فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚السلام علیک یاصاحب
الزمان عجل الله💚
🤍گفتم چرا قلبم دگر بر تار زلفت گير نيست
💚سر برزمين افڪند و گفت خودڪرده را تدبير نيست
🤍اشڪی به زير مقدمش انداختم رحمی ڪند
💚گفتا ڪه اشڪ بی ورع در رتبهٔ تاثير نيست
🤍اَللَّھُـمَ ؏ـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🤍
💚سلام محبوب قلبم
🤍صبحت بخیر آقای دو عالم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌾سه شنبه تون عالی
💜در این روز زیبا براتون
🌾دلی آرام
💜تنی سالم
🌾وعاقبتی بخیر
💜خواهانم.
🌾آفتاب عمرتون همیشه
💜سبزو برقرار
🌾و زندگیتون سرشار
💜از عشق و دوستی
🌾و دست خدا همراهتان
سلام صبح سه شنبتون بخیر❤️🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸بانگ خروس
🌿از سرای دوست برآمد
🌸خیز و صفا کن که مژده سحر آمد
🌿چشم تو روشن
🌸باغ تو آباد
🌿دست مریزاد!
🌸همّت حافظ به همره تو که آخر
🌿دست به کاری زدی و غصّه سر آمد ...
#هوشنگ_ابتهاج
سلام صبح بخیر🌸
سه شنبه تون
مملو از شادی و آرامش و مهر ☕️💫
به هیچکس☞₰
اعتماد نڪـن..☞₰
به هیچکســــــــم ☞₰
وابسته نــــــــــشو..☞₰
همه وقـــــــتی آدمای☞₰
جـــــــــدید میبینن☞₰
عوضــــــــــــ میشن،☞₰
اون موقــــع اون تویی☞₰
که درد مــــــــیکشی.!☞₰
به سلامتیه اونی که ؛
تو عصبانیت خواست آرومم کنه ؛
هرچی از دهنم در اومد بهش گفتم ؛
آخرش فقط گفت : بهتری ؟!
🎐 #مکتب_حاج_قاسم|#حاج_قاسم | #روز_پاسدار | #ماه_شعبان | #میلاد_امام_حسین
🏷پاسدار یعنی روییدن و بالیدن و مردانه مردن در مکتـب امام حسیـن (ع)
🎐 #مکتب_حاج_قاسم|#حاج_قاسم | #روز_پاسدار | #ماه_شعبان | #میلاد_امام_حسین
🏷 متن سخنرانی شهید حاج قاسم سلیمانی در جمع فرماندهان سپاه در مهرماه سال ۱۳۹۸
▫️ شهید سلیمانی در این سخنرانی که از آخرین سخنرانیهای ایشان است، چارچوبها و اصول اساسی سپاه و نیروهای انقلاب اسلامی را ترسیم و ضمن آن انتقادات و آسیبهایی را بیان میکند. اهمیت این سخنان از آن جهت است که پیشروترین نیروی جمهوری اسلامی، شهید حاج قاسم سلیمانی، تجربۀ چهلساله خود در مسیر مجاهدت را بازخوانی میکند و اصول و چارچوبهای آن را برمیشمارد و به همه نیروهای انقلاب اسلامی بهویژه نیروهای خطشکن، راه نشان میدهد./ مجله سوره
ما چارهٔ عالمیم و بیچارهٔ تو
ما ناظر روح و روح نظارهٔ تو
خورشید بگرد خاک سیارهٔ تو
مه پاره شده ز عشق مه پارهٔ تو
#مولانای_جان
او ره خوش میزند
رقص بر آن میکنم
هر دم بازی نو
عشق برآرد مرا...
#مولانا
عاشق به یقین دان که مسلمان نبود
در مذهب عشق کفر و ایمان نبود
در عشق دل و عقل و تن و جان نبود
هر کس که چنین باشد نادان نبود
#ابوسعید_ابوالخیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلم یک معاشرت با این آدم های ساده میخواهد
از این آدمای صاف،ساده،بدون فیلتر،بدون ادا،مشتی و با معرفت…
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 دورغ شاخداری که از بس تکرار شد همه باور کردند!
#جوانی_جمعیت
#فرزندآوری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انسان های خوب
خوشبختی را تعقیب نمی کنند
بلکه خوشبختی
پاداش مهربانی. صــداقت و گذشت آنهاست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎶دلبر جان
🎙رضا مریدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼برخیز طلوع کرده خورشید
🌸باید که ز نور خوشه ای چید
🌼در باغ شکفته غنچهٔ مهر
🌸عید است ، بهار سبز امید
ولادت امام حسین علیه السلام
و روز پاسدار مبارک باد 🌸✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸✨دعای امروز✨ 🌸
سه شنبه ۲۴ بهمن ماه ۱۴۰۲
خدایا شکرت که هوامونو داری🤲
🌷بهمان گفت: من تندتر میرم، شما پشت سرم بیاین. تعجب کرده بودیم. سابقه نداشت بیش تر از صد کیلومتر سرعت بگیرد. غروب نشده، رسیدیم گیلان غرب. جلوی مسجدی ایستاد. ما هم پشت سرش. نماز که خواندیم سریع آمدیم بیرون داشتیم تند تند پوتینهامان را می بستیم که زود راه بیفتیم. گفت: کجا با این عجله؟ میخواستیم به نماز جماعت برسیم که رسیدیم.
🔰شهید مهدی باکری🕊🌹🕊
بدانید برای چه خلق شدهاید و برای چه زندگی میکنید
و پایان کار شما کجاست؟!
و این را بدانید به خدا قسم شما فقط
برای یک لقمه نان به دست آوردن خلق نشدهاید
بهای شما رضوانالله است
به قطعه نانی و یا تکه زمینی
خود را تباه نکنید
شما از آن خدایید
خود را تا دیر نشده به او برسانید،
فرصت کم است!
🔰از وصیتنامه طلبه شهید مهدی تراب اقدمی از شهدای گردان علیاکبر، لشکر ۱۰ سیدالشهدا🕊🌹🕊
🌷شب اول عملیات بدر را به خوبی پشت سر گذاشتیم. صبح با آب دجله چای درست کرده نوشیدیم. تا شب نیز پشت خاکریزی که آن سوی ساحل دجله بود مستقر بودیم. شب دوم عملیات، رضا نورمحمدی که فرمانده محور عملیاتی بود نیروها را در یک کانال به ارتفاع ۱۷۰ و عرض ۷۰ سانتیمتر مستقر کرد در حال نشسته و تکیه زده مشغول استراحت و منظر صدور فرمان حمله بودیم. هوا خیلی سرد بود و بالاپوش بچهها کم. من و نورمحمدی هر دو زیر یک پتو استراحت میکردیم. دشمن که گویی متوجه ما شده بود به شدت کانال و اطراف آن را زیر آتش گرفته بود بهطوری که هر لحظه یک خمپاره داخل کانال یا روی لبههای آن منفجر شده چند نفر.
🌷چند نفر از بچهها شهید و مجروح میشدند ولی عزم ما برای ادامه عملیات جزم بود. رضا خواب بود و من هم داشتم به خواب میرفتم که خمپارهای نزدیک سرمان منفجر شد. رضا بیدار نشد. گفتم: آنقدر خسته است که خمپاره نیز حریفش نیست. لحظاتی بعد فرمانده لشکر با بیسیم رضا را صدا زد تا دستور آغاز حمله را به او بدهد. هرچه رضا را صدا زدم بیدار نشد. نگران شدم. پتو را که کنار زدم دیدم تمام لباسهایش غرق خون است و ترکشی به سینهاش اصابت کرده. البته در آن موقع سرش را ندیدم چون مغزش نیز متلاشی شده بود. درحالیکه دستانم از شدت ناراحتی میلرزید گوشی بیسیم را که مستمر میگفت: «رضا، رضا، احمد» برداشته با بغض گفتم: «احمد، احمد، رضا به میهمانی امام حسین علیه السلام رفت.»
🌹خاطرهای به یاد فرمانده شهید رضا نورمحمدی🕊🌹🕊