انجمن شعر و ادب ساره گل ملحمدره
سلام و احترام اره درسته شعر مال من نیست جایی گیر اوردم ببخشین دیگه خوبه که اشکال می گیرین ناراحتی ند
سلام
متوجه بودم از خود شما نیست
اشکالات اعضا را خصوصی هم گاها گوشزد می کردیم ناراحت می شدند
انجمن شعر و ادب ساره گل ملحمدره
سلام بر دوستان شاعر در سروده ها نمی شود هجای کوتاه صامت را جایگزین هجای بلند کرد . استحضار دارید که
منم خودم شعر میگم
تازه وزنها رو یاد گرفتم
اما تو گروه نذاشتم
فقط توانجمن می خوانم
باسپاس از شما
انجمن شعر و ادب ساره گل ملحمدره
منم خودم شعر میگم تازه وزنها رو یاد گرفتم اما تو گروه نذاشتم فقط توانجمن می خوانم باسپاس از شما
انشاا الله شاعر توانایی خواهید شد
اگر همیشه مطالعه و در صدد ارتقا خود باشید
انجمن شعر و ادب ساره گل ملحمدره
سلام متوجه بودم از خود شما نیست اشکالات اعضا را خصوصی هم گاها گوشزد می کردیم ناراحت می شدند
من قبلا وزن بلد نبودم
اما الان که یاد گرفتم
می فهمم درک می کنم
فرمایش شما رو
من توجهی به شعر نکردم
همینطوری گذاشتم
انجمن شعر و ادب ساره گل ملحمدره
انشاا الله شاعر توانایی خواهید شد اگر همیشه مطالعه و در صدد ارتقا خود باشید
ممنون
اره یواش یواش کار می کنم
انجمن شعر و ادب ساره گل ملحمدره
ممنون ازشما خانم بصیرتین؟
سلام خواهرم
حقیر مختار پشوتن هستم نام کاربری ام
بصیرت و آگاهی است
انجمن شعر و ادب ساره گل ملحمدره
سلام خواهرم حقیر مختار پشوتن هستم نام کاربری ام بصیرت و آگاهی است
سلام وسپاس
زنده باشید
برادر بزرگوار
ممنون از راهنماییتون 🙏
هدایت شده از شاعرانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوشا عشق و خوشا دارندهٔ عشق
خوشا آن کس که باشد زندهٔ عشق
زقید خود پرستی گشت آزاد
هر آن کس گشت از جان، بندهٔ عشق
نمی ماند نشان ظلمت آنجا
که تابد اختر تابندهٔ عشق
تجلی گر نکردی حسن معشوق
کجا عاشق شدی جویندهٔ عشق
فضای قلب عاشق، گشت روشن
عجب دندان نما شد خندهٔ عشق
ره عشق است بس راهی خطرناک
به منزل کی رسد ترسندهٔ عشق
بحمدالله که شد ز اغیار خالی
دل «ترکی» که شد آکنده عشق
#شعر #ترکی_شیرازی
📜 @sheraneh_eitaa
هدایت شده از شاعرانه
با کاروان عشق تو چون همسفر شدم
پای هوا شکستم و ره را به سر شدم
بر کهربا ز جزع نشاندم عقیق ناب
چو لعل ز عشق تو خونین جگر شدم
دادم چو دل به ابرو [و] چشم سیاه تو
تیغ جفا و تیر بلا را سپر شدم
بستم نظر ز ملک دو عالم به مسکنت
تا خاک راه مردم صاحب نظر شدم
در لوح سینه نقش غمت را نگاشتم
از سوز عشق و راز محبت خبر شدم
از بس که تیر غم به دلم جا گرفته است
سر تا قدم چو مرغ همه بال و پر شدم
این قسمتم ز خوان محبت نصیب شد
الهامی ار به رندی و مستی سمر شدم
#شعر #الهامی_کرمانشاهی
📜 @sheraneh_eitaa
هدایت شده از شاعرانه
عزیزا با غمت پیوسته خرسندم
از این رو، جان خود در غصه افکندم
نمی خواهم من از دنیای فانی خیر
فقط بر وصل تو من آرزومندم ...
با سلام، شعر فوق از کیست و چقدر ارزش شعری دارد و آیا نقص وزنی هم دارد یا خیر، متشکرم
✍️سلام شاعرش را نمی شناسیم ولی اشکال وزنی ندارد. یک شعر معمولی است.
📜 @sheraneh_eitaa