فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢آتش در تل آویو
#راه_نصرالله
#تغییرمعادله_جنگ
شهردرمقابل شهر حیفا ومابعد حیفا
🖌سیّد اخلاص موسوی
@seYed_Ekhlas🇮🇷
#کفی_بالله_نصیرا
💢جنازه هایتان را ببرید تا بوی تعفن نگرفتند!
♦️درگیریِ شدید حزب الله با نظامین رژیم صهیونستی در شرق خیام
خبرها حاکی از هلاکت نظامیان متجاوز صهیونست در مقابل رزمندگان حزب الله در اطراف شهر خیام
نفس تان را می بریم
پایتان را قلم می کنیم
جنازها یتان را ببرید
#راه_نصرالله
برای پیروزی رزمندگان جانبرکف وقهرمان حزب الله دعا بفرمایید
🖌سیّداخلاص موسوی
@seYed_Ekhlas🇮🇷
💢دکترِ مسلح به میدان ودیپلماسی
♦️دکتر سید عباس عراقچی:
اگر قدرت نباشد دیپلماسی ابتر است
#میدان_دیپلماسی
#وعده_صادق
🖌سیّد اخلاص موسوی
@seYed_Ekhlas🇮🇷
جاماندگان از قافله عشق 🦋
وقتی که دوپای عباس از زانو قطع شد 🍂🍁💧قمست چهارم زانوهای عباس را بستیم و از رود خانه گذشتیم عباس در
ملاقات باشهید کاوه 🥀🍁🍂💧قسمت پنجم
وقتی که دو پای عباس از. زانو قطع
تصمیم گرفتیم دو نفر همراه عباس
بمانیم
و سه نفر دیگر به پایگاه برادران
ارتش در کانی دشت
جهت آوردن نیروی تازه نفس
و بردن عباس به کمک مان،
بروند
اول من به تنهای میخواستم
کنار عباس بمانم ولی
بچه ها گفتند یک نفری نمی شود
من با رزمنده ای از قم بنام رضا
در کنار عباس ماندیم
و سه نفر که خیلی در حمل کردن
عباس کمک کرده بودن
به سمت
کانی دشت حرکت کردن
آنها کم کم از ما دور میشدن
و ما ماندیم و درد عباس وگیر
کردن در منطقه دشمن
البته به بچه ها گفتیم
که ممکن است بعدازظهر که افتاب
بسمت غروب میرود
و دید عراقیها کم میشود
و اگر توانستیم
عباس را خواهیم آورد
بدین جهت روی نقشه
دو محل را مشخص کردیم
که بچه ها موقع برگشت
ما را گم نکنند
چون ما وسیله ارتباطی باخود
نداشتیم .
حالا دیگر زمان نمی گذشت
عباس از شدت درد
بیهوش میشد و کاری از دست مان
بر نمی آمد
نزدیک ظهر بود
کمی باخودمان جیره غذای برده بودیم
ولی حال خوردن نداشتیم
کمی از آب کومپوت بزور
به دهان عباس ریختیم
که بالا آورد
اکنون
تغریبا از زمان زخمی و قطع شدن
پای عباس با انفجار مین 14 ساعت گذشته بود
کم کم به بعد ازظهر نزدیک
میشدیم
و پنج ساعتی بود که
بچه ها جهت آوردن کمک رفته بودن
ولی از رسیدن
کمک خبری نبود
من و رضا تصمیم گرفتم به
نقطه بعدی حرکت کنیم
عباس را کول کردیم
و به حرکت مان بسمت کانی دشت
ادامه دادیم
از دور همان تک درختی که شهید
کاوه به آن اشارا کرده بود
والبته ماهم بارها از کنار آن گذشته
بودیم نمایان شد
تک درخت
در منطقه دشمن بود وفاصله از آنجا
تا نیروهای خودی در
کانی دشت تغریبا 12 کیلومتر بود
ما بدلیل وجود چشمه آب در
کنار تک در خت و اُتراق
چوپانها
نمی توانستیم
نزدیک تک درخت برویم
ناچار شدیم در نزدیکی آن
منتظر رسیدن کمک
بمانیم دیگر کم کم داشت
غروب میشد
عباس دیگر نایی نداشت
ما هم حال خوبی نداشتیم
منتظر کمک ماندیم
روای:
🖌سیداخلاص موسوی
ادامه خاطره و روایت آن
در قسمت ششم
همراه ما باشید 🍁🍂💧
@seYed_Ekhlas🇮🇷
جاماندگان از قافله عشق 🦋
وقتی که دوپای عباس از زانو قطع شد 🍂🍁💧قمست چهارم زانوهای عباس را بستیم و از رود خانه گذشتیم عباس در
ملاقات باشهید کاوه 🥀🍁🍂💧قسمت پنجم
وقتی که دو پای عباس از. زانو قطع
تصمیم گرفتیم دو نفر همراه عباس
بمانیم
و سه نفر دیگر به پایگاه برادران
ارتش در کانی دشت
جهت آوردن نیروی تازه نفس
و بردن عباس به کمک مان،
بروند
اول من به تنهای میخواستم
کنار عباس بمانم ولی
بچه ها گفتند یک نفری نمی شود
من با رزمنده ای از قم بنام رضا
در کنار عباس ماندیم
و سه نفر که خیلی در حمل کردن
عباس کمک کرده بودن
به سمت
کانی دشت حرکت کردن
آنها کم کم از ما دور میشدن
و ما ماندیم و درد عباس و گیر
کردن در منطقه دشمن
البته به بچه ها گفتیم
که ممکن است بعدازظهر که افتاب
بسمت غروب میرود
و دید عراقیها کم میشود
و اگر توانستیم
عباس را خواهیم آورد
بدین جهت روی نقشه
دو محل را مشخص کردیم
که بچه ها موقع برگشت
ما را گم نکنند
چون ما وسیله ارتباطی باخود
نداشتیم .
حالا دیگر زمان نمی گذشت
عباس از شدت درد
بیهوش میشد و کاری از دست مان
بر نمی آمد
نزدیک ظهر بود
کمی باخودمان جیره غذای برده بودیم
ولی حال خوردن نداشتیم
کمی از آب کومپوت بزور
به دهان عباس ریختیم
که بالا آورد
اکنون
تغریبا از زمان زخمی و قطع شدن
پای عباس با انفجار مین 14 ساعت گذشته بود
کم کم به بعد ازظهر نزدیک
میشدیم
و پنج ساعتی بود که
بچه ها جهت آوردن کمک رفته بودن
ولی از رسیدن
کمک خبری نبود
من و رضا تصمیم گرفتم به
نقطه بعدی حرکت کنیم
عباس را کول کردیم
و به حرکت مان بسمت کانی دشت
ادامه دادیم
از دور همان تک درختی که شهید
کاوه به آن اشارا کرده بود
والبته ماهم بارها از کنار آن گذشته
بودیم نمایان شد
تک درخت
در منطقه دشمن بود وفاصله از آنجا
تا نیروهای خودی در
کانی دشت تغریبا 12 کیلومتر بود
ما بدلیل وجود چشمه آب در
کنار تک در خت و اُتراق
چوپانها
نمی توانستیم
نزدیک تک درخت برویم
ناچار شدیم در نزدیکی آن
منتظر رسیدن کمک
بمانیم دیگر کم کم داشت
غروب میشد
عباس دیگر نایی نداشت
ما هم حال خوبی نداشتیم
منتظر کمک ماندیم
روای:
🖌سیداخلاص موسوی
ادامه خاطره و روایت آن
در قسمت ششم
همراه ما باشید 🍁🍂💧
@seYed_Ekhlas🇮🇷
💢تل آویو روی موج مرگ و وحشت
♦️ افزایش شمار زخمیهای صهیونیستی در پی حملۀ موشکی حزبالله
🔹رئیس پلیس تلآویو گفت که تعداد زخمیهای صهیونیست در پی برخورد موشک حزبالله به این منطقه به ۶ تن رسیده است.
پ ن
♦️کشته های نظامیتان را در نبرد با حزب الله سانسور میکنید
طعم مرگ را دیگر خود ساکنین هم می چشند هم می بینند هم می میرند
#وحشت_مرگ_صهیونها
#راه_نصرالله
🖌سیّداخلاص موسوی
@seYed_Ekhlas🇮🇷
💢اروپا یا گلخانه ؟!
♦️سالهاست کشورهای اروپایی
مثل گلخانه شده اند!
فقط مثل میوهای گلخانه ای ظاهر فریبنده ای دارند!
امنیت گلخانه و آستانه تحملش
در برابر سرما ؛ طوفان وآتش بسیار شکننده است !
♦️شرایط امروز کشور های اروپایی دقیقا مثل گلخانه است
آنها تاب وتحمل یک جنگ ویرانگر در داخل کشورهایشان را ندارند
واین اظهاراتشان هم جنبه ی جنگ
روانی بر علیه روسیه را دارد! ودلیل طُعمه قرادر دادن اکراین در مقابل روسها هم همین است
آنها خوب میدانند که
♦️در صورت جنگ با روسیه بمراتب وضعشان بدتر از امروزِ کشور اُکراین خواهد شد!
آوراگان جنگ اُکراین به اروپا پناه بردند
آوراگان اروپا آیا جایی برای پناه بردن دارند؟
🔹مهمات وتسلیحات اُکراین را اروپا وآمریکا تامین کرد ه تا جایی که بعضی از مقامات کشورهای اروپایی اذعان کرده اند که ذخایر تسلیحاتیشان رو به اتمام هست
♦️آیا میتوانند در یک جنگ تمام عیار در مقابل روسها که دومین کشور از لحاظ امکانات و تکنولوژی نظامی وانواع تسلیحات نظامی که تا کنون از آن در جنگ اُکراین(ناتو) استفاده نکرده دوام بیاورند؟
#قطعانخیر
♦️رجز خوانی بعضی از مسئولین اروپایی
لافی بیش نیست
سه سال است اروپا با پیروی بی چون و چرا از آمریکا گرفتار جنگ اُکراین شده، اگربیشتر از این اشتباه کند؛ جنگ در خیابانهای کشور های اروپایی شعله ور خواهد شد، این را خوب میدانند
♦️مگراینکه از خیر اروپایِ گلخانه ای بگذرند که بعید بنظر میرسد چراکه آنها دوبار ویرانی اروپا را تجربه کرده اند!
🔹روس ها هنوز صبورانه وعقلانی جنگ.را پیش می برند
اما ممکن است صبرشان تمام شود!
رهبران اروپا اگر عاقل باشند دست به اشتباه نخواهند زد!
#تقابل_شرق_باغرب
🖌سیّد اخلاص موسوی
@seYed_Ekhlas🇮🇷
#ازناتوخارج شویم
💢دیوانگی آنها(آمریکا)تمامی ندارد!
♦️سیاستمدار فرانسوی: باید فوراً از ناتو خارج شویم
♦️فیلیپات، رهبر حزب میهنپرستان فرانسه در واکنش به تصمیم دولت بایدن برای مجوزدادن به اوکراین برای حمله به عمق خاک روسیه گفت: #دیوانگیِ آنها حدومرزی ندارد و ما ♦️باید افراد معقولی را وارد عمل کنیم تا یک بار برای همیشه کنترل ناتو را بهدست بگیرند و یک بار برای همیشه از شر آن خلاص شوند.
بیایید این حماقت محض را با خروج از ناتو متوقف کنیم.
پ ن
🔹اون از شولتز(آلمان)اینهم از فرانسه
گفتیم که اروپا مثل یک گلخانه است
نمی تواند در مقابل جنگ وآتش دوام بیاورد .
منتظر تغییر وتحولات باید بود!
آمریکا برای ماندن در راس قدرت دنیا
قربانی میخواهد. اُکراین اولین قربانی بود !
#تقابل_شرق_باغرب
#افول_آمریکا
🖌سیّد اخلاص موسوی
@seYed_Ekhlas🇮🇷
💢ابرقدرت! پرواز از غرب آسیا تا قلب آمریکا
♦️وزیر دفاع به ونزوئلا سفر کرد
🔹سرتیپ نصیرزاده، وزیر دفاع ایران و رئیس بخش ایرانیِ کمیسیون مشترک همکاریهای اقتصادی ایران و ونزوئلا جهت برگزاریِ دهمین اجلاس این کمیسیون عازم کاراکاس شد.
پ ن
♦️درشرایط کنونی جهان ومنطقه
ایران نقش خود در تحولات دنیا
بخوبی نشان می دهد
👈از بغل گوش توله آمریکا تا بغل گوش خود آمریکا،
ایران حضور قدرتمند دارد
#ایران_مقتدروابرقدرت
🖌سیّداخلاص موسوی
@seYed_Ekhlas🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢#راه_امیرشهیدادامه_دارد
♦️سیّدعباس عراقچی: بعداز وعدهٔ صادق ۲ در یک کار گستردهٔ منطقهای بهسراغ ایجاد بازدارندگیِ سیاسی رفتیم
🔹بعداز عملیات وعدهٔ صادق ۲ که نیروهای مسلح بازدارندگیِ نظامی ایجاد کردند، وظیفهٔ وزارت خارجه این بود که یک بازدارندگیِ سیاسی ایجاد کند. بازدارندگیِ سیاسی یعنی اینکه کشورهایی در منطقه و فراتر از منطقه با ما علیه تهاجم دشمن موضع یکسان داشته باشند.
♦️کاری که من کردم وظیفهٔ ذاتیِ یک وزیر خارجه بود و جا دارد از وزیر شهید دکتر امیرعبداللهیان هم یاد کنم که بعداز عملیات وعدهٔ صادق یک همین عملکرد را داشتند.
#میدان_دیپلماسی
#وعده_صادق3
#ایران_مقتدروابرقدرت
@seYed_Ekhlas🇮🇷
💢هوکشتاین که سهل است!
♦️اینهم از بی حیثیتیِ تروریست های آمریکا
دیگر هیچ کس در جهان به شماآمریکایی ها اعتماد ندارد!
هوکشتاین که سهل است!
♦️بازرسی دقیق چمدانهای هوکشتاین در فرودگاه بیروت
🔹درحالیکه آکسیوس دیشب گزارش کرد که هوکشتاین، نمایندهٔ ویژهٔ آمریکا در امور لبنان به نبیه بری اطلاع داده که سهشنبه به بیروت سفر نمیکند، صبح امروز رسانههای لبنانی از ورود او به فرودگاه بیروت خبر دادند.
♦️خبرگزاری رسمی لبنان هم نوشت که طبق آییننامههای فرودگاه، چمدانها و وسایل همراه هوکشتاین بادقت بررسی و بازرسی شده است.
#افول_آمریکا
🖌سیّد اخلاص موسوی
@seYed_Ekhlas🇮🇷
💢شکست رژیم در تجاوز به #خیام
#مذاکره_با_فاتح110
♦️حزب الله دیشب حمله نظامیان رژیم صهیونیستی به خیام را ناکام گذاشت !
و نظامیان رژیم با تلفات زیاد عقب نشینی کردند !
حزب الله امروز 18 بیانیه صادر کرد
بیش از 90 موشک به مکانهای حیاتی. دشمن شلیک کردیم
💢طوفان فاتح 110
حزب الله امروز با انواع موشک های خود از جمله #فاتح110
عمق سرزمین های اشغالی و پایگاه مهم نیروی هوایی رژیم را موشک باران کردیم
#راهبردومعادله_جدیدحزب الله
زبان مذاکره با رژیم جنایتکار #میدان_است
#راه_نصرالله
🖌سیّد اخلاص موسوی
@seYed_Ekhlas🇮🇷
💢میراث دمکرات ها برای ترامپ
دولت بایدن با مجوز استفاده از موشک های برد بلند به اکراین
وایجاد یک بحران بزرگ برای ترامپ
این شیاطین به خودشان هم رحم نمی کنند
ترامپ وچالش بزرگ در اروپا
#افول_آمریکا
🖌سیّد اخلاص موسوی
@seYed_Ekhlas🇮🇷
💢همه ی ائتلاف (ناتو)برای ما هدف خواهد بود !
♦️پوتین و دکترین مقابله با
غرب
در صورت استفاده اُکراین از موشک هایِ بالستیک برد بلندِ اهدایی غرب
بر علیه تمامیت ارضی ما، همه یِ ائتلاف(اروپا ناتو) برای ما جزء هدف خواهد بود!
#تقابل_شرق_باغرب
#افول_آمریکا
🖌سیّد اخلاص موسوی
@seYed_Ekhlas🇮🇷
💢حزب الله :تحت هیچ شرایطی
♦️ آتشبسی که دست رژیم اسرائیل
برای جولان در جنوب لبنان را باز بگذارد
#نخواهیم پذیرفت
🔹از اول تجاوز رژیم جنایتکار به لبنان بیش از 1500 حمله به عمق رژیم انجام دادیم
ودر تجاوز زمینی نظامیان هم خودشان بهتر از همه میدانند
چه بلایی بر سرشان آوردیم
#میزه_مذاکره ای جز میدان با رژیم جنایتکار اسرائیل نداریم
#حزبالله_میدان
#راه_نصرالله
🖌سیّد اخلاص موسوی
@seYed_Ekhlas🇮🇷
💢#بُهت_و_حیرت و تناقض گویی!!!
🔹قدرت حزب الله!👇
♦️شبکه های همسو با رژیم اسرائیل را
به تناقض گویی واداشته!
خیلی از تحلیلگرانی که بعد از شهادت
فرماندهان آن
کار حزب الله را تمام شده میدانستند
🔹قدرت وتغییر معادله جنگ از طرف حزب الله. سبب تناقض گویی آنهاشده
تا دیروز میگفتند کار حزب الله تمام شده
♦️امروز با بُهت و حیرت ،میگویند چه شد سامانه ها؟! تل اویو زیر آتش سنگین موشک های بالستیک حزبالله قراردارد!!
#راه_نصرالله
🖌سیّد اخلاص موسوی
@seYed_Ekhlas🇮🇷
💢قدرت های تاثیرگذار در جهان ومنطقه
♦️دیدار نماینده ویژۀ پوتین با عراقچی
وزیر خارجه امروز در دیدارِ نماینده ویژۀ پوتین ناامنی و بیثباتی در منطقه غرب آسیا را ناشی از اقدامات تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی خواند و نسبت به گسترش دامنه درگیریها هشدار داد.
♦️عراقچی با اشاره به سفر هیئت عالیرتبۀ اقتصادی روسیه به تهران، ابراز امیدواری کرد این سفر به توسعه بیش از پیش روابط دوجانبه کمک کند.
#قدرتهای_تاثیرگذار
#شریک_راهبردی
#ایران_مقتدرِابرقدرت
🖌سیّداخلاص موسوی
@seYed_Ekhlas🇮🇷
💢#یمن_انصارالله قدرت نوظهور در منطقه از دریای سرخ تا مدیترانه
♦️آمریکا ناو آبراهام لینلکن را از منطقه خارج کرد
🔹پایگاه USNI: آمریکا ناو هواپیمابر آبراهام لینکن را از منطقه خارج کرد. با خروج این ناو هواپیمابر آمریکا به سیاست افزایش استقرار تجهیزات نظامیاش در منطقه در پی تشدید تنش بین اسرائیل و ایران پایان میدهد.
♦️هفتهٔ پیش انصارالله یمن اعلام کرده بود که ناو آبراهام لینکن را با چند موشک و پهپاد حمله کرده است.
پ ن
🔹چند سال پیش بارها گفتیم یمن در آینده نزدیک یک کشور قدرتمند
در منطقه ودریای سُرخ
خواهد بود! خیلی ها باورشان نمی شد، اینهم از قدرت یمن !که آمریکا را از دریای سُرخ بیرون کرد !
دنیا ناچار است یمن را بعنوان یک قدرت بپذیرد !
#یمن_انصارالله
🖌سیّد اخلاص موسوی
@seYed_Ekhlas🇮🇷
#خیزسوریه_
💢آزادسازی جولان اشغالی
تحلیلی بر تحوالات محور مقاومت
♦️آیا در آینده نزدیک احتمال حمله ارتش
سوریه به همراه نیروهای وطنی و رزمندگان محور مقاومت از جمله فاطمیون ؛ زینبیون؛ ورزمندگان انصاراله یمن وعراق و.....
برای آزاد سازی جولان اشغالی وجود دارد؟
🔹با توجه به سفر های مقامات ایران به سوریه و ودیدار وگفتگو با بشار اسد و فرماندهان بلند پایه ارتش سوریه
واظهارات امروز وزیر خارجه سوریه در سفر به ایران مبنی بر آزاد سازی جولان ، از اشغال رژیم صهیونیستی می توان گفت :👇
سوریه ومحور مقاومت
به این نتیجه رسیده که آزاد سازی جولان اشغالی هم می تواند این منطقه وساکنین آن را بدامن موطن اصلی یعنی سوریه برگرداند، هم رژیم صهیونیستی را از دسترسی به منطقه بقاع لبنان باز دارد !
♦️اکنون رژیم صهیونیستی در شرایطی نیست که بتواند بروی زمین در جبهه جولان خاصه در مقابل رزمندگان محور مقاومت بجنگد!
واین عدم توانایی را ما از ارتش رژیم در این مدت در مقابل رزمندگان حزب الله کاملا مشاهده کرده ایم
#محور_مقاومت_جولان
#وعده_صادق
🖌سیّد اخلاص موسوی
@seYed_Ekhlas🇮🇷
جاماندگان از قافله عشق 🦋
ملاقات باشهید کاوه 🥀🍁🍂💧قسمت پنجم وقتی که دو پای عباس از. زانو قطع تصمیم گرفتیم دو نفر همراه عباس
قسمت ششم
ملاقات باشهیدکاوه🥀🍁💧
در نزدیکی تک درخت
در بین جنگل ها خودمان را استتار
کردیم
و منتظر کمک ماندیم
عباس بدلیل ضعف و درد
فشارش شدیدا پائین بود
و گاه گداری چشمانش را باز میکرد
هوا هم کم کم رو بسردی
میرفت
ناچار شدیم اورکت هایمان را
در بیاوریم و روی عباس بکشیم
که ناگهان
سرو کله گله های گوسفندان
پیداشد و
سگ های گله متوجه حضور
ما شده بودن
و شروع کردن به سمت ما
هجوم آوردن
و ما نگران شدیم مبادا
چوپانها بدنبال سگ ها بیان
و محل اختفای مارا پیداکنن
ولی آنها برای اتراق و درست
کردن چای زیر تک درخت
مشغول شدن
راستیتش ما نمی تونستیم با چوپانها
درگیر شویم
چون هم عباس شرایطش بد بود
هم بخاطر لو نرفتن مان
.و از طرفی نگران بودیم
که چوپانها آنجا بمانند
چرا که وعده ما با نیروهای کمکی
کنار همان تک درخت بود
و خوشبختانه پس از چند دقیقه ای
سگ ها آرام شدن و به سمت گله
برگشتن
و چوپانها هم پس از استراحت
و نوشیدن چایشان بدلیل
تاریک شدن هوا آنجا را به سمت
عراق ترک کردن
بلا فاصله بدلیل
سرما خودمان را به نزدیک تک درخت و کنار باقی مانده آتش
چوپانها رساندیم
و عباس را نزدیک آتش باقی مانده
آوردیم ولی نمی توانستیم
چوبی به آتش اضافه کنیم
چون میترسیدیم با بیشتر
شدن شعله آتش
گشتی های عراقی متوجه حضورما
بشوند
و در قوطی کمپود آب ریختیم
وروی آتش گذاشتیم تا گرم شود
هم به عباس بدهیم هم خودمان
بخوریم
لحظه ها بکندی سپری میشد
و حال عباس بد تر بدتر
خودمان هم حال روز خوبی نداشتیم
کم کم عباس بدلیل تب و لرز
شروع به هزیان گویی کرده بود
بهر تقدیر باید منتظر می ماندیم
ساعت تغریبا ده شب بود که
متوجه سرو صدا شدیم
و با دور بین دید در شبی
که داشتیم نگاه کردیم
سیایه های آدمها را
دیدیم که مستقیم به سمت
ما می آمدن خودمان را آماده
کردیم که اگر گشتی عراقیها بودن
و متوجه ما شدن بناچار باید
درگیر بشیم چون دیگر راه
گریزی نداشتیم
سایه ها نزدیکترو نزدیکتر شدن
و به یک بار صدای که میگفت
عباس کجائید
و ما دیگر مطمعن شدیم
که نیروهای کمکی هستند
و آرام جواب دادیم
زیر تک درخت هستیم
حلا دیگر ساعت نزدیک11 شب شده بود و حدود 23 ساعت
از روی مین رفتن عباس گذشته بود
8نفر از برداران ارتشی به همراه
یکی از نیروهای خودمان
با یک برانکارد و چند پتو
عباس را روی برانکارد گذاشتن
و با پتو کاملا پوشاندن
و چند فانسقه محکم عباس را
بستن
و شروع به حرکت کردیم
و حدود یک ساعت طول کشید تا
عرض دو کیلومتری دشت را
طی کنیم و اول قله کانی دشت
برسیم و از شیار کوه که یه راه
مال رویِ داشت به طرف
قله حرکت کردیم
نیروهای کمکی تازه نفس بودن
و خیلی جلوتر. من و رضا بودن
و زودتر از ما به پایگاه رسیده بودن
و ما هم وقتی به قله کانی دشت
رسیدیم ساعت 2نصف شب بود
وقتی به سنگر نگهبان ها رسیدیم
متوجه انبوهی از برادران ارتشی
شدیم که منتظر ما بودن
گویی همه گردان از لحظه باخبر شدن
تا رسیدن ما نخوابیده بودن و آنها هم
مثل ما چشم انتظار و نگران
وقتی رسیدیم همه بدور ما حلقه زدن
هرچه دم دستشان بود
غذا درست کرده بودن
همه میگفتند برادرا بیایید
سنگر ما
ولی خب ما نه حال غذا خوردن داشتیم و نه امکان رفتن به سنگر همه عزیزان ارتشی
تصمیم گرفتیم کنار عباس در سنگر
بهیاری گردان که سنگر فرمانده گردان هم نزدیک آنجا بود برویم
بهیار شروع کرد به باز کردن
زانوهای قطع شده عباس
و با سرُم شستشو داد و دباره
باندپیچی کرد و چندتا سرُم
قندی در سنگرش داشت که
به عباس تزیق کرد
و فرمانده گردان هم طی تماسی
تقاضای آمبولانس از تیپ شان نمود
که طبیعتا باید تا 8 صبح منتظر می ماندیم
صبح بارسیدن آمبولانس
به همراه عباس حرکت کردیم
و ما در دوراهی روستای
(بیو ران پائین) پیاده شدیم تا به
قُله بُلفت برویم چون بقیه
بچه ها آنجا بودن
و عباس هم به بهداری ارتش در سردشت رفت
وما نیز پیاده بسمت
بلفت حرکت کردیم
که ساعت دو بعد ازظهر به
سنگرمان در بلفت رسیدیم
و توضیح ماجرا برای بقیه
بچه ها
همچنان منتظر ماندیم
تا شد روز 27 آبان
فرمانده گردان مستقر در بلفت
نزد ما آمد و خبری را به ما داد
که بسیار ناراحت کننده بود
گفت با بیسیم به من اطلاع
دادن که یکی از فرماندهان سپاه
بهمراه یک نفر دیگر در مسیر
بانه به سردشت به شهادت رسیدن
ما بناچار ماندیم تا صبح شود
و صبح 28 آبان خودمان را به سردشت رساندیم
که متوجه شدیم کسی که بدست
گروهک ضد انقلاب به شهادت رسیده
کسی نبود جز همان مهمان عزیز که
جاماندگان از قافله عشق 🦋
قسمت ششم ملاقات باشهیدکاوه🥀🍁💧 در نزدیکی تک درخت در بین جنگل ها خودمان را استتار کردیم و منتظر کمک
قسمت ششم
ملاقات باشهیدکاوه🥀🍁💧
در نزدیکی تک درخت
در بین جنگل ها خودمان را استتار
کردیم
و منتظر کمک ماندیم
عباس بدلیل ضعف و درد
فشارش شدیدا پائین بود
و گاه گداری چشمانش را باز میکرد
هوا هم کم کم رو بسردی
میرفت
ناچار شدیم اورکت هایمان را
در بیاوریم و روی عباس بکشیم
که ناگهان
سرو کله گله های گوسفندان
پیداشد و
سگ های گله متوجه حضور
ما شده بودن
و شروع کردن به سمت ما
هجوم آوردن
و ما نگران شدیم مبادا
چوپانها بدنبال سگ ها بیان
و محل اختفای مارا پیداکنن
ولی آنها برای اتراق و درست
کردن چای زیر تک درخت
مشغول شدن
راستیتش ما نمی تونستیم با چوپانها
درگیر شویم
چون هم عباس شرایطش بد بود
هم بخاطر لو نرفتن مان
.و از طرفی نگران بودیم
که چوپانها آنجا بمانند
چرا که وعده ما با نیروهای کمکی
کنار همان تک درخت بود
و خوشبختانه پس از چند دقیقه ای
سگ ها آرام شدن و به سمت گله
برگشتن
و چوپانها هم پس از استراحت
و نوشیدن چایشان بدلیل
تاریک شدن هوا آنجا را به سمت
عراق ترک کردن
بلا فاصله بدلیل
سرما خودمان را به نزدیک تک درخت و کنار باقی مانده آتش
چوپانها رساندیم
و عباس را نزدیک آتش باقی مانده
آوردیم ولی نمی توانستیم
چوبی به آتش اضافه کنیم
چون میترسیدیم با بیشتر
شدن شعله آتش
گشتی های عراقی متوجه حضورما
بشوند
و در قوطی کمپود آب ریختیم
وروی آتش گذاشتیم تا گرم شود
هم به عباس بدهیم هم خودمان
بخوریم
لحظه ها بکندی سپری میشد
و حال عباس بد تر بدتر
خودمان هم حال روز خوبی نداشتیم
کم کم عباس بدلیل تب و لرز
شروع به هزیان گویی کرده بود
بهر تقدیر باید منتظر می ماندیم
ساعت تغریبا ده شب بود که
متوجه سرو صدا شدیم
و با دور بین دید در شبی
که داشتیم نگاه کردیم
سیایه های آدمها را
دیدیم که مستقیم به سمت
ما می آمدن خودمان را آماده
کردیم که اگر گشتی عراقیها بودن
و متوجه ما شدن بناچار باید
درگیر بشیم چون دیگر راه
گریزی نداشتیم
سایه ها نزدیکترو نزدیکتر شدن
و به یک بار صدای که میگفت
عباس کجائید
و ما دیگر مطمعن شدیم
که نیروهای کمکی هستند
و آرام جواب دادیم
زیر تک درخت هستیم
حلا دیگر ساعت نزدیک11 شب شده بود و حدود 23 ساعت
از روی مین رفتن عباس گذشته بود
8نفر از برداران ارتشی به همراه
یکی از نیروهای خودمان
با یک برانکارد و چند پتو
عباس را روی برانکارد گذاشتن
و با پتو کاملا پوشاندن
و چند فانسقه محکم عباس را
بستن
و شروع به حرکت کردیم
و حدود یک ساعت طول کشید تا
عرض دو کیلومتری دشت را
طی کنیم و اول قله کانی دشت
برسیم و از شیار کوه که یه راه
مال رویِ داشت به طرف
قله حرکت کردیم
نیروهای کمکی تازه نفس بودن
و خیلی جلوتر از من و رضا بودن
و زودتر از ما به پایگاه رسیده بودن
و ما هم وقتی به قله کانی دشت
رسیدیم ساعت 2نصف شب بود
وقتی به سنگر نگهبان ها رسیدیم
متوجه انبوهی از برادران ارتشی
شدیم که منتظر ما بودن
گویی همه گردان از لحظه باخبر شدن
تا رسیدن ما نخوابیده بودن و آنها هم
مثل ما چشم انتظار و نگران
وقتی رسیدیم همه بدور ما حلقه زدن
هرچه دم دستشان بود
غذا درست کرده بودن
همه میگفتند برادرا بیایید
سنگر ما
ولی خب ما نه حال غذا خوردن داشتیم و نه امکان رفتن به سنگر همه عزیزان ارتشی
تصمیم گرفتیم کنار عباس در سنگر
بهیاری گردان که سنگر فرمانده گردان هم نزدیک آنجا بود برویم
بهیار شروع کرد به باز کردن
زانوهای قطع شده عباس
و با سرُم شستشو داد و دوباره
باندپیچی کرد و چندتا سرُم
قندی در سنگرش داشت که
به عباس تزیق کرد
و فرمانده گردان هم طی تماسی
تقاضای آمبولانس از تیپ شان نمود
که طبیعتا باید تا 8 صبح منتظر می ماندیم
صبح بارسیدن آمبولانس
به همراه عباس حرکت کردیم
و ما در دوراهی روستای
(بیو ران پائین) پیاده شدیم تا به
قُله بُلفت برویم چون بقیه
بچه ها آنجا بودن
و عباس هم به بهداری ارتش در سردشت رفت
وما نیز پیاده بسمت
بلفت حرکت کردیم
که ساعت دو بعد ازظهر به
سنگرمان در بلفت رسیدیم
و توضیح ماجرا برای بقیه
بچه ها
همچنان منتظر ماندیم
تا شد روز 27 آبان
فرمانده گردان مستقر در بلفت
نزد ما آمد و خبری را به ما داد
که بسیار ناراحت کننده بود
گفت با بیسیم به من اطلاع
دادن که یکی از فرماندهان سپاه
بهمراه یک نفر دیگر در مسیر
بانه به سردشت به شهادت رسیدن
ما بناچار ماندیم تا صبح شود
و صبح 28 آبان خودمان را به سردشت رساندیم
که متوجه شدیم کسی که بدست
گروهک ضد انقلاب به شهادت رسیده
کسی نبود جز همان مهمان عزیز که👇