eitaa logo
عکس شهدا
117 دنبال‌کننده
486 عکس
17 ویدیو
23 فایل
من معتقد هستم هر ایرانی باید در خانۀ خودش یک عکس شهید داشته باشد، ما نباید راه نور را ببندیم، اگر اداره‌ای چه خصوصی و چه عمومی و چه دولتی و چه غیردولتی تصویر شهید در داخل ادارۀ خودش نداشته باشد، من می‌گویم این بی‌معرفتی محض است، ما مدیون هستیم
مشاهده در ایتا
دانلود
سردار اخلاص شهید حاج محمد طاهری قسمتی از وصیت نامه شهید محمد طاهری : تا می توانید علم بیاموزید و درس حوزه علمیّه را تا سر حدّ امکان بخوانید و همّت شما این باشد که به پایه و تقوای امام صادق علیه السلام برسید . تاریخ تولد : 1334/03/11 محل تولد :روستای مهدی آباد تاریخ شهادت:1363/12/23 محل شهادت: هور الهویزه -عملیات بدر فرماندهی گردان خط‌شکن متاهل قائم مقام تیپ امام صادق لشکر پنج نصر خراسان مزار شهید:گلزار شهداي روستای مهدی آباد کاشمر 💐ما مدیون هستیم 🔷ای شهدابرای ما حمدی بخوانیدکه شما زنده اید و ما مرده … 🇮🇷🌷شهیدحاج محمد طاهری 🌺شادی روح مطهرش صلوات🌺 🔅دبیرخانه اسناد و آثار دفاع مقدس و شهدا کنگره ملی شهید مدرس و 1220 شهیدمنطقه ترشیز کهن 〰️〰️〰️🌸🇮🇷🌸🇮🇷〰️〰️〰️ http://sarvhaa.ir https://eitaa.com/sarvhaa 🌷 http://Eitaa.com/isaar_kashmar
سردار اخلاص شهید حاج محمد طاهری تاریخ تولد : 1334/03/11 محل تولد :روستای مهدی آباد تاریخ شهادت:1363/12/23 محل شهادت: هور الهویزه -عملیات بدر فرماندهی گردان خط‌شکن متاهل قائم مقام تیپ امام صادق لشکر پنج نصر خراسان مزار شهید:گلزار شهداي روستای مهدی آباد کاشمر 💐ما مدیون هستیم 🔷ای شهدابرای ما حمدی بخوانیدکه شما زنده اید و ما مرده … 🇮🇷🌷شهیدحاج محمد طاهری 🌺شادی روح مطهرش صلوات🌺 🔅دبیرخانه اسناد و آثار دفاع مقدس و شهدا کنگره ملی شهید مدرس و 1220 شهیدمنطقه ترشیز کهن 〰️〰️〰️🌸🇮🇷🌸🇮🇷〰️〰️〰️ http://sarvhaa.ir https://eitaa.com/sarvhaa 🌷 http://Eitaa.com/isaar_kashmar
🔻روایتِ فروبستگی (به مناسبت تولد شهیدسید مرتضی آوینی در ۲۱ شهریور ۱۳۲۶) جانِ جان است و تمنّای نهان دل من بُرده به یغما ایشان عشق، معنی شده با صوتِ غم‌انگیزِ دلش شده هم‌رنگِ شهیدان، سفرش ساعتی بگذرد آید خبرش سیّد نورانی، راویِ آنجایی ... و سفر، آغاز است؛ دستِ تقدیر، رقم خواهد زد، پای تدبیرش نیز می‌رود سوی فتوحاتِ شهیدان، فردا زیرِآوارِ غمِ تنهایی، خسته از مهجوری از شهیدان، دوری خسته از شهر شده خسته از حجمِ فراوانِ فشار؛ طعنه‌ها، حاشیه‌ها طردها، زاویه‌ها ... و روایت، کافی‌ست هجرت، در راه است؛ مقصدش، مقتلِ فکّه شده است و ملائک آن سو، بال‌ها گسترده وَه چه مهمانیِ ناپیدایی‌ست! خون کجا؟! آه کجا؟! ناله کجا؟! زخم چیست؟! درد، کدام است آخر؟! شهدا! مرتضا در راه است از شهر، رانده شده و شما دریابید! دلِ دلتنگش را این سفر، راوی‌تان خواهد رفت ... صبحِ فردا چه خبرهاست به صحرای جنون و تو خوب می‌دانی موسمِ رفتن و پرواز، همین نزدیکی‌ست کوله‌بارت بسته، دلت امّا خسته قلمت، گوشۀ جیبت بسته چهره‌ات، نورانی نفست، بارانی و صدایت، محزون صبحِ فردا، صبحِ پروازِ تو ا‌ست صبحِ آزادیِ تو، صبحِ فتحی که از آن می‌گفتی صبح، از آنِ تو است و شب، بهرۀ ما صبح فردا، صبحِ دلتنگیِ ما و چه فردایی‌ست، فردای پس از هجرتِ تو صبح آمد، ولی صبح برفت همۀ دلخوشیِ قافلۀ صبح برفت آه! ای صبحِ غم‌انگیزِ بهاری! ما گرفتارِ شب هستیم پس از آمدنت لحظه‌ها زنجیرند، واژه‌ها درگیرند و قلم، عطشِ خون دارد به گمانم، قصد بازیِ جنون هم دارد مهدی جمشیدی https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi