخند به روش زدمو گفتم برو دم خونشون..
همزمان با رسیدن ما در خونشون باز شد و فاطمه اومد بیرون.در عقب رو باز کرد و نشست.بعد آروم و با لحنی که خجالت توش موج میزد گفت سلام
امیر علی هم محجوبانه لبخند زد و جوابشو داد اما کوچکترین نگاهی به فاطمه نکرد .
دم موسسه پیاده شدیم از امیرعلی خداحافظی کردیم و رفتیم داخل.موسسه تشنه دیدار که برای کلاسهای معروف بود و وابسته به مسجد کنارش .همون مسجدی که باهاش رفتیم امامزاده داوود.رفتار خوب فاطمه سادات(معلم فاطمه اینا)و بقیه دوستاش فوق العاده برای من جذاب بود و باعث شد منی که از بسیج متنفر بودم پا بزارم تو موسسه ای که وابسته به مسجد بسیج بود
و فقط هم برای آموزشهای مذهبی.
همه میگفتن خیلی تغییر کردی ولی خودم نمیخواستم قبول کنم من فقط حس میکردم دارم روز به روز تکمیل میشم همین.کلاسای معارف طبقه دوم بود .بی خیال آسانسور از پله ها رفتیم بالا.سمت راست یه در چوبی بود فاطمه کفشاشو در آورد و در زد وداخل شد منم به تبعیت از فاطمه دنبالش راه افتادم با اینکه صندلی بود ولی بچه ها و فاطمه سادات خیلی صمیمی دور هم نشسته بودن رو زمین با دیدن ما برای
سلام و احوالپرسی و ادای احترام بلند شدن و موقع نشستن هم جوری نشستن که منو فاطمه هم جا داشته باشیم و من عاشق این صمیمیتشون شدم.
فاطمه سادات شروع کرد به حرف زدن در مورد امام زمان.خیلی چیزی در موردش نمی دانستم و حرفاشون برام گنگ بود ولی از همون اول با آوردن اسمش حالم عوض شد
#ادامه_دارد...
نویسنده :
#ح_سادات_کاظمی
✨💖الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج💖✨
🆔 @SARBAZEGOMNAM
❤️
❤️❤️
❤️❤️❤️
🔴یکی از سرکردگان نظامی داعش در دیاله به هلاکت رسید
پایگاه اینترنتی السومریه نیوز:
🔸هادی العامری، دبیرکل سازمان بدر عراق اعلام کرد فرمانده نظامی داعش در دیاله عراق کشته شد.
🔸العامری اظهار داشت: این فرمانده نظامی داعش در دیاله که ملقب به ابوضحی بود به دست نیروهای امنیتی بسیج مردمی کشته شده است.
💠 @sarbazegomnam