eitaa logo
سرداران ورزمندگان عاشورایی
223 دنبال‌کننده
23.6هزار عکس
15.2هزار ویدیو
106 فایل
(درحسرت روزهای جنگ)
مشاهده در ایتا
دانلود
زخمِ به خون نشسته، پیشانیِ شکسته دارند با تو نجوا، عجّل علی ظهورک نه طاقتی نه صبری، تا چند پشت ابری؟! ای مهر عالم آرا عجّل علی ظهورک دنیا در انتظار است، خون قلب روزگار است پا در رکاب بنما، عجّل علی ظهورک •┈┈••••✾•🌿🖤🌿•✾•••┈┈
🔴امیرالمؤمنین علیه السلام: گوش خود را به خوب شنيدن عادت بده و به آنچه كه به صلاح و درستى تو نمى افزايد گوش مسپار، زيرا اين كار، دل ها را زنگار مى زند و موجب سرزنش مى شود. 📚غررالحكم ، ص ۴۵۷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛡 برای آخرین و شدیدترین فتنه‌های آخرالزمانی، خودتان را آماده کنید!
باهم‌رفتیم‌قم‌جلوضریح‌بهم‌گفت: احمد‌،آدم‌باید‌زرنگ‌باشه مااز‌تهران‌اومدیم‌زیارت‌باید‌یه‌هدیه‌بگیریم گفتم‌چی‌میخوای؟گفت:شهادت!🌱
دختران هم به سربازی میروند . . همین که چادر به سر میکنی و حجابت را رعایت میکنی، جامعه را از فساد حفظ میکنی، و... خودش سربازیست (: ‹✨🫀› ـ
↻💎❄••|| چادࢪ یعنے: ⇣ ↫نہ فقط ٻک پارچھ مشکے . . ! بلکہ چـادࢪ یعنے: ⇣ ↫تمرین صبوࢪے ... ↫تمرین وقــاࢪ ... ↫تمرین حجـاب ... 💙⃟📘¦⇢ 🥀 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
باید اینقدر در راه خدا کار کنیم اینقدر در راه خدا فعالیت کنیم که وقتی خودش صلاح دید؛ پای کارنامه مارا امضا کند و شهید شویم!
شهادت آمدنی نیست، رسیدنی است. باید آنقدر بدوی تا به آن برسی. اگر بنشینی تا بیاید، همه السابقون می‌شوند،می‌روند و تو جا می‌مانی ...!!
✋🏽! شهادت،اجر کسانــی است که در زندگیِ خود مدام درحالِ درگیری با نفســند و زمانی که نفسِ ســرکشِ خود را رام نمودند ، خداوند به مزد این جهاد اکبر، شهادت را روزیِ آنها خواهــد کرد...:) -شهید محمدمهدی لطیفیان
تو رو غریب گیر آوردن تو معرکه عزیزم... به قدری این روضه را گوش داده ام ، نه طاقتی برای آرام ماندنم مانده ، نه توانی برای ادامه ی هق هق های تمام ناشدنی این روزهای من. مدام با خودم غربتش را تکرار می‌کنم مدام یا زهرا می‌گویم مدام گریه می‌کنم... چقدر می‌توانست عزادارمان کند چقدر که قلبم تا عمر داشتم اینچنین تکه تکه نشده بود... آن هم برای منی که خواهر شهیدم... برای من که هر جنس غمی را دیده بودم اما به گمانم دیده بودم! فکرش را نمی‌کردم این‌قدر بهمم بریزد این‌قدر غیرتی ام کند حالا بماند جهان به ‍ قد دلم روضه ی مجسم داشت به قد بی کسی ام قصه داش.......... به روضه ی پهلو برسم یا به انگشتر به‌ غریب بودنت؟ به گم شدن نامت بین نامرد ها... مادرت چه؟ شانه داشت برای گریه کردن؟ راستی! پدرت ! خواهر نداشتی؟ زینبت کو برادرم؟ امشب را آرام بخواب ما مگر مرده ایم؟ اصلا من خواهرت! خودم می‌ایستم روبرویشان خودم نمی‌گذارم خودم سپر بلایشان می‌شوم راحت بخواب... اما تنهایمان نگذار دعاهایت بدردمان می‌خورد... آرام باش برادرم _همان که ازآغاز خواهر آفریده شد....