eitaa logo
سرداران ورزمندگان عاشورایی
226 دنبال‌کننده
23.4هزار عکس
15هزار ویدیو
106 فایل
(درحسرت روزهای جنگ)
مشاهده در ایتا
دانلود
شهادت‌درد‌دارددردکشتن‌لذت، دردگذشتن‌ازدلبستگی‌ها، قبل‌ازاینکه‌بادشمن‌بجنگی، بایدبانفست‌بجنگی، شهادت‌رابه‌اهلِ‌درد‌میدهند💔:)!
🍂نمک‌پرورده‌ات ای شهر من خیل شهیدان‌اند شهیدانی که هر یک سفره‌دار لطف و احسان‌اند... 🍂چنان خون، در رگان این وطن جاری شدی ای شهر اهالی تو ای خاک شهادت...اهل ایران‌اند... 🍃 پنجشنبه و‌‌ یاد ‌شهدا با ذکر صلوات🍃 ✿ ⃟🇮🇷 ⃟ ✿أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪَ ألْـفَـرَج وَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ🌤🤲🏻
🌷 امیرالمومنین علی «علیه السلام » کسی که توفیق توبه پیدا کند از قبولی آن محروم نمی گردد. 📘 نهج‌البلاغه ،حکمت ۱۳۵ 🇮🇷
🌷قسم خورده بود از وطن دفاع کند🌷 مدافع امنیت و مامور پلیس فرماندهی انتظامی سربیشه، در حین خدمت به فیض شهادت نایل آمد. او که خرداد امسال باید بیست و سومین سالگرد تولدش را جشن می‌گرفت، در آذر امسال اولین سالگرد عروجش را برگزار کرد. در صبح هشتم شهریور ۱۴۰۲، پدرش که خاطرات خدمت در ارتش را مرور می‌کرد، با خبری ناگوار مواجه شد. امیرحسین در ماموریت مبارزه با قاچاقچیان سوخت، مجروح شده و در بیمارستان بستری شد. پس از ۸۳ روز درمان، در یکم آذرماه ۱۴۰۲ به یاران شهیدش پیوست. مراسم وداع با این شهید در کهف الشهدای بیرجند برگزار شد و پیکر پاکش در گلزار شهدای بیرجند آرام گرفت. خواهرش در پیامی دردناک از فقدان او نوشت و دلتنگی‌هایش را به تصویر کشید. امیرحسین که به عشق خدمت به وطن وارد نیروی انتظامی شده بود، در ۵ سال خدمت خود از هیچ تلاشی دریغ نکرد. او به نماز اول وقت و کمک به دیگران اهمیت می‌داد و همواره در پی خدمت به جامعه بود. بارزترین ویژگی‌های اخلاقی او ناموس‌پرستی و عشق به وطن بود. امیرحسین، جوانی که با جان خود از وطن دفاع کرد، یادش همیشه در دل‌ها زنده خواهد ماند. شهید امیرحسین ابراهیمی🥀🍃🇮🇷🍃 🇮🇷
نام:عباس نام خانوادگی:نیلفروشان تاریخ تولد:سال 1345 محل تولد:اصفهان تاریخ شهادت:6 مهر ماه 1403 محل شهادت:بیروت لبنان درجه:سرتیپ سپاه پاسداران
• امروز هم نتوانستی بنده‌ای خوب باشی، بنده‌ای که موجب رضایت خدا را برآوری. دائم غافل بودی، نفست برتو حکم می راند کارهایت را برای غیر خدا انجام دادی، حتی نمازت را، آن هم نمازی که فکر می کنی باتوجه خوانده ای، اگر در آن نماز دقیق شوی، خواهی دید برای رسیدن خودت به بهشت خوانده ای، نه برای خود خدا.... (دفترچه‌محاسبه‌نفس)
📌 تفاوت ترس ما و ترس امام 🔹اوایل انقلاب که هنوز جنگ شروع نشده بود، با تعدادی از جوانان برای دیدار با امام به جماران رفتیم. ◇ دور تا دور امام نشسته بودیم و به نصیحت‌هایش گوش می‌دادیم که یک‌دفعه ضربه‌ محکمی به پنجره خورد و یکی از شیشه‌های اتاق شکست. از این صدای غیرمنتظره همه از جا پریدیم، جز حضرت امام. ◇ امام در همان حال که صحبت می‌کرد، آرام سرش را برگرداند و به پنجره نگاه کرد. هنوز صحبت‌هایش تمام نشده بود که صدای اذان شنیده شد. بلافاصله والسلام گفت و از جا بلند شد. ◇ همانجا بود که فهمیدم آدم‌ها همه‌شان می‌ترسند، چرا که آن روز در حقیقت، همه ما ترسیده بودیم؛ ◇ هم امام و هم ما. امام از دیر شدن وقت نماز می‌ترسید و ما از صدای شکسته شدن شیشه. ◇ او از خدا می‌ترسید و ما از غیرخدا. آن‌جا بود که فهمیدم هر کس واقعا از خدا بترسد، دیگر از غیر نمی‌ترسد. ✍ راوی: شهید ابراهیم همت