شب پنجم محرم/ عبدالله بن الحسن
آمدم تا جان ڪنم قربان تو
پیش تو گردم بلا گردان تو
در حرم دیدم ڪه تنها مانده ام
همرهان رفتند و من جا مانده ام
رفتے و دیدم دل از ڪف داده ام
خوش به دام عقل و عشق افتاده ام
عقل، آن سو ، عشق، این سو مے ڪشاند
از دو سو، این مے ڪشاند، آن مے نشاند
عقل گفتا، صبر ڪن – طفلے هنوز
عشق گفتا، ڪن شتاب و خود بسوز
عقل گفتا، هست یک صحرا عدو
عشق گفتا، یک تنه مانده عمو
عقل گفتا، روے ڪن سوے حرم
عشق گفتا، هان نیفتے از قلم
عقل گفتا، پاے تو باشد به گِل
عشق گفتا، از عاشقان باشے خجل
عقل گفتا، نے زمان مستے است
عشق گفتا، موسم بے دستے است
شاعر:استاد علے انسانی
◾️▪️◾️▪️🌸▪️◾️▪️◾️
@sardarbakery
شب عمليات خيبر بود. داشتيم بچهها را براي رفتن به خط آماده ميكرديم. حاجي هم دور بچهها ميگشت و پا به پاي ما كار ميكرد.درگيري شروع شده بود. آتش عراقيها روي منطقه بود. هر چي ميگفتيم «حاجي! شما برگردين عقب يا حداقل برين توي سنگر.» مگر راضي ميشد؟ از آن طرف، شلوغي منطقه بود و از اين طرف، دلنگراني ما براي حاجي.
دور تا دورش حلقه زده بودند. اينجوري يك سنگر درست كرده بودند براي او. حالا خيال همه راحتتر بود. وقتي فهميد بچهها براي حفظ او چه نقشهاي كشيدهاند، بالاخره تسليم شد. چند متر آنطرفتر، چند تا نفربر بود. رفت پشت آنها.
شهیدحاج محمدابراهیم همت
@sardarbakery
✍ برگی از خاطرات
نزدیک مراسم عقد محمودرضا بود که یک روز آمد و گفت: «من کت و شلوار برای مجلس عقد نخریده ام» من هم سر به سرش گذاشتم و گفتم: تو نباید بخری که خانواده عروس باید برایت بخرند.
خلاصه با هم برای خرید رفتیم. محمودرضا حتی هنگام خرید کت و شلوار دامادی اش هم حال و هوای همیشگی را داشت، اصلا حواسش به خرید نبود و دقت نمی کرد در عوض من مدام می گفتم مثلا این رنگ خوب نیست و آن یکی بهتر است و ...
هیچ وقت فراموش نمی کنم در گیر و دار خریدن کت شلوار به من گفت: «خیلی سخت نگیر، شاید امام_زمان(عج) امشب ظهور کردند و عروسی ما به تعویق افتاد.» یعنی گویا تمام لحظات زندگی، منتظر یک اتفاق مهم بود یا حداقل شناخت من از محمودرضا اینطور بود.
🌹شهید محمودرضا بیضایی
@sardarbakery
زمانی که فرمانده بود ، یک عده پشت سر او حرف می زدند.
یک روز به او گفتم بعضی ها پیش دیگران بدِ شما را می گویند.
خیلی تو هم رفت!! ، از اینکه این موضوع را با او درمیان گذاشتم پشیمان شدم.
رو به او کرده و گفتم: محمد جان! زیاد به این قضیه فکر نکن!
گفت ، من از اینکه پشت سرم حرف می زنن ناراحت نیستم! ، من که چیزی نیستم؛ از این ناراحتم که چرا آدم های به این خوبی ، غیبت یک آدم بی ارزشی مثل من رو می کنن ؛ از این ناراحتم که چرا باعث گناه برادرام شدم؟!
سرم را پایین انداختم و با خودم گفتم ، خدایا این کجاست و من کجا... !!!
🌹 سردارشهیدمحمد بروجردی
@sardarbakery
لابه لای رنگهای
زیبای عصر قدم بزنید
تا آرامش و شادی
را از طبیعت بگیرید
دلهاتون بی غم
لبهاتون خندون
◾️شبتون کربلایی◾️
@sardarbakery
حُــرّ دست و دلش را شُست و...
با امامِ زمانش دست داد!
امشب یک قولِ مردانه به امامِ زمان مان بدهیم!
💚أللَّھُمَعجِلْلِوَلیِڪْألْفَرَج💚
@sardarbakery
چقدرنیزه شکسته به تنت جامانده
جای صدزخم روی پیرهنت جامانده
پدری کرده ای از بس به یتیمان حسن
در برت بازوی ابن الحسنت جا مانده
@sardarbakery
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام دوستان خوبم🎉💓
صبح پنجشنبه تون بخیر
صبحی نودوباره
پر شدیم ازنور
وپرشدیم ازشوروهیجان
زندگی🌹
همین لحظه
همین چای و
همین لبخنداست
پس شادباش🎉
@sardarbakery
♥️شش ماهه
🖤شهید کربلا را صلوات
♥️قنداقه
🖤گلگون ز جفـا را صلوات
♥️بر کودکِ
🖤شیرخوارِ عطشان حسین
♥️آن تشنه
🖤گلوی نینوا را صلوات
♥️اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ
🖤وآلِ مُحَمَّدٍ
♥️وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
@sardarbakery
اولین پنجشنبه ماه محرم و یا درگذشتگان 😔
🕯 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🕯
🙏التماس دعا 🙏
🕯✨🕯✨🕯✨🕯
اولین پنجشنبه محرم از راه رسید فراموش
نکن آن دسته از عاشقان حسین (ع)💚
را که سالهای قبل در کنار تو بر سر و سینه میزدند و🖤
امروز دستشان کوتاه است چه کسی
میداند مسافر بعدی کیست؟!😔
شکر خدا که توفیق داشتیم امسال
هم برای اباعبدالله سوگواری کنیم🙏
به یاد همه عزاداران 🖤
خفته در خاک
فاتحه و صلوات 😔🙏
@sardarbakery