eitaa logo
سردار شهید سلیمانی
1.4هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
5.1هزار ویدیو
105 فایل
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای:به حاج قاسم سلیمانی به چشم یک فرد نگاه نکنیم؛به چشم یک مکتب، یک راه و یک مدرسه درس‌آموز نگاه کنیم.
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸ولادت امام جواد الائمه علیه السلام بر شما مبارك 🌸 هر کس به زمانه سَر سپارد به «جواد» کــار دو جهــان وا بگــذارد به «جواد» از سـاحت«ثـامن الحُجَج»فیض بَـرَد از بس که«رضا» دارد به جواد 🌷یا امام رضا علیه السلام تو را به جان جوادت عنایتی بفرما 🤲 🤲 اللٰهُم َ‌عَجِّلْ‌ لِوَلیِک َ‌الفَرَجْ‌ 🤲 🆔@sadarr_soleimani
💦امام‌جواد علیه السلام می فرماید: 🌷مؤمن نیازمند سه خصلت است: 1⃣ توفیق از سوی خداوند 2⃣ واعظی از درون خود 3⃣ پذیرش نسبت به کسی که او را پند می دهد 📚 بحارالأنوار،ج۱۵،ص۳۵۸ 🆔@sardarr_soleimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ✨از پای به سر چون به مرادیم همه 🌷از آمدن جواد شادیم همه ✨هر کس نگری دست به دامان کسی 🌷ما دست به دامان جوادیم همه 🌸ولادت حضرت امام محمدتقی، جواد الائمه علیه السلام بر شیعیان مبارک باد. 🆔@sardarr_soleimani
آن لحظه ای که ، کرَم دهد دنیا و آخرت دهد آن را که دهد فرمود: می شود همه ی حاجات او هرکس مرا به قسم دهد 🕌 یا امام رضا علیه السلام، تو را به جان جوادت، عنایتی بفرما 🤲 🌸 ولادت امام جواد الائمه علیه السلام ‌بر شما مبارک باد 🌸 🆔@sardarr_soleimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
° ماجرای آخرین تماس حاج‌قاسم با همرزم قدیمی‌اش ° ______ ● «مهدی صدفی» از همرزمان سردار شهید حاج‌ قاسم‌ سلیمانی در خصوص چرایی لغو جلسه‌های کرمان حاج قاسم در سال ۹۸ به نکته‌ای اشاره کرده که تاکنون بیان نشده است. حٰاج‌قٰاسِم‌سُلِیمٰانی | @sardarr_soleimani
✠﷽✠ ♥️📖❥ * 🌺 0⃣1⃣ +دادگاه ساری برا فاطمیه مراسم دارن . _واقعا؟ +بله موردیه؟ _نه نه نه اصلا +چیزی شده ؟ _نه فقط مامانم امشب هست بیمارستان +میخای من نرم؟ _نه نه حتما برین +پس اگه ترسیدی زنگ بزن به عمه جون بگو بیاد پیشت با هول ولا گفتم _نههههه من میخام درس بخونم عمه جون که میان حرف میزنیم باهم . +باشه پس درا رو قفل کن و همه ی چراغا رو روشن بزار _چشم باباجون +کت و شلوار منم بیار دم در یکی و فرستادم بیاد بگیره ازت _چشم +مراقب خودت باش. کاری نداری؟ _نه باباجون +پس خداحافظ خداحافظی کردم و تلفن و قطع کردم . کت و شلوار و از تو کمد در آوردم و گذاشتمش تو کاور چادر گل گلی مامانم و گرفتم و رفتم پایین. به محض پایین اومدن از پله ها آیفون زنگ خورد پریدم تو حیاط و چادرو سرم کردم . سعی کردم یقه لباسم که خیلی باز بود رو بپوشونم درو باز کردم و یه آقایی و دیدم . سلام کردم و گفتم _بابام فرستادتون؟ +سلام بله کت شلوار و دادم دستشو محکم درو بستم ‌. نمیدونم چجوری راه حیاط تا اتاقمو طی کردم . میدوییدم و تند تند خدا رو شکر میکردم . همینکه در اتاقمو باز کردم صدای اذان مغرب و از مسجد کنار خونمون شنیدم . در اتاق و بستم و تند رفتم سمت دسشویی. وضو گرفتم و دوباره رفتم تو اتاق . سجاده رو پهن کردمو با همون چادر مامانم خیلی زود نمازمو بستم ... ____ قلبم تند میزد . چراغ اتاقمو روشن کردمو نشستم رو صندلی جلوی میز آرایش. کرم پودرمو برداشتمو شروع کردم به پوشوندن جوشای رو صورتم ‌. با اینکه زیاد اهل آرایش نبودم ولی نمیتونستم از جوشام بگذرم ... به همونقدر اکتفا کردم. موهامو باز کردمو شونه کشیدم بعدشم بافتمشون ‌‌ از رو صندلی پاشدم و رفتم سمت کمد لباسام. درشو باز کردمو بهشون خیره شدم . دستمو بردم سمت مانتو مشکی بلندم و برش داشتم . یه شلوار کتان مشکی لول هم برداشتم و پوشیدم ومشغول بستن دکمه های مانتوم شدم . همینجور میبستم ولی تمومی نداشت . بلندیش تا مچ پام بود برا همین نسبت به بقیه مانتوهام بیشتر دکمه داشت. بعد تموم شدنشون رفتم سمت کمد روسریها و یه شال مشکی خیلی بلند برداشتم رفتم جلو آینه و با دقت زیادی سرم کردم . همه ی موهامو ریختم تو شال . بعد اینکه لباسامو پوشیدم رفتم سمت کتابخونه ؛قرآن عزیزی که مادرجونم برام خریده بود و برداشتم و گذاشتمش تو کوله مشکیم و همه وسایلای توشو یه بار چک کردم ‌. کیف پول، قرآن ،آینه و... عطر و یادم رفته بود.از رو میزم ورداشتم و ب مچ دستام زدم و بعد دستم و روی لباسام کشیدم. عطرم انداختم تو کوله ام اوممم گوشیمم نبود رفتم دنبال گوشیم بگردم که یه دفعه متوجه صدای زنگش شدم . رفتم سمت تخت و موبایلمو برداشتم . به شماره ای که تو گوشیم سیو کرده بودم نگاه کردم نوشته بود مصطفیِ عزیزم ....* * _ ✍ # 🧡 💚 ادامــه.دارد...
📖❥ * 🌺 1⃣1⃣ پوفی کشیدم و با دستم زدم وسط پیشونیم . _همینو کم داشتیم ‌ با بی میلی تلفن و جواب دادم _الو سلام +بح بح سلام عزیزِ دل سرکار خانوم فاطمه ی جآن . خوبیییی؟ ( تو اینه برا خودم چش غره رفتم ‌) _بله مرسی . شما خوبی؟ +مگه میشه صدای شما رو شنید و خوب نبود ؟ (از این حرفاش دیگه حالم بهم میخورد) _نه نمیشه +حالت خوبه؟چرا اینطوری حرف میزنی؟ _دارم میرم جایی میترسم دیر شه ‌ میشه بعدا حرف بزنیم؟ +کجا میری؟بیام دنبالت؟ (ایندفعه محکم تر زدم تو سرم) _نه بهت زحمت نمیدم . خودم میرم . +چه زحمتی ‌ اتفاقا نزدیکتم . الان میام . تا اومدم حرف بزنم از صدای بوق متوجه شدم که تلفن و قطع کرده... دلم میخواست یه دست خوشگل خودمو بزنم . از اولم اشتباه کردم که بهش رو دادم. زیپ کولمو بستمو گذاشتمش رو دوشم . از اتاق اومدم بیرون و اروم درشو بستم ‌.از جا کفشی کفش مشکی بندیمو در اوردمو نشستم رو پله و مشغول بستن بنداش شدم که صدای بوق ماشینشو شنیدم . کارم که تموم شد با ارامش مسیر حیاطو طی کردم. درو باز کردمو با دیدنش یه لبخند مصنوعی زدم و براش دست تکون دادم . در خونه رو قفل کردمو نشستم تو ماشینش .‌‌... تا نشستم خیلی گرم بهم سلام کرد منم سعی کردم گرم جوابش و بدم سلام کردم و لبخند زدم ک گفت :خوبی خانوم خانوما ؟ _خوبم توچطوری؟ _الان که افتخار دیدن شمارو خداوند ب من حقیر داده عالی در جوابش خندیدم ماشین و روشن کرد و گفت : خب کجا تشریف میبردید ؟ +هیئت تا اینو گفتم با تعجب برگشت سمتم گفت :کجا!!!!!؟ +هیئت دیگه هیئت نمیدونی چیه ؟ _چرا میدونم چیه ولی آخه تو ک هیئت نمیرفتی! +خو حالا اشکالی داره برم ؟شهادته یهو دلم خواست ایندفعه جا مسجد برم هیات _نه جانم اشکالی نداره. کدوم هیات میری آدرسش و بگو گوشیم و از کیفم برداشتم و آدرس و خوندم براش با دقت گوش داد و گفت:خب ۲۰ دیقه ای راهه اینو که گفت حدس زدم شاید اونقدر وقت نداشته باشه برای همین پرسیدم _مصطفی اگه وقت نداری خودم میرم لازم نیست به زحمت بیافتیا* * _ ✍ # 🧡 💚 ادامه دارد
را بد ساخته اند... کسی را که دوست داری، تو را دوست نمی دارد. کسی که تو را دوست دارد ،تو دوستش نمی داری. اما کسی که تو دوستش داری و او هم تو را دوست دارد به رسم و آئين هرگز به هم نمی رسند و اين رنج است . و اين تمام زندگيست و زندگی يعنی اين .... 🔰دکتر علی شریعتی 🆔@sardarr_soleimani
🔮📿مناجات شبانگاهی ✨الهی! نخواه این امیدِ بسته به درگاهت، ناامید شود و نخواه تا این دیدگان اشکبار، آرزوهایش را چون گرهی کور،در کوله بارِ عمر، نافرجام، به دوش کشد. ✨خدایا! تو نزدیک تری از همه به من، سایبانِ رحمتت، آرامش بخش، لحظه های بی قراری ام است و ذکرت، عطرِ ملایمی است که از جانمازِ روبه روشنایی ام بر می خیزد. ✨الهی! مرا به اصل روشنِ خورشید☀️ هدایت کن و نَخواه، تا گم شده ی کوره راههایِ باطل،شوم و نَخواه تا دیوارهایِ وحشت، بر شانه های حقیرم، آوار شود. 🆔@sardarr_soleimani
✨امام جوادالائمه علیه السلام، برگ زرین درخت وجود امام رضا علیه السلام است. ☀️امشب صدای نقاره‌های توس در آسمان می‌پیچد و رضای مرضیه (علیه السلام)، در شعف زمینی ‌شدن مولودی هم‌نام خاتم‌المرسلین، جوادالائمه (علیه السلام) است. سلطان توس، امام محمدتقی علیه‌السلام است که نور دیده‌ی خورشید عالم‌تاب خراسان و باب‌الحوائج شیعیان و رهروانش خواهد شد. 👈او که در 8 سالگی ردای امامت بر تن می‌کند و در اوج جوانی شهد شهادت خواهد نوشید. ✨نهمین مروارید غلطان صدف امامت که «محمّد» نام دارد و «ابوجعفر» کنیه و «تقی» و «جواد» لقب خواهد گرفت. 💦دردانه‌ای که امام رضا (علیه السلام)، در وصف مقامش فرمود:  ✨«اين مولودى است كه براى شيعيان ما، از او زاده نشده‌است.» ✨جوادالائمه علیه السلام دریای علم، سخاوت و کرم است و ازاین روی، باب‌الحوائج و آمین‌گوی حاجات مومنان شد. ✨امشب راه دل همه شیعیان و دلدادگان به حریم رضوی معطوف است و فرشتگان چله‌نشین این همه شعف و شادمانی هستند. 🌸یا امام رضا علیه السلام! بر شما مبارک باد قدوم پربرکت چنین فرزندی که روشنی‌بخش چشمان عالمیان است. 🌸یا جوادالائمه علیه السلام! امشب که نگاه تمام کائنات به قدوم نورانی شماست، نیم‌نگاهی به حال این روزهای جهان کنید و درد و رنج تنیده در جان عالم را به نگاهتان، برهانید.  🌹میلاد دُرِّ بی‌بدیل صدف وجود رضای مرضیه، بر همگان مبارک باد.🌹 ✍زهرا مرادوند 🆔@sardarr_soleimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💖ای روضۀ 🌸رضوانِ رضا ادركنی 💖سرحلقۀ خوبان خدا ادركنی 🌸درجود و كرم نيامده در عالم 💖دستی به كريمی شما ادركنی 🌸🎊میلاد باسعادت امام جواد (علیه السلام) مبارک باد 🎉💐 🆔@sardarr_soleimani
... اولین كسی باش كه می‌خندد... وقتی دلیلی برای خندین نمی‌بینی، همان زمانی است كه بیشترین نیاز به خندیدن است. 🌸 اولین كسی باش كه می‌بخشد. افكار منفی گذشته را برای همیشه كنار بگذار. 🌸 اولین كسی باش كه كاری را انجام می‌دهد. هر چه زودتر اقدام كنی، كارهای بیشتری می‌توانی انجام دهی. 🌸 اولین كسی باش كه تشكر می‌كند، برخورد حق شناسانه زندگیت را مملو از خوشبختی می‌كند. 🌸 اولین كسی باش كه با موقعیت‌های جدید و متفاوت وفق می‌یابد. وقتی تغییرات را می‌پذیری كارهایت را با علاقه بیشتری انجام می‌دهی. 🌸 دیگر برای داشتن زندگی بهتر منتظر ننشین. بلكه اولین كسی باش كه به جلو حركت می كند و تنها كسی باش كه سبب این حركت می‌شود. 🆔@sardarr_soleimani
سردار شهیدحاج قاسم سلیمانے: عزت دست خداست و بدانید اگـر گمنام‌ترین هم باشید ولے نیت شما یارۍ مردم باشد، مے‌بینید خداوند چقدر با عزت و عظمت شما را در آغوش مے‌گیرد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•🤍🕊• ٺو ࢪسیدےبہ‌آࢪزوۍخودٺ چہ‌ڪنداین‌جہان‌تباهےࢪا؟¿ ࢪسیدین‌بہ‌چیزۍڪہ‌لیاقتش‌ࢪو داشٺین🙂 خوش‌بہ‌حاݪٺون😔
🌷﴾﷽﴿‌🌷 📌 ⚠️فُحش نـــــده 💦امام صادق(علیه السلام)فـرمودند: ✨هــر ڪــہ بــہ بـرادر مسلمانـش دهـــــد خـداوند و را از او می گیرد ؛ و اورا بــہ واگـذار میڪـند و زندگـے اش را بــرایش تـباه میڪند‌. 📚ڪـافـے ج‌۲ص۳۲۵ 👌خیلـے تـعبیر تُندے است ؛ 💦حضرت می فرمایـد ڪسی ڪـہ فـحش بـدهد رزقـش ڪـم میشود. الـبتـــہ‼️ هــم فـــــقط مـال دنیایـے نیست!!! 👈خوشے و راحتـے و سلامتـے و آرامـش، هـــــم رزق مـورد نیاز ماست ڪـه از فــرد فـَحّاش دور می شود ! 🆔@sardarr_soleimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹کلیپ ولادتی 🌷آمد تولد تو شب درفشانیت 🌷عالم اسیر مهر تو و مهربانیت 🎙شعرخوانی آقای در وصف امام جواد علیه السلام 🕌حرم مطهر امام رضا علیه السلام 🆔@sardarr_soleimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹کلیپ ولادتی 🌸سلام خدا بر با برکت ترین مولود عالم 🌸 و روشنی چشم حضرت رضا سلام الله علیه آقاجان یا امام رضا علیه السلام امروز ما را بیشتر در کرامتت غرق کن.🤲 🤲مولای من یا امام جواد نزد پدر ما را شفاعت کن. 🍃🌷🍃ما جز در کوی تو نداریم پناهی ✅پ.ن: در روایات ما برای حضرت جواد سلام الله علیه و حضرت بقیة الله أرواحنا فداه تعبیر مولود مطرح شده است. 🆔@sardarr_soleimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹کلیپ 💦قال جواد الأئمة علیه السلام ؛ 🌷همانا قائم ما مهدى علیه‏ السلام است که بر مسلمان واجب است در زمان غیبت او منتظرش باشد و هنگام ظهورش از او اطاعت کند. ✅ شاید تمام تعلّق ما به باب‌الجواد برای این باشد که ؛ تو هم اذن زیارتت را، از باب الجواد می‌گیری! 🤲 اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🤲 🆔@sardarr_soleimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چرا همه جناح ها برای تخریب و حذف دکتر محمد به میدان آمده اند؟ افشاگری یک کارشناس مسائل امنیتی از پشت پرده تخریب ها علیه 🍃🌸 @sardarr_soleimani💕
✨﷽✨ ✅پرسشهای مهم / ✅پاسخهای کوتاه 👈اگر ، انسان را از فحشا و منکر باز می‏دارد، چرا بعضی از نمازگزاران مرتکب می ‏شوند⁉️ 🔷پاسخ : 🔅 اولًا تخمه پوک، هیچ گاه سبز نمی‏شود و نماز بدون حضور قلب، تخمه پوک است. نمازی سبب دوری انسان از مفاسد می ‏شود که با حضور قلب باشد وگرنه حرکت لب و کمر چنین خاصیتی را ندارد. اگر مدرسه و دانشگاه به انسان رشد علمی می‏ دهد به این معنا نیست که هر کس به مدرسه و دانشگاه رفت به آن رشد می ‏رسد، 👈بلکه به این معناست که مدرسه و دانشگاه بستر رشد است به شرط آن که با جدیت درس بخوانید و آنچه را می‏ خوانید بفهمید. 👌 نیز اگر با اصول و شرایطی که دارد اقامه گردد، مانع فحشا و منکر می‏شود. 🌷انّ الصَّلوةَ تَنهیٰ عَن الفَحشاءِ و المُنکر ( سوره عنکبوت، آیه 45 ) 🔅ثانیًا نمازگزاری که گاهی خلاف می ‏کند، اگر اهل نماز نبود خلافش بیشتر بود، زیرا همین نمازگزار برای صحیح بودن نمازش مجبور است بدن و لباسش پاک باشد، لباس و مکانش از مال مردم نباشد و همین مقدار مراعات احکام و مسائل، سبب دور شدن او از برخی گناهان و منکرات می‏ شود، همان گونه که پوشیدن لباس سفید، انسان را از نشستن روی زمین آلوده باز می‏ دارد. 🔰حاج آقا 🤲 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 🤲 🆔@sardarr_soleimani
🌹متنی بسیار آرام بخش و دلپذیر از قرآن کریم: برای حال امروزمان🌹 🔷گفتمش: این ویروس تا کی درکشور ما می ماند؟ 📖 فرمود: أَيَّامًا مَّعْدُودَاتٍ چند روزی بیش نیست.(بقره آیه ١٨٤). 🔷گفتم: در برابر سخنان و توصیه های بهداشتی پزشکان چه کنیم؟ 📖 فرمود:وَاسْمَعُوا وَأَطِيعُوا ﺑﺸﻨﻮﻳﺪ ﻭ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ (تغابن آیه ١٦) 🔷گفتمش: برای در امان ماندن از آسیب کرونا چه باید کنیم؟ 📖 فرمود: وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ ﻭ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎﻳﺘﺎﻥ بمانید ﻭ ﺁﺭﺍم ﮔﻴﺮﻳﺪ ، (احزاب آیه٣٣) 🔷گفتم: گویا راه پیشگیری از این بیماری رعایت بهداشت است برای رعایت بهداشت فردی چه کنیم؟ 📖 فرمود: فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ ﺻﻮﺭﺕ ﻭ ﺩﺳﺖ ﻫﺎﻳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺸﻮﻳﻴﺪ (مائده آیه ٦) 🔷گفتم: لباسهایمان هم می تواند ناقل بیماری باشد آن را چه کنیم؟ 📖 فرمود: وَثِيَابَكَ فَطَهِّرْ ﻭ ﺟﺎﻣﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﭘﺎﻙ وتمیزﻛﻦ ،(مدثر آیه٤) 🔷گفتمش: آیا بیرون آمدن بی مورد از منزل را جایز می دانی؟ 📖 فرمود: وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ. ﺧﻮﺩ ﺭﺍ با دستان خود ﺑﻪ ﻫﻠﺎﻛﺖ ﻧﻴﻨﺪﺍﺯﻳﺪ.(بقره آیه١٩٥) 🔷گفتمش: اگر کسی را دیدیم که تب و لرز و مشکل تنفسی دارد نشانه چیست؟ 📖 فرمود: وَهُوَ سَقِيمٌ او بیمار است.(صافات١٤٥) 🔷گفتم: در این صورت ما چه کنیم؟ 📖 فرمود: فَلَا تَقْرَبُوهَا به او‌نزدیک نشوید(بقره آیه١٨٧) 🔷گفتم: مگر این ویروس چگونه از افراد بیمار به ما منتقل می شود؟ 📖 فرمود: تَخْرُجُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ ﺍﺯ ﺩﻫﺎﻧﺸﺎﻥ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻣﻰ ﺁﻳﺪ.(کهف آیه٥) 🔷گفتمش: آیا در این ایام می توانیم به خانه ی دوستان و خویشان سری بزنیم و وارد شویم؟ 📖 فرمود: لَا تَدْخُلُوا بُيُوتًا غَيْرَ بُيُوتِكُمْ. ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎﻳﻲ ﻏﻴﺮ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎﻱ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﻭﺍﺭﺩ ﻧﺸﻮﻳﺪ.(نور آیه ٢٧) 🔷گفتم: آیا در ایام قرنطینه می توانیم با خانواده برای خرید از خانه خارج شویم؟ 📖 فرمود: فَابْعَثُوا أَحَدَكُم بِوَرِقِكُمْ هَٰذِهِ إِلَى الْمَدِينَةِ فَلْيَنظُرْ أَيُّهَا أَزْكَىٰ طَعَامًا فَلْيَأْتِكُم بِرِزْقٍ مِّنْهُ 👌 ﭘﺲ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﭘﻮﻟﺘﺎﻥ ﺑﻪ ﺷﻬﺮ ﺭﻭﺍﻧﻪ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎ ﺗﺄﻣﻞ ﺑﻨﮕﺮﺩ ﻛﺪﺍم ﻳﻚ [ ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺩﺍﺭﺍﻥ ﺷﻬﺮ ] ﻏﺬﺍﻳﺶ ﭘﺎﻛﻴﺰﻩ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ ؟ ﭘﺲ ﻏﺬﺍﻳﻲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﺮﺍﻳﺘﺎﻥ ﺑﻴﺎﻭﺭﺩ.(کهف آیه ١٩) 🔷گفتمش: چرا برخی از افراد توصیه های بهداشتی را رعایت نمی کنند؟ 📖 فرمود: ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَفْقَهُونَ ﭼﻮﻥ ﺁﻧﺎﻥ گروهی ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﻧﻤﻰ ﻓﻬﻤﻨﺪ .(حشر آیه١٣) 🔷 گفتم: ما چه کنیم؟ فرمود: فَلَا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ ﺑﺎ ﺁﻧﺎﻥ ﻧﻨﺸﻴﻨﻴﺪ.(نساء١٤٠) 🔷گفتم: آیا در رعایت قرنطینه و نکات بهداشتی مشکل این روزهای ما حل می شود؟ 📖فرمود: فِيهِ شِفَاءٌ لِّلنَّاسِ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺩﺭﻣﺎﻧﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺮﺩم ﺍﺳﺖ.(نحل آیه ٦٩) 🔷گفتمش: این خانه نشینی و قرنطینه کسب و کار برخی از ماها را تحت تاثیر قرار داده و برایمان مشکلات اقتصادی شدیدی ایجاد نموده. 📖 فرمود :وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ. ﻭ ﺍﮔﺮﺍﺯ فقر ﻭ ﺗﻨﮕﺪﺳﺘﻲ ﻣﻰ ﺗﺮﺳﻴﺪ ، ﺧﺪﺍوند ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻓﻀﻞ ﻭ ﺍﺣﺴﺎﻧﺶ بی ﻧﻴﺎﺯ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ (توبه آیه٢٨) 🔷 گفتم: برخی می گویند ساخت و اشاعه ی این ویروس در جهان کار جهان خواران و دشمنان قسم خورده ی ماست تا با این کید و حیله به ما ضربه بزنند. 📖 فرمود: وَإِن تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا لَا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺷﻜﻴﺒﺎﻳﻲ ﻭﺭﺯﻳﺪ ﻭ ﭘﺮﻫﻴﺰﻛﺎﺭﻱ ﻛﻨﻴﺪ ، ﻧﻴﺮﻧﮕﺸﺎﻥ ﻫﻴﭻ ﺯﻳﺎﻧﻲ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻧﻤﻰ ﺭﺳﺎﻧﺪ; ﻣﺴﻠﻤﺎً ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﻣﻰ ﺩﻫﻨﺪ ، ﺍﺣﺎﻃﻪ ﺩﺍﺭﺩ .(آل عمران آیه١٢٠)... 🆔@sardarr_soleimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✠﷽✠ ♥️📌 📖❥ * 🌺 2⃣1⃣ _نه بابا چ زحمتی .پیش بابا بودم کارم تموم شد.در حال حاضر بیکارم +خوبن عمو و زن عمو ؟ _خوبن خداروشکر پدر مصطفی آقای رضا فاطمی که من عمو رضا صداش میزنم یکی از بهترین قاضی های کشوره. عمو رضا و پدر من از بچگی تا الان تو همه دوره های زندگیشون باهم بودن دوستیشون ازمقطع ابتدایی شروع شد و تا الان ک پدر من ی بچه و پدر مصفطی ۲ تا بچه داره ثابت مونده بخاطر رفت و آمدای زیادمون و صمیمیت بین دوتا خانواده باباش شده عموم و مادرش زن عموم. من و مصطفی هم از بچگی باهم بزرگ‌شدیم ۵ سال ازم بزرگتره .از وقتی که یادم میاد تا الان حمایتم کرده و جای برادر نداشتم و پر کرده برام ولی پدرش بخاطر علاقه اش ب من از همون بچگی منو عروس خودش خطاب کرد خلاصه این رو زبون همه افتادو منم موندم تو‌منگنه البته باید اینم اضافه کنم ک سر این مسئله تا حالا کسی اذیتم نکرده بود خود مصطفی هم چیزی نگفت ولی متوجه میشدم ک محبتش به من هر روز اضافه میشه منم واسه اینکه ناراحتشون نکرده باشم چیزی نمیگفتم و سعی میکردم واکنش خاصی نشون ندم مصطفی خیلی پسر خوبی بود مهربون،با اراده،محکم از همه مهمتر میدونستم دوستم داره ولی هرکاری کردم نشد ک جز ب چشم ی برادر بهش نگاه کنم. برگشتم سمتش حواسش ب رو به روش بود . موهای خرماییش صاف بود وانگاری جلوی موهاشو با ژل داده بود بالا چشمای کشیده و درشت مشکی داشت بینیش معمولی بود و ب چهره اش میومد فرم لباش تقریبا باریک بود صورتشم کشیده بود چهارشونه بود با قد بلند. یه پیراهن مشکی با کت شلوار سرمه ایم تنش بود رسمی بودن تیپش شاید واسه این بود ک از پیش پدرش بر میگشت از بچگی دوست داشت وکیل شه.فکر میکنم تحت تاثیر پدرامون قرارگرفته بود یه ساعت شیک نقره ایم دستش بود که تیپش و کامل کرده بود همینطور ک مشغول برانداز کردنش بودم متوجه سنگینی نگاهش شدم دوباره نگاهم برگشت سمت صورتش ک دیدم بعلهه با یه لبخند ژیکوند داره نگام میکنه.تو دلم به خودم فحش دادم بابت این بی عقلی خو آخه دختره ی خل تو هرکی و اینجوری نگاه کنی فکر میکنه عاشقش شدی چ برسه مصطفی ک... لبخند از لباش کنار نمیرفت با هیجانی ک ته صدای بم و مردونه ی قشنگش حس میشد گفت + به جوونیم رحم کن دختر جان نگاهم و ازش گرفتم تا بیشتر از این گند نزنم ولی متوجه بودم که لبخندی که رو لبش جا خوش کرده حالا حالا ها محو نمیشه سرم پایین بودکه ماشین ایستاد با تعجب برگشتم سمتش ببینم چرا ماشین و کنار خیابون نگه داشت که یهو خم شد سمتم...* * _ ✍ # 🧡 💚
✠﷽✠ ♥️📌 📖❥ * 🌺 ⃣1⃣ چسبیدم ب صندلیم از اینکارم خندش گرفت زد زیرخنده و شیطون گفت +آخییی خم شده بود ک داشپورت و باز کنه داشت توش دنبال ی چیزی میگشت تو این فاصله بوی عطر خنکش باعث شد ی نفس عمیق بکشم از موهای لخت خیلی خوشم میومد ناخودآگاه جذبشون میشدم. بی هوا ی لبخند زدم و مثه گذشته ها دستم و گذاشتم تو موهاش و تکونشون دادم. از اینکه بخاطر لختیشون ب راحتی با یه فوت بالا و پایین میشد ذوق میکردم محکم فوتشون کردم و وقتی میومدن پایین میخندیدم یهو فهمیدم مصطفی چند ثانیست که ثابت مونده . خجالت کشیدم و صاف نشستم سرجام . ایندفعه بلند تر از قبل خندید . کیف پول چرمش و از داشپورت ورداشت و دوباره نشست رو صندلی. برگشت سمتم و به چشمام زل زد از برقی ک تو نگاهش بود ترسیدم . چیز بدی نبود ولی من دلم نمیخواست وقتی از احساسم بهش مطمئن نبودم اینو ببینم . نگاهم و ازش گرفتم از ماشین خارج شد و رفت بیرون مسیرش و با چشمام دنبال کردم در یه فست فودی و باز کردو رفت داخل ب ساعت نگاه کردم ۱۵ دیقه ای مونده بود تا شروع مراسم تقریبا ۳ دقیقه بعد با یه ساندویچ برگشت تو ماشین . گرفت سمتم. ازش گرفتم داغ بود و بوش تحریکم میکرد برای خوردنش . پرسیدم :این چیه ؟ داشت کتش و در میاورد وقتی در اورد و گذاشتش رو صندلیای عقب گفت +اگه گشنته بخورش . اگه نه ک نگه دار با خودت. گشنت میشه تا تموم شه مراسمشون . ازش تشکر کردم که گفت +نوش جان یخورده ک از مسیر و گذروندیم دستش و برد سمت سیستم و یه اهنگ پلی کرد تقریبا شاد بود ابروهام بهم گره خورد و رو بهش گفتم شهادته خاموشش کن دوباره با همون لحن مهربونش گفت: شهادت فرداعه بابا +کی گفته فرداست؟ فاطمیه دو تا دهس الان دهه دومشه حداقل وقتی خودمون داریم میریم هیئت رعایت کنیم دیگه. _سخت نگیر فاطمه جان ملت عروسی میگیرن ک +اولا اینکه مردم مرجع رفتارای ما نیستن و ما از اونا الگو نمیگیریم دوما اینکه اصن اینا هیچی میگم حق با تو و وارد بحث اعتقادات بقیه نمیشم فقط اینو خیلی خوب میدونم خوشی هایی که وقت غمِ خدا باشه مونگار نیست و میشه بدبختی... دهنم کف کرده بود انقدر که تند حرف زدم مصطفی که دید دارم تلف میشم گفت :باشه بابا بااشهه غلط کردممم تسلیمم آروم باش عزیزم خودمم خندم گرفت از اینکه اینجوری حمله کردم بهش ... دیگه چیزی نگفتیم ۱۰ دقیقه بعد رسیدیم ب مقصدمون باخوندن اسم مکان و مطمئن شدن ماشین و کنار خیابون پارک کرد و پیاده شدیم ... از ماشین پیاده شدم و کولمو انداختم دوشم. یه نگاه به مصطفی کردم و _توعم میای مگه؟ +نه ولی میام راهنماییت کنم بعدش باید برم جایی کار دارم . _اها باشه +مراسم تموم شد زنگ بزن بیام دنبالت _نه مزاحمت نمیشم اخم کرد و محکم تر گفت +جدی گفتم . دیر وقت نمیزارم تنها بری چپکی نگاش کردمو گفتم باشه ‌ بعد باهم راه افتادیم سمت قسمتی که خانوما نشسته بودن چون باید از وسط اقایون رد میشدیم مصطفی به من نزدیک تر شد. دیگه کاراش داشت آزارم میداد . یه خورده که رفتیم ازش خداحافظی کردم . اونم ازم جدا شد و رفت سمت ماشین. از رفتنش که مطمئن شدم حرکت کردم. یه ذره راه رفتم که دیدم یه سری پسرا تو خیابون رو به روی در ورودی هیئت حلقه زدن و باهم حرف میزنن وایستادم و چند بار این ور و اون ور و نگاه کردم . چشَم دنبال آشنا بود . میخواستم اون دونفرو پیدا کنم . هی سرمو میچرخوندم دونه دونه قیافه ها رو زیر نظر میگرفتم . تا یه دفعه قیافه آشنایی نظرمو جلب کرد. سریع زوم شدم روش. متوجه شدم همونیه که برام دستمال اورده بود . مشغول برانداز کردنشون بودم که یه نفر ازشون جدا شد چون نمیتونستم برم بین پسرا وقتی داش از سمت من رد میشد بهش گفتم _ببخشید سرشو انداخت پایین و گفت +بفرمایید امری داشتین؟ _میشه اون آقا رو صدا کنین ؟ +کدوم؟ دستمو بردم بالا و اونو نشونش دادم . دنبال دستمو گرفتو گفت +اها اونی که سوییشرت سبز تنشه ؟ _نه نه اون بغلیش‌ . چشاشو گرد کرد و با تعجب بم خیره شد . +حاج محمدو میگین ؟؟؟؟ پَکر نگاش کردم با اینکه اسمش و نمیتونسم جهت انگشت اشارشو که دنبال کردم گفتم _بله از همونجا داد زد +آقااا محمدددد !!! همه برگشتن سمتمون حاجیییی این خانوم (پوف زد زیر خنده)کارتون داره با این حرفش همه ی اونایی که داشتن باهم حرف میزدن خندیدن. برام عجیب بود که چی میتونه انقدر جالب و خنده دار باشه براشون...* * _ ✍ # 🧡
🔮📿 مناجات شبانگاهی ✨خدایا! تو درِ تکلیف را به سویم باز کردی; تا از این در، به جمع بندگان خوبت بپیوندم. پس مرا موفق به کاری کن که رضایتت درآن است. ای خدایی که ازروی مهربانی دوست داری راه زیبائی ها را بروم، یاری ام کن تا به سخنانت گوش دهم ✨الهی! اگر گاهی از سر غفلت😔 از تو دور می شوم،مرا به سوی خود باز گردان ✨الهی! تو از کودکی تاکنون همواره با من مهربان بودی ومرا فراموش نکردی، از تو می خوام از این پس نیز مرا به حال خود رها نکنی. 🆔@sardarr_soleimani
خنده باید زد به ریش روزگار ورنه دیر یا زود پیرت می کند سنگ اگر باشی خمیرت می کند شیر اگر باشی پنیرت می کند باغ اگر باشی کویرت می کند شاه اگر باشی حقیرت می کند گر زدی قهقه به ریش روزگار ریش را چرخانده شیرت می کند دل به تو داده دلیرت می کند خویشتن فرش مسیرت می کند عشق را نور ضمیرت می کند خاک اگر باشی حریرت می کند 😊پس بخندید و بخندانید هم 😊خنده دنیا را اسیرت می کند. 🌸لبتان پرخنده دلتان همیشه شاد و خرم باد 🆔@sardarr_soleimani