eitaa logo
سرچشمه
840 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
951 ویدیو
8 فایل
پیامبر «ص» : "هنگامی که مشکلات و بلاها نازل می شوند اهل مساجد در امانند." کانال اطلاع رسانی مسجد حجت بن الحسن (عج) 📌مشهدمقدس_بلوار پیروزی_دلاوران۱۶ 📢اطلاع رسانی مناسبتها و فعالیتهای مسجد 🔘ارتباط با ادمین: @admin5757
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ / نتایج رسمی نهايی انتخابات ریاست جمهوری از سوی وزارت کشور اعلام شد 🔴 آخرين نتایج رسمی: 🔻تعداد شعب تجميع و شمارش شده: ۵۸.۶۴۰ شعبه 🔻تعدا كل آراء اخذ شده: ۲۴.۵۳۵.۱۸۵ ١. مسعود پزشكيان: ۱۰.۴۱۵.۹۰۱ ٢. سعيد جليلى: ۹.۴۷۳.۲۹۸ ٣. محمد باقر قاليباف: ۳.۳۸۳.۳۴۰ ٤. مصطفى پورمحمدى: ۲۰۶.۳۹۷ بدين ترتيب؛ مسعود پزشكيان و سعيد جليلى به دور دوم انتخابات راه يافتند ╭─┅─🍃🌸🍃─┅─╮ @sarcheshmeh1385 ╰─┅─🍃🌸🍃─┅─╯
بیانیه مهم قالیباف: همه تلاش کنیم دکتر جلیلی رئیس دولت آینده شود 🔹راه هنوز پایان نیافته است و علی رغم اینکه اینجانب برای شخص آقای دکتر پزشکیان احترام قائل هستم، اما بدلیل نگرانی از برخی اطرافیان ایشان، از همه نیروهای انقلابی و حامیان خودمی‌خواهم که کمک کنند  تا جریانی که مسبب بخش مهمی از مشکلات اقتصادی و سیاسی امروز ما است،به عرصه قدرت باز نگردند لذا همه باید تلاش کنیم تا نامزد جبهه انقلاب آقای دکتر جلیلی بعنوان رئیس دولت چهاردهم انتخاب شوند. ╭─┅─🍃🌸🍃─┅─╮ @sarcheshmeh1385 ╰─┅─🍃🌸🍃─┅─╯
📝از ستاد پزشکیان به گوش می‌رسد؛ با پروفایل قالیباف به طرفداران جلیلی توهین کنیم و با پروفایل جلیلی به طرفداران قالیباف. تا میتونیم به آتش بینشون دامن بزنیم تا کمترین درصد ممکن از رای قالیباف به سبد جلیلی بیاد و شانس پزشکیان بیشتر بشه‌. پ‌ن: امروز ستاد پزشکیان منو یاد آل زبیر میندازه که با تفرقه انداختن بین عرب و عجم سعی داشتن ضعف قوای خودشون رو جبران کنن. الان فرصتی نداریم. کسی که تفرقه میندازه رو بایکوت کنید، چون یا نادانه یا اکانت دشمنه. ╭─┅─🍃🌸🍃─┅─╮ @sarcheshmeh1385 ╰─┅─🍃🌸🍃─┅─╯
☑️ستادهای ‎زاکانی در اختیار قرار گرفت 🔹رئیس ستاد زاکانی: تمام ستادهای تبلیغاتی دکتر ‎زاکانی درسراسر کشور با تمام توان و ظرفیت برای پیروزی کاندیدای جبهه انقلاب تلاش خواهند کرد. ╭─┅─🍃🌸🍃─┅─╮ @sarcheshmeh1385 ╰─┅─🍃🌸🍃─┅─╯
کذاب های اصلاح طلب مشغول دروغ‌پراکنی !🤥 طرف به پزشکیان رای داده؛ حالا خودش رو طرفدار دکتر قالیباف جا می زنه لجن پراکنی می‌کنه حواستون به این نفوذی ها باشه ╭─┅─🍃🌸🍃─┅─╮ @sarcheshmeh1385 ╰─┅─🍃🌸🍃─┅─╯
🔴 قاضی‌زاده هاشمی در توییتی نوشت: از هوادارانم و آقایان قالیباف، زاکانی و ستادهای انتخاباتی آن‌ها می‌خواهم از آقای جلیلی حمایت کنند ╭─┅─🍃🌸🍃─┅─╮ @sarcheshmeh1385 ╰─┅─🍃🌸🍃─┅─╯
🍒 🍒 🍓 زینب بعد از انقلاب بنا به سفارش حضرت امام به جوان ها، دوشنبه ها و پنج شنبه ها را روزه می گرفت. خودش خیلی مقید به انجام برنامه‌های خود سازی بود ولی دوست داشت توصیه های اخلاقی آقای مطهر را هم بداند و به آنها عمل کند. آقای مطهر به شاگرد هایش برنامه خودسازی داده بود و از آنها خواسته بود که نماز شب بخوانند زیاد به مرگ فکر کنند پرخوری نکنند روزه بگیرند و برای خدا نامه بنویسند و حواسشان به اخلاق و رفتار شان باشد. وقتی مینا و مهری به خانه می آمدند زینب رو به رویشان می نشست و به حرفهای آنها گوش میکرد زینب بعد از انجام برنامه های خودسازی آقای مطهر به خودش نمره می‌داد و نموداری می کشید تا ببیند در انجام برنامه‌های خود سازی پیشرفت داشته یا نه. بعضی مواقع مهری و مینا زینب را با خودشان به جلسات سخنرانی می‌بردند خانواده کریمی هم بعد از انقلاب بیشتر فعالیت می‌کردند زهرا خانم مرتب به بچه‌ها کتابهای دکتر شریعتی و استاد مطهری را می‌داد زینب با علاقه کتاب‌ها را می‌خواند. من که میدیدم بچه‌هایم هر روز بیشتر به خدا نزدیک می‌شوند شکر میکردم به خاطر عشقی که به امام و انقلاب داشتند و همیشه از فعالیت‌های دخترها حمایت می‌کردم بعضی وقت ها بابای مهران از رفت و آمد دخترها عصبانی می‌شد ولی من جلویش می ایستادم. یادم هست که یک سال بعد از انقلاب سیل آمد مهری و مینا برای کمک به سیل زده ها رفتند بابای مهران صدایش در آمد که دخترای من چی کار هستند که واسه کمک به سیل زده ها میرن؟ او با مهری دعوای سختی کرد، ولی من ایستادم و گفتم :دخترام واسه خدا کار می کنن تو حق نداری ناراحتشون کنی. کمک به روستا های سیل زده ثواب داره. نباید جلوی اونا رو بگیری بعد از انقلاب در مدارس آبادان معلم ها دو دسته شدند. گروهی طرفدار انقلاب و باحجاب، و گروهی که حجاب نداشتند و مخالف بودند. زینب روسری و چادر می زد و بعضی از معلم های مدرسه راهنمایی شهرزاد که هنوز حجاب را قبول نداشتند و با انقلاب همراه نشده بودند به امثال زینب نمره نمی‌دادند و آن ها را اذیت می کردند.... ادامه دارد.... ╭─┅─🍃🌸🍃─┅─╮ @sarcheshmeh1385 ╰─┅─🍃🌸🍃─┅─╯
🖥 اطلاعات تکمیلی آموزش کامپیوتر 💻 🧔🏻 برادران : یک شنبه و سه شنبه ها ساعت 17:00 الی 18:30 🧕🏻 خواهران: شنبه و دو شنبه ها ساعت 17:00 الی 18:30 ✅ شروع کلاس ها از 16 ام تیر ماه ✅ 💠 محل برگزاری کلاسها: دلاوران 16، مسجد حجت بن الحسن (عج)، پایگاه بسیج شهید طیاری 💠 🔆 10 جلسه 🔆 100 هزار تومان 🚫 بدون محدودیت سنی ❌ ظرفیت محدود ❌ ‼️ لطفا جهت ثبت نام نهائی و واریز هزینه کلاس ها به آقای امینی مجد اطلاع دهید ‼️ 🟧 @Ali_Amini_Majd 📱09363616043 ╭─┅─🍃🌸🍃─┅─╮ @sarcheshmeh1385 ╰─┅─🍃🌸🍃─┅─╯
8.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ ابوترابی نماینده نجف اباد(دوست صمیمی پزشکیان) ببینید در مورد پزشکیان چی میگه! ╭─┅─🍃🌸🍃─┅─╮ @sarcheshmeh1385 ╰─┅─🍃🌸🍃─┅─╯
شهلا هم در همان مدرسه بود او بک روز برای ما تعریف می کرد که معلم علوم زینب، وقتی می‌خواست ستون فقرات را درس بدهد دست روی کمر زینب گذاشت و توضیح داد. زینب آنقدر لاغر بود که بچه‌های کلاس می‌گفتند از زینب میشه تو کلاس علوم استفاده کرد. زینب بعد از انقلاب تصمیم گرفت به حوزه علمیه برود و طلبه بشود به رشته علوم انسانی و درسهای دینی، تاریخ و جغرافیا علاقه زیادی داشت و می گفت ما باید دینمون رو خوب بشناسیم تا بتونیم از اون دفاع کنیم. در آن زمان زینب 12 سال داشت و نمی توانست حوزه برود قرار شد وقتی اول دبیرستان را تمام کرد به حوزه علمیه قم برود. شاید یک علت این تصمیم زینب وجود کمونیست‌ها در آبادان بود. بچه های مذهبی باید همیشه خودشان را آماده می‌کردند تا با آنها بحث کنند و کم نیاورند. زینب به همه آدم‌های اطرافش علاقه داشت یکی از غصه هایش کمک به آدم های گمراه بود. خواهرهایش به او می‌گفتند تو خیلی خوش بینی به همه اعتماد می کنی فکر می کنی همه آدما رو میشه اصلاح کرد. این حرف‌ها روی زینب اثر نداشت و بیشتر از همه بچه‌ها به من و مادربزرگش محبت میکرد دلش می‌خواست مادرم همیشه پیش ما بماند از تنهایی او احساس عذاب وجدان می کرد. یک سال از انقلاب گذشته بود که بیماری آسم من شدت گرفت خیلی اذیت شدم نمی توانستم نفس بکشم تابستان که هوا گرم و شرجی میشد بیشتر به من فشار می آمد. دکتر به بابای مهران تاکید کرد که حتماً چند روز من را از آبادان بیرون ببرد تا حالم بهتر شود. بعد از بیست و چند سال که با جعفر عروسی کرده بودم برای اولین بار پایم را از آبادان بیرون گذاشتم و به شهر مشهد رفتیم. از بچه ها فقط زینب و شهرام را با خودمان بردیم در مدتی که سفر بودیم مادرم پیش بقیه بچه‌ها بود. از دوران بچگی آتش کربلا توی جانم رفته و هنوز خاموش نشده بود زیارت امام رضا را مثل رفتن به کربلا می‌دانستم. بعد از عروسی با جعفر آرزو داشتم که ماه محرم و صفر در خانه خودم روضه حضرت عباس و امام حسین و علی اکبر بگذارم و خانه ام را سیاه پوش کنم. سال های سال مستاجر بودیم و یک اتاق بیشتر دستمان نبود بعدش هم که خانه شرکتی به ما دادند بابای بچه ها راضی به این کارها نمی‌شد. جعفر حتی از اینکه من تمام ماه محرم و صفر را سیاه میپوشیدم ناراحت بود من هرچه به او می گفتم که نذر کرده امام حسین هستم و تا آخر عمر در محرم و صفر باید سیاه پوش باشم او با نارضایتی می گفت مادرت نباید این نذر رو می کرد من دوست ندارم همیشه لباس سیاه تنت باشه ╭─┅─🍃🌸🍃─┅─╮ @sarcheshmeh1385 ╰─┅─🍃🌸🍃─┅─╯