منتظر یه روز خوب نبودن یک هنره.
حالا چرا اینو میگم؟ چون کسی که منتظره یه روز بیاد که همه چی خوب باشه تا بلاخره کاری که میخواد رو استارت بزنه، درس بخونه، ورزش کنه و و و هزار تا شروع دیگه، همه چیزشو میبازه در انتظار.
یه روز خوب مثل همون شنبهایه که هیچ وقت نمیاد که شروع کنی، در واقع اون روز ساختنیه.
یه روز خوب وقتی میاد که براش آماده باشی، که از قبل ساخته باشیش که بلاخره یه روز بیاد.
نه این که یه گلدون خالی بذاری جلوت و منتظر باشی گیاهی ازش رشد کنه و گل بده.
@sarzendehbash
#پندانـــــــهـــ
زندگی ﻗﺎﻟﯽ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺍﺳﺖ...
ﮐﻪ ﺗﻮ ﻣﯽ ﺑﺎﻓﯽ
ﻭ ﻣﻦ ﻣﯽ ﺑﺎﻓﻢ
ﻭ ﺍﻭ ﻣﯽ ﺑﺎﻓﺪ...
ﻣﯽ ﺑﺎﻓﯿﻢ ﻭ ﻧﻘﺶ ﻣﯽ ﺯﻧﯿﻢ
ﺩﺍﺭ ﺍﯾﻦ ﺟﻬﺎﻥ ﺭﺍ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﭘﺎ ﮐﺮﺩ...
ﻫﺮ ﮐﻪ ﺁﻣﺪ ﮔﺮﻩ ﺍﯼ ﺗﺎﺯﻩ ﺯﺩ ﻭ ﺭﻧﮕﯽ ﻭ ﻃﺮﺣﯽ، ﺁﻣﯿﺰﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺯﯾﺒﺎ ﻭ ﻧﺎ ﺯیبا، ﺳﺎﯾﻪ ﺭﻭﺷﻨﯽ ﺍﺯ ﮔﻨﺎﻩ ﻭ ﺛﻮﺍﺏ...
ﮔﺮﻩ ﺗﻮ ﻫﻢ ﺑﺮ ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻟﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻣﺎﻧﺪ،
ﻃﺮﺡ ﻭ ﻧﻘﺸﺖ ﻧﯿﺰ، ﻭ ﻫﺰﺍﺭﻫﺎ ﺳﺎﻝ ﺑﻌﺪ ﺁﺩﻣﯿﺎﻥ ﺑﺮ ﻓﺮﺷﯽ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺯﯾﺴﺖ ﮐﻪ ﮔﻮﺷﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺗﻮ ﺑﺎﻓﺘﻪ ﺍﯼ...
🌼 ﮐﺎﺵ ﮔﻮﺷﻪ ﺍﯾﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺳﻬﻢ ﺗﻮﺳﺖ، ﺯﯾﺒﺎﺗﺮ ﺑﺒﺎﻓﯽ...
@sarzendehbash
3.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑🎥 ترفند بهتر رنگ دادن زعفرون 👌
@sarzendehbash
🦋
زندگی اتفاقی نیست بلکه پاسخی در برابر بخشش ها و داده های شماست.
زندگی صدا و آهنگ خودتان است
هر بعدی از زندگی تان بازتاب نیت و افکار شماست.
ما خالق زندگی خودهستیم
@sarzendehbash
دنيا مانند پژواک اعمال و افکار ماست، اگر به جهان بگويى: "سهم منو بده..." دنيا مانند پژواكى كه از كوه برمى گردد، به تو خواهد گفت : "سهم منو بده..."
و تو در كشمكش با دنيا دچار جنگ اعصاب میشوى.
اما اگر به دنيا بگويى : " چه خدمتى برايتان انجام دهم؟..." دنيا به تو خواهد گفت : "چه خدمتى برايتان انجام دهم؟...
@sarzendehbash
4.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#لقمه_سوخاری
مواد لازم :
پیاز🧅
فیله مرغ
هویج 🥕
نخود فرنگی🫛
نون پیتا یا لواش
پودر سوخاری
ذرت🌽
@sarzendehbash
چقدر بی کلاسی زیبا بود!
یادش بخیر قدیما که "بی کلاس" بودیم بیشتر دور هم بودیم و چقدر خوش میگذشت و هر چقدر با کلاس تر میشیم از همدیگه دورتر میشیم.
قدیما که "بی کلاس" بودیم و موبایل و تلفن نبود و واسه رفت و آمد وسیله شخصی نبود، همیشه خونه ها تمیز بود و آماده پذیرایی از مهمونا و وقتی کلون در خونه در هر زمانی به صدا در میومد، خوشحال میشدیم؛ چون مهمون میومد و به سادگی مهمونی برگزار میشد.
آخه چون "بی کلاس" بودیم آشپزخونه ها اوپن نبود و گازهای فردار و ماکروفر و… نبود و از فست فود خبری نبود، ولی همیشه بوی خوش غذا آدمو مست میکرد و هر چند تا مهمون هم که میومد، همون غذای موجود رو دور هم میخوردیم و خیلی هم خوش میگذشت.
تازه چون "بی کلاس" بودیم میز ناهارخوری و مبل هم نداشتیم و روی زمین و چهارزانو کنار هم مینشستیم و میگفتیم و میخندیدیم و با دل خوش زندگی می کردیم.
حالا که فکر میکنم میبینم چقدر "بی کلاسی" زیبا بود! آخه از وقتی که با کلاس شدیم و آشپزخونه ها اوپن شدن و میز ناهار خوری و مبل داریم و تازه واسه رفت و آمد همگی ماشین داریم و هم تو خونه تلفن داریم و هم آخرین مدل تلفن همراهو داریم و خلاصه کلی کلاسهای دیگه؛ مثل بخار پز و انواع زود پز و… داریم ولی دیگه آمد و شد نداریم! چون خیلی با کلاس شدیم! تازه هر از چند گاهی هم که دور هم جمع میشیم، کلاً درگیر کلاسیم و از صفا و صمیمیت و دل و از همه مهمتر سادگی خبری نیست!
لعنت بر این کلاس که ما آدما رو اینقدر از هم دور کرده و اینقدر اسیر کلاسیم که خیلی وقتا خودمونم فراموش می کنیم!!
@sarzendehbash
اخلاق من به دمای هوا،
گرسنگی و موجودی حسابم
بستگی داره...😂
@sarzendehbash
صبح که می شود
یادم باشد در آینه آسمان بنگرم
به دریاهایِ اطراف سری بزنم
نگاهِ بیشه هایِ زیبا را
به کلبه یِ خورشید راهی کنم
قدری از گندمزارهایِ این حوالی عطرِ خوش نان را ببویم
و دستِ آفتاب را بگیرم ، برویم با هم کوچه کوچه ،
پنجره ها را بیدار کنیم
مبادا زندگی خواب بماند.
سلام صبح بخیر
@sarzendehbash
اگر با هر سقوطی زندگی معنی خود
را از دست میداد، هرگز دانه ای
به لانه مورچه ای نمی رسید...🌱
@sarzendehbash
🖍 در یوگا حرکتی هست به نام "آغوش"
قانونش اینطور است که باید برای چند دقیقه خودت را سفت و محکم در آغوش بگیری، فکرت را از همه چیز خالی کنی و فقط روی خودت تمرکز داشته باشی.
راستش خیلی وقت ها فکر میکنم اگر این حرکت هم مثل خیلی از کارها که انجامش عادی شده یا ضرورت است به زندگی مان اضافه میشد چه خوب میشد.
🌻 مثل غذا خوردن، مثل خوابیدن
روزی یکدفعه هم خودت را سفت و محکم بغل میکردی
و تمام حواست را برای کسی میگذاشتی که در آغوشت بود
آنوقت شاید محبت کردن به خودت را یاد می گرفتی
اینکه برای خودت عزیز باشی
آنوقت شاید خودت را بیشتر دوست داشتی
و آدمی که خودش را دوست دارد
هرگز اعتماد نمیکند
به دوست داشتن های مشکوک
و به آغوش های مبهم ... 💜
@sarzendehbash
🍃🍃حال دلم خوب است ...
منم و یک فنجان چای
تکیه داده ام ...
به پشتیِ قدیمیِ قرمز اتاق ...
خوشم ...
از خنده های مادرم
که بوی خوش دست پختش
پیچیده در پستوی خانه ...
اندکی شعر سروده ام
از چشمان پر زرق و برق مادرم
چند خطی نوشته ام
از ایستادگی های پدرم
صدای گنجشک روی دیوار حیاط
مهمان ناخوانده را وعده می دهد
و چقدر شیرین شنیده ام
که مهمان حبیب خداست
و خدا ...
همان شعری ست که از چشمان مادرم خوانده ام
@sarzendehbash