eitaa logo
خانم!سرزنده باش...😎
3هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
3.8هزار ویدیو
5 فایل
☀️من بهارم کارشناس ارشد علوم قرآنی 😌👋 ☀️اینجا قراره کلی ترفندهای خانومانه یاد بگیریم🧕 ❌کپی از پست هایی که فیلم برداری از باغ یا محصولات خودمه، ممنوع است و راضی نیستم‌❌ 💥 ارتباط با مدیر 👇 @tarh_honar 💥 تبلیغات👇 https://eitaa.com/tabliq_sarzendeh
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃شام امشب سبک و راحت و در دسترس😋👌 فوت کوزه گری: ✔️سرخ شدن بادمجان فقط با دو یا سه ق غ روغن ✔️در زمان سرخ شدن بادمجان، حتما درب آن را بذاریم ✔️پوست بادمجان مصلح آن است پس با مقداری پوست آن سرخ بشه https://eitaa.com/sarzendehbash 🍃
🍃 بفرمایید شام ☺️ جاتون کنارم سبز🌱 سفره هاتون پر برکت🤲 https://eitaa.com/sarzendehbash 🍃
. شما هم از غذاهای خوشمزه تون برام عکس بفرستید خوشحال میشم و به دوستانتون ایده غذا بدید👌❤️ .
🕊امیدوارم🙏 در این شب فرخنده و مبارک مبعث آرزوی همه آرزومندان نیاز همه نیازمندان روی بال فرشته ها به عرش خدا برسہ و همه به آرزوهاشون برسن🤲 شب زیبات بخیر دوست عزیزم💫 https://eitaa.com/sarzendehbash 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
7.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃 ۱۵۴ ❌یک خواهش دارم عزیزجان ❌ اگر تونستی برای چند بفرست تا کلام خدا در فضای رنگارنگ مجازی بیشتر دیده بشه 🙏🙏🙏 https://eitaa.com/sarzendehbash 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
24.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸الهی در این عیـد مبعث 🌸هرچی خوبیه وخوشبختیه 💫خدای مهربون 🌸براتون رقم بزنه 💫زندگیتون ازمحبت گرم باشه 🌸و آرامش مهمون همیشگی 💫خونه هاتون باشه عیـدتـون مبـارک 💐💐 https://eitaa.com/sarzendehbash 🍃
بسم الله الرحمن الرحیم داستان زندگی و شهادت از زبان همسر بزرگوارشان از دوران ڪودڪی همسرشان هست داستان باسفرنویسنده به قم و دیدار با همسر شهید شروع میشود و از قسمت سوم-چهارم خانم سلیمانی روای داستان میشوند با ماهمراه باشید در به قلم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم _زهرا! با شنیدن صدای مادرم سرم را برمیگردانم اما حرفی نمیزنم صدای مادرم دوباره در گوشم تکرار میشود:زهرا مادر مگه با تو نیستم؟! سریع جواب میدهم:بله همه وسایلات رو برداشتی؟ دستانم را پشت سرم میگذارم و نفس عمیقی میکشم:بله...همه رو برداشتم صدای فاطمه گوشم را نشانه میگیرد این همه لباس برای یک ماه؟ سرم را برایش تکان میدهم و میگویم:اره آبجی... به سمتم می آید و لبخند دندان نمایی میزند:ضبط صوت چی؟برداشتی؟ آب دهانم را قورت میدهم و با خنده میگویم:اصلا به تو ربطی داره؟ صدای زنگ تلفن همراهم در گوشم میپیچد،آرام کیفم را رها میکنم و جواب میدهم:جانم فرحناز؟دارم میام... مادرم مرا در آغوش میگیرد و آرام کنار گوشم میگوید:مراقب خودت باش بوسه ای بر پیشانی اش میزنم و میگویم:چشم مامان گلم... فاطمه کنارم می آید ،محکم به شانه ام میزند و ارام میخندد،عاشق شیطنت هایش هستم... دلم برای خنده هایش ضعف رفت... دستش را محکم میگیرم و گونه اش را میبوسم...خیلی دوستش دارم نویسنده:بانوی مینودری ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌https://eitaa.com/sarzendehbash 🍃