امام سید علی خامنه ای خطاب به مسئولین :
🔸آقایان! با مردم گرم بگیرید؛ در مقابل مردم تواضع کنید؛ به میان مردم بروید.
🍃| @sarbazelashkarim
مُدافِـعـــــانِ حَــــ ـــریـــم
جوانی عکس خودش را
نزد حضرت امام (ره) فرستاد و گفت: آقاجان ؛
یک نصیحتی برای دنیا وآخرت به من کنید تا برایم کافی باشد،
حضرت امام(ره) نوشت :
« اِنّا لِلّه و اِنّا اِلیه راجعون »
ما مال خدائیم
آدم مالِ کسی را
صرف دیگری نمی کند ...
🍃| @sarbazelashkarim
مُدافِـعـــــانِ حَــــ ـــریـــم
🍃| @sarbazelashkarim
دو روزی مهربانا
غربت ما را
تحمّل کن !
می آید
آن که
از دردِ تمامِ ما
خبر دارد...
معتقدم
آدم باید
بُمبِ محَبّـَت باشه
مخصوصا
واس پدر و مادرش😍
🍃🌸
@Sarbazelashkarim
برای شرکت در تبادل لطفا تا قبل از ساعت ۲۰، بنر های خود را به آیدی زیر ارسال کنید
@Salar31
دوستانی که تازه بهمون اضافه شدن خوش اومدن☺️🌹
و ممنون از دوستانی که مثل همیشه همراهیمون میکنن😍❤️
همراهان عزیز، تبادلات فردا صبح با از سرگیری فعالیت کانال پاک خواند شد
صبور باشین😉
#کلام_شہید💜
سعے ڪن یہ جوری زندگے ڪنے🎈
ڪہ خدا عاشقت بشہ ؛☝️🏻
اگہ خدا عاشقت بشہ ،😍💕
خوب تو رو خریدارے مےڪنہ ....😌
#شهید_محسن_حججے
#عاشقانہ_بچہ_شیعہ📿♥️
@sarbazelashkarim
{ #پـیام_شهـید }
تـۅ اۍ هَمـرَزمم، دوسـټَـم، خـۅد بِهـټـر مـےداݩے ڪـہ ایـݩ اݩـقـلاب
بـہ چِـ نَـحۅ بـہ پـیرۅزے رسیـد
نـکنـد خدای نَڪـرده بـےٺـفاۅټ بِنـشـنـے!⛔️☝️
#شهید_مجـیدتاجیـڪحمـیدی📩
🌱•| @sarbazelashkarim
🍃🌹🕊🌹🕊🌹🍃
#گذرے_بر_سیره_شـهید
اسمش برای مڪه درآمد.
اما نمےرفت!
مادرش دوست داشت محمودش حاجـــے بشه.
پرسید:
"خب مـــادر چرا نمےرے .. ؟"
گفت:
"اگر من برم و برگردم، ببینم توے همین مدت ضد انقلاب حمله ڪرد، یڪ عده رو ڪشته، یه جاهائے رو گرفته، ڪه نبودن من باعث اینها شده، چے دارم جواب بدم ...؟
جواب خــــون این بچهها رو ڪے مےده .. ؟"
"شـهید محمود ڪاوه"
🌹| @sarbazelashkarim
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
#تلنگر…‼️
#بخون_ببین_با_خودت_چند_چندی…؟؟؟
#بخون_ببین_از_شرمندگی_آب_میشی_یا_نه…؟؟؟
#بخون_ببین_گناهات_جلو_چشمت_رژه_میرن_یا_نه…؟؟؟
*زنده زنده سوخت....*
*اما آخ نگفت....*
#حتما_بخونید 👌
شهید آوینی:
حسین خرازی نشست ترک موتورم.
بین راه، به یک نفربر پی ام پی، برخوردیم که در آتش می سوخت.
*فهمیدیم یک بسیجی داخل نفربر گرفتار شده و دارد زنده زنده می سوزد!*
من و حسین آقا هم برای نجات آن بنده ی خدا با بقیه همراه شدیم.
گونی سنگرها را برمی داشتیم و از همان دو سه متری، می پاشیدیم روی آتش!
*جالب این بود که آن عزیزِ گرفتار شده، با این که داشت می سوخت، اصلا ضجه و ناله نمی زد!*
*و همین پدر همه ی ما را درآورده بود!*
بلند بلند فریاد می زد:
خدایا!
الان پاهام داره می سوزه!
می خوام اون ور ثابت قدمم کنی!
*خدایا!*
*الان سینه ام داره می سوزه!*
*این سوزش به سوزش سینه ی حضرت زهرا نمی رسه!*
خدایا!
الان دست هام سوخت!
می خوام تو اون دنیا دست هام رو طرف تو دراز کنم!
نمی خوام دست هام گناه کار باشه!
*خدایا!*
*صورتم داره می سوزه!*
*این سوزش برای امام زمانه!*
*برای ولایته!*
*اولین بار حضرت زهرا این طوری برای ولایت سوخت!*
آتش که به سرش رسید، گفت:
خدایا! دیگه طاقت ندارم،
دیگه نمی تونم،
دارم تموم می کنم.
لااله الا الله،
*خدایا!*
*خودت شاهد باش!*
*خودت شهادت بده آخ نگفتم!*
آن لحظه که جمجمه اش ترکید، من دوست داشتم خاک گونی ها را روی سرم بریزم!
بقیه هم اوضاعشان به هم ریخت.
*حال حسین آقا از همه بدتر بود.دو زانویش را بغل کرده بود و های های گریه می کرد و می گفت:*
خدایا!
ما جواب اینا را چه جوری بدیم؟
ما فرمانده ایناییم؟
اینا کجا و ما کجا؟
اون دنیا خدا ما رو نگه نمی داره بگه جواب اینا رو چی می دی؟
*زیر بغلش را گرفتم و بلند کردم و هر طوری بود راه افتادیم.*
*تمام مسیر را، پشت موتور، سرش را گذاشت روی شانه ی من و آن قدر گریه کرد که پیراهن و حتی زیر پوشم خیسِ اشک شد.
🌺شهید سردار حاج حسین خرازی 🌺
*امروز زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست*
😭😭😭😭
نشر دهید...
🌷| @sarbazelashkarim
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷