eitaa logo
سرداران ورزمندگان عاشورایی
239 دنبال‌کننده
26.8هزار عکس
17.6هزار ویدیو
106 فایل
(درحسرت روزهای جنگ)
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷عاشقان وقت نماز است اذان میگویند رب ما بنده نواز است اذان میگویند🌺🍃 ﺍَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺍﺭْﺯُﻗْﻨﻰ ﺷَﻔﺎﻋَﺔَﺍﻟْﺤُﺴَﻴْﻦِ ﻳَﻮْﻡَﺍﻟْﻮُﺭُﻭﺩِ دوستان باصفا التماس دعا👌🌺 🌺 https://eitaa.com/sardarbakery
🍃🌺عـــاشــقان وقتــــ🌺🍃 🍃🌺نــــماز استـــــــ🌺🍃 🍃🌺اذان مــــی گــــویــند🌺🍃 🍃🌺التماااااااس دعااااااا🍃🌺 https://eitaa.com/sardarbakery
سلام دوستان ازتک تک عزیزان التماس دعاداریم. یاعلی.🌺🍀🌺🍀🌺🍀 https://eitaa.com/sardarbakery
وضو در فراتـــــــ .. نماز در ڪربلا اما .. ڪدامیڪ بہ اندازه سرے ڪہ اربابـــــ بہ دامان بگذارد، لذتــــــ دارد ..؟؟ ڪہ ڪربلائــے، بسیار و حسینــے، اندڪ ! https://eitaa.com/sardarbakery
سلام دوستان ازتک تک عزیزان التماس دعاداریم. یاعلی.🌺🍀🌺🍀🌺🍀 https://eitaa.com/sardarbakery
در سجاده نمـاز تان ، برای دل زنگار گرفتہ مان دعـا ڪنیـــــد... شاید نگاهتـان عایدمان شد و شهادت مهمانمان ڪردند...! https://eitaa.com/sardarbakery
از ابوراشد: سلام دوستان باصفاخسته نباشید. ادامه خاطرات عملیات والفجریک. قسمت دهم: بعداز زیارت شهدادرمعراج حال هادی خیلی خواب بود. همش بی تابی میکرد. براش خیلی دلداری دادم وگفتم بچه هاالان منتظرما هستم برگردیم شایدکاری داشتند. اشک ازچشم های هادی جاری بود. یواش یواش به محل تجمع راه افتادیم. هادی بهترین وزیبا ترین دوست وهمسفرعشق بوداما میدانستم که آخرش رفتنی هست وماروتنهاخواهدگذاشت. هادی دیگردرخودش نبودبی اختیاربودواقعا دیگه ازاین دنیابریده بود. به پیش دوستانمان رفتیم دست شون دردنکندیه سنگرپیداکرده بودندکه موقتا استراحت کردیم ومقداری تن ماهی آوردندصرف کردیم. چندروزی بودچیزی نخرده بودیم. حواسم پیش هادی بوداشتهانداشت کمک میکردیم تا مقداری ازغذامیل کند. چندساعتی نگذشته بودکه مسؤول محترم برادرسیداحمدعلوی اومدوگفت (یکی ازمحورهاباپاتک سنگین دشمن مواجه است؛لذابه سمت گردانهای فجرومسلم خواهیم رفت ـ دوقبظه دوشکا آماده کنیدـ) ما بصورت داوطلب آماده شدیم. اما نمی خواستیم هادی راباخودمان ببریم.بازمرتب گریه میکردودست بردارنبود.خیلی باهاش صحبت کردم که وضعیت توخوب نیست بدنت دردمیکندخیلی التماسش کردم همچنین دوستانم الخصوص برادریونس رضاوندکه درمحوربودقول داداگه حالت خوب باشه خودم میبرم جلو. بالاخره به هرمصیبتی بودازهادی جداشدیم برام خیلی سخت بود😭😭😭😭اخه منوهادی یه رابط قوی ومعنوی داشتیم همیشه درکنارهم بودیم حتی درنمازشب ها😭😭😭رفتیم اما نگاه هم به هادی بودواو هم با اشکهایش ماروبدرقه میکرد.هردوعاشقانه به هم نگاه میکردیم😭😭😭 چندصدمتری دست هادی بالا بودتاجای که مارومیدید😭😭😭 پیش هادی نمیتونستم گریه کنم اما دیگرنمیتوانستم خودم روکنترول کنم.😭😭😭😭 ازطرفی شورواشتیاق خاصی وجودمان رافراگرفته بود. دقیقاعازم محل استقرارگردانهای پیاده بودیم. ناگفته نماندآتش دشمن درمسیرهم خیلی سنگین بود. توپخانه وکاتیوشاهامرتب کارمیکرد. بعدازچندساعت جاخالی دادن به گلوله های دشمن به نکته رهای رسیدیم.کلی هم بایدپیاده میرفتیم . باآرزوی سلامتی توفیق شفاعت شهدابه تک تک شما بزرگواران ان شاالله ادامه خاطرات درشب های بعدی. شب جمعه تون مهدوی. درپناه حضرت حق. شادی شهداواموات خودتون صلوات عنایت کنیم. 🍀🌴ابوراشد🌴🍀: 🌺🍃اَللّهُمَ صَلِّ علیٰ مُحَمِّدٍ و آلِ مُحَمّدٍ و عَجّل فَرَجَهُّمْ 🍃🌺
خاطرات بسیجی عارف شهیدوالامقام هادی قربانزاده محل شهادت:فکه عملیات:والفجریک
قبل از عملیات والفجرمقدماتی سمت راست با چهره خندان سردارشهیدمحمدرضامعمارکوچه باغ فرمانده لجستیک وکل دژبان درنیروی زمینی وقرارگاه خاتم
منطقه فکه قبل ازعملیات خدایا همیشه شهدا خنده برلب هاشون جاری هست😭😭😭 نشسته شهیدرامین آذرنیا ای شهدارفتیدوما روسیاهان همیشه درحسرت ماندیم 😭😭😭😭
رفيق ِحادثه‌هايي به رنگ ِ تقديـــــــــري اسير ثانيه‌هايي شبيه ِ زنجيـــــــــــــري در اين رسانه‌ي دنيـــــــــا ميان ِ برفک‌ها نه مانده از تو صدايي،نه مانده تصويــري رسيده سن حضـــــورت به سن نوح اما شمار ِ مــــــــردم کشتي نکرده تغييري هزار جمعه‌ي بي‌تو گذشته از عمــــــرم هــــــــــــــزار سال پياپي دچار تأخيري شبيه کودک ِ زاري شدم که در بــازار... ،تو دست گمشده‌ها را مگر نمي‌گيري؟
جمعه یعنی در سرت فکر نگارت آمده جمعه یعنی وقت ناب انتظارت آمده جمعه یعنی لحظه ای را با خیالش سر کنی جمعه یعنی با غم و فکر وصالش سر کنی جمعه یعنی نام او باشد فقط روی لبت جمعه یعنی عشق او باشد فرآیند تبت جمعه یعنی حسرتت تنها نگاه روی او جمعه یعنی آرزوی مجعد گیسوی او جمعه یعنی عطر نرگس در هوا سر میکشد جمعه یعنی قلب عاشق سوی او پر میکشد جمعه یعنی روشن از رویش بگردد این جهان جمعه یعنی انتظار مَهدی صاحب زمان (ع)