eitaa logo
🌷مسجد سبقت درخیرات🌷
219 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
768 ویدیو
149 فایل
📢 🕌 یک مسجد مجازی! ارائه محتواهایی از تفسیر آیات قرآن، درس اخلاق و شیوه بهتر زندگانی، شرح و توضیح دعاها و احادیث معصومان همراه با آيت الله دکتر حيدري فر (حفظه الله) مفسِّر قرآن مجيد و استاد حوزه و دانشگاه ارتباط با ما: @sebqat_14
مشاهده در ایتا
دانلود
هادی حاجی زمان| ۵ ▪️عطر پیکر شهید گلبازی با دهها شاهد زمستان سال ۱۳۶۵ ما اسرای عملیات کربلای ۴ و همچنین اسرای کربلای ۵ و ۶ در زندان الرشید بغداد نگهداری می‌شدیم. محیط بسته زندان و جمعیت زیاد ما بخصوص مجروحین، کمبود آب برای نظافت معمولی، سرویس‌های غیربهداشتی سرریز شده در محوطه، عدم‌ امکان استحمام، لباس‌های کثیف و پاره و آلوده به خون و سایر آلودگی‌ها رشد روزافزون‌ شپش و ... سبب تشدید عفونت زخم‌های اسرای مجروح در این زندان شده بود. عفونت بد بوی زخم‌ها نه تنها باعث گسترش شدید بوی نامطبوع در فضای زندان شده بود بلکه موجب رشد کِرم‌ها در اعضای عفونت کرده برخی مجروحین نیز شده بود. این فضای متعفن هر چند برای ما اسرا که شبانهروز در آن حضور داشتیم‌ بخاطر شرایط اسارت چاره ناپذیر بود ولی برای نگهبانان عراقی بسیار چندش آور و غیرقابل تحمل شده بود. نگهبان‌ها که اوایل برای آمارگیری و سرشماری وارد محوطه بسته سلو‌ل‌ها می‌شدند دیگر تمایلی به ورود نداشتند و ترجیح می‌دادند اسرا را از زندان به محوطه باز ببرند و پس از اتمام ساعت هواخوری در حین ورود مجدد اسرا به داخل زندان، آنها را سرشماری کنند تا از این طریق دیگر مجبور به استشمام بوی بد داخل زندان نباشند. حوالی ظهر آن روز سرد زمستانی ابتدا نگهبانان عراقی اسرای ایرانی را برای هواخوری به بیرون زندان فراخواندند و تعدادی از اسرا را برای خارج کردن اسرای مجروح به داخل زندان فرستادند. بعضی از مجروحین داخل اتاق و تعدادی هم که شرایط حادتری داشتند بدلیل این‌که باید حتما درازکش استراحت می‌کردند و توان‌ نشستن زیاد نداشتند در راهرو مستقر بودند. همزمان با ورود اسرای سالم به داخل سلول‌ها یک سرباز عراقی در حالی‌که دستگاه سم پاش روی دوش خود داشت وارد محوطه بسته سلول‌ها شد و از آخرین اتاق سالن که خالی شده بود مشغول سمپاشی شد. هنوز در راهرو و اتاق مجروحین تعدادی از زخمی‌ها خارج نشده بودند که سر و کله نگهبان سمپاش پیدا شد. نگهبان با بی‌توجهی کامل به حضور اسرای مجروح شروع به سمپاشی کرد. حیدر جلو درب اتاق مجروحین درازکش روی زمین راهرو خوابیده بود. حیدر را هر روز می‌دیدم، محل استراحت من دقیقا کنار در میله‌ای و آهنی اتاق مجروحین بود و وقتی درب میله‌ای سلول بسته می‌شد کاملا به راهرو و‌ مجروحین دید و احاطه داشتم. حیدر چهره‌ای لاغر و نحیف داشت. ته ریش مشکی و لبخندی که همیشه بر لب داشت. تا آن‌ روز هیچ وقت ناله‌ای از او نشنیده بودم. وقتی لبخند می‌زد سفیدی دندانهایش در چهره زرد و نحیفش خیلی بیشتر به چشم می‌خورد. نگهبان عراقی بالای سر حیدر که رسید با لوله سم پاش خیلی آرام و عادی شروع به پاشیدن سم روی حیدر کرد تا بچه‌هایی که برای تخلیه مجروحین در حال رفت و‌ آمد بودند رسیدند. کار سمپاشی هم به اتمام رسیده بود و حیدر توسط بچه‌ها به بیرون‌ منتقل شد. حوالی عصر و بعد از اتمام‌ هواخوری به داخل سلول‌ها برگشتیم و دوباره منتظر سپری شدن یک‌ شب سخت دیگر از اسارت تکه لباسهای غواصی را که حالا تشک ما شده بود را زیر پای خودمان جابجا می‌کردیم و بستر خواب را آماده نبرد با سرمای زمین و بالاخره خوابیدیم. از نور پنجره فهمیدم باید نماز صبح را بخوانم. نشستم و تیمم کردم. به جهت سختگیری عراقی‌ها باندازه کافی آب نداشتیم و مدتی که بود نمازها را با وضو نمی‌خواندیم. کنار در میله‌ای سلول نشسته و نماز صبح را خواندم. بو و رایحه غیرقابل تصوری بویژه در آن فضای متعفن به مشامم رسید. فکر کردم متوهم شده‌ام. بو از راهرو به مشامم می رسید. پرویز شریفی را که مثل برادرم بود صدا زدم برای نماز پرویز تیمم کرد و رو به قبله نشسته نماز خواند. نماز پرویز که تمام‌ شد، پرسیدم پرویز! بویی حس نمی‌کنی؟ مرحوم پرویز‌ شریفی کمی تامل کرد و گفت: بله! اما این بوی چیه؟ چقدر بوی خوب و دلنشینی است! دیگه مطمئن شدم که متوهم‌ نشده‌ام و بدنبال منشاء بو بودم که متوجه شدم بو از سمت حیدر به مشام می‌رسید. کم‌کم‌ چند نفر دیگه هم استشمام بو را گواهی کردند. در سلول روبرویی آقای باطنی و تعدادی دیگه از بچه‌های اصفهان بودند. آن‌ها هم بو را شنیدند. اصغر پروازیان که مقداری اطلاعات پزشکی داشت چک کرد. حیدر شهید شده بود و تائید کرد این بو و عطر بهشتی از پیکر ایشون‌ منتشر می‌شود. نماز میت را از داخل سلول برای ایشون انجام دادیم و بعد عراقی‌ها را خبر کردیم. سربازان عراقی وارد راهرو شدند علائم حیاتی حیدر را چک‌ کردند و با تائید شهادتش حیدر را در پتویی سبز پیچیدند و چند نفر از بچه‌ها پیکر شهید رو از سلول‌ها به محوطه بیرون انتقال دادند. قبل از این‌که پیکر شهید را به بیرون ببرند یکی از نگهبان‌ها که از بوی عطر پیکر شهید شدیدا تعجب کرده و بهت زده بود با صدایی که ما همه شنیدیم گفت: والله هذا شهید! روحت شاد حیدر جان. آزاده تکریت ۱۱ https://eitaa.com/taakrit11pw65
🌺🕊🌺🕊🌺🕊 🕌زیارت امام سجاد و امام محمدباقر و امام جعفرصادق(عليهم السّلام) در روز سه شنبه 🔆السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا خُزَّانَ عِلْمِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا تَرَاجِمَةَ وَحْيِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا أَئِمَّةَ الْهُدَى السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا أَعْلامَ التُّقَى السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا أَوْلادَ رَسُولِ اللَّهِ 🔆أَنَا عَارِفٌ بِحَقِّكُمْ، مُسْتَبْصِرٌ بِشَأْنِكُمْ، مُعَادٍ لِأَعْدَائِكُمْ، مُوَالٍ لِأَوْلِيَائِكُمْ، بِأَبِي أَنْتُمْ وَ أُمِّي، صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ 🔆اللَّهُمَّ إِنِّي أَتَوَالَى آخِرَهُمْ كَمَا تَوَالَيْتُ أَوَّلَهُمْ،وَ أَبْرَأُ مِنْ كُلِّ وَلِيجَةٍ دُونَهُمْ،وَ أَكْفُرُ بِالْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ وَ اللاتِ وَ الْعُزَّى،صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ يَا مَوَالِيَّ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ 🔆السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَيِّدَ الْعَابِدِينَ، وَ سُلالَةَ الْوَصِيِّينَ 🔆السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بَاقِرَ عِلْمِ النَّبِيِّينَ 🔆السَّلامُ عَلَيْكَ يَا صَادِقاً مُصَدَّقاً فِي الْقَوْلِ وَ الْفِعْلِ 🔆يَا مَوَالِيَّ هَذَا يَوْمُكُمْ وَ هُوَ يَوْمُ ،وَ أَنَا فِيهِ ضَيْفٌ لَكُمْ وَ مُسْتَجِيرٌ بِكُمْ، فَأَضِيفُونِي وَ أَجِيرُونِي بِمَنْزِلَةِ اللَّهِ عِنْدَكُمْ، وَ آلِ بَيْتِكُمْ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ🌺 🦋 التماس دعای فراوان 🦋
🌺🕊🌺🕊🌺🕊 🕌زیارت امام موسى کاظم و امام رضا و امام جواد و امام هادى(عليهم السلام) در روز 🔆السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا أَوْلِيَاءَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا حُجَجَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا أنوارَ اللَّهِ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ السَّلامُ عَلَيْكُمْ، صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ عَلَى آلِ بَيْتِكُمْ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ، بِأَبِي أَنْتُمْ وَ أُمِّي 🔆لَقَدْ عَبَدْتُمُ اللَّهَ مُخْلِصِينَ، وَ جَاهَدْتُمْ فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ حَتَّى أَتَاكُمُ الْيَقِينُ فَلَعَنَ اللَّهُ أَعْدَاءَكُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ أَجْمَعِينَ وَ أَنَا أَبْرَأُ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَيْكُمْ مِنْهُمْ 🔆يَا مَوْلايَ يَا أَبَا إِبْرَاهِيمَ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ يَا مَوْلايَ يَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى يَا مَوْلايَ يَا أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ يَا مَوْلايَ يَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِيَّ بْنَ مُحَمَّدٍ أَنَا مَوْلًى لَكُمْ، مُؤْمِنٌ بِسِرِّكُمْ وَ جَهْرِكُمْ، مُتَضَيِّفٌ بِكُمْ فِي يَوْمِكُمْ هَذَا وَ هُوَ يَوْمُ ، وَ مُسْتَجِيرٌ بِكُمْ فَأَضِيفُونِي وَ أَجِيرُونِي، بِآلِ بَيْتِكُمُ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِين🌺 💢التماس دعای ویژه دارم💢
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 یکی از راه های پیشگیری از ⚠️ کمتر درباره زندگی‌هامون برای دیگران بگیم، کمتر از موفقیت‌ها، پول درآوردن‌ها، خونه وماشین خریدن‌هامون برای دیگران بگیم. وقتی زیاد اتفافات زندگی خودمون رو برای دیگران تعریف کردیم دوحالت اتفاق میفته 🔸️ اول اینکه مبتلا به چشم‌زخم میشیم، و این چشم زخم هم در منابع دینی ما بهش اشاره شده و هم منابع علمی جدید به قدرت و تاثیرگذاری چشم رسیدن 🔸️ دوم اینکه، بعضیا شاید مارو چشم نزنن ولی آه حسرت میکشن که خوش بحال فلانی، چه زندگی خوبی داره، چقدر خوشبخته، چقدر پولداره، مانداریم. این آه خیلی اثرگذاره 🧿🙏🧿🙏🧿🙏
هدایت شده از سیری در صحیفه
روضه سيّدالشهداء علیه السلام حاج آقا جواد گلپایگانی نقل کردند که مرحوم آقای خویی فرمودند: ما در نجف اشرف در خانه بسیار کوچکی زندگی می‌کردیم. خانمم روضه می‌گرفت و مزاحم مطالعه من بود. من به ایشان گفتم: روضه‌خوانی در منزل مزاحم مطالعه من است، روضه ترک شد، ولی مبتلا به چشم‌دردی شدم که هر چه به دکتر مراجعه کردم، خوب نشد و دکترها از معالجه آن مأیوس شدند. متوسّل شدیم، در عالم خواب به من گفتند: بنا بود شما کور شوید، ولی حالا که متوسّل شدید، با تربت استشفا کنید. با تربت استشفا کردم چشمم خوب شد. . جرعه‌ای از دریا ؛ ج ۲ ص ۶۸۱ .
🕌زیارت امام حسن عسكرى (عليه السّلام) در روز پنجشنبه 🔆السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ خَالِصَتَهُ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا إِمَامَ الْمُؤْمِنِينَ وَ وَارِثَ الْمُرْسَلِينَ وَ حُجَّةَ رَبِّ الْعَالَمِينَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ وَ عَلَى آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ 🔆يَا مَوْلايَ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَنَا مَوْلًى لَكَ وَ لِآلِ بَيْتِكَ وَ هَذَا يَوْمُكَ وَ هُوَ يَوْمُ وَ أَنَا ضَيْفُكَ فِيهِ وَ مُسْتَجِيرٌ بِكَ فِيهِ، فَأَحْسِنْ ضِيَافَتِي وَ إِجَارَتِي بِحَقِّ آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ. 🌺 💢التماس دعای ویژه💢
پیامی از یک غسال : دو تا موضوع خواستم بگم چون امروز شاهدش بودم ، 👈 اول اینکه وقتی یه میت میارن پاهاش یا دستاش جمع شده نباید به زور اونا رو صاف کرد ممکنه استخونش بشکنه یا رگی چیزی داخل دست و پاش پاره بشه و متوجه نشیم در اونصورت گناه کردیم و دیه به گردنمون می‌اُفته باید همون حالت غسل و کفن بشه 👈 دوم در موردِ کاشتِ ناخن هست ، الان یه میت داره غسل داده می‌شه داخل غسالخانه ، (ناخن کاشت) داره ، (مژه کاشت) داره ، (لاکِ دائمی زده) که هیچکدوم قابل برطرف کردن نیس ، خانوادش دارن التماس می‌کنن که پاکش کنید یجوری برطرف کنید می‌گیم نمی‌شه چون ما دیه گردنمون می‌اُفته اگه گوشه ناخنش زخم یا خراشیده بشه اصلاً بهش دست نمی‌زنیم ، وظیفه‌ی ما غسل دادنه ، ما هم غسلش می‌دیم ولی میت شما انگار بدونِ غسل دفن می‌شه ، خواهرش میگه که گفتن میشه جبیره ای غسل کرد ، ببینید برای میت غسل جبیره نداریم اصلاً ، این متوفی در زمان زنده بودنش هم هیچکدوم از اعمالش درست نبوده ، چرا ❓❓❓❓ چون با آگاهی از اینکه داره مانع روی بدنش ایجاد می‌کُنه دست به همچین کاری زده ، ناخواسته نبوده بخاطر همین غسل و وضوی جبیره ای برای این افراد حتی در زمان زنده بودنشون هم بی‌فایده هست ، در ضمن با صرف هزینه می‌تونه برطرف کنه ولی نکرده!!!..... 🌺مرگ خبر نمی‌کنه و یاد مرگ چیز خوبیه ...💔 ماه مبارک رمضان در حرم امام رضا طلبه ای در رواق دارالحجه پشت بلندگو قبل از اقامه ی نماز واجب به صراحت اعلام کرد کاشت ناخن و مژه توسط تمام مراجع تقلید ممنوع و حرام اعلام شده و پول حاصل دستمزد این امر حرام هست حتی وقتی شخصی مکانی در اختیار این افراد قرار میده جهت انجام این امر پول حاصل از اجاره ی آن هم حرام است علت آن هم فرمودند اگه به هر دلیلی نمازخوان نبود طرف یا حتی مقید هم بود کامل تحقیق نکرده بود و به احکام داخل آرایشگاه ها بسنده کرده و انجام واجبات شرعی رو با تیمم و وضوی جبیره انجام داد بعد مرگ جهت غسل میت عنوانی با غسل جبیره و تیمم و فلان تو این زمینه کاشت ناخن وجود ندارد و باید بدن تطهیر کامل صورت بگیره تنها راهش برداشتن ناخن هاست که هیچ غسالی اینکار رو انجام نمیده چون دیه گردن غساله میوفته و میت بدون غسل دفن میشه... قسم خورد گفت شمایی که شنیدید به همه بگید به هر کس که میخواد این کار رو انجام بده موظفید ابلاغ کنید لطفاً همه ی زنان مومن در گروه ها پخش کنید مخصوصا به دست آرایشگرها برسونید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠خانم بدحجاب جلوی یکی از علما رو گرفت و از ایشون سوال کرد : 💠اگه یک تار موی من بیرون باشد، دنیا به آخر می‌رسه؟! چرا اینقده شماها گیر می دین؟ عالم جواب داد : 💠اگــر یــک تــار مــو در غذایــی خــوب و خوشــمزه باشــد، آیــا دنیــا بــه آخــر می‌رسه؟ قطعا خیـر. ایـن تـار مـو حتـی مـزه و طعـم غـذا رو هـم تغییـر نمی‌ده، امـا بسـیاری از افراد طبیعتـا در چنیـن حالتـی دچـار دلزدگـی شـده و اون غـذای خـوب و خوشـمزه از چشمشون می‌افته. حالا بذار یه داستان قشنگ تاریخی هم برات بگم... 💠عالم گفت : روزی یکــی از یــاران امــام صادق ( علیه السلام ) خدمــت ایشــان رســید و گفــت در یــک کــوزه روغــن یــک مــوش افتــاده، آیــا می‌شود آن روغــن را خــورد؟ امــام صــادق (علیه‌السلام) فرمودنــد: نمی‌توانی آن را بخـوری. 💠مـرد گفـت آقـا یـک مـوش کوچکتـر از آن اسـت کـه باعـث شـود غـذای خـود را کنـار بگـذارم و از خیـر روغن‌های گـران قیمـت بگـذرم! 💠امـام صــادق (علیه‌السلام) فرمودنـد: آن چیـزی کـه در نظـر تـو کوچـک اسـت، مـوش نیسـت. ایـن دیـن اسـت کـه در نظـر تـو کوچـک اسـت. حالا خانم بزرگوار : 💠وقتـی از ایـن زاویـه بـه ماجـرا نـگاه کنید متوجـه می‌شیم کـه یـک تـار مـو شـاید بـه خـودی خـود اهمیتـی نداشـته باشـه امـا وقتـی بـه ایـن توجـه کنیـم کـه حتـی نمایـش یـک تـار مـو هـم، سـرپیچی از فرمـان پـروردگار جهانیـان اسـت، با این نگاه، بیرون امدن یـک تـار مـو جلوی نامحـرم هـم مهـم می‌شود.
💠 امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) فرمود: 💎 فَاعْلَمْ أنَّهُ لَيْسَ بَيْنَ اللّه ُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ بَيْنَ اَحَدٍ قَرابَةٌ وَ مَنْ أنْكَرَنى فَلَيْسَ مِنّى وَ سَبيلُهُ سَبيلَ ابْنِ نُوحٍ؛ 💧بدان كه ميان خداى متعالی و بندگانش خـويـشى و قـرابـتى نيـست، و كسى كه مرا انكار كند، از من نيست و راه او راه پسر نـوح است. 📚 كمال الدين و تمام النعمة،ج 2، ص 484.