برخیزیم سرود به مناسبت پیروزی انقلاب اسلامی و بی کلام همین قطعه خوش باشد در فضای آزادی       کوشیدن در بقای آزادی       بگرفتند خون بهای آزادی     بنهادن سر به پای آزادی      در هوای تو مرغی که بال و پر زند       گرم و شود آفرین نغمه در  سحر زند       هر زمان سر کند جانفرا ترانه‌ای       هر طرف رو کند نغمه‌ای دگر زند آزادی آزادی مرغ آزاد تو در قفس بود خسته جانش ز تاب نفس بود در محیطی که بیم عسس بود کی امید و امان بهر کس بود برخیزیم برخیزیم برخیزیم جان به راه حق بازیم تا روشن راه رهروان سازیم تا رسم سرکشان براندازیم از ایمان در جهان سرافرازیم تا لوای محمد به دوش ما بود اهرمن خسته جان از خروش ما بود تا پیام پیام خمینی به گوش ما بود بر فنای ستم کار و کوش ما بود برخیزیم بزخیزیم تا که روح خدا رهنمای ماست عزم و ایمان ما رهگشای ماست تا نشان وفا بر لبای ماست ضامن نصرت ما خدای ماست برخیزیم برخیزیم @sedayeenghelaab

ای جانباز ای شکسته استخوان از جفای اهرمن خسته راه دشمنان با نثار جان و تن پیکر نژند تو مومیایی وطن بسته کمند تو قلب جمله مرد و زن ای طلایه دار ما ای همیشه یار ما از تو زنده شد میهن تا به راه حق خود گذشته ای ای تو قهرمان از شباب خویش داده ای به ما درس زندگی در تداوم انقلاب خویش در ره خدا کرده ای فدا دست خود پای خود دیدگان خود با خروش خود در فکنده ای شعله ور خرمن دشمنان خود نور چشم کشورم ای جانباز خواهرم برادرم ای جانباز هم ره دلاورم ای جانباز ای تو یار و یاورم ای جانباز نور چشم کشورم ای جانباز خواهرم برادرم ای جانباز هم ره دلاورم ای جانباز ای تو یار و یاورم ای جانباز بازوی بریده ات پرچم نجات ما پیکر خلیده ات ضامن حیات ما ای حماسه آفرین قهر شعله بار ما ای تو مظهر قیام ای تو افتخار ما بر تو هر زمان درود بر تو هر زمان سلام از همه دیار ما آن زمان که شد در بر ستم دست و سینه و پای تو هدر زنده شد ز نو در دیار ما از تو همت و عزت و شرف پرتو امید در نگاه تو همچنان جلوه آب زندگی دشمن وطن از نگاه تو کان به بر ورطه سرفکندگی افتخار ملتی ای جانباز شور و عشق و همتی ای جانباز پاره تن امام ای جانباز اعتبار امتی ای جانباز افتخار ملتی ای جانباز شور و عشق و همتی ای جانباز پاره تن امام ای جانباز اعتبار امتی ای جانباز ۱۳۵۹ شاعر: حمید سبزواری منبع: ایرانصدا (صدای جمهوری اسلامی ایران) @sedayeenghelaab

خاک مهربان ای گرامی ای وطن ، ای نشاط جان ما ای كه نام نامی ات ، هوش ما توان ما دل ز لطف مهر تو ، پرصفا چو گلشن است آسمان ما هم از پرتو تو روشن است در ره حفظ تو جان را كجا بهاست بذل جان در رهت این آرزوی ماست ای كهن بوم و بر ، ما به تو مفتخر ای خاك مهربان مانی تو جاودان در اجرای این سرود ، هم از کلام فارسی و هم از کلام با گویش مازندرانی استفاده شده است. شاعر: غلام رضا کبیری منبع: ایرانصدا (صدای جمهوری اسلامی ایران) @sedayeenghelaab

سرود اجرا شده توسط گروه سرود امور تربیتی آباده دل مو تاب بیداد و نداره تو بیدادت به دنیا آشکاره بدون تا داغ بر جونت نذارم لباس جنگم از تن درنیارم مو آروم نمی گیروم تا تقاصم رو بگیرم مو می خوم با سرفرازی علم بر دوش گیرم مو می خوام با سربلندی ره کرب و بلا گیرم الهی نیاد اون روزی که با ذلت بمیرم یل میدون جنگم چون شیرون شرزه نترسونم بدون مرگ از مو می ترسه نهنگ آب دریایم پلنگ کوه و صحرایم نهنگ آب دریا کی ز طوفان می لرزه پلنگ تیز پنجه کی ز خوکان می ترسه عقاب آسمون هایم میون کهکشون جایم عقاب آسمون ها کی به پستی دل بسته مثه روز روشنه پیشم امونت رو می گیرم به امید خدا دشمن توونت رو می گیرم @sedayeenghelaab