فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تا پای جانم، برای ایرانم 🇮🇷
گل دخترهای ایرانی؛ دعوتید به جشنِ بزرگِ دختران سرزمینم ایران به مناسبت ولادت حضرت زینب (سلاماللهعلیها) مختص همهی شما عزیزهای دل ۱۵ تا ۳۵ ساله 😍🌹
☘همخوانی دخترانه قرآن
☘گفت و شنود با حاج حسین یکتا
☘حماسه خوانی محمدحسینحدادیان
☘با اجرای گرمِ شفیع شعلهکار
☘ گروه سرود دخترانه میعاد
☘تیم حرکات نمایشی دخترانه
☘اجرای طنز شهاب الدین نیازمند در نقش خانوم جون
☘مهمان ویژه: نابغه نانو، مدیر و
موسس اولین خانه نانو ایران
🔻و جذابهای دیگر:
🔸آتیش بازیِ پر سر و صدا و خفن
🔸پذیرایی خوش طعم و جذاب
🔸انواع غرفههای متنوع و هیجان انگیز
🔸مسابقات باحال با جوایز باحالتر
🔸هدیه ویژه، دلبر، سبز و دخترونه
🔹سه شنبه، ۸ آذرماه، ساعت ۲ بعدازظهر در ورزشگاه شهید حیدریان، ابتدای بلوار صدوقی، میبینیمت👀❤
به امیدِ خدا کارِ ما، نشوندنِ لبخند رو چهره شماست...😌🤲🏻
🆔 @sarm_news
🛑 بلیت سینما برای تماشای فوتبال چند؟
🔹️سینماهای کشور امشب با بلیت ۴۵ هزار تومانی میزبان تماشاگران مسابقه فوتبال ایران و آمریکا خواهند بود.
🆔 @sarm_news
🇮🇷☫🇮🇷
📸 پوستر رسمی بازی ایران - آمریکا منتشر شد
🔹تقابل یوزپلنگ به عنوان نماد تیم ملی ایران با عقابی که از آن به عنوان نماد تیم ملی امریکا یاد میشود، در پشت زمینه این پوستر خودنمایی میکند.
🆔 @sarm_news
🔺 یک اتفاق خوب در پی یک مطالبه گری ساده...
با پیگیری های گروههای مردمی در مجموعه #سرای_ایرانی، اتفاقات خوبی افتاد که در ادامه به آن اشاره می کنیم.
1️⃣ تهیه چادر و استقرار آنها در مبادی ورودی سالنها
2️⃣ نصب بنر و بیلبورد در داخل و خارج مجموعه با محتوای تاثیرگذار
3️⃣ تشکیل جلسه هیات اندیشه ورز با مسئولین محترم قرارگاه ثارالله در خصوص اجرای فعالیت های فرهنگی در مجموعه سرای ایرانی
4️⃣ آموزش و استقرار آمرین به معروف در سالنها
5️⃣ بهبود کیفیت حجاب کارکنان و پوشش البسه ایشان
6️⃣ اختصاص بودجه یکصد میلیون تومانی به منظور تهیه و ارائه بسته های فرهنگی با هماهنگی قرارگاه خاتم الاوصیا
7️⃣ تشکیل جلسات و توجیه کارکنان به منظور بهبود رعایت موازین شرعی و حریمها
8️⃣ هماهنگی لازم با ریاست پلیس امنیت اخلاقی و ارائه گزارشات به آن واحد محترم
📌 مجموعه سرای ایرانی با دیدی باز و همکاری بالا قصد اصلاح وضعیت را کردند و از کمک گروه ها بهره مند شدند.
برخلاف بعضی مسیولین ادارات که پس از مطلع شدن از ضعف عملکردیشان، بجای اصلاح، ماله کشی می کنند.
🆔 @sarm_news
خبرگزاری روستای صرم(صرم نیوز)
⭕️آیا مدارس قم در روز چهارشنبه تعطیل یا دیرتر باز خواهند شد؟ 🔹با توجه به اینکه در بازی ایران _ انگل
🛑 طرح پیشنهاد تعطیلی فردا در صورت پیروزی تیم ملی مقابل آمریکا
رئیس کمیسیون سلامت شورای شهر تهران:
🔹به هیات دولت پیشنهاد شد که در صورت پیروزی تیم ملی فوتبال مقابل تیم فوتبال آمریکا در بازی امشب، فردا چهارشنبه به عنوان تعطیلی رسمی اعلام شود.
🆔 @sarm_news
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺استوری ولادت حضرت زینب سلام الله علیها
🆔 @sarm_news
#دست_و_پا_چلفتی 🙁
#قسمت_اول
مجید و مینا دختر خاله و پسر خاله بودن و چون با مادرهاشون هر روز میرفتن خونه مادر بزرگ از کوچیکی تا الان که 8 سالشون بود باهم بزرگ شدن...
.
خونه مامان بزرگشون یه خونه قدیمی بود با یه حیاط بزرگ و یه حوض فیروزه ای وسط حیاط که دور تا دورش گلدونهای شمعدونی رنگی رنگی چیده شده بود و وگوشه حیاط هم یه گلخونه ی شیشه ای برای زمستون بود ...
.
یه درخت آلوچه هم گوشه حیاط بود که مجید دزدکی ازش بالا میرفت و آلوچه برا مینا میکند و چون خودش دوست نداشت نمیخورد و همه رو میداد به مینا.
مینا هم از سر بچگی هسته ها رو تو حیاط مینداخت و مامان بزرگ فک میکرد کار مجیده
مجید خیلی مینا رو دوست داشت و از بچگی بهش احساس مسئولیت میکرد...
مثلا وقتی تو کوچه میرفتن نمیزاشت پسرا مینا رو اذیت کنن😡
یا اگه تو بازی ای مینا رو به خاطر دختر بودن راه نمیدادن مجید هم بازی نمیکرد و میرفتن تو حیاط با مینا لی لی بازی میکردن😊
همیشه وقتی مینا خراب کاری میکرد...مثلا گلدونهای حیاط خونه مامانبزرگ رو میشکست یا توپ رو اشتباهی شوت میکرد تو شیشه ی گلخونه ی گوشه ی حیاط مامانبزرگ و گریش میگرفت مجید سریع اشکای مینا رو پاک میکرد و میگفت تو هیچی نگو☺...اونوقت خودش جلو میرفت و به همه میگفت که کار اون بوده که شکسته و گاها کلی هم از مامانش کتک میخورد ولی حس خوبی داشت که نزاشته مینا کتک بخوره....😕
در مورد خانواده مجید و مینا بگم که پدر و مادر مینا مذهبی بودن ولی مجید خونوادش آزاد تر بود...
یه روز مادر مینا بهش گفت:
دخترم تو دیگه داری به سن بلوغ میرسی....خوب نیست دیگه با مجید بازی کنی و بگردی...باید با دخترهای هم سن و سال خودت بگردی...
مینا هم فردا این حرف رو به مجید رسونده بود...
مجید از شدت ناراحتی چشماش سرخ شده بود ولی نمیخواست جلو مینا گریه کنه...
سرشو انداخت پایین و گفت: یعنی دیگه نمیتونیم باهم فوتبال بازی کنیم؟!
-نه..مامانم گفته از سال دیگه منو کمتر میاره اینجا...شایدم ماهی یبار...😔
مگه سال دیگه چی میشه مینا؟!
-مامانم گفت به سن تکلیف میرسم 😕
-یعنی چی؟! یعنی تکلیفای مدرست بیشتر میشه؟! خوب میاری اینجا باهم انجام میدیم 😞
-نه...میگفت از سال دیگه مجید بهت نامحرم میشه...
-من؟؟؟ 😯
-آره..
-من که از همه بیشتر مراقبتم 😕
-به مراقبی نیست که😕
یه چیزاییه که مامانم میدونه...
#ادامه_دارد
#سید_مهدی_بنی_هاشمی
رمان های عاشقانه مذهبی
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
🆔 @sarm_news
خبرگزاری روستای صرم(صرم نیوز)
#دست_و_پا_چلفتی 🙁 #قسمت_اول مجید و مینا دختر خاله و پسر خاله بودن و چون با مادرهاشون هر روز میرفتن
#دست_و_پا_چلفتی 🙁
#قسمت_دوم
👈از زبان مجید👉
.
تا تولد 9 سالگی مینا این اومدنا به خونه مادربزرگ ادامه داشت و من هرچی به تاریخ تولد مینا نزدیک تر میشدم ناراحتیم بیشتر میشد
اخه نسبت به مینا حس خاصی داشتم😕
دوست داشتم هیچوقت از دستش ندم
.
اونموقع بعد از ظهرها وقتی از دویدن و بازی کردن خسته میشدیم مینشستیم کنار حوض و پاهامون رو تو آب میکردیم و از اینور و اونور برا هم حرف میزدیم...☺
مثل پسرهای دیگه عاشق بزن بزن و و ماشین بازی و این چیزا نبودم و بیشتر دوست داشتم با مینا حرف بزنم و باهم عروسک بازی میکردیم😄
.
یادمه یه بار افتاده بود و دستش زخم شده بود و من دستش رو بوس کردم تا خوب بشه.اخه هروقت هرجام زخم میشد مامانم بوس میکرد تا خوب بشه😊اما نمیدونم چرا خاله ناراحت شد😞
.
چون میدونستم مینا رنگ زرد رو خیلی دوست داره و منم گلهای زرد حیاط رو یواشکی میکندم و میاوردم به مینا میدادم و اونم میزاشت لای کتابش😊
بماند که مامان بزرگ از دستم ناراحت میشد😕
گذشت و گذشت تا اینکه روز تولد مینا رسید.
من اونروز خیلی ناراحت بودم.
با مامان بیرون رفتیم تا کادو بخرم و به مامان پیشنهاد دادم تا یه لباس زرد برا مینا بخره.
مینا با دیدن لباس خیلی خوشحال شده بود و سریع رفت تو اتاقش و لباس رو پوشید و اومد بیرون😌
تولد تموم شد و مهمونا رفتن😕
مامانم مونده بود تا به خاله تو تمیز کردن خونه کمک کنه...
اروم اروم رفتم تو آشپزخونه
اب دهنم رو قورت دادم و گفتم: -خاله؟!
اما شیر آب باز بود و خاله متوجه صدام نشد
اینبار بلندتر صدا زدم:
-خالههه؟!
-جانم مجید؟!
-ممنونم بابت پذیرایی😊
-خواهش میکنم عزیزم...و خندید و منو بوسید😘
-خاله ؟! یادتونه گفته بودید از 9 سالگی دیگه مینا رو کمتر میارین خونه مامان جون؟😕
-اره عزیزم...چون به سن تکلیف میرسه
-یعنی نباید با من حرف بزنه؟!
-حرف نزدن که نه ولی کلا دیگه با پسرهای نامحرم باید بازی و شوخی نکنه.
-خاله مگه مینا از شما بزرگتر میشه؟!😕
-یعنی چی؟!😯
-چطور شما الان منو بوسیدین اشکال نداره بعد مینا حرف بزنه اشکال داره😕
-عزیییزم 😀..اخه من خالتم😊محرمتم.بزرگ بشی این چیزا رو میفهمی
-باشه😕راستی خاله؟!
-جانم؟!
-میخواستم بگم مینا رو بازم بیارین خونه عزیز.عوضش من دیگه نمیام😔چون مینا تنها خونه باشه حوصلش سر میره ولی من خودمو تنهایی یه جوری سرگرم میکنم.
-عزیییزم.باشه قربونت برم 😊
.
#ادامه_دارد
نویسنده✍🏻
#سید_مهدی_بنی_هاشمی
رمان های عاشقانه مذهبی
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
🆔 @sarm_news
🔵🔴نشررر این متن واجب است🔴🔵
امشب فوتبال ایران_آمریکا⇦چه تنهایی فوتبال رو دنبال کنیم چه جمعا باخانواده یا دوستان....حتما حتما هماهنگ بشیم باهم دعای فرج روبخونیم😍
فکرشو بکن چقدر قشنگ میشه همه همزمان برای فرج دعاکنیم😇
هماهنگ کنیم با خانوادههامون💞
برای فرج دعا میکنیم کنارش برای بُرد هم دعاکنیم🤝
⭕️اگر موقع #فوتبال همه برای #فرج دعا کنند #ظهور ان شاءالله محقق میشه↯
👤 آیت الله ناصری ، از اولیای الهی و از دوستان قدیمی آیت الله بهجت ، پس از پیروزی #تیم_ملی_ایران_مقابل_آمریکا در سخنرانی خود با گریه فراوان فرمودند :
🔴شب گذشته در آسمان شور و غوغای عجیبی از دعای اهل زمین به وجود آمده بود.
🔵آنگاه پس از گریه شدید ، فرمودند : والله اگر مردم فقط یک مرتبه این طور برای #فرج_امام_زمان_(عج) دعا می کردند حضرت می آمدند...
#الهی_عظم_البلاء...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🌹جهت تعجیل ظهور آقا صلـوات🌹
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منبع سخنان آیت الله ناصری؛ کتاب آخرین فرمانده، اولین سرباز/ پژوهش ونگارش : مجید فولادی
🆔 @sarm_news