eitaa logo
سرداران ورزمندگان عاشورایی
272 دنبال‌کننده
30.2هزار عکس
21.4هزار ویدیو
113 فایل
(درحسرت روزهای جنگ)
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷⃟🕊 🔻 شدن دل می خواهد دلی که‌ آنقــدر قوی باشدوبتواندبریده شود از همه تعلقات... دلی که آرام،له شود زیر پایت به وقت بریدن و رفتن... و شهدا "دلدار بی دل" بودند...! اللّهُمَّ الرزُقنا توُفیق الشَّهادة في سَبيلک
ما فرزندان مدرسه ای هستیم که در آنجا یاد گرفتیم آزاد زندگی کنیم ما امنیت را از دشمن التماس نمی کنیم ؛ ما حق خود را با خونهایمان که برای سربلندی نذر شده و بر آزادگی ایستاده است. باز پس می گیریم . . 🌱| جهاد‌مغنیه‌
به همین زیبایی✨
꙳🌷✨꙳ روایتی از چشمان زیبا در هنگام شهادت شب عملیات چشمانش خیلی زیبا شده بود. در ساختمانی منتظر شروع عملیات بودیم، گفتند: «نماز بخوانید تا حرکت کنیم.» وقتی وضو گرفت پرسیدم: «چشمات خیلی قشنگ شده مهدی ، چه کار کردی؟» لبخند زد و گفت: «سرمه کشیدم.» در آن عملیات محوری که مهدی در آن حضور داشت موفق شده بود، ولی چون عملیات از قبل لو رفته بود، داعش ما را محاصره کرده بود. در یک ساختمان زمین‌گیر شده بودیم که تصمیم گرفتیم حجم آتش زیادی تهیه کنیم تا بچه‌ها بتوانند برگردند. مهدی عرض ساختمان را دوبار رفت و برگشت تا محل اختفای تک تیرانداز داعشی را که از روبرو بچه ها را می زد را پیدا کرد. آر پی جی را آماده کرد؛ بلند شد و نشانه رفت. در چشمان زیبایِ سرمه کشیده‌اش نفرت و کینۀ دشمنان اهل بیت علیهم‌السلام را می‌دیدم. دستش را روی ماشه برد تا بزند، اما غافل از اینکه آن تکفیری ملعون، مهدی را زودتر دیده و نشانه رفته است. قبل از اینکه مهدی شلیک کند، یک گلوله بالای پیشانی‌اش خورد و پیکر تنومندش چون سروی که تبر خورده باشد افتاد. همان لحظه به شهادت رسید و دعای ایتام سوری که همیشه مورد عنایت مهدی بودند در حقش به اجابت رسید. خواستیم او را به عقب بیاوریم که دوباره شلیک کرد و یک تیر هم به پایش خورد. به دلیل شرایط منطقه دستور عقب‌نشینی صادر شد و توان برگرداندن او را نداشتیم. خود را به سختی به عقب رساندیم و مهدی و تعدادی دیگر از شهدا همان‌جا ماندند و به گمنامان پیوستند و دشمن تکفیری پیکرهای آن را مبادله نکرد و تحویل نداد. ┈──• ⸼࣪ ⊹🪴⊹ ⸼࣪ •──┈
2.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ʚ🌷🕊ɞ زندگی زیباست.. اما؛ شهادت.... :)) ┈──• ⸼࣪ ⊹🪴⊹ ⸼࣪ •──┈
💌فرازی از وصیت نامه حاج قاسم: 📍عزت دست خداست و بدانید اگر گمنام ترین هم باشید ولی نیت شما، یاری مردم باشد می‌بینید خداوند چقدر با عزت و عظمت شما را در آغوش میگیرد..💔
تا اندکی دلش میگرفت میرفت سراغ تلفن. می گفت صدای پدر و مادر یا همسرم را نشنوم آرام نمی شوم. برای پسرش دلتنگی می کرد و هر بار تماس می گرفت می پرسید سیدمحمد توانست دوچرخه اش را رکاب بزند؟! ‌ اما با تمام دلبستگی هایش خداحافظی کرد... داوطلب شد و رفت.. به دوستش گفت می دانم این بار دیگر شهید می شوم. در خواب دیدم که از آسمان به پیکر خون آلود خودم نگاه می کنم. همسر و فرزندم را به خدا می سپارم... ‌ 🌹 🌷
ما دنبال جای گرم و نرم بودیم، سعید در سرمای کردستان نماز شب می‌خواند سعید اما نه تنها برای پدر و مادر و خانواده‌اش که برای رفقا و بچه‌های جنگ هم یک آدم عجیب و تکرارناشدنی بوده است . یکی از همرزمانش در خاطراتش با او گفته است: «یک بار که با هم کردستان بودیم، هوا بی‌نهایت سرد بود. من قرار بود به همه سنگرها سر بزنم تا کسی خوابش نبرد. خدا خدا می‌کردم که زمان زود بگذرد و من از سرمای هوا به جایی گرم پناه ببرم. توی همین سرزدن به سنگرها بود که متوجه شدم یک نفر دولا شده است. اول ترسیدم، گفتم شاید دشمن است اما وقتی جلوتر رفتم متوجه شدم سعید پشت یکی از همین سنگرها و در آن هوای سرد مشغول نماز خواندن است. با خودم گفتم من دنبال یک جای گرم و نرم هستم، آن وقت این پسر ایستاده و دارد اینجا نماز شب می‌خواند.»
2.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهید علی قوچانی از برزخ خبر میدهد چه قدر به موقع بود.. حتما ببینید.بفرستید برای دوستانتون تا اونا هم حال دلشون تازه بشه... ‌
+یہ‌پسرخوش‌قدوبالادادیم‌یہ‌پلاک‌گرفتیم - منصفانه‌بودمادرجان‌نہ‌‌‌؟ +نہ‌‌‌..من‌پلاک‌هم‌نمیخواستم💔؛
بخوانیم دعای فرج را به نیابت از 🌹شهید مهدی ثامنی راد🌹
چند خواهش دارم؛
یکی این که نماز اول وقت که گشایش از مشکلات است.
دوم: صبر و تحمل
سوم: به یاد امام زمان (ﷻ) باشیم
. ┈──• ⸼࣪ ⊹🪴⊹ ⸼࣪ •──┈