⛅️ گاهِ صبح ⛅️
📌 من بهعنوان یک ایرانی هشدار میدهم که اگر زبان زیبا و ادبیات پارسای #پارسی را پاس نداریم،
🔴 آنگاه است که میدانی را برای بیگانگان گستراندهایم که فرهنگ و سبک زندگی اسلامی-ایرانیمان را شوت کنند.
✍ابرشاگرد
@sardarr_soleimani
خطاب به لیبرال و سکولار مسلکهایِ معلوم الحال !
مگر با رفتن پیامبرِ عظیم الشأن و ائمهٔ اطهار علیهم السلام اسلام تمام شد؟!
ومگر با رفتنِ امام خمینی ره، انقلاب تمام شد؟!
اگر #مصباح رفت تفکر و راهش باقیست وازنفسِ او هزاران مصباح درایران و جهان تکثیرشده اند.
@Antiliberalism
9.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روضهی جانسوز حاج منصور ارضی برای حاج قاسم سلیمانی ...
حٰاجقٰاسِمسُلِیمٰانی
| @sardarr_soleimani
هرگز به نیروهایش
نگفت بروید🕊
بلڪه مےگفت💚
من مےروم🌹
شما هم بیایید🌷
آری... حاج قاسم💠
اینگونه سردار دلها شد🌸
#مخلصیم_سردار
#خاطره_شهید
#حاج_قاسم
☫
6.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 #حاج_قاسم_فضای_مجازی کجاست؟
🎥اگه #کماندوی سیاه #آمریکایی ناموسمان را در خیابون و محله جلو چشم همه اینجوری از فرق سر تا نوک پا تفتیش بدنی نمیکنه مدیون شهدایی چون سردار شهید #قاسم_سلیمانی هستیم
*نثار روحشان صلوات*💐
هنوز هم خیلیها ارزش کارشان را نفهمیدن😔
🔴امروزه لحظه به لحظه در #فضای_مجازی خارجی #آمریکا و #صهیونیست و #داعشی و تکفیری بدتر از این رو نسبت به نوامیس ما انجام میدهند، اما بعضی از ما از دعوت کودکان هم به این #فضای_کثیف ابا نداریم و آن را ثواب میدانیم.
👈دشمن اگر به توی #بچه_هیئتی اجازه می دهد در #فحشاخانهاش هیئت بزنی برای این است که در مسیر راه هیئتت بارها و بارها به ناموس زهرا دست درازی کند و وارسی کند.
اما اگر در این #دست_درازی عکس حاج قاسم را هم ببیند همانجا دست به #اسلحه میشود.
چرا نمیفهمیم و #رگ_غیرت مان بلند نمیشود و در دهان مسئولی نمیزنیم که میگوید #ناموس مهم نیست کسب و کار مهم است، آخر به چه قیمتی #ملعون!
کجایی حاجقاسم!!!
#حاج_قاسم
#تلنگرانه
#مرد_میدان
#شهیدانه
🥀 @sardarr_soleimani
بسماللھالرحمنالرحیم💛
گفتوگویآنلاینبا
خواهرزادهشھیدِ
بزرگوار#ابراهیمموحدی🌱
…………………………………
♥️ روز﴿سهشنبہ۵/بهمن﴾
راسساعتِ³ظھر...
پیشاپیشمشتاقیمازحرفاشون
لذتببریمواستفادهکنیم؛انشاءللھ🤲🏻
…………………………………
اجرتونباحضرتمادر
#نشرحداکثریبنر(:🖐🏼
https://eitaa.com/joinchat/1974927440C031cadd7dc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج قاسم کجا و شما کجا؟!
خضوع فرمانده عالی رتبه ایران در برابر یک سرباز!
حقیقتا که شهادت هنر مردان خدا بود
@sardarr_soleimani
ابوحلما💔
قسمت سی و سوم: وعده دیدار
( روز بعد_بیمارستان فوق تخصصی مغز و اعصاب)
محمد که وارد اتاق شد، چشمان سرخ حسین سمتش چرخید. قامت بلند و چهارشانه پسرش را برانداز کرد. محمد نزدیک آمد و پیشانی پدرش را بوسید. حسین یاد اولین باری افتاد که محمد را دیده بود. پرستار نوزاد را در پارچه سفیدی پیچیده بود و از مرز شیشه ای عبور داده بود. حسین نفس عمیقی کشید. عطر تن پسرش مشامش را پر کرد. یاد اولین بوسه ای افتاد که بر گلوی محمد زده بود. و در گوشش اذان گفته بود.
ناگاه با صدای محمد به خود آمد:
+سلام بابا
-سلام پسرم
+خوبی؟
-الحمدلله
اشک در چشم های پر نفوذ محمد حلقه زد. لبخند از لبان چاک چاک حسین پر زد. نگاهش دور سر پسرش چرخید و پرسید:
-چی شد پسر؟
+بابا...یاد بچگیم افتادم. هر وقت از مدرسه می اومدم از ترس اینکه شهید شده باشی، میدویدم در اتاقو باز میکردم همینکه زیر چادر اکسیژن میدیدمت یه نفس راحت میکشیدم بی خبر از نفسای تو که هیچ وقت راحت....
-بسه دیگه اشکاتو پاک کن الان مامانت اینا میبینن...راستی مامانت کو؟
+ داره با سرپرستار جر و بحث میکنه
-واسه چی؟
+ اوایل که اومده بودیم این بیمارستان سر پرستار بخاطر اینکه از اول نگفته بودیم شیمیایی هم هستی کلی باهامون جر و بحث کرد ظاهرا دکتر حسابی بهش تشر زده...حالا سر شکایت مامان از غذای بیمارستان سرپرستار دوباره بحث رو باز کرده ...
-پاشو مامانتو بیار بهش بگو بیاد دو دقیقه ببینمش
محمد لبخندی زد و دست پدرش را روی چشمانش گذاشت. بعد آهسته از او فاصله گرفت و از اتاق بیرون رفت. اما بلافاصله عباس با چهره ای درهم کشیده وارد شد.
حسین سعی کرد بلند شود یا لااقل بنشیند اما نتوانست. عباس به طرفش رفت کمکش کرد بنشیند و بالشت را پشت کمرش گذاشت. حسین ماسک اکسیژن را که تازه روی صورتش گذاشته بود، از روی صورتش برداشت و گفت:
+سلام، پارسال دوست امسال...
-سلام رفیق نیمه راه
رفیق نیمه راه! اولین باری که این لفظ بین آن دو نفر رد و بدل شده بود، آخرین شب از اولین ماه سربازیشان بود. وقتی به فرمان امام خمینی(ره) تصمیم گرفته بودند از پادگان فرار کنند تا فردا صبح به روی همشهریانشان اسلحه نکشند. همان موقع که قسم خوردند تا خلع شاهِ مزدورِ غرب، برای آزادی مردمشان بجنگند. آن شب عباس گفته بود:" اینبار هرکی دل داره فرار میکنه و ترسوها می مونن!" حسین جلوتر رفته بود اما خارمی سرباز اتاق کناری برای خوش خدمتی به ساواک، آنها را لو داده بود. عباس سر حسین داد زده بود که :"برو" و حسین با خارمی ترسو درگیر شده بود و زیرلب غرولند میکرد که:"رفیق نیمه راه بشم؟"
حسین مثل روزهای جوانی زیرلب زمزمه کرد: رفیق نیمه راه بشم؟ من اگه رفیق نیمه راهم بخاطر سرسختی خودته
و صدایش را بالابرد : چند بار بگم میخوام با مسئولیت خودم مرخص بشم...
اما سرفه کلامش را میخکوب کرد. عباس ماسک را روی صورت حسین گذاشت و با لحن آرام تری گفت: سر این پرونده خیلی تحت فشارم...ببخشید... حسین هرجور شده باید برگردی سر کار!
❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀
به قلم؛ سین.کاف.غین
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
8.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دعای فرج در جوار مزار سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی🌹
#سردار_شهید_سلیمانی
#دعای_فرج
@sardarr_soleimani