eitaa logo
سرداران ورزمندگان عاشورایی
218 دنبال‌کننده
23هزار عکس
14.6هزار ویدیو
102 فایل
(درحسرت روزهای جنگ)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥انتشار برای اولین بار / دعایی که مستجاب شد؛ 🔹 مکالمه تلفنی مرحوم آیت‌الله ناصری با آیت‌الله
🍃✨🍃 وَلَوْ أَنَّهُمْ رَضُوا مَا آتَاهُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ سَيُؤْتِينَا اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَرَسُولُهُ إِنَّا إِلَى اللَّهِ رَاغِبُونَ ﴿توبه/٥٩﴾ و چقدر بهتر بود اگر آنها به آنچه خدا و رسول به آنها عطا کردند راضی بودند و می‌گفتند که خدا ما را کفایت است، او و هم رسولش از لطف عمیم به ما عطا خواهند کرد، ما تنها به خدا مشتاقیم 🌸🌸🌸
❣درباره حساسیت زیاد داشت. می‌گفت: اگر روزی یکی از خواهرهایم را بی‌توجه به حجاب ببینم روز مرگ من است... 🕊🌹🕊
یادی از سردار شهید حاج عبدالله اسکندری 🌹 اواخر سال 59 بود که به کردستان اعزام شدیم. حاج عبدالله را مسئول یکی از تپه ها کردند تا به عنوان تأمین مسیر باشیم. یک روز شهید حاج احمد متوسلیان برای سرکشی به سه راهی بیکره (حزب الله) آمده بودند.حاج عبدالله با ناراحتی گفت: برادر احمد بچه ها در این سرما، از بس غذای کنسرو خوردند، مریض شدند، چرا غذای گرم برای بچه های ما نمیارید؟ حاج احمد گفت: امکانات ما کمه، فاصله ها زیاد، جاده ها هم نا امن، آوردن غذای گرم برای شما مشکله! حاج عبدالله گفت: شما می تونید تعدادی دیگ و ظرف و با برنج امکانات دیگه به ما بدهید ما خودمان پخت می کنیم. حاج احمد از خدا خواسته گفت: اگه شما این کار را بکنید، می گم از فردا براتون آذوقه خشک بیارند. حاج عبدالله قبول کرد. از آن روز با هیزم درختان بلوط جنگلی و کپسول گاز پخت و پز می کردند و غذای بچه ها را می پخت. ما هم هر روز سهمیه غای گرم می گرفتیم. خیلی کار سختی بود، اما هر وقت ایشان را می دیدم خندان و پر انرژی در حال خرد کردن هیزم یا شستن ظرف ها و دیگ غذا بود. 🕊🌹🕊
....!! 🌷وقتی قرار شد قبل از عقد صحبت‌هایمان را انجام دهیم، قسمم داد و گفت: «‌زندگی من باید همه چیزش برای خدا باشد. حالا هم شما را به خدا اگر مطمئن هستید که می‌خواهید با من ازدواج کنید، صحبت کنیم!» 🌷به حاجی گفتم: تنها درخواستی که از شما دارم، این است که برای عقد‌مان برویم پیش امام. سکوت کرد و جوابم را نداد. این سکوت یکی، دو روزی طول کشید. وقتی بالأخره حاضر شد جوابم را بدهد!! 🌷....گفت: «‌‌شما هر تقاضایی به جز این داشته باشید، من انجام می‌دهم. اما از من نخواهید لحظه‌ای از عمر مردی را که تمام وقتش را باید صرف امور مسلمانان کند، به خودم اختصاص بدهم! من بر سرِ پل صراط، نمی‌توانم جواب این کارم را بدهم!» 🌹خاطره اى به ياد سردار خيبر شهيد محمدابراهيم همت🕊🌹🕊
❣مجروح شده بود در بیمارستان بستری بود اما تا شنید قراره عملیات بشه ، از بیمارستان فرار کرد با همان حالش راهی جبهه شد نمیخواست حرف امامش روی زمین بماند موقع رفتن با گریه با خانواده خداحافظی کرد شاید می‌دانست آخرین وداع هست... خودش را به همرزمان رساند... در عملیات آزادسازی خرمشهر شجاعانه جنگید بالاخره روز دوم خرداد به دیدار معبودش رسید علیرضا قربانی🕊🌹🕊
❣به مناسبت رحلت حاج ابراهیم خادم صادق پدر شهید حاج منصور خادم صادق و مرحوم حاج جلیل خادم صادق 🌷يک روز منصور آمد در مغازه. گفتم: بابا من ديگه خسته شدم، نمي خواهيد بيايد کمک حال من بشيد. دست روي شانه من گذاشت و گفت: بابا اگه بهشت و آخرت مي خواهي من راهش را به شما نشان مي دهم، مغازه را تعطيل کن بيا جبهه! گفتم: آقا جلیل و یحیی و شما که جبهه ايد، اگر من هم بيايم چه کسي خرج و مخارج زندگي را تأمين کند. باز گفت: بابا اگر آخرت مي خواهي بايد بيايي جبهه، خدا هم رزق و روزي را درست مي کنه. بالاخره هم پاي من را به جبهه باز کرد. روزي که به جبهه رفتم با کت و شلوار بودم. وقتي مرا ديد، خوب براندازم کرد و گفت: بابا با اين لباس ها آمدي؟ حاج جليل هم بود، از او خواست برايم لباس بسيجي جور کند. من هم شده بودم همرزم سه پسرم، منصور و برادرانش. يک شب منصور مرا در سنگري تنها گذاشت و رفت. سربازي که در آن سنگر بود گفت: پسر شما داراي شجاعت و پشتکار عجيبي است. بعد برايم تعريف کرد؛ يک شب که نيرو ها به ميدان مين برخورده بودند و فرصت براي باز کردن معبر و خنثي کردن مين ها نبود. آقا منصور با تانک از روي مين ها عبور کرد تا راه را براي بچه ها باز کند. اثر انفجار هاي متعدد، تنه تانک را چاک چاک کرده بود اما حاجي اخم به ابرويش نياورد. هدیه به روح مطهر این پدر بزرگوار و فرزندان برومندش صلوات و فاتحه هدیه کنیم🕊🌹🕊
❣شهید اندرزگو خیلی مقید به نماز اول وقت و قرآن بود و به اعمال عبادی اهميت می داد. اصلا اهل شاگرد جمع کردن دور خودش نبود، به قول امروزی ها، عرفان کاذب نداشت. مربی شهید اندرزگو، حضرت امام بود. او یک مربی کامل بود که به دست حضرت امام تربیت شده بود ایشان هم با حضرت امام و هم به کسانی که با حضرت امام در رابطه بودند مثل حضرت ایت الله خامنه ای، شهید هاشمی نژاد و شهید کامیاب، ارتباط داشت. یک نابغه و یک انسان چند بعدی و عملگرا بود. 🕊🌹🕊
🌹‌شهـــید حسین معزغلامی: جدی گرفته‌ایم زندگیِ دنیایی را و شوخی گرفته‌ایم قیامت را، کاش قبل از اینکه بیدارمان کنند، بیدار شویم!🕊🌹🕊
❣شنیده بودیم نماز جماعت و اول وقت برایش اهمیت دارد. ولی فکر نمی کردیم این قدر مصمم باشد! صدای اذان که بلند شد، همه را بلند کرد؛ انگار نه انگار عروسی است، آن هم عروسی خودش! یکی را فرستاد جلو، بقیه هم پشت سرش نماز جماعتی شد به یاد ماندنی‌... شهید🕊🌹🕊