eitaa logo
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
2.3هزار دنبال‌کننده
18.1هزار عکس
9.1هزار ویدیو
139 فایل
نهایة الحب تضحیة... عاقبت عشق جانفدا شدن است! حضور شما در کانال دعوت ازخود #شهداست. کپی با ذکر ۵ #صلوات #ادمین_تبادل @Mousavii7 #نویسندگی👇🏻 @ShugheParvaz #عربی @sodaneghramk #تبلیغات🤩 @Tblegh پـــیام #ناشناس👇🏻 https://gkite.ir/es/9463161
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊 🌷 این بالاترین افتخاری بود که، در آغوش امام زمان (عج) جان دادم. انتظار یعنی … با شہیدان ، راه وصال یار را پیدا کنیم …‌🌷🕊
🕊 🌷 بدانید ملت عزیز! اگر دنیا ما را در تنگنای محاصره‌ اقتصادی قرار دهد فرزند رمضانیم و پیشوای مان حضرت علی (ع) می باشد و هیچ ضعفی به خود راه نخواهیم داد و اگر دنیا ما را در محاصره نظامی قرار دهد ما فرزند محرمیم و پیشوای مان امام حسین (ع)...
🕊 🌷 فراموش نمیکنم یکبار زمستون خیلی سردی بود و در حال برگشت به سمت خونه بودیم. پیرمردی مشغول گدایی بود و از سرما میلرزید. تا دیدش فورا کاپشن گرون قیمتشو درآورد و به اون پیرمرد داد ! بعدم یه دسته اسکناس بهش داد! پیرمرد که از خوشحالی نمیدونست چی بگه ، مرتب می‌گفت: جوون خدا عاقبتت رو بخیر کنه.
🕊 🌷 از جمله مهم‌ترین ویژگی‌های این شهید که زبانزد بود،صبر و استقامت و توکل و اعتقاد قبلی وی به خداوند تبارک و تعالی است. شهید منوچهری پور در برابر سختی‌ها واقعا صبور بود و همیشه لبخند بر لب داشت و گله و شکایت نمی‌کرد و هیچ‌گاه مشکلات باعث نشد که لحظه‌ای در اعتقاداتش خدشه وارد شود. 🎤راوی:حجت‌ الاسلام مرتضی همت‌پور
🕊 🌷 در هیئت محله ما همیشه کمک مالی و غیر مالی می کرد. در سالهای اخیر که گرانی بیشتر شد، پیشنهاد داد که هر کسی از برادران ماهیانه یک مبلغی در حساب مادر خانواده بریزد و خودشان نیز پیشقدم می شدند. نسبت به اطرافیان نیز کمک های بسیاری می کرد. پس از شهادتش متوجه شدیم که تکفل ۱۵ یتیم را به عهده داشت. یکی از خیرین ترکیه نیز پس از شهادت محسن قبول کرد که تکلف این ۱۵ کودک را به عهده بگیرد. فردی بسیار فنی بود و هرچه در منزل اطرافیان خراب می شد، به سرعت و دقت هرچه تمام تعمیر می کرد. هر وسیله ای در خانه مادر و اطرافیان خراب میشد همه امیدبه دستان توانای او بود.
🕊 🌷 مقابل منزل ما زنی پير و تنها زندگی می‌كرد كه روزگار را به خاطر فقر زيادی كه داشت، به سختی می‌گذارند. گاهی كه محمدحسن از خريد برمی‌گشت، می‌ديدم برخی از اجناس كمتر از مقداری است كه سفارش داده‌ام، علت را كه از محمدحسن سوال می‌كردم. می‌گفت: با همسایه تقسيم كرديم. بنده خدا نيازمند است و بايد به فكر او هم باشيم. وقتی هم می‌گفتم شايد مهمانی برسد و خودمان احتياج داشته باشيم، می‌گفت: ميهمان روزی‌ اش را با خودش می‌ آورد، شما نگران نباش. 🌷
🕊 🌷 پنج سرباز با هم درگیر شدند که در این درگیری نسبت به یک دیگر بی احترامی کردند و هیچ‌کدام کوتاه نمی‌آمد… جلو رفتم گفتم: برید سر کارتون، خجالت بکش، این چه طرز حرف زدنِ… یک باره شهید حاج حسین از درب حسینیه بیرون آمد؛ تا این صحنه را دید گفت: آقایون من یک سؤال دارم هرکس جواب بده تشویقی می‌دمش… سربازها صداشون قطع شد تک‌تک سلام کردن و احترام نظامی… گفت آیه شریفه وَلا تَنَابَزُوا بِالألْقَابِ …. کدام سوره است ومعنیش چیه!!!؟؟؟ همه ساکت بودند, یکی‌شان گفت: ببخشید جناب سرهنگ…و زد زیر گریه… یکی دیگر به لهجه مشهدی گفت: آهان مو مودونم فهمیدوم. معنی آیه را گفت…بقیه شروع کردند ازهمدیگه عذرخواهی و اینکه اشتباه کردیم و منم حیران که روش امربه‌معروف چقدر فرق داره و من کجا و اون کجا…. صدا زد دعایم کنید و رفت…. فردایش هم همه‌شان را یکی دو روز مرخصی تشویقی داد... مثل شهدا زندگی کنیم...
🕊 🌷 همسرم! فكر كن چيزی كه قصد داری بخری، آيا ارزش دارد كه در روز قيامت و روز حساب، از آن بازخواست شود يا نه؟ اگر آنقدر ارزش ندارد، ضرورتی نیست كه خودمان را به سختی بيندازيم... ما بايد ساده تر از بقيۀ مردم زندگی كنيم و اين هم برای دنيايمان خوب است، و هم برای آخرتمان... 🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷 🌱🌸☘ @seedammar
🕊 🌷 از طرف فرمانده سپاه مبلغ ده هزار تومان پاداش به محمد هدیه داده شد بود. آن روز ها پول زیادی بود، تقریباً چهار برابر حقوق محمد. مثل تمام زن ها طلا و زیور آلات را دوست داشتم، از محمد خواستم با آن پول مقداری طلا برای من بخرد. کمی سکوت کرد و گفت: شما اگر چند گرم طلا داشته باشید خوشحال ترید یا این که دل چند رزمنده را شاد کنیم؟! در جواب سؤالش ماندم. از خواسته خودم کوتاه آمده گفتم: حالا می خواهی این پول را چه کار کنی؟ گفت: می خواهم آن را بین پنج نفر از رزمندگان که محتاج تر از من هستند تقسیم کنم! @seedammar