eitaa logo
خانم!سرزنده باش...😎
3.4هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
5.1هزار ویدیو
5 فایل
☀️من بهارم کارشناس ارشد علوم قرآنی 😌👋 ☀️اینجا قراره کلی ترفندهای خانومانه یاد بگیریم🧕 ❌کپی از پست هایی که فیلم برداری از باغ یا محصولات خودمه، ممنوع و راضی نیستم‌❌ 💥 ارتباط با مدیر 👇 @tarh_honar 💥 تبلیغات👇 https://eitaa.com/tabliq_sarzendeh
مشاهده در ایتا
دانلود
فصل چهارده:‌ عطر خوش خدا اجازه نمی‌دادم حسین شندرغاز پولی را که از مغازه درمی‌آورد خرج خانه کند. جوان بود، باید پس‌انداز می‌کرد و زن می‌گرفت. یک عمر کار کردن در خانه‌های مردم مرا از پا انداخته بود. دست و پایم خیلی درد می‌کرد. نمی‌توانستم سر کار بروم. سردردهای میگرنی بدی داشتم. بی‌حال افتاده بودم زمین و تازه خوابم برده بود. با تکان‌های رجب بیدار شدم. پیراهنش را پرت کرد به طرفم. - پاشو لباس منو اتو کن می‌خوام برم جایی. - حاجی! من سرم خیلی درد می‌کنه، بده فاطمه اتو کنه. - می‌خوام تو اتو کنی. - حاجی! به خدا من نمی‌تونم تکون بخورم. اصلا بده اتوشویی هم بشوره، هم اتو کنه؛ من پولش رو بهت میدم. رفت طبقه بالا. دست به دیوار گرفتم و دنبالش راه افتادم. پیراهنش را گذاشته بود روی پشتی‌هایی که تازه خریده بودم و اتو می‌کرد. خیلی ناراحت شدم. گفتم: «حاج‌آقا! چرا لج می‌کنی؟! من این اتاق رو تر و تمیز نگه داشتم، دارم کم‌کم وسیله می‌خرم برای حسین. الان اون پشتی بسوزه من چی‌کار کنم؟ تو که خرج نمی‌کنی دلت بسوزه!» نمی‌دانم چرا آتش گرفت و فریاد زد: «تو خفه شو! حرف نزن. تو زندگی منو نابود کردی.» به طرفم حمله کرد و مرا به گوشه اتاق برد. بین رجب و دیوار گیر کرده بودم. اتوی داغ را گذاشت روی بازوی چپم و با تمام توانش فشار داد! جیغ می‌زدم و کمک می‌خواستم؛ اما کسی در خانه نبود به فریادم برسد. صدای جلز و ولز پوست دستم و نفس‌های تند رجب با هم قاطی شده بود. از حال رفتم و افتادم زمین. نمی‌دانم چقدر طول کشید که به هوش آمدم. پارچه‌های سوخته‌ی چسبیده به دستم را کنار زدم. نگاهم به زخم عمیق بازویم افتاد، دلم ضعف رفت. دستم را محکم گرفتم و آرام از پله‌ها پایین آمدم. رجب گوشه‌ی اتاق خوابش برده بود. خدا رو شکر بچه‌ها داخل حیاط بازی می‌کردند و حال مرا ندیدند. یک مشت قند داخل لیوان ریختم. فشارم افتاده بود، دستم لرزید و لیوان زمین افتاد. نشستم فرش را دستمال کشیدم تا چسبناک نشود. حسین آمد خانه. چشمش به دست سوخته من افتاد؛ نشست کنارم. چشمش پر از اشک شد. گفت: «مامان! چی شده؟! بابا؟» آرام گفتم: «حسین جان! چیزی بهش نگو. خوب میشه.» به طرف رجب رفت. یقه‌اش را گرفت و از زمین بلندش کرد. چسباند به دیوار و گفت: «بابا! مامان من هیزی کرده؟! به تو خیانت کرده؟ زن خرابی بوده که این بلا رو سرش آوردی؟ چرا به این بدبخت ان‌قدر ظلم می‌کنی؟» رجب فریاد زد: «مامانت بچه‌های منو کشته.» جان در بدن نداشتم حسین را از رجب جدا کنم. خون‌ریزی دستم بیشتر شده بود. قسمش دادم به خون علی تا یقه رجب را ول کرد و از خانه بیرون رفت. به زحمت دستم را پانسمان کردم. قرص خواب‌آور خوردم و بی‌هوش شدم. فردا صبح یکی از همسایه‌ها آمد به دیدنم. مقداری پول گذاشت جلوی من و گفت: «این پول رو حاجی داد، گفت به زهرا بگو بره دکتر.» گفتم: «دستش درد نکنه! دیه داده؟!» پول را قبول نکردم و گفتم به رجب برگرداند. روایت زندگی زهرا همایونی؛ مادر شهیدان https://eitaa.com/sarzendehbash 🍃 «»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. اینجا هر شب همه با هم شبی یک صفحه قرآن با صوت و معنی ( از روی قرآن) می خونیم ☺️👇 .
5.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃 ۱۱۰ ❌یک خواهش دارم عزیزجان ❌ اگر تونستی برای چند بفرست تا کلام خدا در فضای رنگارنگ مجازی بیشتر دیده بشه 🙏🙏🙏 https://eitaa.com/sarzendehbash 🍃
🌙 آسمون دلتون نور بارون ✨ چراغ خونتون روشن فرداتون قشنگترازهر روز ✨ آسوده بخوابیدکه خدامواظب همه چیز هست✨ شبتون ماه 🌙 آرامش مهمان لحظه هاتون ✨ https://eitaa.com/sarzendehbash 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
3.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
و مٰا تُخفی الصُدور آنچه سینه ها پنهان کنند،تو می دانی... https://eitaa.com/sarzendehbash 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Mirdamad-HadiseKesa.blog.ir.mp3
زمان: حجم: 3.07M
سی و نهمین روز از چله حدیث شریف کساء  ✳️ یازده خواص و فضیلت خواندن حدیث کساء 1_نزول رحمت و آمرزش خداوند 2_رستگاری و سعادت در آخرت 3_استجابت دعا 4_فواید حدیث کسا برای بیماران 5_توجه ویژه امام زمان 6:رفع بلا و گرفتاری 7_تقرب و نزدیکی به خداوند 8_نجات از گمراهی و انحرافات مذهب 9_آشنایی با مرکز دایره ارتباط با آل عبا 10_ثواب و پاداش عظیم 11_یاد خداوند در مکان های مختلف  حدیث شریف کساء سند حقانیت برامامت مولا امیرالمومنین است درخانه ای که حدیث شریف حدیث کسا خوانده شود فرشته هارفت و آمد می‌کنند آیت الله بهجت: ✅ با توجه به اهمیت و عظمت حدیث کساء اعتقاد راسخ به این موضوع داشتند که حضرت ولی عصرعجّل‌الله عنایت ویژه‌ای به مجالس خواندن حدیث کساء دارند... السّلام علیک یا فاطمه الزهرا🥀 جهت تعجیل در فرج آقا و شادی ارواح مطهر شهدا https://eitaa.com/sarzendehbash 🍃
اگر کسی درد لاعلاجی دارد 🩺💊 توسل به صدیقه‌ی طاهره با حدیث کساء ✍🏻اگر کسی درد لاعلاجی دارد و هر دری را زده، جواب نگرفته است، نذر حدیث کساء کند. ۴۰ شب پشت سر هم حدیث کساء بخواند و روز چهلم، روضه‌ی حضرت اباالفضل العباس(ع) بخواند (یا بانی شود یا خودش برای خودش بخواند) و به ایشان توسل بگیرد. مطمئن باشد بدون پاسخ نمی‌ماند. 🖌استادحاجیه خانم‌اکبری(ره) https://eitaa.com/sarzendehbash 🍃