🔺یکی از این بلاگرای اینستاگرام که کلیپ تولید میکرد، تو کلیپاش گهگاه مست بود و راحت مشروب میخورد!
دیروز در حالیکه داشت تتو میکرد بدنشو و زیاد مشروب خورده بود بعلاوه قرص... سنکوپ میکنه و میمیره
🔹تو کلیپ پنج روز قبلش که آخرش مشروب خورد، یکی کامنت گذاشته بود تامیتونی لذتش رو ببر و فقط مست کن. چند روز بعد بدلیل مستی طرف سکته قلبی کرد و مرد
🚨به#کانالمحرمانه110بپیوندید 👇
@secret110
@secret110
❌بازگشت به کار مدیرِ فسادستیز با پیگیری بازرس ویژه رئیسجمهور
🔶رئیس سابق اداره منابع طبیعی بابل که بهخاطر جلوگیری از زمینخواری برخی اشخاص متنفذ در این منطقه با فشارها و مداخلات غیرقانونی برکنار شده بود، با پیگیری نماینده ویژه رئیس جمهور در امر مبارزه با فساد به مسئولیت قبلی خود بازگشت.💯❌💯👍👌🤲🏻
🔷این مدیر ضد فساد در انجام وظایف قانونی خود مانع زمینخواری و دستاندازی برخی اشخاص به اراضی ملی شده بود.👌🙏🤲🏻😝🤩
🔶درویشیان در نامهای به رئیس سازمان منابع طبیعی کشور خواست ضمن حمایت قاطع و قانونی از او در انجام وظیفه، هرگونه مداخله احتمالی از سوی افراد را جهت پیگیری و اقدام لازم با فوریت به بازرسی ویژه ریاست جمهوری گزارش کند
❌بازداشت ۸نفر از مدیران شهرداری و شورایشهر مریوان
🔶صدور حکم جلب برای ۱۰ نفر دیگر
رئیسکل دادگستری استان کردستان در گفتوگو با تسنیم:
🔹در رابطه با پرونده مربوط به تخلفات شهرداری مریوان، تاکنون ۸ نفر شامل سرپرست فعلی شهرداری مریوان و برادرش، ۳ عضو شورای شهر، برادر یکی از اعضای شورای شهر و ۲ نفر به عنوان واسطه در این تخلفات بازداشت و روانه زندان شدهاند.
🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨
🔹برای ۱۰ نفر از مرتبطان با این پرونده نیز حکم جلب صادر و دستور بازداشت این افراد صادر شده است.
👌🙏🤲🏻👍🇮🇷🚨🇮🇷🚨
🔹اتهام این افراد اختلاس، دریافت و پرداخت رشوه، جعل، استفاده از سند مجعول، پولشویی و تحصیل مال از طریق نامشروع است.👍👌
❌تا میای مشروحِ اخبار مربوط به یه سفرِ رئیسی رو بخونی، خبر میرسه که رئیسجمهور فلانجا رو به مقصدِ بَهمانجا ترک کرد!
🔹ما عادت نداریم، هشت سال عادت کرده بودیم دولتِ زخمبستری داشته باشیم تا جنابِ امریکا اجازهیِ حرکت صادر کنه.🇮🇷🚨🇮🇷
🚨⚡️صاحبان این دو کوخ بشهادت رسیدند تا صاحب آن کاخ ویزای آمریکا بگیرد😡🤑☠🤮
•✨❄️•
🔘 داستان کوتاه
روزی "جوانی" نزد پدرش رفت و گفت: دختری را دیده ام و "شیفته زیبایی" و جادوی چشمانش شدم، میخواهم با او ازدواج کنم.
پدر با خوشحالی گفت:
این دختر کجاست تا برایت خواستگاری کنم؟
پس به اتفاق رفتند تا دختر را ببینند، اما پدر به محض دیدن دختر دلباخته او شد و به پسرش گفت:
ببین پسرم این دختر هم تراز تو نیست وتو نمیتوانی "خوشبختش" کنی، او باید به مردی مثل من تکیه کند، پسر حیرت زده جواب داد:
امکان ندارد پدر کسیکه با این دختر "ازدواج" میکند من هستم نه شما!
پدر و پسر با هم درگیر شدند و کارشان به "قاضی" کشید، ماجرا را برای قاضی تعریف کردند.
قاضی دستور داد دختر را احضار کنند تا از خودش بپرسند که میخواهد با که ازدواج کند.
قاضی با دیدن دختر شیفته جمال و محو دلربایی او شد و گفت:
این دختر مناسب شما نیست بلکه شایسته شخص صاحب منصبی چون من است! پس این بار سه نفری با هم درگیر شدند و برای حل مشکل نزد وزیر رفتند.
"وزیر" با دیدن دختر گفت:
او باید با وزیری مثل من ازدواج کند و قضیه ادامه پیدا کرد تا رسید به شخص امیر، امیر نیز مانند بقیه گفت:
این دختر فقط با من ازدواج میکند!
بحث و مشاجره بالا گرفت تا اینکه دختر جلو آمد و گفت:
راه حل مسئله نزد من است، من میدوم و شما نیز پشت سر من بدوید، اولین کسیکه بتواند مرا بگیرد با او ازدواج خواهم کرد!
بلافاصله شروع به دویدن کرد و پنج نفری پسر، پدر، قاضی، وزیر و امیر به دنبال او... ناگهان هر پنج نفر با هم به داخل چاله عمیقی سقوط کردند.
دختر از بالای گودال به آنها نگاهی کرد و گفت آیا میدانید من کیستم؟!!
من "دنیا" هستم!!
"من کسی هستم که اغلب مردم به دنبالم میدوند و برای بدست آوردنم با هم رقابت میکنند و در راه رسیدن به من ازخانواده، دین، ایمان و معرفتشان میگذرند و حرص و طمع آنها تمامی ندارد تا زمانیکه در قبر گذاشته میشوند در حالیکه هرگز به من نمیرسند..."
.
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
📚 داستان کوتاه
"کرامت امام رضا در حق دزد"
تو "تبریز" و قبل انقلاب یه گروه تصمیم گرفتن برن "پا بوس امام رضا" علیه السلام.
رئیس کاروان چند روز قبل حرکت تو خواب دید که امام رضا فرمودند داری میای "ابراهیم جیب بر" رو هم باخودت بیار.
"ابراهیم جیب بر کی بود؟!"
از اسمش معلومه "دزد مشهوری" بود تو تبریز که حتی کسی جرأت نمی کرد لحظه ای باهاش همسفر بشه چون سریع جیبشو خالی می کرد!
حالا امام رضا در خواب بهش گفته بودند اینو با "خودت بیارش مشهد!"
رئیس کاروان با خودش گفت:
خواب که "معتبر" نیست تازه اگه من اونو بیارم کسی تو "کاروان" نمیمونه همه "استعفا" میدن میرن یه کاروان دیگه پس بیخیال!
اما این خواب دو شب دیگه هم تکرار شد و رئیس چاره ای ندید جز اینکه بره "دنبال ابراهیم."
رفت "سراغشو" بگیره که کجاس، بهش گفتند؛ تو فلان محله داره میچرخه برو اونجا از هر کی سوال کنی "نشونت" میده.
بالاخره پیداش کرد!
گفت: ابراهیم میای بریم مشهد؟
(ولی جریان خوابو بهش نگفت)
ابراهیم گفت: من که پول ندارم تازه همین ۵۰ تومن هم که دستم میبینی همین الان از یه "پیرزن دزدیدم! "
رئیس گفت: عیب نداره تو بیا من "پولتم میدم."
فقط به این شرط که حین سفر "متعرض" کسی نشی بعد که رسیدیم مشهد، "آزادی!"
ابراهیم با خودش گفت؛ باشه اینجا که همه منو میشناسن نمیشه دزدی کرد بریم مشهد یه خورده پول "کاسب" شیم.
کاروان در روز معینی حرکت کرد وسطای راه که رسیدن "دزدای سر گردنه" به اتوبوس "حمله کردن" و "جیب" همه و حتی ابراهیم که جلوی اتوبوس نشسته بود رو "خالی کردن" و بعدم از اتوبوس پیاده شدن و رفتن!
اتوبوس که قدری حرکت کرد و در حالی که همه گریه میکردن که دیگه پولی برای برگشت ندارن، ابراهیم یکی یکی همه رو اسم میبرد و بهشون میگفت؛ از شما چقدر "پول دزدیدن" و بهشون میداد!
رئیس گفت:
"ابراهیم تو اینهمه پول از کجا آوردی؟!"
ابراهیم خندید و گفت:
وقتی "سر دسته دزدا" داشت از ماشین پیاده میشد همون لحظه جیبش رو "خالی کردم" و اونم نفهمید و از اتوبوس پیاده شد!
همه "خوشحال" بودن جز رئیس کاروان که زد زیر گریه و گفت:
"ابراهیم میدونی واسه چی آوردمت؟"
چون "حضرت به من فرمودن،"
حالا فهمیدم "حکمت" اومدن تو چی بوده؟
ابراهیم یه لحظه دلش تکون خورد گفت:
یعنی "حضرت" هنوز به من "توجه" داره؟
از همونجا "گریه کنان" تا "مشهد" اومد و یه "توبه نصوح" کنار قبر حضرت کرد و بعدم با "تلاش و کار حلال،" پولایی رو که قبلا "دزدیده بود"" میفرستاد تبریز و حلالیت می طلبید."
و در آخر هم در مشهد الرضا (ظاهرا مکانش نامعلومه) به رحمت خدا رفت...
مشهد...
روبروی ایوان طلا...
خیره به گنبد طلا...
اللهم صلي عليٰ عليِ بْنِ موسَي الرِضَا المرتضي....
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✅معجزه علمی قرآن
طبق تحقیقات ابرها دارای وزن بسیار زیادی هستند بطور مثال ابر کومولوس 🌧 یکی از رایجترین انواع ابر که ابر باران زا نیز محسوب می شود و در دو کیلومتری سطح زمین تشکیل می شود و وزنی بین صدهزار تا سی صد هزار تن را دارد(یک تا سه میلیارد کیلوگرم)که وزن یک ابر کومولوس معادل 6,268.75 میلیون نهنگ آبی است!
به غیر از زمین در فضا نیز ابرهای گرد و غبار وجود دارند که با گازها ستارگان را شکل می دهند در یک مورد وزن یکی از این ابرها به 300,000,000,000,000,000,000,000,000 میلیون تن میرسید!
جالب اینکه 1400سال قبل خداوند در قرآن کریم به موضوع سنگین بودن ابرها اشاره کرده است:
🍃در سوره اعراف آیه 57 نوشته شده است :
وَهُوَ الَّذِی یُرْسِلُ الرِّیَاحَ بُشْرًا بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ حَتَّى إِذَا أَقَلَّتْ سَحَابًا ثِقَالًا سُقْنَاهُ لِبَلَدٍ مَّیِّتٍ فَأَنزَلْنَا بِهِ الْمَاء فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِن کُلِّ الثَّمَرَاتِ کَذَلِکَ نُخْرِجُ الْموْتَى لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ
او کسی است که بادها را پیشاپیش (باران) رحمتش میفرستد تا زمانی که ابرهای سنگین بار را (بر دوش خود) حمل کنند در این هنگام آنها را به سوی سرزمینهای مرده میفرستیم و به وسیله آن آب (حیاتبخش) نازل میکنیم و با آن از هر گونه میوهای (از خاک تیره) بیرون میآوریم، و اینگونه (که زمینهای مرده را زنده کردیم) مردگان را (نیز در قیامت) زنده میکنیم تا متذکر شوید.
🍃در سوره الرعد آیه 12 نوشته شده است:
هُوَ الَّذِی یُرِیکُمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَطَمَعًا وَیُنْشِئُ السَّحَابَ الثِّقَالَ
او کسی است که برق را به شما نشان میدهد که هم مایه ترس است هم امید و ابرهای سنگین بار ایجاد میکند.
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
#آیا_می_دانستید 💡
اصطلاح "توبه نصوح"به معنای توبه راستین و قلبی است که شخص پس از این توبه هرگز دوباره اعمال ناپسند گذشته را تکرار نخواهد کرد، ابتدا باید بگویم که نصوح نام یک مرد است که داستان پند آموز او در کتاب مثنوی معنوی این چنین زیبا آمده است :
بود مردی پیش از این نامش نصوح
بد ز دلاکی زنان او را فتوح
در گذشته های بسیار دور مردی به نام نصوح زندگی می کرد که چهره و صدایی زنانه داشت و چون گرفتار هوای نفس بود، در حمام زنانه به دلاکی مشغول بود و همه او را به عنوان یک زن می شناختند.
در این حمام معمولا زنان سرشناس شهر رفت و آمد می کردند و چون نصوح دلاکی کارآزموده بود در میان زنان ثروت مند شهر سرشناس بود و حتی دختر پادشاه هم می خواست نصوح دلاک او باشد.
نصوح پس از هر روز کاری دچار عذاب وجدان می شد و توبه می کرد اما دوباره روز بعد هوای نفس و افکار لذت جویانه بر او غلبه می کرد، در نتیجه توبه خود را می شکست و دوباره به سرکارش در حمام زنانه می رفت.
توبه ها می کرد و پا در می کشید
نفس کافر توبه اش را می درید
سالها به این منوال گذشت تا آنکه در روزی از بد حادثه گوهر گرانبهای دختر پادشاه در حمام گم می شود و امر بر آن می شود، که همه ی حاضران در صحن حمام لنگ از بدن بگشایند تا اینگونه گوهر و دزد آن پیدا شود.
در این هنگام ترس بر نصوح مستولی گشت و دانست که تا دقایقی دیگر پیش همگان رسوا خواهد شد و کمترین مجازات برای او مرگ خواهد بود، چون نصوح مرگ را پیش روی خود می بیند به گوشی دورتر از محل حادثه می رود و با حال زار به درگاه پروردگار متعال دعا می کند و با تمام وجود از گذشته خود توبه کرده و از خداوند می خواهد که او را از این وضعیت برهاند.
ای خدا آن کن که از تو می سزد
که ز هر سوراخ مارم می گزد
گر مرا این بار ستاری کنی
توبه کردم من از هر نانکردنی
توبه نصوح آنچنان قلبی بود که، باری تعالی بر این بنده خطاکار خویش رحم می آورد و در میان زاری و گریه، نصوح این آوا را می شنود که گوهر گم شده در نزدیک چاهک آب پیدا شده است، نصوح که رحمت و آمرزش خداوند را به چشم دیده بود، از حمام به در می آید و راهی کوهستان شده و تا آخر عمر گوشه نشین می شود و به درگاه خداوند عبادت می کند.
توبه ای کردم حقیقت با خدا
نشکنم تا جان شود از تن جدا
برخی شاید گمان کنند داستان نصوح تخیلی است اما اینگونه نیست در قرآن کریم سوره مبارکه ی "التحریم" آیه ی شماره هشت به وضوح مومنان به توبه ای همانند نصوح دعوت شده اند " یا ایها الذین آمنو توبوا الی الله توبة نصوحاً...."
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
♦️تمامی استانهای ایران درگیر خشکسالی! در البرز، یزد و سمنان خشکسالی ۱۰۰ درصدی داریم!
🔹بر اساس اعلام سازمان هواشناسی شاخص بارش، تبخیر و تعرق استاندارد شده موسوم به SPEI در دوره ۱۰ ساله نشان میدهد که مساحت زیادی از تمام استانهای کشور درگیر درجات مختلف خشکسالی است.
🔹 ۱۰۰ درصد مساحت استان های البرز، یزد و سمنان با خشکسالی مواجه اند بهطوریکه «شدت خشکسالی» در ۹۷ درصد از مساحت سمنان، ۸۷.۶ درصد از مساحت البرز و ۶۷.۹ درصد از مساحت استان یزد «شدید» تا «بسیار شدید» است.
🔹تهران از نظر درصد وسعت تحت تاثیر خشکسالی با ۹۹.۸۴ درصد مساحت درگیر، در رتبه دوم استانهای درگیر خشکسالی کشور قرار دارد. هم اکنون ۸۶ درصد از مساحت تهران با خشکسالی شدید تا بسیار شدید مواجه است./ ایسنا
در سال 1881، دکتر ویلیام هالستد با چالشی احساسی روبهرو شده بود که در آن خواهرش بعد از زایمان خونریزی شدیدی داشت. ویلیام تنها فکری که به ذهنش میرسید این بود که سریع سوزنی را در بازویش فرو کند و خون خودش را به خواهرش منتقل کند. پس از چند دقیقه به دلایل نامشخصی، خواهرش شروع به بهبودی کرد.داستانی که تعریف کردیم اولین تجربهی انتقال خون جهان بود که هالستد آن را انجام داد، اما او بسیار هم خوششانس بود چراکه خواهرش گروه خونی مشابه با او داشت. چیزی که حتی در میان بستگان نزدیک هم تضمین شده نیشا