دین ما مهر تو و
مذهب ما خدمت تو
تا نگویی که در این
عشق تو ما مختصریم
#حضرت_مولانا
🍂
عجب آن دلبر زیبا کجا شد
عجب آن سرو خوش بالا کجا شد
🍂
میان ما چو شمعی نور میداد
کجا شد ای عجب بیما کجا شد
🍂
دلم چون برگ میلرزد همه روز
که دلبر نیم شب تنها کجا شد
🍂
#حضرت_مولانا
سیمرغ کوه قاف رسیدن گرفت باز
مرغ دلم ز سینه پریدن گرفت باز
چشمی که غرقه بود به خون در شب فراق
آن چشم روی صبح به دیدن گرفت باز
#حضرت_مولانا🍃🌸
شد ز غمت خانه سودا دلم
در طلبت رفت به هر جا دلم
در طلب زهره رخ ماه رو
می نگرد جانب بالا دلم
روز شد و چادر شب می درد
در پی آن عیش و تماشا دلم
#حضرت_مولانا🍃🌸
ای جان تو جانم را از خویش خبر کرده
اندیشه تو هر دم در بنده اثر کرده
بر یاد لب تو نی هر صبح بنالیده
عشقت دهن نی را پرقند و شکر کرده
#حضرت_مولانا🍃🌸
کاهل و ناداشت بدم کام درآورد مرا
طوطی اندیشه او همچو شکر خورد مرا
تابش خورشید ازل پرورش جان و جهان
بر صفت گلبشکر پخت و بپرورد مرا
♥️🌻
#حضرت_مولانا
اگر هشیار اگر مستم
نگیرد غیر او دستم
وگر من دست خود خستم
همو درمان من باشد
♥️🌻
#حضرت_مولانا
کشتی چو به دریای روان میگذرد
میپندارد که نیستان میگذرد
ما میگذریم ز این جهان در همه حال
میپندارم کاین جهان میگذرد
♥️🌻
#حضرت_مولانا
آنها که دل از الست مست آوردند
جانرا ز عدم عشقپرست آوردند
از دل بنهادند قدم بر سر جان
تا یک دل پر درد بدست آوردند
♥️🌻
#حضرت_مولانا
ای تن گرفته پای دل
وی دل گرفته دامنت
دامن زدل اندر مکش
تا تن رسد بر بام دل
♥️🌻
#حضرت_مولانا
چمنی که تا قیامت گل او به بار بادا
صنمی که بر جمالش دو جهان نثار بادا
ز پگاه میر خوبان به شکار میخرامد
که به تیر غمزه او دل ما شکار بادا
♥️🌻
#حضرت_مولانا
در عدل دوست محو شو ای دل به وقت غم
هم محو لطف او شو چون شادمان شوی...!
♥️🌻
#حضرت_مولانا
نباشد بیحیات، آن نقش کو کرد
کمین نقشش منم،درهای و هویم!
♥️🌻
#حضرت_مولانا
دل بر سر تو بدل نجوید هرگز
جز وصل تو هیچ گل نبوید هرگز
صحرای دلم عشق تو شورستان کرد
تا مهر کسی دگر نروید هرگز
♥️🌻
#حضرت_مولانا
پرده بگردان و بزن ساز نو
هین که رسید از فلک آواز نو
تازه و خندان نشود گوش و هوش
تا ز خرد درنرسد راز نو
برجه ساقی طرب آغاز کن
وز می کهنه بنه آغاز نو
♥️🌻
#حضرت_مولانا
نظیر آنکه نظامی به نظم میگوید
جفا مکن که مرا طاقت جفای تو نیست...!
♥️🌻
#حضرت_مولانا
تماشا مرو نک تماشا تویی
جهان و نهان و هویدا تویی
چه این جا روی و چه آن جا روی
که مقصود از این جا و آن جا تویی
♥️🌻
#حضرت_مولانا
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من
♥️🌻
#حضرت_مولانا
آن جای که عشق آمد جان را چه محل باشد
هر عقل کجا پرد آن جا که جنون باشد
سیمرغ دل عاشق در دام کجا گنجد
پرواز چنین مرغی از کون برون باشد
♥️🌻
#حضرت_مولانا
گفت که با بال و پری
من پر و بالت ندهم
در هوس بال و پرش
بیپر و پرکنده شدم
#حضرت_مولانا
تمکین و قرار من که دارد در عشق
مستی و خمار من که دارد در عشق
من در طلب آب و نگارم چون باد
کار من و بار من که دارد در عشق
#حضرت_مولانا
نور فلکست این تن خاکی ما
رشک ملک آمدست چالاکی ما
که رشک برد فرشته از پاکی ما
که بگریزد دیو ز بیباکی ما
#حضرت_مولانا
╔ 💗 ═
شدم از دست یک باره ز دست عشق تا دانی
در این مستی اگر جرمی کنم تا رو نگردانی
زهی پیدای ناپیدا پناه امشب و فردا
زهی جانم ز تو شیدا زهی حال پریشانی
#حضرت_مولانا
╔ 💗 ═
میخرامد آفتاب خوبرویان ره کنید
رویها را از جمال خوب او چون مه کنید
از کف آن هر دو ساقی چشم او و لعل او
هر زمانی می خورید و هر زمانی خه کنید
#حضرت_مولانا
╔ 💗 ---
گرد این بام و کبوترخانه من
چون کبوتر پر زنم مستانه من
#حضرت_مولانا
خاک من گِل شود و گُل شکفد از گِل من
تا ابد مهر تو بیرون نرود از دل من
#حضرت_مولانا
╔ 💗 ═
سیر نمیشوم ز تو نیست جز این گناه من
سیر مشو ز رحمتم ای دو جهان پناه من
#حضرت_مولانا
╔ 💗 ═
جفا از سر گرفتی یاد میدار
نکردی آن چه گفتی یاد میدار
نگفتی تا قیامت با تو جفتم
کنون با جور جفتی یاد میدار
#حضرت_مولانا
╔ 💗 ═
خیر و شر و خشک و تر زان هست شد
کز طبیعت خیر و شر آمیختند
من دهان بستم تو باقی را بدان
کاین نظر با آن نظر آمیختند
بهر نور شمس تبریزی تنم
شمع وارش با شرر آمیختند
#حضرت_مولانا
╔ 💗 ═