🔻شهیدی که با دو حوری به خوابِ همسرش آمد!
وقتی محسن پسر بزرگم حدود چهار سال داشت و بسیاری از شبها تب میکرد و مشکلات زندگی بسیار شده بود؛ یک شب در خواب من را برای دیدنِ شهید به بهشت بردند.
وقتی به درب بهشت رسیدم، دیدم آنجا با طاق نصرتی زیبا که از گلهای قرمز رُز پوشیده شده، جلوه میکند و رودخانهای در آنجاست که آنچنان زلال و بیهمتاست که فقط از آن یک خط دیده میشود و همه از روی آن به آسانی میگذرند و کوهی که مثل آینه برافراشته شده، در برابرم است😍
در حالی که انتظار آمدن شهید را میکشیدم، ناگهان او را در حالی که دو خانم خوشگل در کنارش بودند دیدم😱
آنها آنقدر زیبا و ناز بودند که موهایشان تا کف پایشان کشیده میشد و از دو طرف، شهید را محکم گرفته بودند!
من با دیدن این صحنه حسادت زنانهام گُل کرد و قهر کردم و روی برگرداندم و رفتم.
شهید دنبالِ من میدوید که نروم و من میگفتم: بایدم بهت خوش بگذره!
من با این همه مشکلات زندگی میکنم و بچهها را نگه میدارم، اونوقت تو اینجا خوش میگذرونی و ما از یادت رفتهایم..
شهید گفت: بخدا باور کن اینها زنِ من نیستند. اینها اعمال من هستند و به من چسبیدهاند، چکارشان کنم؟!
و گفت: میخواهی بگویم بروند؟
دستی زد و آنها غیب شدند و شروع به دلجویی کرد و میگفت: ما توی دنیا خیلی کار کردیم و اصلا زیادی هم آوردیم؛ حاضرم آنها را با تو تقسیم کنم، ولی تو با من قهر نکن❤️
با اشاره، خانهای زیبا را به من نشان داد و گفت: آن خانه را برای شما دارم میسازم که بعدا آمدید اینجا مستاجری نکشید و راحت باشید. خلاصه دل من را به دست آورد و خداحافظی کردم و آمدم.
▪منبع
5.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای تمامِ وصیت حاج قاسم، دوستَت دارم :)
12.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چطور بعضیا میتونن پُر انرژی و آسون از گناهان دوری کنن؟ رازش چیه؟😢
آخر میوه فروشی های بازار یک پیرمرد نحیف میوه میفروخت.
از بساط کوچک و میوه های لک دار ش معلوم بود که خریداری نداره اما پیرمرد یه مشتری ثابت داشت به نام شهید رجایی...🌷
آقای رجایی می گفت: میوه هاش برکت خدا هستن، خوردنش لطفی داره که نگو و نپرس
به دوستانش هم می گفت این پیرمرد چند سر عائله داره از او خرید کنین..
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
به جبهه که رسید، کفشهاشو داد به یکی!
تو جبهه دیگه کسی اونو با کفش ندید!
میگفت: اینجا جاییه که خون شهدامون ریخته شده، حرمت داره..
و معروف شد به سید پابرهنه...
شهید سید حمید میرافضلی🌷
#شادی_روحش_صلوات
📙پابرهنه اثر گروه شهید هادی
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
هدایت شده از جهاد تبیین 313 (موسسه رضوان)
🔴پیروز هویت ملی و مایه امید ما بود؟
🔸بله بود. همان طور که پروژه های ملی دیگر مانند پرتاب موشک و ماهواره یا پروژه های سلول بنیادی پژوهشگاه رویان هویت ملی بود. این یکی دراماتیک تر و با روح حماسه سرای ایرانی عجین تر بود چون موجودی زنده خلق و متولد شده بود.
🔹پیروز یک پروژه پژوهشی تمام ایرانی برای تولید یک گونه در معرض انقراض در شرایط آزمایشگاهی بود. چه وقت تولد و چه وقت بزرگ کردن و چه حتی موقع بیماری کسی به یاری ما نشتافت.
🔸پروژه پیروز شکست خورد اما مقدمه پیروزهای بعدی شد. همان طور که نرسیدن ماهواره های قبلی به فضا مقدمه موفقیت های بعدی بود.
🔹این چه دخلی به شما وطن فروشان ناامید ساز و ارتزاق کننده از شکست های ملی ما دارد؟
4_265388460171329771.mp3
1.21M
#دعای_عهد
#استاد_فرهمند
✳️تغییر مقدرات الهی با مداومت بر خواندن دعای عهد...
🌸امام خمینی ره:
اگر هرروز (بعد از نماز صبح) #دعای_عهد خواندی،مقدراتت عوض میشود....⚡️
⛅️الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـ الْفَــرَج⛅️
✨
✍️ طرحِ جالبِ شهیدچمران برای ریزشِ غرور
.
#متن_خاطره:
ماهی یکبار بچههای مدرسۀ جبل عامل رو جمع میکرد ، می رفتند و زبالههای شهر رو جمعآوری میکردند. میگفت: با اینکار هم شهر تمیز میشه و هم غرور بچهها میریزه...
🌷خاطره ای از سردار شهید دکتر مصطفی چمران
📚 منبع: مجموعه یادگاران، جلد یک «کتاب شهید چمران» صفحه 22
#مـــامــلت_شـــهادتــیـم🕊
#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج✨
#سلام_امام_زمانم ✋
#صبحت_بخیر_آقا_جانم 💚
🍃🌼 کم نکن سایه ی لطفت ز سرم آقاجان
🍃🌼 گرچه من جنس خرابم بخرم آقاجان
🍃🌼 آنقَدر فکر و خیالم شده دنیا دیگر
🍃🌼 از غم و غصه ی تو بی خبرم آقاجان
🍀 تعجیل در ظهور و سلامتی مولامون حضرت مهدی (عج) پنج #صلوات 🍀🍃
🕊🌼 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌼🕊