eitaa logo
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
2.3هزار دنبال‌کننده
18.1هزار عکس
9.2هزار ویدیو
139 فایل
نهایة الحب تضحیة... عاقبت عشق جانفدا شدن است! حضور شما در کانال دعوت ازخود #شهداست. کپی با ذکر ۵ #صلوات #ادمین_تبادل @Mousavii7 #نویسندگی👇🏻 @ShugheParvaz #عربی @sodaneghramk #تبلیغات🤩 @Tblegh پـــیام #ناشناس👇🏻 https://gkite.ir/es/9463161
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم
بسم الله الرحمن الرحیم 📋 گزاره : بعثت موسی در محاصره گرفتاری ها؛ خداوند در چند آیه مختلف قرآن از شبی که موسی علیه السلام به رسالت بر انگیخته شد سخن می گوید. بعثتی در شرایط بسیار غیر عادی. در تاریخ داریم که موسی پس از سپری کردن مدت قراردادش با شعیب، به همراه خانواده و گوسفندانش کنعان را ترک کرد. شبی سرد و تاریک در بیابان راه را گم كرد، گوسفندان او در بيابان متفرق شدند، مى خواست آتشى بيفروزد تا در آن شب سرد، خود و فرزندانش گرم شـوند، اما بوسيله آتشزنه آتش روشن نشد. در اين اثناء همسر باردارش دچار درد وضع حمل شد.طوفـانـى از حوادث سـخت ، او را محاصره كرد. در این هنگام آتشی دید. به سرعت به سوی آن شتافت اما آن آتش نبود. نور الهی بود. خدا با او در آن مکان سخن گفت و او را به رویارویی فرعون ابر قدرت گسیل فرمود. بسیار جالب و آموزنده است. مردی که تا ساعتی پیش در محاصره گرفتاری های گوناگون شخصی سراسیمه و هراسان شده بود، ابلاغ رسالت از خداوند گرفت و در سایه حمایت الهی توانست ابرقدرت وقت را از حکومت ساقط نماید! گرفتاری ها همیشه معنایش شکست نیست! 🔷 آیه روز: إِذْ رَأَى نَارًا فَقَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا لَعَلِّي آتِيكُمْ مِنْهَا بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدًى (طه / آیه 10) 🔶 ترجمه: هنگامي كه آتشي (از دور) مشاهده كرد و به خانواده خود گفت اندكي مكث كنيد كه من آتشي ديدم شايد شعله اي از آن را براي شما بياورم، يا به وسيله اين آتش راه را پيدا كنم.  📅 چهارشنبه 24 بهمن 1397 ، ، ، 🌼هر روز یک آیه🌼
Ziyarat-Ashura-Halawaji.mp3
15.21M
زیارت عاشورا با صدای دلنشین اباذر حوائجی قرار هروز صبح😊🌹 @seedammar #کانال_ابراهیم_هادی_هادی_دلها
Ahd.mp3
2.07M
#دعای_عهد ✳️تغییر مقدرات الهی با مداومت بر خواندن دعای عهد... 🌸امام خمینی ره: اگر هرروز (بعد از نماز صبح)دعای عهد خواندی،مقدراتت عوض میشود....⚡️ امام زمانی شو👇👇👇👇 #کانال_خواهم_امد http://eitaa.com/joinchat/287047696Cbbd8ae64b7
ای ابـ☁️ـر ... اگر از خانه ی آن یـ❤️ـار ؛ گذشتی با گریه بزن ... بوسه به جای همه ی مـ💔ـا سلام حضرت یـ❤️ـار ....
🌻 لحظۂ پـايـان او آغــاز بـــود قصد او از زندگی پـــرواز بود ❤
🌸 این مَرد ها رفتند تا ما بچه ها دورِ هم بمانیم قد : نصف من کمتر وزن : کمی بیشتر از پَر سن : نصف سن من ایمان : هزار برابر من اخلاص : #تا_خود_خدا ‌ ‌ شادی روح #شهدا #صلوات + وعجل فرجهم ‌ ‌ #شهادت #تا_شهدا #شهید #هادی_دلها_ابراهیم_هادی
🍃🌹 ⬅️ فرازی از #وصیت_نامه_شهید ✍ برادران من خود را دست کم نگیرید دنیا ابرقدرت‌های دنیا از لباس سبز ما و اسم ما می‌ترسند و آن هم به خاطر ایمان درون قلب شما دوستان است. 🔻خود را کوچک نشمارید که ما الگویی چون اباعبدالله الحسین ع و ابوالفضل العباس ع را داریم. #مدافـــع_حــــرم #شهیـــد_مهـــدی_ثامنـــی_راد🌹
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
〰〰✺🌹🇮🇷🌹✺〰〰 ♤ راز کانال کمیل ♤ روایت پنج روز مقاومت رزمندگان گردان کمیل در کانال دوم فکه 《مقدمه》
⭐〰〰🍃🌹🍃〰〰⭐ 🌌هوا تاريک شد ابراهيم هادی، اين بار اذان مغرب را با صدای دلنشين تری گفت. اصحاب عاشورايی سيدالشهدا (علیه السلام) نيز با معرفتی ديگر اقامه ی نماز کردند. ⚡بچه ها با اينکه تعدادشان کم بود. و، وضعيت مناسبی نداشتند، باز هم می خواستند به دل دشمن بزنند اما تنها مانع، نداشتن سلاحی مناسب و مهمات بود و اين شده بود خوره ی روحشان! 🔫 تنها سلاحی که داشتيم، کلاشينکف و دو قبضه آرپی جی بود، آن هم با مهمات بسيار کم. مهمات ما آنقدر کم بود که حتی بچه ها توی خاک هم به دنبال چند فشنگ می گشتند!... 🔘يک تير بار بدون فشنگ و از کار افتاده هم در کانال بود که عملا فايده ای نداشت روزهای گذشته در کانال آر پی جی و نارنجک وجود داشت و بچه ها با همان مقدار مهمات، جلوی دشمن را می گرفتند. 💥 اما الان فقط چند فشنگ کلاشينکف برای بچه ها مانده بود و چند راکت آر پی جی که ابراهيم دستور داده بود برای شرايط خاص نگهداری شود ابراهيم، بچه هايی كه هنوز تاب و توان داشتند را صدا كرد در تاريكی شب، آنها را مخفيانه به بيرون فرستاد. 📚
هدایت شده از همسفر شهدا
💠مراسم چهارمین سالگرد شهادت شهید مدافع حرم 🌷 #شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری 🗓پنج شنبه ۹۷/۱۱/۲۵ - ساعت ۱۵:۳۰ 🔰 #تهران - گلزار شهدای بهشت زهرا سلام الله علیها - قطعه ۲۶
🍃🌻🍃🌻🍃🌻🍃🌻🍃 ، پیشانی بند ، انگشتر ، ، بی سیم هم روی کولش . خیلی با نمک شده بود ☺️ گفتم چیه ؟ خودت رو مثل علم درست کردی ؟ میدادی یک چیزی هم پشت بنویسن😒 پشت لباسش رو نشون داد " جگر شیر نداری سفر مرو " ❤️ گفتم : بی خودی اصرار نکن .. بی سیم چی لازم دارم ولی تو رو نمی برم😒 هم کمه ؛ هم برادرت شده .. هیچی نگفت ... از من حساب میبرد..✅ کمی هم ، دستش رو گذاشت روی کاپوت تویوتا🚘 و گفت : باشه .. نمیام ! ولی روز شکایتت رو به میکنم .. ببینم میتونی جواب بدی ؟😒 توی دنبالش میگشتم .. به بچه ها گفتم کجاست ؟ گفتن نمی دونیم ! نیست ✅ به شوخی گفتم : نگفتم بچه است ! میشه ! حالا باید کلی دنبالش بگردیم تا پیداش کنیم😤 بعد داشتیم رو جمع میکردیم . اکثرا با یک گلوله یا ترکش ریز شده بودن😔 یکی هم بود که ترکش کل رو برده بود ... برش گردوندم ...😞 پشت لباسش رو دیدم نوشته بود:" شیر نداری سفر مرو" 😭😭😭