eitaa logo
سرداران ورزمندگان عاشورایی
218 دنبال‌کننده
22.9هزار عکس
14.5هزار ویدیو
102 فایل
(درحسرت روزهای جنگ)
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ *کلاغی که مامور خدا بود* یه روز جمعه با دوستان رفتیم کوه دوستان یه آبگوشت و چای روی هیزم درست کردن سفره ناهار چیده شد ماست، سبزی، نوشابه،نون دوتا از دوستان رفتن دیگ آبگوشتی رو بیارن که... یه کلاغی از راه رسید رو سر این دیگ و یه فضله ای انداخت تو دیگ آبگوشتی.. دل همه برد حالا هرکه دلش میشه بخوره گفت اون روز اردو برای ما شد زهر مار خیلی بهمون سخت گذشت. توکوه گشنه همه ماست و سبزی خوردیم کسی هم نوشابه نخورد خیلی سخت گذشت و خیلی هم رفقا تف و لعن کلاغ کردن گاهی هم میخندیدن ولی اصلش ناراحت بودن وقت رفتن دوتا از رفقا رفتن دیگ رو خالی کنن یه دفعه ای گفتن رفقاااااااااا بدویییییین چی شده؟ دیدیم دیگ که خالی کردن یه عقرب سیاهی ته دیگه. واگر خدا این کلاغ رو نرسانده بود ما این آبگوشت رو میخوردیم و همه مون میمردیم کسی هم نبود. *اگر اون عقرب را ندیده بودن هنوز هم میگفتن یه روز رفتیم کوه خدا حالمون گرفت* *حالت نگرفت، جونت نجات داد* خدا میدونه این بلاهایی که تو زندگی ما هست پشت پرده چیه. 💌امام عسکری فرمودند: هیچ گرفتاری و بلایی نیست مگر آن که نعمتی از خداوند آن را در میان گرفته است.
🌺هر چیزی در جهان مانند سکه 🌼دارای دو رو می‌باشد. 🌺نه از شادى‌هايت 🌼بى‌اندازه مسرور شو، 🌺و نه از غصه‌هايت 🌼بى‌اندازه غمگين شو. 🌺لذت زندگى، گام نهادن 🌼در مسير تعادل است. 🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
وقتی خیر طلبیدی نگران شر آن نباش خدا میداند چطور تغییر دهد تا ختم به خیر شود
نشسته ام وسط زندگی صبور غمگین امیدوار خسته و ادامه دهنده و ادامه دهنده...
حرزِ جوانی ام...! 🎙آیت‌الله محمدحسن مولوی قندهاری رضوان الله تعالی علیه می‌فرمودند: توسّل به جوادالائمه(ع) برای خروج از گناه در جوانی مؤثّر است. در جوانی دیدی یک جایی شیطان و نفس دون، دارد فریبت می‌دهد، توسّل به آقا، جوادالائمه زیاد داشته باش. این هم یک رمز است. ایشان جواد است و جود و کرم دارد. 📚نسیم های گره گُشا، ج ۱، پاورقی نسيم ١. ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄ 🧕
عرصه فرهنگ و هنر 🏅🏆 ⭐️مریم کرباسی نجف‌آبادی متولد ۱۳۵۴، کارشناسی‌ارشد رشته زبان و ادبیات فارسی نامزد دریافت جایزه پروین اعتصامی بخاطر کتاب «چهره‌ات را پيمبری باید» مدرک ممتاز خوشنویسی و تدریس این هنر «خبرهای خوب» و «دعوتنامه» دو مجموعه دیگر از اشعار او است. 🔻برگزیده بیش از 70 گنگره ملی و بین المللی از جمله: رتبه اول: جشنواره ی «اینهمه یوسفـ» جشنواره‌ي‌ كشوري‌ فرهنگي‌ ـهنري‌ «حجاب‌» دومين‌ كنگره‌ي‌ كشوري‌ شعر «پيشواز» (انتظار) رتبه‌ي‌ دوم‌: چهارمين‌ و نهمین و نیز برگزیده هفتمین جشنواره‌ي‌ بین المللی شعر«يار و يادگار» نخستين‌ جشنواره‌ي‌ كشوري‌«تسليم‌» اولين‌ جشنواره‌ي‌ فرهنگي‌ كشوري‌ «وقف‌، چشمه‌ي‌ هميشه‌ جاري‌» نخستين‌ همايش‌ كشوري‌ شعر «حج‌» نخستین جشنواره بین المللی شعر کرامت غزل رتبه‌ي‌ سوم اولين‌ كنگره‌ي‌ كشوري‌ «شهداي‌ جهاد علمي‌» رتبه‌ي‌ چهارم‌ اولين‌ كنگره‌ي‌ ملّي‌ شعر«خليج‌ فارس‌» و برگزيده‌ي:‌ اولين‌ جشنواره‌ي‌ كشوري‌ «گل‌واژه‌هاي‌ معطر» كنگره‌ي‌ كشوري‌ شعر«آفتاب‌ هستي‌» ‌ چند دوره‌ جشنواره‌ي‌ شعر دفاع‌ مقدس‌ «هميشه‌هاي‌ هنوز» كنگره‌ي‌ ملي‌ ـ ادبي‌ «حضرت‌ زينب‌» ‌ كنگره‌ي‌ كشوري‌ «شب‌هاي‌ شعر عاشورا» كنگره‌ي‌ كشوري‌ شعر«روح‌ آدينه‌» اولین جشنواره ی سراسری ایده های بهره ور 3 دوره همایش ادبی سوختگان وصل ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄ 🧕
💠مرد، برتر از زن نیست 🔹خدا در جریان زن و مرد فرمود: [وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا] زن و مرد از آیات الهی هستند و زن از حقیقت مرد و از جنس مرد است و بیگانه نیست مرد حق ندارد بگوید من برتر از زن هستم بلکه مسکن را مرد و سکینت را زن بر عهده دارد؛ و تهیه مسکن یک کار عادی است اما سکینت و آرامش با طمأنینه روحی حاصل می شود و این مقدور مرد نیست. ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄ 🧕
چنین نماند چنین نیز هم نخواهد ماند
در زندگی منتظر معجزه نباش خودت معجزه ی زندگیت باش
عادت کن به هیچکس عادت نکنی جز خدا
. ❣تا خودمان‌ را‌ نسازیم‌ و‌ تغییر‌ ندهیم‌ جامعه ساخته‌ نمی‌شود؛ مشکل‌ کار‌ ما‌ این‌ است‌ که‌ برای‌ رضای‌ همه‌ کار می‌کنیم‌ الا‌ رضای‌ خدا . . + شهید‌ابراهیم‌هادی🕊🌹🕊
. 🎙روایت زیبای ذیل از «شهید ابراهیم امیرصادقی» اعزامی از لشکر 25 کربلا، به زبان «نادر قلی زاده» است که خواندن آن خالی از لطف نیست. . ▪️با ابراهیم تصمیم گرفتیم تا یک روز قبل از رفتن به جبهه ی مهران، برای تفریح و هواخوری بیرون برویم؛ چون ابراهیم تازه دایی شده بود، اصرار کرد که به جای رفتن به مناطق تفریحی به منزل خواهرش برویم تا او قبل از رفتنش به جبهه، بتواند خواهرزاده جدیدش را ببیند.مخالفت من فایده نداشت و به اجبار به خانه ی خواهرش رفتیم. . ▪️ابراهیم همین که بچه را دید، فوراً آن را از گهواره بیرون آورد و شروع کرد به بوسیدن. رو به خواهرش کرد و گفت: - «آبجی! اسم این کوچولو را چی گذاشتی؟!» خواهرش گفت:- «!» ابراهیم بلند شد، رفت یک ماژیک قرمز پیدا کرد و برگشت. پشت پیراهن سفید نوزاد با آن ماژیک قرمز نوشت: «یا ! ما را .» همه شروع کردیم به خندیدن. به ابراهیم گفتم:- «ابراهیم! این چه جمله ای بود که نوشتی؟!» ابراهیم با حالت خاصی گفت: «از آنجایی که دوست دارم به کربلای حسین(ع) بروم و آرزو دارم که به دیدارش نائل شوم، برای همین این جمله را پشت پیراهن این طفل پاک که گناهی نکرده ۱نوشتم تا شاید خدا دعایش را زودتر اجابت کند و به آبروی این نوزاد، امام حسین(ع) مرا بطلبد...» . 🔹 ابراهیم امیر صادقی اهل و عضو لشکر ویژه ۲۵ بود که در سال ۱۳۶۵ کربلای ۱ بشهادت رسید.شادی روحش ...🌷🇮🇷 . 🕊🌹🕊