eitaa logo
سرداران ورزمندگان عاشورایی
218 دنبال‌کننده
23.1هزار عکس
14.7هزار ویدیو
102 فایل
(درحسرت روزهای جنگ)
مشاهده در ایتا
دانلود
‌‌‌‌🔰بصیرت خرازی ‌‌ رهبر معظم انقلاب اسلامی: شهید خرازى به رفقایش گفته بود:«من اهمیت نمى‌دهم درباره‌ ما چه مى‌گویند؛ من مى‌خواهم دل ولایت را راضى کنم.» او مى‌دانست که آن دل آگاه و بصیر، فقط به ایران، به جماران، به تهران و به مجموعه‌ی یک ملت نمى‌اندیشد؛ به دنیاى اسلام مى‌اندیشد و در وراى دنیاى اسلام، به بشریت. عزیزان من! این بصیرت چگونه حاصل مى‌شود؟ بر اثر گذشتن از خود؛ همین یک کلمه‌ آسان، اما در عمل، آن‌قدر مشکل که اکثر انسان‌ها در همین دو قدم این یک کلمه، درجا زده و مانده‌اند! ۱۳۸۰/۰۸/۰۹🕊🌹🕊
به گفته مادرش، مراقبه‌ها در مورد هادی پیش از تولدش آغاز شد، از همان کودکی راهش مشخص بود، نمازشب میخواند در قنوتش شهدا را دعا میکرد . کسی که همه‌اش زمزمه یا حسین (ع) روی لب دارد، عشقش به اهل بیت مشخص میشود، به همین خاطر شهید ذوالفقاری مداح هیئت رهروان شهدا و عاشق هیئت موج ‌الحسین بود؛ کمدش پر بود از عکسهای حاج همت، شهید دین ‌شعاری و ابراهیم هادی، بیشتر وقتش برای بسیج و کار فرهنگی برای شهدا بود، و آخر عشقش به طلبگی ختم شد، نجف را انتخاب کرد و از این راه به شهادت رسید . نزدیک ظهر روز یکشنبه ۲۶ بهمن ٩٣ بود که شیخ هادی به همراه دیگر رزمندگان به روستای مکشیفیه در بیست کیلومتری سامرا وارد شدند. ساختمان کوچکی در آنجا وجود داشت که بیست نفر از نیروهای عراقی به همراه هادی به داخل آن رفتند. هنوز چند دقیقه ای نگذشته بود که یک بولدوزر انتحاری با بدنه ای پوشیده شده از ورق های آهن از سمت بیرون روستا به سمت سنگرهای نیروی مردمی حرکت کرد. لحظاتی بعد صدای انفجاری آمد که زمین را لرزاند! پیکرذوالفقاری پرت شده بود وبعد از ۴ روز بدن این شهید بی پلاک شناسایی شد. شهید محمد هادی ذوالفقاری🕊🌹🕊
سلام آقا مهدی اول که نشناختمت ولی نگاهت آشنا بود. در ذهنم به دنبال پیرمردی ٥٠_٦٠ ساله میگشتم. سر و صورت خاکی و پوتین های کهنه ات را که دیدم گفتم: تو مهدی هستی مهدی باکری فرمانده لشگر عاشورا تو اینجا ٢٨ سالت است، ولی چرا انقدر خسته؟ شک ندارم که این عکس خستگی های بعد عملیات را نشان میدهد؛ فکر کنم ٣_٤ شب نخوابیده ای که چشمهایت از خستگی باز نميشود. آخ که چقدر من عاشقم عاشق سادگی و سر و روی خاکی ات. عاشق مردانگی و تواضع ات. عاشق بی ادعایی ات. راستی سردار سر دوشی ات کو؟ لباس فرمت؟ آقا رحیم صفوی ميگفت: " دوست داشتی مثل بقیه باشی و فرقی نکنی " گاهی حتی رزمنده ها و سربازانت هم نمیشناختند فرمانده لشگرشان را. آقا مهدی نمیدانم دقیقا_کجایی اما میدانم به اروند پیوستی و دریا شدی. آه که چقدر با تو حرف دارم چقدر از خودم خجالت میکشم. از سالهای عمری که طی شد و حتی لحظه ای شبیه تو نبودم. حال این روزهای من شاید خوب باشد اما بالم... روزمرگی ها، تعلقات و عادات دنیای ما پای_رفتن و بال پرواز را بسته و حسابی زمین گیر شدیم. میدانی دنیای این روزهای ما، مثل شما را کم دارد.🕊🌹🕊 @
آدمهای مهربون 💕 هزار زخم را تحمل میکنن ولی اگه دلشون بشکنه دیگه نه ناز میکشن نه انتظار میکشن نه آه میکشن نه درد میکشن نه فریا میکشن فقط دست میکشن و میرن...
برای شخصی که به شما وقت میده ارزش قائل باشید. این فقط زمان نیست ، اون بخشی از زندگیشو باهات به اشتراک میذاره :)
✨اثر مادر ✍از ابوسعـید ابوالخیر سوال کردند: این را از کجا آوردی؟ او گفت: شبی مـ♡ـادرم از من آب خواست دقایقی طول کشید تا آب بـــیاورم وقـتی به ڪنارش رفــتم خواب او را گـــرفته بود دلم نیامد ڪه بـیدارش کنم بکنارش نشستم تا پگاه مادر چشمانش را باز کرد و کاسه آب را در دسـتان من دید پی به ماوقــع بُـــرد. 🔸گفت: فرزندم امیدوارم عالم گیر شــود داستانی بود کوتاه که به ارزش و اعتبار در پیشگاه حضـرت دوست داشت! 👌بیاییم با بلند نکردن صدا و پشت گوش نیانداختن سخنان این موجود عـزیز او را از خود راضی ڪنیم ڪه بدست آوردن دل والـدین مخـصوصا مادر و وجود دعــای ایشان پشت سر هـمه مان باعث و نیڪ بخـتیمان خـــواهد شــد...
هیچوقت نخواه زیر پای ادمی رو خالی کنی یا بهش ضربه بزنی. چون روزگار باهات تلافی میکنه. خوب باش برای همه خوب بخواه
دلم خانه‌ای به گرمی روزگار قدیم می‌خواهد روزگاری که همه چیز رنگ دگر داشت غصه پر رنگ نبود غم آشیانه نداشت صفا، صف اول بود محبت پایان نداشت وجود پر محبت مادر و پدر داشت کاش آن روزها تکرار داشت خلاصه بگویم، جهانم روزگاری از جنس قدیم داشت...✨
🕊🦋 “ولا تجعل في قلبي إنتظاراً لشيء لن يأتي يا الله” خدایــا در قلبم انتظار چیــزی که اتفاق نمی‌افـتـد را قـرار نـــده.❤️🌸
«رجب، ماه استغفار براۍ امت مݧ است، پس در این ماه بسیار از خداوند آمرزش بطلبید ڪه‌همانا اوبسیارآمرزنده‌ومهربان‌است» :)
‏براندازا میگفتن جمهوری اسلامی برف زمستان رو نمیبینه، انقدر برف اومد که در چند سال اخیر بی سابقه بوده، واقعا باید ایمان بیاریم خدا با اونا نیست :)) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
خون‌ خود را‌ بر زَمین‌ میزنم‌ تا مگر وجدانی‌ بیدار‌ شود ولی‌ افسوس‌ که‌ منافع‌‌ مادی‌ و حب‌ حیات‌ همه‌ را به زنجیر‌ کشیده‌ است! . . . ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌