eitaa logo
اشعار سید مرتضی هاشمی
278 دنبال‌کننده
109 عکس
24 ویدیو
4 فایل
اشعار سید مرتضی هاشمی شیخ شبانی . هر گونه نظر، پیشنهاد و یا انتقاد به اشعار بنده داشتین خوشحال میشوم از طریق لینک زیر با ما در میان بگذارید 👇👇 @sayyedmortezahashemi
مشاهده در ایتا
دانلود
عاشقانه 🌱❤️ اگر جز خون ما بر گردنت نیست چرا جز خون ما بر دامنت نیست اگر با ما نداری جز سَرِ جنگ چرا میلِ مدارا کردنت نیست مرا دریاب ای یوسف ترین عشق که بینا دیده بی پیراهنت نیست به زنگی قانعم از عیش ای خوب ولی لطف پیامک دادنت نیست نداری با کسی جز حُسنِ اخلاق ولی جز تند خویی با مَنَت نیست تو را امروز حاجتمندم ای دوست به فردا تاج گل آوردنت نیست ✍️سید مرتضی هاشمی شیخ شبانی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• (( به کانال اشعار سید مرتضی هاشمی بپیوندید : (( @sayyedmortezahashemii
حکیمی گفت با شاگرد ناشی اگر خواهی پریشان دل نباشی تمرکز کن به اصل و متن هر کار مشو مشغول اطراف و حواشی ✍️سید مرتضی هاشمی شیخ شبانی 🌹ایتا👇 https://eitaa.com/sayyedmortezahashemii 🌹روبیکا👇 https://rubika.ir/sayyedmortezahashemii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴 چه آبی از چه دستی ریخت بر پیشانی دریا؟ که چین افتاد و چین افتاد و چین افتاد و چین افتاد... @mehdi_jahandar
بر  تمام اهل عالم آن چه از غم داده اند ذرّه ای از ماتم ماه محرّم داده اند بیکرانی های اقیانوسِ غم ها زینب است  قطره ای زان بیکران بر خلق عالم داده اند انبیا را هر یک اعجازی است در عالم ولی بر حسین بن علی اعجازِ اَعظم داده اند دانش احیأگری‌ از کربلا دارد مسیح یک نَمی زین بحر بر عیسی بن مریم داده اند بر خلیل آتش گلستان شد به اعجاز حسین این حقیقت را نشان آیات محکم داده اند هرکه با مسلِم نشد انباز و همراهی نکرد کوفه ی کفرش به یغمای مُسلّم داده اند می‌رسد آنک امام عصر، مسلِم سالهاست آمده، برخی به کنج عافیت لَم داده اند هر که با مسلم ستیزد، می ستیزد با حسین این دو را پیوستگی همواره با هم داده اند دشمنی شان با امام عصر جای شبهه نیست رأی بر حفظ نظام آنان که مبهم داده اند می‌رسد رود نظام ما به دریای ظهور این بشارت را همه خوبان عالم داده اند ما به دریا می‌رسیم این وعده موعود ماست گوهر ما را نشان در عمق آن یم داده اند ✍️سید مرتضی هاشمی شیخ شبانی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• (( به کانال اشعار سید مرتضی هاشمی بپیوندید : (( @sayyedmortezahashemii
ای ابر مرد ترین رهبر تاریخ حسین بی هماوردترین لشگر تاریخ حسین پدر پیر فلک را پسری چون تو محال که عقیم است دگر مادر تاریخ حسین تا سرت رفت سر نیزه خدا می داند که چه آمد ز بلا بر سر تاریخ حسین هر که را جاذبه عشق تو مشتاق نکرد محو نامش شود از دفتر تاریخ حسین بی تو گرداب فنا کشتی ایمان می برد ای تو سکان بقا  لنگر تاریخ حسین ✍️سید مرتضی هاشمی شیخ شبانی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• (( به کانال اشعار سید مرتضی هاشمی بپیوندید : (( @sayyedmortezahashemii
این اتش از کجاست که بر قلب عالم است این شعله های سرخ که جوشان دمادم است این سیل موج خیز که در چشم روزگار برتر ز آب کوثر و حیوان و زمزم است ذر‌ات تا کرات همه گریه می کنند عالم چنین چرا به تکاپو و ماتم است بزم عزای کیست که اسباب ماتمش بی هیچ ناز و منت و زحمت فراهم است این برکت ازکجاست که پیوسته ،سفره دار منت پذیر سفره نشین مُکَرّم است قامت خمیده می رسد از ره هلال ماه تنها نه ماه قامت هفت اسمان خم است آب شکیب از سر ایوان دل گذشت دیگر چه جای صبر که ماه محرم است تنها فقط عزای حسین این چنین عزاست تنها غم حسین گرامی ترین غم است بر تن لباس صبر ملک کرده چاک چاک بر این عزا شکیب کجا کار  آدم است ✍️سید مرتضی هاشمی شیخ شبانی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• (( به کانال اشعار سید مرتضی هاشمی بپیوندید : (( @sayyedmortezahashemii
هلال ماه محرم دوباره باز آمد دوباره پرچم ماتم در اهتزاز آمد به کربلا پی تکمیل حج ذبیح الله برای دادن قربانی از حجاز آمد حقیقتی که سراسر شکوه و زیبایی است به جلوه در پی رسوائی مجاز آمد دوباره خون گلوی رضیع شش ماهه بجوش در رگ چشمان اهل راز آمد صدای ناله جانسوز ذوالجناح آید که بی سوار و پریشان و بی جهاز آمد ✍️سید مرتضی هاشمی شیخ شبانی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• (( به کانال اشعار سید مرتضی هاشمی بپیوندید : (( @sayyedmortezahashemii
متن نوحه سینه زنی بسوز ای دلم در عزای حسین بخوان محتشم در رثای حسین بزن طبل و زنجیر و سَنجِ عزا بخوان روضه ی کربلای حسین امان از غم کربلای حسین بمیرم بمیرم برای حسین در این ماتم ای چشم من خون ببار به یاد غم بچه های حسین بسوز ای دل از داغ شش ماهه اش که گرید خدا هم برای حسین [امان از غم کربلای حسین بمیرم بمیرم برای حسین] کس و کارو دار و ندارم همه بقربان مولا فدای حسین محرم شد و شد هوایی دلم زند پر به شوق هوای حسین [امان از غم کربلای حسین بمیرم بمیرم برای حسین] بمیرم برای غم غربتش بمیرم الهی برای حسین بزن بر سر و سینه خون گریه کن همه هستی ما فدای حسین [امان از غم کربلای حسین بمیرم بمیرم برای حسین] بخوان روضه خوان روضه خواهری که زد بوسه بر حلق و نای حسین هنوز آید از کربلایش بگوش زِ حلقوم غربت صدای حسین [امان از غم کربلای حسین بمیرم بمیرم برای حسین] بگیر ای خدا هرچه خواهی زما بجز عشق و مهر و ولای حسین به عالم کند پادشاهی کسی که دارد مقام گدای حسین [امان از غم کربلای حسین بمیرم بمیرم برای حسین] سری در قیامت سرافکنده نیست که افتاده باشد به پای حسین شود غرق دریای رحمت دلی که شد غصه دار از عزای حسین [ امان از غم کربلای حسین بمیرم بمیرم برای حسین ] هنوز اید اوای هل من معین از آن راس از تن جدای حسین مرا رنگ یاران او آرزوست که رنگی شدند از حنای حسین [امان از غم کربلای حسین بمیرم بمیرم برای حسین] ✍️سید مرتضی هاشمی شیخ شبانی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• (( به کانال اشعار سید مرتضی هاشمی بپیوندید : (( @sayyedmortezahashemii
قرآن پاره پاره ی گودال کربلا بالا نشین نیزه ی اِجلال کربلا آیاتْ زیرِ پای دَد و دیو پایمال جان ها فدای مُصحف پامال کربلا تا عرش می رسید تمنای آب آب از سینه ی برشته ی اطفال کربلا مهمانِ شیر خواره کباب از عطش ولی سیرآب تیر و حرمله، قتّال کربلا طاقت نداشت فاجعه را صبرِ جبرئیل حتی خدا گریست بر احوال کربلا !!! ✍️سید مرتضی هاشمی شیخ شبانی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• (( به کانال اشعار سید مرتضی هاشمی بپیوندید : (( @sayyedmortezahashemii
نوحه سینه زنی دینم رو مدیون حسین ام تو عالم مهمون حسین ام تا هستم ممنون حسین ام ای مردم مجنون حسین ام کربلا تمام عشقه معنای مقام عشقه اربابم حسین زهرا آقامه امام عشقه تا هستم عزاشو دارم عشق کربلاشو دارم میدونم که میگه ارباب نوکر رو هواشو دارم دینم رو مدیون حسین ام تو عالم مهمون حسین ام تا هستم ممنون حسین ام ای مردم مجنون حسین ام دلتنگ زیارتم من محتاج عنایتم من سرباز رکاب عشقش مشتاق شهادتم من تو سینم صفای عشقه شوق کربلای عشقه بی کرب و بلا میمیرم کربلا دوای عشقه دینم رو مدیون حسین ام تو عالم مهمون حسین ام تا هستم ممنون حسین ام ای مردم مجنون حسین ام بار غم به دوش اشکم می خوانم به گوش اشکم باشی تا همیشه جاری سیل پر خروش اشکم از داغ غمش کبابم دلخون از غم ربابم از داغ علیِ اصغر میمیرم، در التهابم دینم رو مدیون حسین ام تو عالم مهمون حسین ام تا هستم ممنون حسین ام ای مردم مجنون حسین ام قرآن مبین حسینه شمع راه دین حسینه خورشیدِ تو آسمونا سُکّان زمین حسینه زیر پرچم حسین ام سرشار از غم حسین ام تشنه ی فرات عشقم اشک نَم نَم حسینم دینم رو مدیون حسین ام تو عالم مهمون حسین ام تا هستم ممنون حسین ام ای مردم مجنون حسین ام ✍️سید مرتضی هاشمی شیخ شبانی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• (( به کانال اشعار سید مرتضی هاشمی بپیوندید : (( @sayyedmortezahashemii
بر اثر تیر اندازی گروهک های معاند به خودرو کارکنان پلیس راه شهرستان خاش تعداد چهار نفر از کارکنان آن پاسگاه _ستوان یکم مهدی الله پور -استواربکم محمد رضا اسماعیلی -استوار یکم رضا شیخی -استواربکم حسن وحیدی به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. مظلوم بر کبوتر های خونین بال و پر باید گریست نخل ها را در غم تاراجِ سر باید گریست گریه بر مظلوم نوعی از جهاد اکبر است بر شهیدان گریه می باید، اگر باید گریست! غربت و مظلومیت ها گر دلیل اشک هاست بر شهیدان فراجا بیشتر باید گریست در هیاهوی خبر ها نامشان گم می شود دم به دم با پخشِ هر ساعت خبر باید گریست گرچه در میدانِ جنگ از مرگ گاهی چاره نیست بر جوانمردانِ بی برگ و سپر باید گریست نیست کافی در شعاعِ چشم ها باران اشک خون به قُطر چشم و مقیاسِ خطر باید گریست پا به پایِ کودکان و همسرانِ داغدار با عزای مادرانِ خون جگر باید گریست ما به مرگِ سرو های باغ عادت کرده ایم بر سکوت خویش و طوفان تبَر باید گریست ✍️سید مرتضی هاشمی شیخ شبانی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• (( به کانال اشعار سید مرتضی هاشمی بپیوندید : (( @sayyedmortezahashemii
تا كه شمشير غضب در دست قاسم جا گرفت لافتی الاّ علی بار دگر معنا گرفت موج اقيانوس غيرت در نگاهش پرخروش زهرهٔ دريا دريد آرامش از صحرا گرفت مي جهيد از نعلِ اسب و از دم شمشیر او آن چنان برقي كه رعد و برق را پروا گرفت در پي تحسين او بالي به هم زد جبرئيل آفرين از آسمان تا ارض و ما فيها گرفت  آسمان انگشت حيرت مي گزيد از آن شكوه از كران تا بيكران را وحشت و غوغا گرفت آمدش از آسمان پيغام، يابن المجتبي اعتبار اين كارزار از محشرِ كبري گرفت جلوه ي حُسن حسن را ديد در باغ بهشت اذنِ قرباني شدن از حضرت مولا گرفت تا به بزم عرشيان پايي بكوبد در وصال از لب خشك عمو با بوسه اي امضا گرفت دل به درياي بلا زد سينه را آماج كرد هر چه تير و تركش آمد در تنش ماوا گرفت پیکری را که‌ ملائك روي دست افراشتند اسب ِ جولانِ جنون و جهل زیر پا گرفت ✍️سید مرتضی هاشمی شیخ شبانی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• (( به کانال اشعار سید مرتضی هاشمی بپیوندید : (( @sayyedmortezahashemii
من بدم آری ولی من هم دلی دارم حسین دست های خالی بی حاصلی دارم حسین نیست در خورد توچیزی در بساط عمر من پیشکش تنها، سر ناقابلی دارم حسین خورده ام نان و نمک در روضه هایت سالهاست در غم عشقت حق آب و گلی دارم حسین اهل همت بار خود بستند سوی کربلا می خورم حسرت که پای کاهلی دارم حسین گرچه در دریای غم افتاده دور از ساحلم من به امدادت امید ساحلی دارم حسین مشکلات من دلیل از تو دور افتادن است حل کن ای مشکل گشا هر مشکلی دارم حسین تا بخواهی نقص دارد دین و ایمانم ولی در غم داغ تو سوز کاملی دارم حسین باغ و بستان بهشت ارزانی فرزانگان دوزخ است آنجا که با تو فاصلی دارم حسین ✍️سید مرتضی هاشمی شیخ شبانی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• (( به کانال اشعار سید مرتضی هاشمی بپیوندید : (( @sayyedmortezahashemii
میهمان کوفه را کام از عطش خشکیده است ساقی و پیمانه و جام از عطش خشکیده است سر بگو بالا بگیرد کوفه  از مردانگی در مروت کوفه را نام از عطش خشکیده است کام شب سیراب و کام روز عطشان ای دریغ آه و وا ویلا که ایام از عطش خشکیده است حرمت مهمان عجب خوش داشتید ای کوفیان کام کودک، سینهٔ مام از عطش خشکیده است از عطش شش ماهه چون ماهی تلظّی میکند  ماهی افتاده در دام از عطش خشکیده است کوفه در مهمان نوازی نیست کمتر از دمشق  دختری دردانه در شام از عطش خشکیده است پختگان عشق را از سوختن کو چاره ای؟ آه، کامِ پخته و خام از عطش خشکیده است ✍️سید مرتضی هاشمی شیخ شبانی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• (( به کانال اشعار سید مرتضی هاشمی بپیوندید : (( @sayyedmortezahashemii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ادبنامه ای به ساحت مقدس شهید شش ماهه کربلا حضرت علی اصغر علیه السلام سوره ی شش آیه ی قرآن سرخ کربلا پاره شد در هجمه ی طوفان سرخ کربلا جوهر آیات را بغضِ شفق بالا کشید تا بجوشد چشمهٔ باران سرخ کربلا می نوازد حنجرش را زخمهٔ آهِ رباب در حجازِ دایهٔ دامان سرخ کربلا کیست تا چون کوثر قرآن مهجور عراق سرکشد پیمانه ی پیمان سرخ کربلا ؟ جوهر اشک است در تفسیر آیاتش، رسول نیست پایانی بر آن پایان سرخ کربلا ✍️سید مرتضی هاشمی شیخ شبانی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• (( به کانال اشعار سید مرتضی هاشمی بپیوندید : (( @sayyedmortezahashemii
مرا از تشنگی دیگر نفس بالا نمی آید عمو عباسم از میدان چرا بابا نمی آید؟ علی را از عطش دیگر زبان گریه بند آمد زبانم لال، می میرد! چرا سقا نمی آید؟ گذشت آب از سر اصغر، چنان سوز عطش دارد! که حتی گر بنوشد آب، حالش جا نمی آید!! عمو با وعده ی آب گوارا رفت می دانم که او بی مشک پر آب از لب دریا نمی آید عمود خیمه ی او را کشیدی، آه، این یعنی که سقای حرم دیگر به سوی ما نمی آید؟ به امیدی که برگردد عمو از خیمه بیرون رفت چه ها بر ما که بعد از او در این صحرا نمی آید ✍️سید مرتضی هاشمی شیخ شبانی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• (( به کانال اشعار سید مرتضی هاشمی بپیوندید : (( @sayyedmortezahashemii
16646643891087.mp3
5.8M
صوت شعر با لهجه شیخ شبانی یادواره پیر غلامان حسینی
🌹یادواره پیر غلامان حسینی در روستای شیخ شبان 🌹 یادِ سیّد ناصر و موسی بخیر یادِ سوزِ روضه ی اوسا بخیر دستِ مردم سِدْ یَدُلّا  اُوْ  ایداد کشکولَ سِدْ نَعمتُ لّا تُو ایداد اینِشِسْتِنْ پا شبی ری خاک و خُلً با صفا و بی ریا بی فرش و جُلْ هر کی هر جا بید ایمَد پا شبی نیرِهْ یادُم اشکِ موسی سِد رَبي اینشستن پا شبی ری خاکِ خووم دور  تا دور قله، سقف حموم سِد جواد ايزَد به طبلِ جنگ و بعد اي و یریسْتاد در لباسِ ابن سعد روشن ای بید خیمه و بزم عزا با چراغ صوت حاجی مرتضی مو دِلُم تنگِ برای خُونْدَناشْ مونَه ایگیرِه بَرا سوزِ صداش روحِ سِدْ قربانِ سِد عبّاس شاد نسخَه گردانِ شبی ها یاد باد روح حاجی مجتبی حاجی حسن شاد باد و خُرَّم و خندانْ دَهن داشت دا قُربانعلیِ دا نَظَر در نظام و نظمِ تعزیَه اَثر جعفرِ سِیّد حسینِ هاشمی داشت نقش و افتخار خادِمی اون که تو تعزیه جِبرائیل بید خادِمُ المولا سِد اسماعیل بید سِدْ حسینِ سِدْ موسی و گریَه هاش خالیه تو هیئت و تو ریضَه، جاش سِد نبی اللهِ سِد باقی هنوز ای دِرخشه عینِ ماهِ شب فروز پیرَه مِردی پاک و با اخلاص بید ریضه خون حضرت عباس بید نوحَه های سِد موسی یادش بخیر ریضه ها، تعزیه ها، یادش بخیر سِد جلالِ حاجْ یحیی نوحَه هاش روح پرور بید، با سوزِ صداش سِدْ محمّد گر چه بی شمشیر بید تو شبی ها در لباس شیر بید سد صفر با قامتی  دولّا هنوز نوحَه خونی ایکُنِه با آه و سوز سِدْ تقیِ سِدْ خدا رَم چای و اُوْ دستِ مردم هِی ایداد ایخورد تُوْ روزَلی یِ سِدْ محمد سال ها بید سقّای شکسته بال ها داشت یحیای سد ابراهیم هم نقش  زینب با هزار اندوه وغم دور سر پیچیده مشکی دستمال زینجیر ایزَد اولِ صفْ سِدْ جلال سد جلال و کاظم اقا رضا ایزدن زینجیر تو بزم عزا سد صفر زنجیر زن تو دسته بید کاظمی فامیل اون وارسته بید بید روشن هر محرم چون چراغ توی هيئت نورِ سِدْ عبدُالرَّزاق داشت مَشْ مَمَّد رضایِ قنبری نقشِ جِنْ با شوخی و بازی گری داشت سدْ محمودِ حاجی جمعه نیز در سپاه شمر شمشیر ستیز حاجی ابراهیم روحش شاد باد یاد یاران مسافر یاد باد یادشان ما را چراغ راه شد داغشان بر سینه ها جانکاه شد نوحه ها پر شور بید و سوز ناک سینه زَنها پایِ کار و سینه چاک نوحَه ها سنگین و معنی دارْ بید تعزیه دارویِ هر بیمار بید کم کم اون نور صفا شد  کم فروغ رفت کارا تو بُلنْگو ها و بوق چون که خیلی چیز ها تغییر کَرد لاجرم در لحنِ من تأثیر کَرد لَحنْ ، از این جا به بعدِ مثنوی می کند تغییرِ محسوس و قوی از قلم اُفتاد اگر نام کسی دل نگیرد اَهل و اَقوام کسی غافل از یاد کسی ارباب نیست من اگر خوابم ولی او خواب نیست گر خطایی در قلم آورده ام عذر استغفار هم آورده ام خاطری از سهو ما گر شد ملال عفو فرماید کند ما را  حلال عَرضِ عَجز و رو سیاهی می کنم گر خطا شد، عذر خواهی می کنم ✍️سید مرتضی هاشمی شیخ شبانی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• (( به کانال اشعار سید مرتضی هاشمی بپیوندید : (( @sayyedmortezahashemii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تقدیم به پیر غلام حسینی، خادم دلسوختهٔ سید الشهدا علیه السلام، حاج سید روز علی کاظمی شیخ شبانی خالق آثار بی بدیل شبیه خوانی سینه اش غمخانهٔ مِهر حسین بن علی ست چشم او آئینه دار اشک های صیقلی ست خادمی از نوکرانِ سخت کوش و پر تلاش دائماً در رفت و آمد، بی سکون و تنبلی ست کیست می خواهی بدانی نامِ این مرد شریف؟ او جنابِ مُستطابِ حاج سید روزَلی ست روزَلی را ما به لفظِ روستایی گفته ایم نام او ترکیب لفظ  «روز» با نامِ «علی» ست او هنرمندانه عمری شمر خوانی کرده است تعزیه با نقش او در خاطراتم منجلی ست ✍️سید مرتضی هاشمی شیخ شبانی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• (( به کانال اشعار سید مرتضی هاشمی بپیوندید : (( @sayyedmortezahashemii
354.6K
صوت شعر در مورد حاج سید روزعلی کاظمی
علاجِ خامِ نَپَز را اُجاق می داند زبان خِنگیِ خر را چُماق می داند مگو به لهجهٔ زیبای بلبلان با زاغ کجا زبان هَزاران کلاغ می داند؟ چه انتظاری ازسگِ هار درنده خو داری که او فقط روش واق واق می داند بگو به شب زدگان دیار خاموشی جواب پرسش شب را چراغ می داند به کوه رفتن و از قله سر در آوردن نه همتی است که پای چلاق می داند ✍️سید مرتضی هاشمی شیخ شبانی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• (( به کانال اشعار سید مرتضی هاشمی بپیوندید : (( @sayyedmortezahashemii
از خریت خلق را احمق تصور می کنند حرف های مفت خود را حق تصور می کنند انچه را با بینش و فهم خری فهمیده اند استوار و محکم و مطلق تصور می کنند ‌‌لوچ میبینند این معیوب چشمان دو بین روشنی را تیره و ازرق تصور می کنند ریشه دارد در نهاد مردم ما دین، ولی دین ستیزان ریشه اش را لق تصور می کنند هر که  هر جا خورد شکّر از خطا یا روی سهو این براندازان به خود ملحق تصور می کنند سوره یاسین مخوان در گوش قوم سگ پرست سگ پرستان کی به جز وَق وَق تصور می کنند ✍️سید مرتضی هاشمی شیخ شبانی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• (( به کانال اشعار سید مرتضی هاشمی بپیوندید : (( @sayyedmortezahashemii
از خوشی ها هر چه گوئی خوش خیالی بهتر است پیش بحر رزقِ دائم جیب خالی بهتر است بیشتر حرص و طمع دارد به مال بیشتر آن که را در بین مردم وضع مالی بهتر است در سؤال از این و آن بی عزتی آید پدید نزد اربابان نعمت بی سؤالی بهتر است بر گلیم کهنهٔ خود شاد و بی منت بخواب این گلیم از هرچه تخت و فرش و قالی بهتر است می برد سیل فنا وقتی بساط رورزگار در بساط ما همین ظرف سفالی بهتر است عیب جوئی کردن از مردم دلیل عقل نیست عقل می فرماید اینجا ماست مالی بهتر است کاش می شد دور شد از مردم این روزگار زندگی جایی به دور از این اهالی بهتر است ✍️سید مرتضی هاشمی شیخ شبانی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• (( به کانال اشعار سید مرتضی هاشمی بپیوندید : (( @sayyedmortezahashemii
بی حجابی را اگر خواهی علاج داد باید کارهایی را رواج اول از هر چیز احیای نماز بعد از آن تسهیلِ اَمرِ ازدواج «گندم از گندم بروید جو ز جو» کی بچیند زارع جو، اسفناج؟ ریشه را باید بخشکانی! چه سود؟ شاخه ها را گر بچینی برگ و تاج ریشهٔ بی عفّتی در سفره هاست نیست بی عفّت مگر اهل لِجاج آن که پُر کرده شکم را از حرام کی در او تاثیر دارد احتجاج عدّه ای از منکرات جامعه ریشه دارد در نیاز و احتیاج باید احیای نماز و دین کند هر که دارد طعم تقوا در مزاج گر درختی کاشتی مثمر بکار نه درختِ بی بر و چوبی چو کاج آن که عریان می خورد مال حرام می خورد ناموس او چوب حراج نیست در هر خانه ای نور نماز می خورد مُهر خیانت بر ملاج ✍️سید مرتضی هاشمی شیخ شبانی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• (( به کانال اشعار سید مرتضی هاشمی بپیوندید : (( @sayyedmortezahashemii
16791788234974.mp3
2.15M
شعر خوانی درباره  چشمه قرقاج در روستای شیخ شبان بر سر شیخ شبان افسر و تاج است اینجا چشمه ی روح فزای قَرَه قاجْ است اینجا رشکِ هر چشمهٔ آب است زلالِ قره قاج بابِ هر طبع و خوشایند مزاج است اینجا آن بهشتی که به پاداش عمل می بخشند رایگان در قدمِ باد، حراج است اینجا سایه ی بید و نسیمِ خنک و چَهْ چَهِ آب سکّهٔ زمزم و فردوس، رَواج است اینجا جرعهٔ آبی از این چشمه به هر درد دَواست درد و اندوه و غم و غصّه ، علاج است اینجا حِرز و تَعویذ و شِفا تعبیه بر این آب است بر شب تیره ی اندوه، سراج است اینجا دیمه و بَرم و سیاسرد کجا و قره قاج ؟ چشمه ها را شرف و اَفسر و تاج است اینجا حرف حق را بپذیرند بگو دیمه و بَرْم ای سیاسرد، ادب، تَرْکِ لِجاج است اینجا چون قدمگاه و نظر گاه بهاء الدّین است در مَثَل کوکب و مِشکاة و زُجاج است اینجا ✍️سید مرتضی هاشمی شیخ شبانی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• (( به کانال اشعار سید مرتضی هاشمی بپیوندید : (( @sayyedmortezahashemii
سخن از شیخ شبان غسل و وضو می‌خواهد دهنی در خورِ این نامِ نکو می خواهد نیست هر کام و لبی لایقِ نامش بُردن پاک و پاکیزه لب و کام و گلو می خواهد فهمِ این مسئله بسیار گران خواهد بود آن که را جامه ی اندیشه رُفو می خواهد گفتن از شیخ شبان نیست کم از سُفتنِ دُر رشته ی فکر  به باریکی مو می خواهد گر به اِمداد خدا قلّه ی ایثار شدیم ما همه خواسته ایم آنچه که او می خواهد بیش از این نیست در این باب مجال سخنم محرَمِ خویشتن این رازِ مگو می خواهد ✍️سید مرتضی هاشمی شیخ شبانی •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• (( به کانال اشعار سید مرتضی هاشمی بپیوندید : (( @sayyedmortezahashemii