eitaa logo
سرداران ورزمندگان عاشورایی
216 دنبال‌کننده
21.9هزار عکس
13.5هزار ویدیو
101 فایل
(درحسرت روزهای جنگ)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️🎞 دروغ، دروغ و دروغ... 💢💡سندی بر رسوایی و دروغگویی امجد امینی (پدر مهسا امینی) 🎤 به روایت محمد جوانی 💠بفرستید برای وجدان‌های بیدار و حقیقت‌جویان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 وقتی دوربین سرزده وارد جلسۀ صبحانۀ کاری فرماندهان ارشد نظامی می‌‌شود
‎‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 📚 مردی مادری پیر داشت که همیشه از دست مادرش می‌نالید و مادرش به دلیل کهولت سن در بینایی و شنوایی و راه رفتن ضعف داشت.مرد که از زندگی کردن با او خسته شده بود به نزد شیخی رفت و به او گفت تا راه چاره ای به او نشان دهد.شیخ به او گفت،مادرت هست و مراقبت از ان وظیفه ی توست او تو را بزرگ کرده و از تو مراقبت کرده الان وظیفه ی توست که از او مراقبت کنی.مرد گفت ده ها برابر زحمتی که برای بزرگ کردن من کشیده برای نگهداری او کشیده ام هیچ منتی برای بزرگ کردن من ندارد که هر چه کرده بیشتر از آن برایش کرده ام و دیگر نمیتوانم او را تحمل کنم مگر برای او پرستاری بگیرم.شیخ که این حرفا را از او شنید به او گفت،تفاوتی مهم بین مراقبت‌ کردن تو و مراقبت کردن مادرت است وان اینست که مادرت تورا برای ادامه زندگی بزرگ ومراقبت کرد و تو از او مراقبت میکنی به امید روزی که بمیرد پس تا عمر داری هر کاری برایش کنی نمیتوانی زحمات او را جبران کنی ‎‌‌‌‌‌‌ ⚫️⚫️⚫️
(ع) یا پیرمرد عراقی تعریف می کرد: در جریان انتفاضه شیعیان عراق درسال 1991 میلادی، عده ای از ماها را در کربلا دستگیرکردند و به بیابانی بردند و بر روی تپه ای از ریگ پیاده کردند. کامل حسین داماد صدام و مأمور حمله به حرم حضرت امام حسین (ع) درآنجا بود، همه را روی ریگ ها نشاندند، کامل حسین جلو آمد و یک تفنگ از دست سربازی گرفت و در جلوی ما ایستاد و گفت: شما هاطرفدار امام حسین(ع) هستی یا طرفدار صدام حسین، کسی جواب نداد، بار دوم گفت هرکس طرفدار امام حسین (ع) است بلند شود و هر کس طرفدار صدام حسین است بنشیند، کسی بلند نشد، ناگاه یک جوان 16 ساله بلند شد و گفت: من طرفدار امام حسین (ع) هستم. کامل حسین گفت: برو آنجا بایست: او رفت در مقابل همه ایستاد، بار دیگر کامل حسین گفت: هرکس طرفدار امام حسین (ع) است بلند شود کسی جرأت نکرد بلند شود، کامل حسین سلاح را به طرف آن جوان 16 ساله گرفت و او را به شهادت رساند. بار دیگر روکرد به ماها وگفت :طرفدار امام حسین (ع)هستی یا طرفدار صدام حسین، جوانی دیگر بلند شد وگفت: من طرفدار امام حسین(ع) هستم، کامل حسین او را نیز به شهادت رساند و بعد ازآن ،هرچه گفت : کدام از شما ها طرفدار امام حسین (ع) هستی، کسی جواب نداد. لذا ماها را به شهرآوردند وآزاد کردند، شب در خواب حضرت امام حسین (ع) را دیدم که کنار ضریح مطهر ایستاده و جنازه آن جوان 16 ساله را آوردند، حضرت فرمودند کنار شهدا دفنش کنید. او را دفن کردند و سپس جنازه شهید دومی را آوردند، حضرت فرمود او را درضریح دفن کنید. برای من این سؤال پیش آمد که چرا امام حسین (ع) میان این دو شهید تفاوت قائل شدند، لذا از آن حضرت علتش را پرسیدم. حضرت فرمودند: جوان اولی نمی دانست سرنوشتش چه می شود ولی در عین حال بلند شد و طرفداریش را از ما اعلام کرد. لذا جزء شهدا دفن شد ولی جوان دومی با این که دید آن یکی به شهادت رسید ه ولی باز هم بلند شد و طرفداریش از ما را اعلام کرد گفتم :در ضریح دفنش نمایند. : : ⚫️⚫️⚫️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑️شیر مادر حلالت آقا مهدی رسولی 🔸ان شاءالله با شهادت بروی حیف هست تو با مرگ طبیعی بروی
❣الهی تو را شکر و رحمه سپاس می‌کنم که جان، گوش، چشم، دست، پا و عقل دادی تا بتوانم دین تو را یاری کنم. تا تو از من حقیر راضی شوی. اگر من چیزی برای اسلام نداشتم این جان ناقابل را نصیب اسلام می‌کنم و سخنم به امت مسلمان و شهید پرور بهبهان. امروز حسین زمان احتیاج به یاور دارد. کسانی که از خدا و قیامت بی خبر هستند و دل به دنیا بسته‌اند همین دلبستگی و دلچسبی به دنیا آنان را غافل کرده است، بدانید دنیا مزرعه آخرت است و اگر به سوره زلزال به آیه ۷ و ۸ رجوع کنیم که می‌گوید: فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ ﭘﺲ ﻫﺮﻛﺲ ﻫﻤﻮﺯﻥ ﺫﺭﻩ ﺍﻱ ﻧﻴﻜﻲ ﻛﻨﺪ ، ﺁﻥ ﻧﻴﻜﻲ ﺭﺍ ﺑﺒﻴﻨﺪ .(٧) وَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ ﻭ ﻫﺮﻛﺲ ﻫﻤﻮﺯﻥ ﺫﺭﻩ ﺍﻱ ﺑﺪﻱ ﻛﻨﺪ ، ﺁﻥ ﺑﺪﻱ ﺭﺍ ﺑﺒﻴﻨﺪ .(٨) پس با کارهای خوب و پسندیده و مورد پسند خدا آخرت خود را آباد کنیم زیرا که زندگی آن موقع شروع میشود. «قسمتی از وصیت‌نامه» 🌷شهید: کمال جعفرنیا تاریخ ولادت: ۱۳۴۷/۱۲/۳ تاریخ شهادت: ۱۳۶۶/۵/۱۰ محل مجروحیت: ماووت عراق محل شهادت: بیمارستان کاشانی اصفهان نام عملیات: نصر چهار🕊🌹🕊
❣دکترش می‌گفت: صبح آن شبی که کمال جعفرنیا به شهادت رسید به من گفت: آقای دکتر نیازی نیست به من خون تزریق کنید. من زنده نمی‌مانم و امشب شهید خواهم شد. وقتی علت این حرف کمال را از او پرسیدم، گفت: سال گذشته وقتی در جبهه‌های نبرد حضور داشتم، شبی در عالم خواب آقا امام حسین(علیه السلام) را زیارت کردم. امام به من فرمودند که یک سال دیگر در 10 مردادماه 1366 در ساعت 10 شب به شهادت می‌رسی. مطمئن باشید که من امشب شهید خواهم شد. و شهید کمال جعفرنیا درست در همان زمانی که گفته بود در 10 مردادماه 1366 ساعت 10 شب در بیمارستان کاشانی اصفهان به شهادت رسید و جاودانه شد.🕊🌹🕊
❣یادی از سردار شهید سید عبدالرسول سجادیان 🌹 بعد پذیرش قطع نامه بود. گفت: می‌خواهم برگردم جبهه، شاید این بار شهید شدم. برای اینکه منصرفش کنم گفتم: از امام که بالاتر نداریم، امام هم گفت جنگ تمام شد. - جنگ تمام شده درست، اما فتنه هنوز تمام نشده، کسانی هستند که می‌خواهند برای این کشور و انقلاب مشکل ایجاد کنند، باید بروم و جلو آنها بایستم. گفتم : سید رسول دیدی خیط شدی، جنگ هم تمام شد و شهید نشدی! این را گفتم که بخندد و از آن حال بیرون بیاید. نخندید. ساکت با چشمان نورانی‌اش که در دریای خون نشسته بود نگاهم کرد. - من آرزوی شهادت دارم، آخرین واگن این قطار هم در حال عبور است، اگر توانستم آن را می‌گیرم و من هم می‌روم، اگر هم نتوانستم و جا ماندم که برمی‌گردم و ازدواج می‌کنم! نگاهش، کلامش وداع بود. 🕊🌹🕊
❣ شعورتان و شناختتان و عرفانتان را نسبت به دین و انقلاب افزایش دهید. چون اکثر مسائلی که پیش می‌آید بخاطر همین عدم آگاهی است. شهدا تکالیف خود را که کاری حسینی بود انجام دادند و باید دیگران کار زینبی را به نحو احسن انجام دهند. شهدا که رفته‌اند و وظیفه بقیه سنگین‌تر می‌شود. حسین جان من برای زنده ماندن تلاش نمی‌کنم و از مرگ نمی‌هراسم و از دنیا دل شُسته‌ام و به شهادت در راه خدا دلبسته‌ام... «قسمتی از وصیت‌نامه» 🌷طلبه شهید : حجت الله مسیح پور تاریخ ولادت: ۱۳۴۷/۷/۲۷ تاریخ شهادت: ۱۳۶۶/۴/۷ محل شهادت: ارتفاعات قِشِن نام عملیات: نصر چهار🕊🌹🕊
👆 شهیدان حمید ترکی نژاد و امیرفرهادیان فرد ❣یک بار که به مرخصی آمده بود. خیلی توی فکر بود. گفت تو مانع شهادت من هستی! با تعجب گفتم چرا؟ گفت این بار که در منطقه بودم. برای شناسایی خطی رفته بودم. عراقی ها متوجه من شدند و پرژکتور نور را روی من انداختند. راه فراری نبود. اشهد خودم را گفتم. برای لحظه ای چشمم را بستم تو جلو نظرم آمدی و گفتم اگر من شهید شوم همسرم چه می کند! تا این را گفتم نور از روی من کنار رفت و من از منطقه خارج شدم. خواهش می کنم مانع من نشو. گفتم من شادی شما را می خواهم و آنچه شما می پسندید. با خوشحالی به جبهه برگشت. 11 سال بعد کمی از استخوان هایش برایم برگشت هدیه به شهید حمید ترکی نژاد صلوات،، شهدای فارس🕊🌹🕊
مروری در زندگی سردار شهید سید محمدعلی جهان‌آرا 🌷سید محمدعلی جهان آرا، متولد سال ۱۳۳۳ در خرمشهر بود. او از ۱۵ سالگی به صف مبارزه بر ضد طاغوت پیوست و در سال ۱۳۴۹ به عضویت گروه حزب الله خرمشهر درآمد و پا به پای افراد این گروه، تلاش وسیعی را در براندازی رژیم پهلوی آغاز کرد. 🌷دوران جوانی شهید جهان آرا همزمان با حکومت پهلوی بود و با پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷، آرزوی دیرینه جهان آرا به تحقق پیوست و شادمان از پیروزی انقلاب اسلامی، کوشش بی وقفه ای را در راه حراست از دستاوردهای انقلاب آغاز کرد. 🌷اخلاص و ارادات شهید جهان آرا به امام خمینی رحمه الله زبانزد همگان بوده و او به خاطر همین عشق به اسلام و امام، خستگی نمی‌شناخت. 🌷سیدمحمد جهان آرا از بزرگ مردانی بود که نقش بسیار مهمی در تشکیل سپاه پاسداران خرمشهر ایفا کرد. او پس از تشکیل سپاه خرمشهر، به مبارزه خویش با عوامل استکبار و منافقان سرعت بیش‌تری بخشید و با عوامل مزدوری که از خارج مرزها تحریک و تغذیه می شدند، مردانه جنگید. 🌷جهان آرا با ابراز لیاقت خود در این راه به فرماندهی سپاه خرمشهر منصوب شد و در این سمت، بسیاری از توطئه هایی را که بر ضد نظام اسلامی طراحی می شد، خنثی کرد. فداکاری و از جان گذشتگی این سردار شهید در جریان رزم خونین خرمشهر زبانزد همگان و نام او، تداعی کننده استقامت و پایداری در برابر تجاوز بعثیان بود. 🌷وی در جبهه‌های نبرد به ویژه در سنگرهای گرم آبادان و خرمشهر، ضربه‌های کمرشکن بر متجاوزان بعثی وارد کرد. تلاش، مجاهدت، استقامت، صبر، پایداری و از همه مهمتر فرماندهی خردمندانه او در پیروزی بر دشمن متجاوز نقش عمده ای داشت. 🌷با شروع جنگ تحمیلی و تجاوز وحشیانه رژیم مزدور عراق بر ضد جمهوری اسلامی ایران و حمله وحشیانه ارتش بعث به خرمشهر، سپاه پاسداران خرمشهر به فرماندهی شهید جهان آرا، استوار و جان بر کف در برابر دشمن مقاومت کرده، حماسه‌ای ماندگار آفریدند. 🌷یک سال حضور مداوم شهید جهان آرا در جبهه نبرد از وی متفکری نظامی و برنامه ریز در میدان جهاد ساخته بود. از این رو در اوایل سال ۱۳۶۰ با حفظ سمت فرماندهی سپاه خرمشهر، به سمت فرماندهی سپاه پاسداران اهواز و سرپرستی ستاد منطقه هشت سپاه منصوب گردید..🕊🌹🕊
❣برادران عزیز شما را وصیت و سفارش به قرائت قرآن و فهمیدن و تدبر در آن و نیز به تقوا و پرهیزگاری و نیز راستگویی و وفای به عهد و ترک خیانت و کوتاه کردن آرزوها و ترس و هراس از حساب آخرت و نیز فروتنی و خوردن خشم دعوت می‌کنم. خدایا آرزوی رسیدن و دیدار کربلا را دارم و حال آنکه نتوانستم آن حرم مقدس را زیارت کنم. پس از همین مکان سلام ما را به آن شهید برسان و ما را از یاران او قرار بده... «قسمتی از وصیت‌نامه» 🌷شهید: حمدالله بالیاوی تاریخ ولادت: ۱۳۴۰ تاریخ شهادت: ۱۳۶۶ محل شهادت:ض ارتفاعات شنام نام عملیات : والفجر ده🕊🌹🕊
گذری در زندگی سردار شهید حاج اسماعیل دقایقی 🌷اسماعیل دقایقی درسال ۱۳۳۳ در استان خوزستان و در شهر بهبهان در خانواده‌ای که به پاکدامنی و التزام به اصول و مبانی اسلام اشتهار داشت به دنیا آمد. 🌷یک سال از فرماندهی‌اش در این منطقه می‌گذشت که به دلیل لیاقت و شایستگی زیاد، برای تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خوزستان به کمک سردار شمخانی و سایرین شتافت و با عهده‌دار شدن مسئولیت دفتر هماهنگی استان، شروع به تشکیل و راه‌اندازی سپاه در شهرستانهای استان نمود. 🌷قبل از تجاوز نظامی عراق، زمانی که از درگیری خرمشهر باخبر شد سریعا خود را به آنجا رساند و با انتقال سلاح و مهمات به اتفاق شهید جهان آرا نقش اساسی در آمادگی رزمی مردم منطقه ایفا کرد. 🌷به دنبال شروع جنگ تحمیلی، به عنوان نماینده سپاه در اتاق جنگ «لشکر۹۲ زرهی اهواز» حضور یافت و در شرایطی که با کارشکنی‌های بنی‌صدر خائن مواجه بود در سازماندهی نیروها و تجهیز آنها تلاش گسترده‌ای را آغاز کرد.🕊🌹🕊
❣هر انسانی برای سرای ابدی و آخرت آفریده شده است نه برای دنیای فانی. او برای نیستی خلق نشده بلکه برای هستی و زندگانی جاوید و همیشگی و آخرت خلق شده است. پس به ناچار مرگ او را در می‌یابد. پس ای خدای من، اینقدر به جبهه می‌روم و می‌جنگم تا به شهادت برسم...دوستان مبادا درحال بی تفاوتی بمیرید که امام حسین و علی‌اکبر(ع) در میدان نبرد و با هدف شهید شدند...در قیامت فرشتگان مرحباگویان به استقبال مجاهدین در راه خدا آمده و آنها از درب مخصوص باب المجاهدین وارد بهشت می‌شوند...با خداوند پیمان می‌بندم که در تمام عاشوراها و در تمام کربلاها با حسین(ع) همراه باشم و سنگر او را خالی نکنم... «قسمتی از وصیت‌نامه» 🌷شهید: جعفر عاکف تاریخ ولادت: دی ماه ۱۳۴۷ تاریخ شهادت: ۱۳۶۶/۴/۸ محل شهادت: ارتفاعات قِشِن نام عملیات:نصر چهار🕊🌹🕊
❣ بعد از شهادت مظلومانه اش، خبردار شدیم بچه های واحد تعاون، موقع جمع آوری وسایل شخصی بجا مانده از او در چادر فرماندهی، دفترچه کوچکی با جلد آبی رنگ داخل ساک برزنتی اش پیدا کرده‌اند. 📘 حسین در صفحات این دفترچه، ضمن نوشتن رخدادهای روزمره و نکات مربوط به شرح وظایف اش در گردان سلمان، برای هر روز صفحه ای را به ظرایف رفتاری خودش اختصاص داده بود؛ این که مثلاً «امروز در جمعی نشستم و به مدت نیم ساعت وقت من به بطالت و یا گوش دادن به حرف هایی گذشت که هیچ بار اخلاقی و معرفتی نداشت.» 👈 بعد هم بابت این قضیه، خودش را سرزنش کرده و به درگاه خدا استغفار میکرد. راوی: شهید حاج حسین همدانی 📚 پهلوان گودِ گرمدشت / گلعلی بابایی زندگینامه ای فرمانده گردان سلمان فارسی لشگر حضرت رسول (ص)
❣درتبــار ما رسـم است رو بــه آســمـــــان مـُــردن .. لینک حماسه جنوب شهدا 👇
❣خدایا این سومین وصیت‌نامه‌ای است که می‌نویسم و از تو تقاضای شهادت می‌نمایم. ولی تقاضای بنده گنه کار را رد کرده‌ای و خودم می‌دانم که هنوز اعمال و رفتارم کامل نشده و قابلیت شهید شدن را ندارم. اما خدایا اگر شهادت نصیبم شد دوست ندارم که جسدم پیدا شود تا برایم مزار و خرجی درست کنند چون همانطوری که در دنیا شهرت و نامی نداشتم و گمنام بودم می‌خواهم که در این دنیا هم مزار نداشته باشم. مزارم سنگرم در جبهه باشد... «قسمتی از وصیت‌نامه» 🌷شهید: محمدخون عسکری نژاد تاریخ ولادت: ۱۳۴۱ تاریخ شهادت: ۱۳۶۶/۴/۷ محل شهادت: ماووت عراق نام عملیات: نصر چهار🕊🌹🕊
آخرین یادگار هنری طلبه‌ای که پرچم گنبدِ امام‌حسین(ع) را با خونش رنگین کرد! 🔹 محمدجواد در تبلیغات لشکر بود و کار‌های نقاشی با او بود نزدیک غروب وقتی محمدجواد بارگاه امام حسین (ع) را کشید، با اشاره به پرچم کنار گنبد گفت: این پرچم باید قرمزِ خونی رنگ شود! ☆ هنوز جمله محمدجواد تمام نشده بود که صدای سوت خمپاره پیچید ترکش به پیشانی محمدجواد بوسه زد و خون سر محمدجواد بر بالای گنبد درست در محل پرچم پاشید.!! و خواسته شهید برآورده شد... 🕊🌹🕊
❣به یاد شهیدی که شهادت را به‌عنوان پاداشِ آزادیِ مهران از امام‌حسین(ع) هدیه گرفت... 🔹 شب قبل از عملیات کربلای‌یک حضرت اباعبدالله(ع) را در عالم رویا می‌­ بیند که با آزادی شهر «مهران» ؛ با یک مرکب از سمت جاده خسروآباد بسمت شهر «مهران» در حرکت هستند ایشان وقتی به نزد رزمندگان می‌رسند بازوی آنها را می‌بوسیدند. ☆ و هنگامی که به سید محسن می‌رسند او را در بغل گرفته و بازوی او را هم می‌بوسند و یک مُهر کربلا به سید محسن می‌دهند و می‌فرمایند: «به‌عنوان پاداش آزادی مهران، این مهر را به تو می‌دهم». ☆ «محسن» وقتی خوابش را برایم تعریف می‌کرد صورتش برافروخته شده بود. هنگامی هم که به شهادت رسید "مهران" آزاد شده بود و ترکش به همان بازویی اصابت کرده بود که در عالم رویا، حضرت سیدالشهدا (علیه‌السلام) آن را بوسیده بودند.ـ. ✍ راوی : همرزم شهید "گل‌محمد غزنوی" 🕊🌹🕊
❣چند سـال پس از انقـلاب، مرتضی سیگارش را ترک کرد. 🔹 دلیلی که بیان میکرد این بود که: «امـام زمــان (عجل الله فرجه) در همه حـال ناظـر بر اعمـال و رفتـار ما هستند. در اینصورت چطوری می توانم در حـضور ایشـان سیگار بکشم؟» 🔸 اینگونه بود که هرگز لب به سیگار نزد . 📚 کتـاب آوینی/ نشر یازهــرا (س) 🕊🌹🕊
🥀 🌷بِسْمِ رَبِّ الْشُّهَید ◽️بعضی شبها که نیمه های شب بیدار می شدم می دیدم، محمدرضا با نور موبایلش قرآن سفید کوچکش را در دست گرفته و در حال قرائت قرآن است. ◽️او با قرآن خیلی مأنوس بود و ماهیانه ۳بار ختم قرآن می کرد. ◽️با اینکه ۲۰ بهار از عمرش گذشته بود در وصیت نامه اش سفارش کرده بود ڪه برایش تنها ۵ روز روزه و ۲۰ نماز صبح قضا کنم. پیامک می فرستاد که حلالم کن و دعا کن که شهید شوم. ✍🏻راوی‌مادربزرگوارشهیدمحمدرضادهقان🕊
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله می فرمایند: «دو رکعت نماز در دل شب، از دنیا و آنچه در آن است نزد من محبوب تر است».✨ •𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↙️