eitaa logo
سردار شهید سلیمانی
1.4هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
5.1هزار ویدیو
105 فایل
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای:به حاج قاسم سلیمانی به چشم یک فرد نگاه نکنیم؛به چشم یک مکتب، یک راه و یک مدرسه درس‌آموز نگاه کنیم.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
15.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 |"نوروزِ مَهدَوی"🌼 🎶همخوانی بسیار دلنشین دعای تحویل سال و اشعار زیبا فارسی در مدح حضرت امام زمان(عج)🌹 ⚜کاری از نوجوانان قرآنی: 💠گروه تواشیح بین المللی تسنیم 🎧|با هدفون بشنوید... 👌
می‌گویند زینب دختر حاج قاسم سلیمانی همان قاسم سلیمانی است با این تفاوت که او یک دختر است. 🔸 : تأثیر حاج قاسم بر روی افراد بیشتر از حد یک فرمانده نظامی بود. علت اصلی این تأثیرگذاری همان قلب پاک و مهربان او بود. @sardarr_soleimani
13.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ببینید | واکنش متفاوت شهید حاج قاسم سلیمانی به جوان معترض در تنها ماموریت داخلی سپاه قدس 🔺سردار اسرافیل کریمیان از همرزمان سردار شهید قاسم سلیمانی که حالا سال‌هاست خود را بازنشسته کرده و در زادگاهش بهنمیر به کشاورزی مشغول است، خاطره ای نشنیده دارد از تنها ماموریت داخل کشور سپاه قدس که از فرماندهان میدانش بوده است. ماموریتی که در دهه ۷۰ انجام شده است. این ویدئو بازنشر شده است. @sardarr_soleimani
11.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥کلیپ رو ببینید‌ 👌 ✅مهمترین # ادب ارتباط چیست ⁉️ 🎙حجة الإسلام والمسلمین 🆔@sardarr_soleimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕌 عاشقان است اذان می گویند 🕌 یارِما است اذان می گویند 💦امام صادق (علیه السلام) : 🌷من احب ان یعلم اقبلت صلاته ام لم تقبل فلینظر هل منعته صلاته عن الفحشاءو المنکر فبقدر ما منعته قبلت منه ✨هرکس دوست دارد بداند که نمازش قبول شده یا نه ، ببیند که آیا او را ازگناه و زشتی  باز داشته یا نه ؟ 👌پس به هر قدر که نمازش او را از گناه باز داشته ، به همان اندازه نمازش قبول شده است . 📚بحار الانوار، ج ۸۲ ص۱۹۸ 🆔@sardarr_soleimani
هدایت شده از ‌〖یا حضرت مهدی〗
سلام رفقا خوبین😊 دلتون میخواست یه کانال داشتید که همه چی بزاره؟ -مثلا چی؟🤔 +مثلا مداحی های شور، زمینه، احساسی، مولودی، استوری، تم مذهبی، نماهنگ،عکس های بروز کربلا، عکس نوشته، استیکر ، دلنوشته ، پروفایل مذهبی و کلی چیزای دیگه... 🔥🔥 -واییییی آره میخوام😍😍😍 +تازه دیگه لازم نیست برای هر کدوم از اینا کلی کانال داشته باشی😇 -سریع تر لینکشو بده دیگه صبرم داره تموم میشه🤩 +باشه بیا اینم لینکش☺️ https://eitaa.com/joinchat/3090612281Cf08fb99f74 این یه تبلیغ نیست🌺 یه پیشنهاد ویژه ست👌👌👌
تو که هنوز عضو نشدی😳 پس منتظر چی هستی😊😊😊 امسال که نمیشه رفت کربلا میتونی یکم با این کانال اروم بشی🌹🌹 دلت میاد توی همه ی کانالا عضو باشی جز کانال اهل بیت💔💔💔 بدو زودتر عضو شو تا این پیشنهاد از دستت نرفته 😇 https://eitaa.com/joinchat/3090612281Cf08fb99f74
هدایت شده از مطالب گوشی
☘️فقط3نفرعضو‌بشہ،‌تمومہ⇩ https://eitaa.com/joinchat/3090612281Cf08fb99f74 💛عضو‌نشین‌پشیمون‌میشینآ، بریم ‌رندوشون‌کنیم⇧
هدایت شده از مطالب گوشی
بھترین‌کانآل‌مداحۍ‌ایتآ↯ https://eitaa.com/joinchat/3090612281Cf08fb99f74 😎🌸😎🌸😎🌸😎🌸😎🌸😎
✠﷽✠ ♥️📌 📖❥ * 🌺 ⃣5⃣ چند دقیقه گذشت تا ورقه ها رو پخش کردن خودکارمو گرفتم و شروع کردم به سیاه کردن ورقه. _ کلافه ورقه رو دادم و از کلاس زدم بیرون. همینطور که کل مدرسه رو به فحش گرفته بودم پله ها رو رد کردم انقدر حالم بد بود میخواستم داد بزنم گریه کنم. حس بد همه ی وجودمو گرفته بود از حیاط مدرسه خارج شدمو یه گوشه نشستم رو زمین. سرمو گذاشتم رو زانوم اخه اینم امتحانه؟؟ بلند گفتم چه وضعشههه کصافطای عقده ای. کسایی که دم در بودن اومدن سمتم. یکیشون گف +عه فاطمه چرا گریه میکنی؟ سرمو اورم بالا و نگاهش کردم. ساجده از هم کلاسیا کلافه گفتم _شما چیکار کردین امتحانو؟ خوب دادین؟ همه یه صدا گفتن +ن بابا رها داد زد ان شالله شهریور همدیگرو ملاقات میکنیم عزیزم بقیه بچه ها با حرفش زدن زیر خنده. +تو به خاطر این داری گریه میکنی جوش میزنی؟ _گریه نداره؟ +نهههه اصلا. ب درک . ول کن بابا ‌ به این فکر کن که از زندون آزاد شدیم. جیغ زد : یوهوووو . آخریش بود!!! کی فکرشو میکرد تموم شه ؟ واقعا کی فکرشو میکرد ؟؟ دستمو گرفت و از زمین بلندم کرد‌ که با شنیدن صدای بوق ماشین مامان رفتم سمتش و از بقیه بچه ها خدافظی کردم. تو دلم یه پوزخند زدم‌ از زندان آزاد شدیم؟ از امروز تازه من زندانی شدم‌ . رفتم سمت ماشین که که قیافه متعجب محمد که داشت از تو ماشین نگاهم میکرد منو تا مرز سکته برد آب دهنمو بزور فرو بردم و مشغول شدم تو دلم غر زدن. تو این همه روز اینجا نبودی که!!!! یه روز که من ... وااااای. نشستم تو ماشین و محکم درو کوبوندم. اونم که متوجه نگاه من شده بود زاویه دیدش رو عوض کرد. به مامان نگاه کردم که گفت +سلام گریه کردی؟ چیشده؟ چرا سرخ و بر افروخته ای؟ چیزی نگفتم دستم و گرفتم جلو صورتم و نفس عمیق کشیدم. مامان بدون اینکه چشم ازم برداره گفت +عه عه این و نگاه کن ! _اههه مامان ولم کن تو رو خدا وقت گیر آوردی؟ حوصله ندارم. +باز کدوم امتحانتو گند زدی داری خودکشی میکنی؟ _عربی مامان یه نچ نچی کرد و حرکت کرد سمت خونه. ____ محمد: این هوای گرم خال آدمو بد میکرد منتظر به در مدرسه زل زدم این دختره هم که همش ما رو میکاره. بی اختیار توجهم به یه سری بچه که دور یه نفر حلقه زده بودن‌ جلب شد. یه دفعه رفتن کنار و یه نفر از رو زمین پا شد و حرکت کرد سمت من. این دیگه کیه‌ به چهرش دقت کردم . فکر کنم همون دوستِ ریحانه بود. داشتم نگاش میکردم که نشست تو ماشینی که رو به روی ماشین من پارک شده بود‌ یه ۲۰۶ نوک مدادی. چشم ازش برداشتم به ساعتم نگاه کردم و مشغول ضبط ماشین شدم که یهو ریحانه پرید تو ماشین. با ی لحن عجیب گف +سلام علیکم چطوری داداش؟؟؟؟ _چه عجب تشریف اوردین شما. ممنون خوبم ولی شما بهترین انگار. +اره دیگه یه داداشِ عشق و یه همسرِ عشق تر داشته باشم بایدم خوشحال باشم دیگه. _بله. خسته نباشید واقعا. +ممنون. _میگم ریحانه. +جانم داداش؟ _هیچی +خب بگو دیگه _هیچی. +محمد میزنمتا _این رفیقت ناراحت بود فکر کنم. +کدوم _همون دیگه +عه از کجا فهمیدی؟؟ _خب دیدم داشت گریه میکرد . با ناراحتی گفت +عه حتما یه چیزی شده‌ . دستشو دراز کرد سمتم و +یه دقیقه گوشیتو بده . _چه خبره ان شالله؟ +میخوام زنگ بزنم بده بدو! _اولا اینکه این گوشیِ منه خطِ منه و شما حق نداری باهاش با دوستای مونثت تماس بگیری ثانیا اینکه این دوست شما تازه از مدرسه زد بیرون و هنوز تو راهه شما میخوای به چی زنگ بزنی؟! ثالثا اینکه صبر کن رسیدی خونه اگه خیلی نگران بودی با موبایل خودت زنگ بزن!! و رابعا اینکه از همه مهمتر برا من شر درس نکن! قربون ابجیم برم. به قیافه پر از خشمش نگاه کردم یه چشم غره ی غلیظ داد و روشو برگردوند . با لبخند گفتم _عه آقا!!! نکن روح الله بدبخت میشه باید یه عمر چشمای چپ تو رو تحمل کنه‌ ریحانه هم باهام خندید و +خیلی پررویی محمد! خیلی !!