2.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کم سو شده چشمان من از گریهی بسیار
من ماندهام و یاد تو و حسرت دیدار...
سلام امام زمانم
عشق،هر روز بہ تڪرار تو برمےخیزد
اشڪ هر صبح بہ دیدار تو برمےخیزد
اے مسافر بہ گلاب نگهم خواهم شسٺ
گرد و خاڪے ڪہ ز رخسار تو برمےخیزد
#السلام_علیک_یا_بقیه_الله
صبحتون_مهدوی
«اللهم عجل لولیک الفرج»
بنا نبود كه اينقدر زود پر بزني
دو بالِ زخميِ خود را به هر خطر بزني
بنا نبود كه با اين عروج ، با اين شوق
به قلبِ خسته يِ ارباب نیشتر بزني
و شعرِ رفتنِ تو بيت بيت جاري گشت
ولي قرار نشد زخم بر جگر بزني
دعاي رفتنِ تو گر چه مستجاب شده
دلت نخواست دوباره به خانه سر بزني ؟
دلت نخواست كه دستانِ زخمي ات را باز
برويِ شانه يِ دُردانه يِ پدر بزني؟
"خزان" سرود كه اي كاش باز هم در خواب
به اين خرابه ، سري گر چه مختصر بزني
✅برگرفته از کتاب غزل اقتدار
چقدر ساکت و آرام و بی ریا بودي
جوان وساده ومحجوب وبا صفا بودي
مثال قمري عاشق دو بال بگشودي
و در هواي خوش جبهه ها رها بودي
میان دشت حمیدیه، خاك سوسنگرد
براي درد سقوط و عزا، شفا بودي
براي آتش بستان و زخم چزابه
مثال فتح مبین بودي و دوا بودي
سکوت کرخه شکست و قنوت نورآمد
میان معبد خیبر تو کیمیا بودي
رسید روضه ي ما تا کنار نیزار و
تو در کشاکش مجنون و نینوا بودي
غبار بود و تب تیر و توپ و خمپاره
میان معرکه ي جنگ اشقیا بودي
میان ظهرکهمجنونخستهجانمیداد
عروس هور عزادار شد کجا بودي؟
📌۴ تیر سالگرد شهادت سردار شهید حاج علی هاشمی
✅برگرفته از کتاب خورشید هور
دلی شکست و تنی در جزیره تنها شد
و قطره قطره يِ خونشنصیبدریاشد
جواب لشکر و گردان و تیپ را می داد
میانِ دامنِ مجنون ولی معما شد
کسی که ساحل امنِ هزار گردان بود
اسیر حمله ي نیزار و هور و گرما شد
اگرچه زخم به تنداشت،لیکبالبخند
به شوق یار ، براي سفر مهیا شد
شبوسکوتوتنزخمیاشچههیهاتی
که هورعلقمه گشت و جزیره ماوا شد
از این دلاوري و راز و رمز مجنونی
علی ، معلمِ سربازهاي فردا شد
شکستساقهيِگل،برگبرگشدافتاد
دوباره غنچه زد و از زمین شکوفا شد
✅برگرفته از کتاب خورشید هور
💌 می گفت ، خواب مادرسادات را دیدم ، پایم که به سوریه برسد هفته بعد میهمان او خواهم بود !
با رفتنش موافقت نشد ، به حضرت زهرا قَسمشان داد و کارش راه افتاد !!
هفته ی بعد ، شب آخر ، جورابهای همرزمانش را میشست ،
همرزمش به مجید گفت : حیف تو نیست با این اعتقادات و اخلاق و رفتار خالکوبی روی دستت داری؟!
گفت ، تا فردا این خالکوبی یا خاک میشه و یا اینکه پاک میشه!!
فردای آن روز با اصابت یک تیر به بازوی سمت چپش که دستش را پاره کرد و سه یا چهار گلوله به سینه و پهلویش نشست و با ذکر یا زهرا (س) به #شهادت رسید.
پیکر پاکش بعد از سه سال به وطن بازگشت....
#مدافع_حرم
#شهید_مجید_قربانخانی
🔹آیت الله #حائری_شیرازی :
حرفی که به کسی یا فرزندت میزنی، دانه است و فکر او زمین.
ببین در این زمین چقدر بذر میتوان پاشید؟
اگر در یکمتر زمین یک کیلو گندم پاشیدی، همه دانهها سبز نمیشوند، تازه اگر هم دربیایند، همدیگر را خفه میکنند.
#موعظه زیاد، باعث میشود که حرفها همدیگر را لِه کنند، همدیگر را بپوشانند.
📚 کانال رسمی نشر آثار آیتالله حائری شیرازی
#تربیت_دینی