eitaa logo
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
2.4هزار دنبال‌کننده
17.9هزار عکس
8.9هزار ویدیو
138 فایل
نهایة الحب تضحیة... عاقبت عشق جانفدا شدن است! حضور شما در کانال دعوت ازخود #شهداست. کپی با ذکر ۵ #صلوات #ادمین_تبادل @Mousavii7 #نویسندگی👇🏻 @ShugheParvaz #عربی @sodaneghramk #تبلیغات🤩 @Tblegh پـــیام #ناشناس👇🏻 https://gkite.ir/es/9463161
مشاهده در ایتا
دانلود
16.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سید شهیدان اهل قلم شهید سید مرتضی آوینی🌷 شهادت قلبی است که خون حیات را در شریان های سپاه حق می دواند و آن را زنده نگه می دارد .. 🎥 اثری ماندگار گروهان شهید آوینی🌷
PTT-20201122-WA0040.opus
562.2K
👆👆👆👆👆 روایتگری شهدایی مسئولین دهه شصت فرمانده قرارگاه قدس زاهدان شهید والامقام: حجة الاسلام والمسلمین حاج عبدالرزاق اصفهانی شادی روح مطهرش صلوات
*﷽* وجودتـان را . . . با سرشته بودنـد و سرنوشتتان را با •┄┅══••🕊••══┅┄•
مکتب سردار سلیمانی یاران سردار در لشکر ثارالله کرمان بچه های اطلاعات عملیات 🌷 راه شهید ، عمل شهید با هم رفتیم خانه شان. وقتی رفت توی اتاق پدرش، او روی تخت خوابیده بود. آرام، طوری که بیدارش نکند، ملافه را از رویش کنار زد و نشست کنار تخت. شروع کرد به بوسیدن پاهای پدر. آن قدر پاهاش را بوسید،تا او بیدار شد و مهرداد را کشید توی بغلش 🎤 راوی : دوست و همرزم شهید شادی روح مطهرش صلوات
6.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*﷽* 🎥 اهمیت آموزش دیدن نیروها در کلام عارف بالله شهید سردارعبدالمهدی مغفوری : 💢باید ما آموزش لازم را ببینیم (برای دفاع)... 💢 اسلام دین رشادت ، دین شجاعت، دین مردانگیست...
سردار دلها.mp3
8.36M
سردار دلها کار خود جوش زیبا
📜 شهید ابراهیم هادی🌹 ♦️حال رفتن به سر کار نداشتم. آن روز به سراغ ابراهیم رفتم شروع کردم باهاش صحبت کردن. همنشینی با او لذت بخش بود، نصیحت ها و سخنان او نمی دانید چقدر در انسان اثر می گذاشت آدم را به زندگی و کار امیدوار می کرد. یک ساعتی گذشت استاد کار من که از بستگان دور ما بود یکباره با موتور جلوی ما آمد و عصبانیت گفت: حالا جرأت کردی سر کار می آیید دنبال دوست و رفیق بری. ♦️پیاده شد و جلوی ما آمد ابراهیم را نمی‌شناخت یکباره کشیده محکمی زد تو صورت ابراهیم! من هم با خودش برد توی محله کار ، اما وقتی تو صورت ابراهیم زد بند دل من پاره شد استاد کار من آدم بدی نبود اما نمی دونست که ابراهیم چقدر دلسوزانه برای ما وقت می ذاره.. ♦️ابراهیم با آن بدن قوی می تونست خیلی راحت جوابشو بده و حالش رو بگیره اما هیچ عکس العملی نشون نداد تا چند سال بعد از این ماجرا بارها ابراهیم رو دیدم و صحبت کردم اما هیچ وقت حرفی از آن روز نزد همین باعث می شد که شرمندگی من بیشتر شود و بیشتر به راهش اعتقاد پیدا کنم. 📚 برگرفته از کتاب [سلام‌بر‌ابراهیم۲]
✍شهــید ابراهــیم هــادی: باران شدیدی در تهـران باریده بود خیابان۱۷ شهـریور را آب گرفته بود 💧 👴چند پیرمرد می خواستند به سمت دیگرخیابان بروند مانده بودند چه کنند همان موقع ابراهــیم از راه رسید پاچه شلوار را بالا زد با کـول کردن پیرمـردها آن ها را به طـرف دیگر خـــیابان بُرد ابراهیم از این کارها زیاد انجام میداد هـدفی جز شکستن نفـس خودش نداشت مخــصوصا زمانی که خـیلی بین بچـــه‌ها مطــرح بود! 📚کتاب سلام‌ بر ابراهیم
شهید ابراهیم هادی مدتی در جنوب شهر معلم بود؛ مدیر مدرسه اش می گفت آقا ابراهیم از جیب خودش پول می داد به یکی از شاگردها تا هر روز زنگ اول برای کلاس نان و پنیر بگیرد! آقا هادی نظرش این بود که این ها بچه های منطقه محروم هستند.اکثرا سر کلاس گرسنه هستند. بچه گرسنه هم درس نمی فهمد. ابراهیم هادی نه تنها معلم ورزش، بلکه معلمی برای اخلاق و رفتار بچه ها بود. دانش آموزان هم که از پهلوانی ها و قهرمانی ها معلم خودشان شنیده بودند شیفته او بودند. 💔