eitaa logo
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
2.3هزار دنبال‌کننده
18.1هزار عکس
9.2هزار ویدیو
139 فایل
نهایة الحب تضحیة... عاقبت عشق جانفدا شدن است! حضور شما در کانال دعوت ازخود #شهداست. کپی با ذکر ۵ #صلوات #ادمین_تبادل @Mousavii7 #نویسندگی👇🏻 @ShugheParvaz #عربی @sodaneghramk #تبلیغات🤩 @Tblegh پـــیام #ناشناس👇🏻 https://gkite.ir/es/9463161
مشاهده در ایتا
دانلود
چقدر سخت است که داستان پرواز را؛ هزاران بار خوانده باشی! اما تجربه آن را؛ مانند پرندگانِ در قفس! هر لحظه از خدا تمنا کنی... و چقدر سخت‌تر است آن هنگام که میله‌هایِ این قفس همان دلبستگی های تو باشد... . . . خوش آن روزی کاین قفس شکند! استخوان تَنِ پُر هَوَس شِکَند... به پرواز آید کبوترِ دِل... در هَوای زینبیه
این سخن آقا ابراهیم را آویزه گوشمان کنیم تا ان شاالله عاقبت بخیر شویم... فقط برای رضای خدا کارکنید.👌
پروانه سلحشوری : همین که من گردنم را عمل کردم و دستم سالهاست درد می‌کند ثمره سال‌ها پوشیدن چادر بود 😳 خانم سلحشوری شما اگر حس و حالتون درست کار می‌کرد زیر بار سنگین مسئولیت مجلس گردن درد می‌گرفتید نه ۳۰۰ گرم چادر فقط هم کسی که چادر رو زوری سرش کرده باشه و فلسفه چادر رو نفهمه چنین حرفی میزنه
احتمالا قرار بوده عکس دو نفره باشه☺
حال یک جامانده را فقط جامانده می فهمد..😔
┄┅══✼🍃🌹🍃✼══┅┄ ❗مـادر که به دیدن زن همسایه رفته بود. بـا تعجب پرسید... «همسایه کے لباساتو شسته رو بند انداخته!؟» 💨خانم همسایه جواب داد: من کـه کسے رو ندارم خودم هم کـه زمین‌گیرم کـارے ازم برنمے‌آد. خدا خیرش بده آقـا مهدے شما را! دیروز آمد اینجا کلے کار کرد. و لباس شست، خدا ایشالا حفظش کنه راستے الآن کجـاست؟ 💢مادر جواب داد: بچم مرخصیش تموم شد. امروز صبح دوباره رفت جبهه. #شهید_محمد_مهدے_مرشدے🌷
شهید مدافع حرم حسین محرابی تولد: ٣۰ #شهریور ١٣۵۶ / مشهد مسئولیت: بسیجی و رزمنده شهادت: ١١ #آذر ۱۳۹۵ / حلب . شهید حسین محرابی در وصیت‌نامه‌اش آورده است: هر خانمی که چادربه‌سر کند و عفت ورزد، اگر دستم برسد سفارشش را به مولایم امام حسین (علیه السلام) خواهم کرد و او را دعا می‌کنم. (قابل توجه خانم سلحشوری نماینده مجلس که درد گردن و دست رو به حجاب ربط میدن)
🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃 🍁میبینی؟ #نگاهشان به ماست! فراموش کردیم #سختی مسیرشان را گم کردیم #نگاهشان را... 💠شهدا گاهی_نگاهی 📷شهید مدافع حرم حسین معز غلامی
‌‌ ‌ همسرم،شهید ڪمیل خیلے با محبت بود❤ مثل یہ مادرے ڪہ از بچہ اش مراقبت میڪنہ از من مراقبت میڪرد... یادمہ تابستون بود و هوا خیلے گرم بود🌞 خستہ بودم، رفتم پنڪہ رو روشن ڪردم وخوابیدم«من بہ گرما خیلے حساسم» 🌞 خواب بودم واحساس ڪردم هوا خیلے گرم شدہ😪 و متوجہ شدم برق رفتہ... بعد از چند ثانیہ احساس خیلے خنڪے ڪردم و بہ زور چشمم رو باز ڪردم تا مطمئن بشم برق اومدہ یا نہ... ‌ دیدم ڪمیل بالاے سرم یہ ملحفہ رو گرفتہ و مثل پنڪہ بالاے سرم مے چرخونہ تا خنڪ بشم😊💙 ودوبارہ چشمم بستہ شدازفرط خستگے...😴 ‌ شاید بعد تا خواب بودم و وقتے بیدارشدم دیدم ڪمیل هنوز دارہ اون ملحفہ رو مثل پنڪہ روے سرم مے چرخونہ تا خنڪ بشم... پاشدم گفتم ڪمیل توهنوز دارے مےچرخونے!؟خستہ شدے!😢 ‌ گفت: خواب بودے و برق رفت و تو چون بہ گرما حساسے میترسیدم از گرماے زیاد از خواب بیدار بشے ودلم نیومد....😍🙈 ‌‌‌‌ 🌷 🌷 🌷 🌷 ‌‌
ادمین: 💢فرهنگ شهادت 🔹اگر نام شهیدان تکرار نمیشد،به فراموشی سپرده شده بود 🔹 شهید مدافع وطن https://goo.gl/dVnFbD