سلامـےبـےجواب از جانب #خوبان نمـےماند
به سمت کربلا هر صبح میگوییم #سلام_آقا
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ
⚜ ʝσłŋ @Sarbazelashkarim
••♡••
•صد شڪڔ🙏🏻
•ڪہ قسمت شدہ
•هر صبح ٻگیریمـ😌
•ما، اِذنِ
•نفس از پسرِ💚
•شـاهِ نجف را👌☺️
⛅️| @sarbazelashkarim
🍃🌷🍃
#هزاران_نــگاه
هر طرف که مینگری #شهیدی را میبینی که با چشمان نافذ و عمیقش نگران توست که تو چه میکنی؟
#سنگین است و طاقت فرسا زیر بار نگاهشان حس میکنی که در #وجودت چیزی در هم میریزد!
شهدا توانستند، آمدهایم تا ما هم #بتوانیم! ای که مرا خواندهای راه نشانم بده!
شهدا رفاقت تا قیامت!
🌹| @sarbazelashkarim
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
از نیل
رَد شـــدهای؛
و به ساحِل رسـیــدهای !
ما غرق فـتـنهایم !
دُعا کن
بَرای مٰا ...
💠| @sarbazelashkarim
بين اين همه ضمير؛
فقط " او " كافیست ...
هِیَ، هو، او ...
اين تشابه، تصادفی نيست ...
تسليم میشوم و لبخند میزنم ...
يا كافيَ مَنِ إِستَكفاه ...
#العجل
💠| @sarbazelashkarim
9.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_تصویری 🎥
⭕️ چراپرواز نمیکنیم با این همه اشک و سینه وگریه⁉️😔
چرا درخیمه #امام_زمان نیستیم⁉️😔
#پیشنهاد_دانلود 👌🌹
اللهم عجل لولیک الفرج
@sarbazelashkarim
هر شهیــدی را که دوستش داری
کوچه دلت را به نامش کن ...
یقین بدان
در کوچه پس کوچه های
پر پیـچ و خم دنیـا
تنهـایـت نمی گذارد
#شهید_حسین_معز_غلامی ❤️
🍃| @sarbazelashkarim
🍃🌸
زمزمه ی عاشورایش به سختی شنیده می شد:
اللهم اجعلنی عندک و جیها بالحسین علیه السلام فی الدنیا و الاخره....
خیلی چله می گرفت ،این اخری هم برای این بود که حالش خوب شود و بتواند در مراسم عزاداری خانم فاطمه زهرا(س) خدمت کند😭
ارادتش به بی بی مثال زدنی بود😭😍
بین همه دوستانش معروف بود😍
تا اسم خانم می اومد صدای گریه و ناله علی بلند می شد😭😭
به قول یکی از دوستانش:
همونجورم شد مثل مادر حدود ۱۸سالش بود که ضربت خورد و دو ماه و نیم بود که توی بستر افتاد ،😭 وقتی که بدنشو رو سنگ غسالخانه گذاشتن همونجوری که در مورد زمان شهادت حضرت زهرا شنیده بودیم 💔😭😔
علی همونجور پوست و استخوان شده بود و اینطوری اون علاقه و ارادتش رو به حضرت زهرا (س) نشون داد.😭💔
به رسم مادرش فاطمه زهرا (س) هم دعای او شده بود: اللهم عجل وفاتی سریعا😭😭
این دوسال به علی میگفتند شهید زنده، هر بار به او می گفتند می خواهی شهید بشوی، می گفت: می خوام بمونم انتقام خون حضرت زهرا رو بگیرم😭😭💔💔😭
بزرگواری داشت می رفت کربلا، زنگ زد به علی حلالیت بطلبه😔
شاید دو روز قبل شهادتش ، علی گفت دعا کن شهید بشم😭
سه بار تاکید کرد: دیگ خسته شدم ، دیگ نمیکشم.😭
انگار تصمیم خودش را گرفته بود
ادامه دارد....
#شهیدعلےخلیلی
کتاب نای سوخته
نویسنده :هانیه ناصری
ناشر: انتشارات تقدیر
🍃🌸
@Sarbazelashkarim