هر صبح غم‌هایت را از پنجره ی بی‌خیالی بتکان .. و شروع شادی را آویزه‌ی  گوشت کن ... امید داشته باش ... تا دنیا جای بهتری برای زندگی باشد، ودر و دیوار روزمرگی‌هایت، پر از لبخند تو .. 💕سلام 💕صبحتون بخیر ‌

👇رئیس دیوان عالی: در برخی انتصابات رئیس‌جمهور افراد سابقۀ خوبی ندارند منتظری: در انتصاباتی که شاهد آن هستیم، برخی افرادی سابقۀ خوبی ندارند و طبق فرمایش امام علی(ع) این موضوع به نفع نظام اسلامی نیست که تحت عنوان وفاق ملی همۀ افراد باسابقه خوب و بد و مُحسن و مُسی را در یک‌جا جمع کنیم که اگر این‌گونه عمل کنیم، افراد نیکوکار و خوش‌سابقه بی‌رغبت می‌شوند و افراد بدنام به رفتار بدشان تشویق می‌شوند در نشست خبری رئیس‌جمهور خانمی با وضعیت نامناسب پوششی به‌محض اینکه پشت تریبون قرار گرفت، به گشت ارشاد طعنه زد و آقای رئیس‌جمهور هم گفتند که مگر گشت ارشاد هنوز هست و اذیت می‌کند؟ قول برخورد با آن را دادند که باید عرض کنیم اگر قرار است با #گشت_ارشاد برخورد شود باید با وضع نامناسب حجاب آن فرد هم برخورد شود و نباید ارزش‌ها پایمال شود و خون شهدا زیر پا گذاشته شود وقتی آن خانم با آن وضع نامناسب حجاب صحبت می‌کنند، توقع است که رئیس‌جمهور در پخش زنده سیما موضع صحیحی اتخاذ کند البته در موضوع #حجاب باید کار فرهنگی و تبلیغاتی و سرمایه‌گذاری آموزشی صورت گیرد و آخرین نهادها دستگاه انتظامی و قضایی است که باید وارد عمل شوند. #پزشکیان

❌ داماد #پزشکیان دستیار دفتر رئیس‌جمهور شد 🔺 حسن مجیدی، داماد پزشکیان، دستیار اجراییِ رئیس دفتر رئیس‌جمهور شد. بالاخره به دامادش هم #کنار_وزرا جا داد!!! جای شهید رئیسی عزیز بخیر که #گشت_ارشاد مدیران راه اندازی کرده بود...

🔻مستند «آنکه ویران کرد، آنکه ساخت» 🔹 ناگفته‌هایی از نقش شهید #حاج_قاسم سلیمانی در بازسازی عتبات عالیات #اربعین #امام_حسین

🔘 موی پیامبر مردی از اولاد انصار یک جعبه نقره ای که قفل داشت خدمت حضرت رضا علیه السّلام آورده گفت: کسی مثل چنین هدیه ای برای شما نیاورده. درب آن را گشود و هفت دانه مو بیرون آورد و گفت: این موی پیغمبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم است. حضرت رضا علیه السّلام چهار دانه آن را جدا کرده فرمود: اینها موی پیامبر اکرم صلی اللَّه علیه و آله و سلم است. آن مرد به ظاهر قبول کرد، ولی در باطن قبول نداشت. حضرت رضا علیه السّلام او را از این تردید خارج کرد. سه دانه موی باقیمانده را که روی آتش گذاشت، آتش گرفت و سوخت، ولی آن چهار دانه موی دیگر را که بر آتش گذاشت، مثل طلا درخشید. 📔 بحارالانوار، ج۴۹، ص۶۰ #امام_رضا #داستان_کوتاه #هفته_وحدت 🔰

🎥 مداحی دلنشین حاج مهدی اکبری بمناسبت شهادت #امام_حسن_عسکری علیه السلام 🏴 #شهادت_امام_حسن_عسکری علیه السلام #امام_زمان

همنشینی تأثیر داره ، با هرکی بشینی رنگشو میگیری ؛ با شهداهم بشینی میشی رنگ ِشهدا ..🌺 #شهیدانه

اگر کلمه ها قیافه داشتند...! (:

✖️حق عقب نشینی نداریم... #شهید_حمید_محمدرضایی🕊🌹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

_ يه‌مذهبی.. _ باید‌بدونه‌که‌رفیق‌شهید‌داشتن _فقط‌واسه‌خوشگلی‌پروفایل‌نیست! _باید‌یاد‌بگیره‌حرف‌شهید‌رو _تو‌زندگیش‌پیاده‌کنه،🌿 _وگرنه‌از‌رفاقت _چیزی‌متوجه نشده .‌ . ! #شهیدانه #تلنگر

حاج حسین یکتا: اگه بهم بگن حاج حسین تو با شهدا بودی، اولین درسی که از شهدا یاد گرفتی چیه؟! میگم:«نمــاز»🌱 #شهیدانه

#زیارت_آل_یاسین با صدای #استاد_فرهمند #امام_زمان_عج

حرز امام حسن عسکری 🌸💐🌸💐🌸💐 بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ، يَا عُدَّتِي عِنْدَ شِدَّتِي، وَيَا غَوْثِي عِنْدَ كُرْبَتِي، وَيَا مُؤْنِسِي عِنْدَ وَحْدَتِي، احْرُسْنِي بِعَيْنِكَ الَّتِي لَاتَنامُ، وَاكْنُفْنِي بِرُكْنِكَ الَّذِي لَايُرامُ.

🥀 #پنجشنبه ست 👆👆 🎥 اینطوری برای اموات خیرات بفرستید 🥀اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🥀 یاد میکنیم از همه شهـدا،علمـا و درگذشتـگانمان 🌼با فاتحه و صلوات بر محمد و آل محمد🌷

" برخورد با دزد " عصر یک روز وقتی خواهر و شوهرخواهرم به خانه ما آمده بودند. بعد از دقایقی سر و صدایی از داخل کوچه شنیده شد. ابراهیم سریع از پنجره طبقه دوم نگاه کرد و دید که شخصی موتور شوهر خواهرمان را برداشته و در حال فرار است. ابراهیم داد زد: "بگیرش، دزد!" و بعد سریع به سمت درب خانه پائین آمد و دنبال دزد دوید. هنوز چند قدمی نرفته بود که یکی از بچه‌های محل لگدی به موتور زد و آقا دزده با موتور نقش بر زمین شد. تکه آهنی که روی زمین افتاده بود دست دزد را برید و خون جاری شده بود. ابراهیم به محض رسیدن نگاهی به چهره پر از ترس و دلهره دزد انداخت و بعد موتور را بلند کرد و گفت: "سوار شو!" آن روز با همان موتور به درمانگاه رفتند و دست دزد را پانسمان کردند. کارهای ابراهیم خیلی عجیب بود. آنها شب با هم به مسجد رفتند و بعد از نماز ابراهیم کلی با آن دزد صحبت کرد و فهمیدآدم بیچاره‌ای است و از زور بیکاری از شهرستان به تهران آمده و دزدی کرده . ابراهیم با چند تا از رفقا و نمازگزارها صحبت کرد و یک شغل مناسبی برای آن آقا فراهم کرد. مقداری پول هم از خودش به آن شخص داد و شب هم همانجا شام خوردند و استراحت کردند. صبح فردا وقتی ابراهیم به محل کارش می‌رفت خیلی از بچه‌ها اعتراض می‌کردند که چرا با یک دزد اینطوری برخورد کردی ؟ابراهیم جواب داد: "مطمئن باشید اون آقا این برخورد رو فراموش نمی‌کنه و دیگه سراغ دزدی نمی‌ره، شك نكنيد برخورد صحیح، همیشه کارسازه. "

نامه‌ های جبهه عجیب بود! نامه هایی که بوی عشق می‌داد نامه های بعضاً بی جواب ، نامه های بی‌صاحب که برگشت می‌خورد نامه هایی با یک دنیا حرف ... #نامه_نگاری #وصیت‌_نامه #دفاع_مقدس🕊🌹🕊