eitaa logo
صـــــدای بــــاران....☔
1.7هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
4.3هزار ویدیو
15 فایل
آرامش تجربه حضور خدا در زندگیست... https://eitaa.com/sedaybaran مشاوره یاران باران https://eitaa.com/joinchat/742129681Cede478ce4d خیرین مهربان❤ https://eitaa.com/joinchat/296484905C665cd77429
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
32 💠جلسه قبل از داشتن آزادی حرف زدیم که میخوای آزاد باشی که چی بشه؟ حالا خودمونیم وقتی ضعیف و مردنی باشی، آزادت بگذارن، نمیتونی دو قدم برداری به چه درد میخوره اون آزادی ‼️ دشمنان بشریت( صهیونیست‌ها ) بیشتر از همه از آزادی میگن 👈خب بگو قدرت! 👈بگو لذت! 👈بگو شکوفایی! سر منو سرگرم میکنی شیره میمالی براچی !؟؟؟ 🕊آزادی چیز خیلی خوبیه 👈🏼 ولی هدف نیست، 👈🏼 وسیله ست!!! که من به چی برسم؟ 🔚به قدرت به اندازه ای که منو به قدرت برسونه ""باید"" ازش استفاده کنم به اندازه ای که منو به بالاترین لذت ها برسونه ""باید"" ازش استفاده کنم به اندازه ای که منو به شکوفایی برسونه ""باید"" ازش استفاده کنم نه اینکه ‼️زورمو برده، فهممو گرفته بعد میگه عوضش الان آزادی !!! عوضِ چی آزادی؟ !!! ┄┅─✵💝✵─┅┄ ☔️ @sedaybaran
تو قدرتمند باش، آزادیتو تامین میکنی!! تو قدرتمند باش، آزادیتو کسی سلب نمیکنه!! تو قدرتمند باش که از آزادیت استفاده کنی!! گرفتی ؟؟؟؟؟؟؟؟ نگرفتی دوباره سه باره برو تو بحرش☝️😊 💟امام زمان علیه السلام له الفداه وقتی ظهور میکنه که من قوی بشم من اونقدر باید قوی بشم که دیگه نیاز نداشته باشم گناه بکنم سبک زندگی رو باید یه جوری طراحی کنیم که به بیشترین لذت برسیم. در بین لذت ها، یک لذتی رو فراموش نکن، 👈قدرت👉 چرا عرفای ما که به اوجِ تقوا و اوجِ معنویت میرسن، بالاترین قدرت ها رو دارن؟ 💥دست به مس میزنن طلا میشه؟! هر اطلاعاتی رو توی هر کجای دنیا که بخوان میگیرن؛ دعا کنن مستجابه...؟! اگرچه استفاده نمیکنن از این قدرتها. بله خب بچه که نیستن که نظم عالم رو بهم بریزن. ❇️ قدرت، اولین بهره ای هست که خدا به یه انسانِ معنوی میده. ┄┅─✵💝✵─┅┄ ☔️ @sedaybaran
حضرت هم وقتی ظهور میفرمایند، قدرت هر مردی رو چهل برابر میکنن ! 📌 قدرت رو بخوای، قدرتمندیِ روحی، قدرتمندیِ اقتصادی، این قدرتها رو بخوای، خیلی از سبک زندگی های غربی و نظام سرمایه داری رو قبول نمیکنی. حالا میریم توی 👇 هدف چیه؟ 🔚قدرتمندی. خدا تعیین کننده نباشه ، خودت تعیین کننده باش. فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا (روم آیه۳۰) اونوقت وقتی شکوفا بشی، بیشتر دین رو میپذیری 😌 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 خب دوستان از چی حرف زدیم ،قدرت💪 نکته مهم رو گرفتید؟ وقتی امام زمان میاد که ما قوی بشیم😍 تلاش کنیم روز به روز به قدرت هامون اضافه بشه اگه گفتید چجوری؟چی کار کنیم که قدرتمند بشیم؟🤔 فکر کنید ببینیم به چه نتیجه هایی می رسید!😉 فکر کردن خودش عبادته! فکر کنید😊 رو حتما بخونید✔️ در پناه حق،التماس دعا ┄┅─✵💝✵─┅┄ ☔️ @sedaybaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چقدر کتاب کم میخوانیم.....!! آخرین باری که یک کتاب را ورق زدی کی بود؟! حتی بزرگترین معجزه ی پیامبر آخرالزمان یک کتاب است، همین کلمات معجزه اند چون دریایی از معانی را حمل میکنند که در سرنوشت تو دخیلند..... هر روز ده آیه از قرآن را با تفکر و تأمل بخوان آنوقت ببین چقدر فکر و اندیشه ات نورانی میشود.......✨ کلمات پروردگار تو معجزه اند💥 ☔️@sedaybaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صـــــدای بــــاران....☔
#سه_دقیقه_در_قیامت #قسمت_اول ♻️ گذر ایام پسری بودم که در خانواده مذهبی در یکی از شهرستان های استا
⤴️⤴️⤴️ ✅مجروح عملیات 🥀 سال ۱۳۹۰ بود و مزدوران و تروریستهای وابسته به امریکا در شمال غرب کشور و در حوالی پیرانشهر مردم مظلوم منطقه را به خاک و خون کشیده بودند. آنها چند ارتفاع مهم منطقه را تصرف کرده بودند. شهریور ۱۳۹۰ و بدنبال شهادت سردار جان نثاری و جمعی از پرسنل توپخانه سپاه، نیروهای ویژه سپاه به منطقه آمده و عملیات بزرگی را برای پاکسازی کل منطقه تدارک دیدند. 🍃 عملیات بخوبی انجام شد و با شهادت چند تن از نیروهای پاسدار ارتفاعات جاسوسان و کل منطقه مرزی از وجود عناصر گروهک تروریستی پژاک پاکسازی شد. من در آن عملیات حضور داشتم ازاینکه پس از سالها یک نبرد نظامی واقعی را از نزدیک تجربه میکردم حس خیلی خوبی داشتم آرزوی شهادت نیز مانند دیگر رفقایم داشتم اما با خودم میگفتم: ما کجا و شهادت ؟! 😣 در آخرین مراحل این عملیات تروریست ها برای فرار از منطقه از گازهای فسفری و اشک آور استفاده کردند تا ما نتوانیم آنها را تعقیب کنیم. آلودگی محیط باعث سوزش چشمانم شده بود. دود اطراف ما را گرفت. رفقای من سریع از محل دور شدند اما من نتوانستم. چشمان من به شدت میسوخت. سوزش چشمان من حالت عادی نداشت. چون بقیه نیروها سریع جلو رفتند اما من حتی نمی توانستم چشمم را باز نگه دارم! به سختی و با کمک یکی از رفقا به عقب برگشتم. 👨‍⚕ پزشک واحد امداد قطره ای را در چشمان من ریخت و گفت: تا یکساعت دیگه خوب میشوی. ساعتی گذشت اما همینطور درد چشم مرا اذیت میکرد. به پزشک بیمارستان صحرایی و سپس بیمارستان داخل شهر مراجعه کردم. بوسیله آرامش بخش توانستم استراحت کنم، اما کماکان درد چشم مرا اذیت میکرد. 🔄 چند ماه از آن ماجرا گذشت عملیات موفق رزمندگان مدافع وطن باعث شد که ارتفاعات شمال غربی بکلی پاکسازی شود. نیروها به واحدهای خود برگشتند اما من هنوز درگیر چشم هایم بودم. بیشتر چشم چپ من اذیت میکرد. حدود سه سال با سختی روزگار گذراندم. در این مدت صدها بار به دکترهای مختلف مراجعه کردم اما جواب درستی نگرفتم. 😓 تا اینکه یک روز صبح احساس کردم که انگار چشم چپ من از حدقه بیرون زده! درست بود در مقابل آینه که قرار گرفتم دیدم چشم من از مکان خودش خارج شده! حالت عجیبی بود. از طرفی درد شدیدی داشتم. 🙏 همان روز به بیمارستان مراجعه کردم و التماس میکردم که مرا عمل کنید دیگر قابل تحمل نیست. کمیسیون پزشکی تشکیل شد عکسها و آزمایشهای متعدد از من گرفتند. در نهایت تیم پزشکی که متشکل از یک جراح مغز و یک جراح چشم و چند متخصص بود، اعلام کردند: یک غده نسبتاً بزرگ در پشت چشم تو ایجاد شده فشار این غده باعث جلو آمدن چشم گردیده. بعلت چسبیدگی این غده بمغز کار جداسازی آن بسیار سخت است. 💯 بعد اعلام شد که اگر عمل صورت بگیرد، یا چشمان بیمار از بین میرود و یا مغز او آسیب جدی خواهد دید. کمیسیون پزشکی خطر عمل جراحی را بالای ۶۰ درصد میدانست و موافق عمل نبود. اما با اصرار من و با حضور یک جراح از تهران کمیسیون بار دیگر تشکیل و تصمیم بر این شد که قسمتی از ابروی من را شکافته و با برداشتن استخوان بالای چشم به سراغ غده در پشت چشم بروند. عمل جراحی من در اوایل اردیبهشت ماه ۱۳۹۴ در یکی از بیمارستانهای اصفهان انجام شد. عملی که شش ساعت بطول انجامید. تیم پزشکی قبل از عمل بار دیگر به من و همراهان اعلام کرد: بعلت نزدیکی محل عمل به مغز و چشم احتمال نابینایی و یا احتمال آسیب به مغز و مرگ وجود دارد. برای همین احتمال موفقیت عمل کمتر از پنجاه درصد است و فقط با اصرار بیمار عمل انجام می شود. با همه دوستان و آشنایان خدا حافظی کردم. با همسرم که باردار بود و در این سالها سختی های بسیار کشیده بود وداع کردم. از همه حلالیت طلبیدم و با توکل بخدا راهی بیمارستانی در اصفهان شدم. 🏩 وارد اتاق عمل شدم حس خاصی داشتم احساس میکردم که از این اتاق عمل برنمیگردم. تیم پزشکی با دقت بسیاری کارش را شروع کرد. من در همان اول کار بیهوش شدم... عمل جراحی طولانی شد و برداشتن غده پشت چشم، با مشکل مواجه شد. پزشکان تلاش خود را مضاعف کردند. برداشتن غده همانطور که پیش بینی میشد با مشکل جدی همراه شد. آنها کار را ادامه دادند و در آخرین مراحل عمل بود که همه چیز عوض شد... 📚 ادامه دارد... ☔️ @sedaybaran
میگفتقاشق برای‌ خوردن غذا خوب است و فنجان برای چای نوشیدن و انسان هم تنها برای #‎آدم‌شدن خوب است...! :) آشیخ‌رجبعلی‌خیاط🌱 ☔️@sedaybaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┅─✵🍃✨﷽✨🍃✵─┅ اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد... ☔️@sedaybaran
AUD-20200411-WA0017.mp3
5.93M
قرائت دعای عهد💕 🍃 روز هجدهم 🗓شروع چله: ۹۹/۸/۹ ☔️@sedaybaran
صـــــدای بــــاران....☔
#نکات_دعای_عهد 17 عاشق دلباخته💕 و السابقین الی ارادته... خدایا من از کسانی باشم که #میل و خواسته
18 عاشق شهید💕 قشنگترین درخواست و عهدی که در ادامه‌ دعا هست اینه؛ وَ الْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْهِ... خدایا هرچند از هم اکنون آماده ی جانفشانی تا رسیدن به شهادت هستیم، ولی امید و آرزوی ما شهادت در حضور حضرت در هنگامه ی ظهور هست🙏✨ شکی در ارزش و مقام شهید نیست ولی، 💫🌷 شهادت در کنار امام زمان علیه السلام بالاترین ارزشی هست که نمونه اش فقط در زمان حضور معصومین علیهم السلام بوده ، 🌀یکی از علل بلندی مقام و ارزش شهدای کربلا اینه که در رکاب و مقابل امام زمانشون بشهادت رسیدند ، ❣این نوع شهادت در هیچ دوره ای، مخصوصا زمان غیبت، تکرار نشده و تنها هنگام ظهور دوباره عملی خواهد شد ، 🌀یکی دیگر از عللی که به این شهیدان ارزشی فوق العاده داده و باید گفت اونها رو از همه ی شهدای تاریخ بالاتر برده اینه که، 💫🌍شهادت یاوران امام از عوامل پیروزی قیام حضرت در سطح وسیع کره ی زمینه و شهادت هیچ شهیدی این چنین نبوده است. مولای مهربان منم بخر💐  ☔️@sedaybaran
فرمود💌 " یا اَیُّهَا الَّذین امَنوا عَلَیکم اَنفُسَکُم " ای اهل ایمان ! مراقبِ خودتون باشید... مائده‌| ۱۰۵ 💕 ☔️ @sedaybaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
〖دݪبستہ‌دنیانبودن..(:" شہدا ... باهردردےجانمی‌زدن🌱 میگفتن‌فدا‌سر‌حضرت‌زهرآ ! شهید‌زندگےکردن‌یعنی‌همه‌سختیارو به‌جون‌خریدن‌براےفداشدن💔 🕊 ☔️ @sedaybaran
❝↯•••🌱 چہ‌زیبا "شهادت"...🌷 بہ‌پایتان‌پیچیددراین‌دنیا ؛ ونگذاشتید‌دنیا‌پاپیچتان‌شود (:" ☔️ @sedaybaran
4_5771821715176817711.mp3
6.15M
وقتی دلم از زمونه خسته میشه میام تو گلزار میشینم..‌.💔 ایم آی یادی ازشهدا🌷 ☔️ @sedaybaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
13.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
━━━━✦◯◯﷽◯◯✦━━━━ ⑬←ارائه ی نسخه ی درمانی بسیار ساده کرونا توسط "دکتر احمد سوزنچی برای درمان انواع سرماخوردگی ها " 🔰جواهرالحیاة مرجع تخصصی درمان ☔️@sedaybaran @Javaher_Alhayat ════✧✤✾ ⃟✾✤✧════ 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
33 دین داری‌ای که طرف بگه من که نمیدونم ربطِ اینا ( دروس گذشته ☝️) با هم چیه ولی چون خدا گفته، چشم‼️ شما فکر میکنید خدا این دینداری رو قبول میکنه?! اگه قبول بکنه، یه ذره... ✅ بلکه میفرماید من عبادت رو به اندازه‌ی« عقلت » قبول میکنم. چقدرشو« فهمیدی؟» پس ""اصل اول"" در سبک زندگی👇👇 ✅ ما باید یه جوری زندگی کنیم صبح تا شب ،چه در مدرسه مون، چه سرکارمون،چه در خونه مون، دانش بدست بیاریم، و اهل تفکرِ منطقی و با قدرتِ تحلیلِ عمیق باشیم👌 خدا فرمود قرآن رو به اینها یاد میدی، حکمت رو هم به اینها یاد بده ؟ ویعلمهم الکتاب والحکمه ✨ 💠 به تفکرِ انسان، خدا ارزش قائله. ┄┅─✵💝✵─┅┄ ☔️ @sedaybaran
🌸🍃 لذا جالبه به شما بگم اصلا قرآن خوندن یکی از برنامه های سبک زندگیِ درسته. 🌸🍃 قرآن خوندن یکی از کاراش همینه ،، آدم رو به تفکر وااادار میکنه. 😑بعضی از سبک زندگی ها هست، مثلا سبک زندگی‌ای که توش موسیقی زیاده، سبک زندگی‌ای که توش تلویزیون نگاه کردن زیاده، آدم خِرفت میشه !! علت و تفاوت پنهان رو درک کردید ؟؟؟ طرف اومد پیش رسول خدا گفت: یا رسول الله آقا من به تو خدمت کردم. 🌺 پیامبر فرمود که: خب چیزی از من بخواه که من به تو بدم. 👈گفت بذار برم فکر کنم. رفت فکر کرد و اومد...‌ گفت:من میخوام هم درجه‌ی شمابشم توبهشت❗️ آقا فرمودند که از کسی شنیدی یا خودت فکر کردی ؟؟؟ (یعنی فرق داره. دعا همین جوری یِلخی که مستجاب نمیشه که !! ) گفت نه خودم فکر کردم. فرمودند: توضیح بده که من ببینم عقلت میرسه، چشم. 🌀عقلت نرسه و همینجوری حفظ کردی اومدی، اینجوری ماسمالی نداریم ما ! 🔺 معنویتِ اینجوری ما نداریم. ┄┅─✵💝✵─┅┄ ☔️ @sedaybaran
👈گفت فکر کردم هر چیو توی دنیا بگیرم تموم میشه.. 👈هر چیَم تو آخرت بگیرم، خدا هر چی تو آخرت داره بهترشو به شما میده. پس من بیام پیش شما سر سُفرم دیگه... آقا فرمود خب منطقت درسته. باشه.☺️ حضرت فرمودند: ولی تو هم کمکم کن برای رسیدن به خواسته ات 👈نه اینکه تو هیچ کاری نکنی. ما باید یه سبک زندگی داشته باشیم، که توش ««فهم»»» خیلی محترم باشه. . منتها آگاهیِ * مفید *✅ 🌟 بعد یک دفعه تو که آگاهی و تفکر رو برای خودت یک اصل دونستی !!! توی سبک زندگیت، هرزه گردی در اینترنت برات میشه حراااام⛔️ ┄┅─✵💝✵─┅┄ ☔️ @sedaybaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صـــــدای بــــاران....☔
⤴️⤴️⤴️ #سه_دقیقه_در_قیامت #قسمت_دوم ✅مجروح عملیات 🥀 سال ۱۳۹۰ بود و مزدوران و تروریستهای وابسته
⤴️⤴️⤴️ 🔘 پایان عمل جراحی احساس کردم آنها کار را بخوبی انجام دادند. دیگر هیچ مشکلی نداشتم آرام و سبک شدم چقدر حس زیبایی بود! درد از تمام بدنم جدا شد. 😌 یکباره احساس راحتی کردم. سبک شدم. با خودم گفتم: خدارو شکر از این همه درد چشم و سر درد راحت شدم چقدر عمل خوبی انجام شد با اینکه کلی دستگاه به سر و صورتم بسته بود اما روی تخت جراحی بلند شدم و نشستم. 🤱برای یک لحظه؛ زمانی که نوزاد بودم و در آغوش مادر بودم را دیدم! از لحظه کودکی تا لحظه ای که وارد بیمارستان شدم برای لحظاتی با همه جزئیات در مقابل من قرار گرفت! 😇 چقدر حس و حال شیرینی داشتم در یک لحظه تمام زندگی و اعمالم را دیدم! در همین حال و هوا بودم که جوانی بسیار زیبا با لباسی سفید و نورانی در سمت راست خودم دیدم. 🤴او بسیار زیبا و دوست داشتنی بود نمیدانم چرا اینقدر او را دوست داشتم می خواستم بلند شوم و او را در آغوش بگیرم. او کنار من ایستاده بود و به صورت من لبخند می زد. محو چهره او بودم. با خودم میگفتم: چقدر چهره اش زیباست! چقدر آشناست. من او را کجا دیده ام؟! 🔅 سمت چپم را نگاه کردم عمو و پسر عمه ام آقاجان سید و ... ایستاده بودند. عمویم مدتی قبل از دنیا رفته بود. پسر عمه ام نیز از شهدای دوران دفاع مقدس بود. از اینکه بعد از سالها آنها را میدیدم خیای خوشحال شدم. زیر چشمی به جوان زیبا رویی که در کنارم بود دوباره نگاه کردم. من چقدر او را دوست دارم. چقدر چهره اش برایم آشناست. یکباره یادم آمد. حدودا ۲۵ سال پیش. شب قبل از سفر مشهد. عالم خواب؛ حضرت عزرائیل. ☺️ با ادب سلام کردم. حضرت عزرائیل جواب دادند. محو جمال ایشان بودم که با لبخندی بر لب به من گفتند : برویم؟ با تعجب گفتم: کجا؟ بعد دوباره مگاهی به اطراف انداختم دکتر جراح ماسک روی صورتش را در آورد و به اعضای تیم جراحی گفت: مریض از دست رفت. دیگه فایده ای نداره... بعد گفت: خسته نباشید. شما تلاش خودتون رو کردین، اما بیمار نتونست تحمل کنه. یکی دیگه از پزشکها گفت: دستگاه شوک رو بیارین... 📛 نگاهی به دستگاهها و مانیتور اتاق عمل کردم. همه از حرکت ایستاده بودند! عجیب بود، دکتر جراح من پشت به من قرار داشت اما من می تونستم صورتش را ببینم! حتی میفهمیدم که در فکرش چه میگذرد! من افکار افرادی که داخل اتاق بودند را هم میفهمیدم. ⚠️ همان لحظه نگاهم به بیرون از اتاق عمل افتاد. من پشت درب اتاق را میدیدم! برادرم با یک تسبیح در دست نشسته بود کنار درب اتاق عمل و ذکر میگفت. خوب به یاد دارم که چه ذکری میگفت. اما از آن عجیب تر اینکه ذهن او را می توانستم بخوانم! او با خودش میگفت: خدا کند که برادرم برگرده، او دو فرزند کوچک دارد و سومی هم در راه است. اگر اتفاقی برایش بیفتد ما با بچه هایش چه کنیم؟یعنی بیشتر ناراحت خودش بود که با بچه های من چه کند؟! ‼️ کمی آنطرف تر داخل یکی از اتاقهای بخش یک نفر در مورد من با خدا حرف میزد! من او را هم میدیدم. داخل بخش آقایان یک جانباز بود که روی تخت خوابیده و برایم دعا میکرد. او را میشناختم قبل از اینکه وارد اتاق عمل شوم با او خداحافظی کردم و گفتم که شاید بر نگردم. این جانباز خالصانه میگفت: خدایا من را ببر اما او را شفا بده او زن و بچه دارد اما من نه. یکباره احساس کردم که باطن تمام افراد را متوجه میشوم. نیت ها و اعمال آنها را میبینم و... 🤴 بار دیگر جوان خوش سیما به من گفت: برویم؟ از وضعیت بوجود آمده و راحت شدن از درد و بیماری خوشحال بودم. فهمیدم که شرایط بهتر شده اما گفتم: نه! خیلی زود فهمیدم منظور ایشان مرگ من و انتقال به آن جهان است. مکثی کردم و به پسر عمه ام اشاره کردم. بعد گفتم: من آرزوی شهادت دارم. من سالها به دنبال جهاد و شهادت بودم حالا اینجا و با این وضع بروم؟! اما انگار اصرارهای من بیفایده بود باید میرفتم. همان لحظه دو جوان دیگر حاضر شدند و در چپ و راست من قرار گرفتند و گفتند: برویم. بی اختیار همراه با آنها حرکت کردم. لحظه ای بعد خود را همراه با این دو نفر در یک بیابان دیدم! 📚 ادامه دارد... ☔️ @sedaybaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
••🌱•• [آنھاکه‌ازپل‌صراط‌‌می‌گذرند ، قبلاازخیلی‌چیز‌هاگذشته‌اند؛ بایدبگذری‌تابگذری‌…!🕊••] شھید‌حمیدسیاهکالی‌مرادی🌷 ☔️@sedaybaran