«تغییر» یک مولفهی چندوجهیه.
نمیشه به سادگی ادعا کرد هیچ چیزی تغییر نکرده.
من مثال مبتلا به پسرا رو میزنم. مسالهی سربازی یک ظلم آشکار تمام عیار به بخش عمدهای از جامعه است که باعث سرخوردگی و افسردگی و ناامیدی آدما میشه، هیچ ساختار درست و درمانی هم نداره، مثلا طرف با مدرک دکترا باید برای فرماندهشون چایی بریزه.
خب چه کسی موظفه بشینه این قانون رو اصلاح کنه؟ مجلس! همین یک مورد مثال نقض فرمایش شماست.
از این مثالهای نقض خیلی زیاد میشه پیدا کرد، در مورد مالیات بر خانههای خالی، مالیات از پزشکان، شفافیت و هزارتا مسالهی دیگه میشه مواردی رو ذکر کرد که این مجلس چون براش دغدغه بود بهش ورود کرد و سعی کرد وضع رو بهتر کنه.
خیلی جاها تونست، خیلی جاها هم نتونست.
اگه به آدمی رای بدیم که میدونیم خوب کار نمیکنه اره تقصیر ماست.
اما اگه ببنیم یک آدمی خوب حرف میزنه و حرفای خوبی هم میزنه، قانع بشیم که بهش رای بدیم، بعد بره توی مجلس و نباشه اونی که گفته، ما به وظیفمون عمل کردیم و اون به وظیفهش عمل نکرده. اولا چوب این عمل نکردن به وظیفهش رو خواهد خورد اون دنیا، دوما توی همین ساختار سیاسی هم ارگانهایی هستن که موظفن روی عملکرد نمایندهی مجلس نظارت داشته باشن، سوما رای دادن پایان کنشگری سیاسی ما نیست.
من حتما به امیرحسین ثابتی رای میدم، اما اگر رای بیاره و بره توی مجلس، حتما پیگیری میکنم حضورش و رایهاش و نظراتش رو و به عنوان کسی که با رای من رفته توی مجلس ازش مطالبه میکنم.
#شما
دلیل وضعیت الان مردم خیلیاش برمیگرده به رای خود مردم اقا سید.وقتی 8 سال خاتمی رئیس جمهور بود وقتی 8 سال دولت فشل و خائن روحانی سرکار بود با رای همین مردم سرکار بود پس مردم دارن نتیجه رای خودشون میبینن الان.اگه سال 92 بجای روحانی مثلا سعید اقای جلیلی رای میاورد ایا 8 سال بعدش وضعیت کشور همونی بود که روحانی تحویل داد؟؟؟قطعا نه.ما نه تو سیاست که تو زندگی واقعیمونم دقیقا نتیجه انتخابای خودمون میبینیم.درست باید انتخاب کنیم که بعدش پشیمون نشیم.
بنیصدر هم با رای مردم شد رئیسجمهور، آقای خامنهای هم با رای مردم شد نمایندهی مجلس.
نتیجهش چیشد؟
آقای خامنهای طرح عدم کفایت سیاسی بنیصدر و برد مجلس و یه تنه واستاد پای عزل رییس جمهور. رای تاثیر داره.
#شما
رای نمیدهم چون سیستم تایید صلاحیت مشکل دار هست حالا گیریم ما به آدم های مشکل دار مثل قالیباف رای ندیم جماعتی هستن که رای بدن خب. رای نمیدهم وقتی خود رهبری رفراندوم را قبول ندارند چون معتقدن خرد جمعی نمیتواند تصمیم درستی بگیرد (گفتگوی سال گذشته ایشان با دانشجویان) ولی هم در رای گیری ها شرکت میکنند و هم تبلیغ اینکار رو میکنن.
رای نمیدهم چون برنامه ای وجود ندارد. امیدی هم وجود ندارد.
۱. شورای نگهبان یه ایدهی سیاسیه که نبودنش خیلی بدتر از بودنشه.
۲. همین شورای نگهبان مشکلدار ۷۵ درصد از کسایی که اسم نوشتن رو تایید صلاحیت کرده.
۳. تایید صلاحیت یک فرآیندی نیست که فقط شورای نگهبان توش دخیل باشه، سازمان اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات استعلامهای داوطلب رو میگیرن و به شورای نگهبان گزارش میدن.
۴. این استدلال که من رای نمیدم چون به هرحال اونی که من قبولش ندارم میره توی مجلس استدلال ضعیفیه. نمونهش رو میتونید توی مجالس قبل یا همین مجلس ببینید. مثلا من به آقای صادق شهبازی رای دادم، ولی نرفت توی مجلس، خب چیکار کنم؟ امسال رای ندم چون سال پیش اونی که میخواستم نرفت توی مجلس؟ پس کنش سیاسی چی میشه؟
۵. حرف آقای خامنهای این نبود که رفراندوم رو قبول ندارن، که اگه نداشتن از پنج ماه پیش در مورد انتخابات جمعه صحبت نمیکردن، ایشون در برابر استدلالی که میگفت سر هرچیزی باید رفراندوم برگزار کرد یه امر منطقی رو متذکر شدن که: ثبات سیاسی مهمه و نمیشه سر «هر مسألهای» رفراندوم برگزار کرد.
۶. آدمی رو پیدا کن که برنامه داشته باشه.
فردا جمعه است، ولی نه از اون جمعههایی که تعطیله. فردا از ستارخان و باقرخان و میرزا کوچک جنگلی تا دخترکاپشن صورتی چشمشون به ماست.
فردا همهی آدمایی که توی قحطی بزرگ به دست بریتانیا کشته شدن، همهی مشروطهچیا، همهی کسایی که قلبشون با خوندن ترکمنچای ریش ریش شد، همهی اونایی که برای وطن جنگیدن، همهی اونایی که از چنگیز مغول نفرت دارن چشمشون به ماست.
ما برای بالا موندن این پرچم به وسعت برگبرگ تاریخ خون دادیم. ما بیشتر از هر کشور دیگهای برای استقلالمون جنگیدیم، ما مردم ایرانی هستیم که با خون دل به امروز رسیدیم.
من مطمئنم از امیر کبیر تا مصدق تا تکتک جوونایی که رفتن روی سیمخاردار که یه وجب از خاک میهن دست اجنبی نیفته همه چشمشون به ماست که دشمنشاد نشیم.
ایران، برای ما حکایت لالایی بچگیامونه، حکایت غم اون کارگریه که دستش پینه بسته ولی سرش بالاست که کسی نمیتونه بهش نگاه چپ کنه، ایران همه چیز ماست، وطن ناموسه و ما برای ناموسمون جون میدیم. رای که چیزی نیست.
خوشحالم که خدا توفیق داد تا این بار هم کاری که برای دین و کشورم از دستم برمیومد رو انجام بدم.
و تشکر ویژه میکنم از جمهوری اسلامی که هنوز بر «مردم» استواره.
حالا که میبینن مردم واقعا دارن میرن پای صندوق رای و گوه میزنن به سر تا پای همهی دشمنای ایران و تریبونهای فیک رسانهای و میلیاردمیلیارد دلاری که خرج #رای_نمیدهم شد، دارن عکس آدمای دغدغهمند مُسِن حاضر پای صندوق رای رو میذارن و اونا رو عامل بدبختی نسل جدید معرفی میکنن و مسخرشون میکنن.
اتفاقا نسل جدید خیلی زودتر میفهمه کی داره قالتاقبازی درمیاره. شما از همین سوختید.
انتخابات امسال و مخصوصا رای آوردن امیرحسین ثابتی و رقابت رایهایش با قالیباف، نشان دهندهی تغییر مدل تفکر سیاسی بدنهی حزباللهیها و تمام شدن دورهی پدرخواندههای سیاسی است.
این اتفاق مبارکی است که باید قدرش را دانست.
رای دادن چه تاثیری داشت؟ عنابستانی، نمایندهی سبزوار، که به صورت سرباز راهور سیلی زده بود، وارد مجلس نشد.
آخرین محمولهی غذایی که برای مردم تشنه و گرسنهی غزه ارسال شد، چهل و یکی دو روز قبل بود.
چهل روز گرسنگی یعنی تلاش اسرائیل برای شکستن «ارادهی غزه»
تلاشی که هر روز بیشتر از روز قبل شکست میخورد. چند روز پیش فیلمی منتشر شد که اگر آدم از غمش بمیرد کم است.
مردمِ غیرنظامیِ غیرمسلحِ گرسنه و تشنه به امید رسیدن کمک غذایی در نقطهای جمع شدند و پهبادهای رژیم حرامزادهی اسرائیل آنها را بمبباران میکند.
از این به بعد هرکس در مورد دموکراسی و مزیتهایش صحبت کرد این فیلم را به او نشان دهید.
غزه امروز شعب ابی طالب است. خیبر و بدر و حنین همه بعد از شعب بود، غزه هم پیروز خواهد شد، اما ننگ سکوت در برابر این جنایت هولناک بر دامن «نظم نوین جهانی» خواهد ماند.
همین که دید دل بستم مرا دلسرد کرد از خود
دلم خوش بود او دلگرمیام میماند اما رفت
#سید_علی_حسنی
ما میفهمیم مشارکت چهل درصدی یعنی شصت درصد جامعه در انتخابات شرکت نکردند اما شما نمیفهمید که ۲۵ میلیون آدم در انتخابات شرکت کردند.
ما آن ۶۰ درصد را نه سانسور میکنیم نه رها میکنیم اما شما این ۲۵ میلیون آدم را هم سانسور میکنید، هم تمسخر میکنید.
فارغ از اینکه اساسا مشارکت در انتخابات مجلس همواره پایینتر از مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری است، در نقاطی مثل شادگان، خرمشهر، آبادان، سمیرم، مریوان، اندیمشک، رامهرمز، اندیمشک، قم و برخی شهرهای دیگر، مشارکت افزایش بالای ۳۰ درصدی داشته است.
(برای اطلاع دقیق به گزارش خبرگزاری نسیم مراجعه کنید)
مشارکت ۴۲ درصدی یعنی شکست پروژهی براندازی، یعنی پاسخ بدنهی عمومی به «تحریم انتخابات» یعنی بیاثر کردن یک سال پروژهی رسانههای بیگانه و خائنهای داخلی برای عدم حضور در انتخابات.
شما این را نمیبیند، شما مردم را سانسور میکنید، شما رای آوردن امیرحسین ثابتی به عنوان نفر سوم تهران را نه تنها تحلیل نمیکنید که به سخره میگیرید.
اسم خودتان را هم گذاشتید جامعهشناس.
مگر نمیگویید فقط حزباللهیها در انتخابات شرکت کردند؟ رای آوردن حمید رسایی، سیدمحمود نبویان و امیرحسین ثابتی را تحلیل کنید. بگویید چرا مردم حزباللهی بیشتر از نماد عقلانیت و عملگرایی مدرن، سردار دکتر خلبان قالیباف، به کسانی رای دادند که به اصطلاح شما تندرو و کلهخراب سیاسیاند؟
چهطور اسم خودتان را انقلابی میگذارید اما صبح تا شب در صدد ناامید کردن مردمی هستید که در این شرایط سخت و بغرنج برای تایید جمهوری اسلامی پای صندوق آمدند؟
بدنهی انقلابی که در انتخابات مشارکت کرده، برخلاف سالهای قبل به رشد سیاسی رسیده و رای لیستی نداده، از شعارهای تکراری و از لیستهای پدرخواندههای سیاسی عبور کرده.
در تکتک اتفاقهای این انتخابات امید موج میزند، کرم تزریق ناامیدی برای جذب چهارتا فالوور را درمان کنید، واقعیت را ببینید، آنچه قابل انکار نیست.
اگه برات سواله که کی از همه بدبختتره بذار بهت بگم که دیشب، کیفی که باهاش کلی مشهد و کربلا رفتم و محتویات داخلش شامل دفتر شعری که برام خیلی عزیز بود و شعرای چندسالهم که توش بود، کارت ملی، شارژر و هندزفریم رو دزدیدن.
تا اطلاع ثانوی غصهدارم.
ولی انسان واقعا موجود ضعیفیه که انقد به چیزای بیاهمیت این دنیا دل میبنده و از دست دادنشون اذیتش میکنه.
ز دستم برد، مثل سارقان، تنها پناهم را
شباهنگام غارت کرد منزلگاه آهم را
#سید_علی_حسنی
اگر تمام جهان را به دست من بسپاری
چه فایده؟ اگر آن روز نوکر تو نباشم
#سید_علی_حسنی