eitaa logo
انجمن شعر و ادب ساره گل ملحمدره
25 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
2.2هزار ویدیو
9 فایل
باحضور شاعران شهرستان اسدآباد و شعرای میهمان
مشاهده در ایتا
دانلود
چگونه سَر کنم این روزهای بی‌خبری را میان این همه دیوار، رنج در‌به‌دری را شبیه قصه‌نویسی شدم که در همه عمرش پری ندیده و در دل نهاده عشقِ پری را برای دیدن تو سالهاست روزه گرفتم چگونه باز کنم روزه‌های بی‌سحری را به بادِ سرزنشِ خلق، پشتِ سرو خمیده وگرنه تاب می‌آورد رنج بی‌ثمری را برای از تو نوشتن مرا خیال تو کافی‌ست اگر رها کُند این روزگار فتنه‌گری را... ناصر_حامدی 💕
هدایت شده از آلبوم شهدای اسدآباد
۱۱ شهریور سالروز شهادت ۱۳ تن از جوانان اسدآباد در سال ۱۳۶۰ در قله های قراویز سرپل ذهاب است که پیشاپیش سالروز شهادت آنها را گرامی می‌داریم‌ لازم به ذکر است در عملیات ۱۱ شهریور ۱۳۶۰ در سر پل ذهاب ، بجز ۱۳ نفر از اسدآباد ، حدود ۵۰ نفر هم از دیگر شهرهای استان و شهر همدان به شهادت رسیدند و همه شهدای این عملیات به مدت ۱۱ ماه در منطقه تحت تسلط دشمن ماندند و در سال ۶۱ با عقب نشینی عراق از مناطقی در غرب کشور ، اجساد پاکشان بدست نیروهای خودی افتاد . تک تک این شهداء در ۱۱ شهریور معرفی می‌شوند ایتا              👇👇  @asadabadshohda       تلگرام @shohada_asadabad
هدایت شده از آلبوم شهدای اسدآباد
یاد و خاطر شهدای ۱۱ شهریور ۱۳۶۰ در قراویز گرامی و جاودان باد ❤️شصت و چند ماه قراویز❤️ می‌رسد بر هرمشامی عطری ازسوی قراویز پرکند دشت و دمن را سر به سربوی قراویز خاک آن در طول ماهها ، آسمانی پر ستاره می درخشید آفتاب ها بر سر و روی قراویز چهره‌ها بودند درخشان قبل‌از اوج آسمانی نقطه‌ ی پرواز یاران شد همان گوی قراویز سرب سرخ ازآسمان جشن عروج عاشقان بر سرآن لاله ها افشان‌ شد از کوی قراویز حمله بردندشیرمردان غاصب ملک وطن‌را خون پاکان جاری ازهرسو و از جوی قراویز رشته‌ی بازی دراز و تپه شارک دشت پاکی جملگی شد لاله باران ، از هیاهوی قراویز رودالوند سرخ ومواج وپریشان و خروشان در فرار از هیبت مردان جنگ جوی قراویز شصت وچندماه درخشان از دیار هگمتانه تا فلک ارواحشان ، رفت از فرا روی قراویز داغ رنجوری بجان افتاد ازآن مردودی خود لایقی ما را نشد ، اوجی از آن سوی قراویز مختار پشوتن (رنجور) ایتا              👇👇  @asadabadshohda       تلگرام @shohada_asadabad
زلفش شب و صورتش که قرص قمر است. چشمش که کتابت هزاران اثر است. از خط لب و ابروی نستعلیقش ... پیداست که از معلمین هنر است ! 💕
۱۱ شهریور سالروز شهادت ۱۳ تن از جوانان اسدآباد در سال ۱۳۶۰ در قله های قراویز سرپل ذهاب است که پیشاپیش سالروز شهادت آنها را گرامی می‌داریم‌ لازم به ذکر است در عملیات ۱۱ شهریور ۱۳۶۰ در سر پل ذهاب ، بجز ۱۳ نفر از اسدآباد ، حدود ۵۰ نفر هم از دیگر شهرهای استان و شهر همدان به شهادت رسیدند و همه شهدای این عملیات به مدت ۱۱ ماه در منطقه تحت تسلط دشمن ماندند و در سال ۶۱ با عقب نشینی عراق از مناطقی در غرب کشور ، اجساد پاکشان بدست نیروهای خودی افتاد . تک تک این شهداء در ۱۱ شهریور معرفی می‌شوند ایتا              👇👇  @asadabadshohda       تلگرام @shohada_asadabad
هدایت شده از آلبوم شهدای اسدآباد
یاد و خاطر شهدای ۱۱ شهریور ۱۳۶۰ در قراویز گرامی و جاودان باد ❤️شصت و چند ماه قراویز❤️ می‌رسد بر هرمشامی عطری ازسوی قراویز پرکند دشت و دمن را سر به سربوی قراویز خاک آن در طول ماهها ، آسمانی پر ستاره می درخشید آفتاب ها بر سر و روی قراویز چهره‌ها بودند درخشان قبل‌از اوج آسمانی نقطه‌ ی پرواز یاران شد همان گوی قراویز سرب سرخ ازآسمان جشن عروج عاشقان بر سرآن لاله ها افشان‌ شد از کوی قراویز حمله بردندشیرمردان غاصب ملک وطن‌را خون پاکان جاری ازهرسو و از جوی قراویز رشته‌ی بازی دراز و تپه شارک دشت پاکی جملگی شد لاله باران ، از هیاهوی قراویز رودالوند سرخ ومواج وپریشان و خروشان در فرار از هیبت مردان جنگ جوی قراویز شصت وچندماه درخشان از دیار هگمتانه تا فلک ارواحشان ، رفت از فرا روی قراویز داغ رنجوری بجان افتاد ازآن مردودی خود لایقی ما را نشد ، اوجی از آن سوی قراویز مختار پشوتن (رنجور) ایتا              👇👇  @asadabadshohda       تلگرام @shohada_asadabad
تمام مقصد ما در همین حوش وحوالی بود کمی غربی کمی شرقی جنوبی یا شمالی بود میان نقشه کردستان به سمت مرکز استان ز پاوه سمت خوزستان پر از نعش اهالی بود درون سنگر و بیرون پر از آتش پراز ترکش پر از امواج خمپاره پر از دودی زغالی بود تمام جاده دردآلود چگونه می توان پیمود سیاهی درسیاهیها هوا گرگ و شغالی بود مرا یادش بخیر آنشب، که زیر نورفانوسی نوشتن آسمانی بود قلم در دست خالی بود تمام مقصد ما در همینجابود همین جاها برای بال پروازی پر از اوج و تعالی بود دل شوریده را گفتم خوشا آن حال جان افزا چه شوق وذوق وحالی بود،شهادت را مجالی بود
دعاگوی همه شما بزرگواران گروه در پیاده روی اربعین هستم🤲🏴
بايد به اين جدايى پيوسته خو كنم عطرت كه مى‌وزد فقط از دور بو كنم یک سطر از حضورِ سپيدِ تو كافى است تا وزن و شعر و قافيه را زير و رو كنم هر چند دور و دير... ولى مى‌شود تو را ممكن‌تر از هر‌ آنچه محال آرزو كنم وقتی كه در منى و نفس مى‌كشم تو را ديگر تو را كجاى جهان جستجو كنم؟ شعرى بخوان! كه دستِ دلم را غزل غزل، در چشم‌هاى خويش براى تو رو كنم یک شانه لابه‌لاى پريشانى‌ام نبود تا اين كلافِ پر گره را مو‌به‌مو كنم تا تاى اين جهانِ چروكيده وا شود بايد تمامِ فلسفه ها را اتو كنم برجامِ من كنارِ تو فرجام مى‌گرفت مى‌شد اگر كه با تو كمى گفتگو كنم فاطمه_مشاعی 💕