اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
زمزمه شهادت امام کاظم علیه السلام
یه پدر گوشهیِ زندون
جون میده غریب و تنها
یه پسر شالِ عزاشو
میگیره از دستِ زهرا
یه پدر آزادیو رو
تختِ تابوت میکنه حس
یه پسر مثلِ محرّم
از غمش میگیره مجلس
یه پدر چشیده طعمِ ....
زهرِ دشمنا رو تازه
یه پسر آماده میشه
واسه تشییعِ جنازه
یه پدر لاغره و با ....
وزنِ زنجیر شده سنگین
یه پسر با سرنوشتی
که پر از آهه و غمگین
یه پدر با خاطراتی
از اسیری رویِ جسمش
یه پسر ابرِ بهاری
تو مصیبت دو تا چشمش
یه پدر مهمونه امشب
مهمونِ مادرِ سادات
یه پسر بالایِ قبری
داره میخونه مناجات
یه پدر تمومِ آه و ....
غم و دردِ کاظمینه
یه پسر شادیِ روحِ ....
بابا ذکرش یا حسینه
یه پدر بابالحوائج
یه پسر شاهِ دلامون
مگه میشه نشه امضا
براتِ کربوبلامون
مددی بابالحوائج
سیّدی موسی ابنِ جعفر /۴/
#زمزمه #شهادت #امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نوحهیِ مسجدی شهادت امام کاظم علیه السلام سبک لیلُالعزایِ موسیِ جعفر است .....
کریمهیِ طاها عزا گرفته
از غصّهها دلِ رضا گرفته
شد روضههایِ کاظمینی
آوایِ هر نایِ حسینی
( یا سیّدی موسیَابنِجعفر
یا سیّدی بابالحوائج ) /۴/
بابالحوائجی و من گرفتار
از غمِ تو خیرُالنّسا عزادار
سینهزنِ تو عالمین است
گریهکنِ غمَت حسین است
( یا سیّدی موسیَابنِجعفر
یا سیّدی بابالحوائج ) /۴/
زنجیرِ کینه بسته دستوپایت
لرزیده کاخِ فتنه از صدایت
تو شرحِ آهِ زینبینی
جوازِ بینالحرمینی
( یا سیّدی موسیَابنِجعفر
یا سیّدی بابالحوائج ) /۴/
تسلیتِ سوگِ شهیدِ زندان
به محضرِ امیرِ مُلکِ ایران
صدایِ غم پیچیده در طوس
عرشِ خدا آمده پابوس
( یا سیّدی موسیَابنِجعفر
یا سیّدی بابالحوائج ) /۴/
#نوحه_مسجدی #شهادت #امام_موسی_کاظم_علیه_السلام #کاظمین
#حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل انتظارِ یار امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجهُ الشّریف
قرآن زبان بگیر و خبر از نهان بده
پیغامِ وصلِ مصحفِ پنهانمان بده
هرچند آیه آیهیِ تو نورِ مطلق است
نورِ جمالِ عشق به مَستان نشان بده
ای با دلم گِره به دلِ خسته رحم کن
با یک نگَـه به عاشقِ دلخسته جان بده
چون استخوان رَهِ گلویم بسته هجرِ تو
اشکی برای پس زدنِ استخوان بده
اشکی که ریزم از غمِ هجران ُو وا شود
این عقدهِ که گرفته به سینه مکان بده
تا کِیْ غمِ فراق و جدایی عزیزِ من
صاحبزمان بیا و بـِها بر زمان بده
من مجرمَم بگو تو چرا گریه میکنی؟!
بَر نامهام نظاره کُن و سر تکان بده
این عاشق و نگاهِ تو اِی آسمانِ عشق
پرواز را به یک نگَهت یادمان بده
#غزل #انتظار #حضور_تا_ظهور #امام_زمان_عجل_الله_تعالی_فرجه_الشریف
#حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزلمصیبت شهادت امام کاظم علیه السلام
زهری که هدیه داده به جانت شراره را
آورده با خودش به خدا راهِ چاره را
با شعلهاش زبانه کشید و شنید آه
معلوم کرد رازِ دلِ پارهِ پاره را
حکمِ رهاییاَت شده امضا بگو رضا
مژده دهد به شهر وصالی دوباره را
این پیکرِ نحیف و تنِ لاغرت شده
سنگین به خاطرِ غل و بند وُ نظاره را .....
خیره به کربلا و غروبی عجیب کرد
دیدم به نِی درخششِ هجده ستاره را
بابالحوائجی و شنیدم به روضهات
من نالههایِ تشنگیِ شیرخواره را
یک یاحسین گفتم و در شهرِ کاظمین
دیدم تلظّیِ گلِ در گاهواره را
از رویِ دستهایِ پدر تا فرازِ تیغ
لبخندِ تشنگی و زبانِ اشاره را
تلخیِ خندهیِ علی و غصّهیِ حسین
اشکِ رباب و صاحبِ هر گوشواره را
هر روضه نینوایی و هر صحنه کربلاست
تا یارِ ما بیاید و درمان و چاره را .....
با خود بیاورد که دعایِ فرج کند
خاموش عاقبت به قصاص این شراره را
#شهادت #غزل #امام_موسی_کاظم_علیه_السلام #کاظمین #کربلا
#حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزلمصیبت شهادت امام کاظم علیه السلام
درهایِ زندان با کلیدِ زهر وا شد
بابالحوائج عاقبت حاجتروا شد
تابوتِ نورِ چشمِ زهرا رویِ شانهَست
واویلتا ذکرِ علی موسیَ الرّضا شد
یادآوری شد طعنهیِ شامی به عمّه
گفتند سهمِ خارجی خشمِ خدا شد
اشک از دو چشمِ شیعیان بر گونه میریخت
تا روضههایِ کاظمینی کربلا شد
یادِ غروبِ آتش و زنجیر کردند
وقتی غل و بند از تنِ بیجان جدا شد
تشییع و غسل و روضه و دفن و کفن بود
یکبارِ دیگر شورِ عاشورا به پا شد
سوز وُ نوایِ کاظمیون هم حسینیست
گویا غزل گودالِ خون و نیزهها شد
اینجا که آتش نیست تا دامن بسوزد
اصلاً که گفته معجری از سر رها شد
بابالحوائج تکّه تکّه نیست بیدست
سقّایِ تشنه کیمیایِ روضهها شد
حرف از دو بابِ حاجت آمد حاجتِ ما
تعجیل در روزِ ظهورِ دلربا شد
#غزل #شهادت #امام_موسی_کاظم_علیه_السلام #کاظمین
#حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
ترکیببند شهادت امام موسی کاظم علیه السلام
زندان برایِ حالِ دلِ زار گریه کرد
آری زمین زمان در و دیوار گریه کرد
تنهاییِ امامِ مرا دید زهرِ کین
سَم هم برایِ غربتِ دلدار گریه کرد
رفتارِ او چو دید نگهبانِ سنگدل
از ظلمِ خود خجل شد و بسیار گریه کرد
با هایهای و ضجّهیِ در سجدهیِ امام
توبه نمود آن زنِ بدکار گریه کرد
حکمِ رهاییِ گلِ زهرا به دستِ زهر
امضا شد و دقایقِ افطار گریه کرد
جسمی نحیف و لاغر و بیجان بُرون شد و ....
چشمانِ انتظارِ گرفتار گریه کرد
موسیَ ابنِ جعفر است که آزاد میشود
امّا به جایِ شیعه عدو شاد میشود
شالِ عزا به گردنِ خورشیدِ مشرقین
غل مانده بر جنازهیِ مظلومِ عالمین
بر نعشِ یک غریب غریبی نماز خواند
تحویلِ خاک داد پدر را به شور وُ شین
معصومه مضطر است و رضا ناله میزند
کربوبلایِ غم شده وادیِ کاظمین
آهِ علی و فاطمه و حضرتِ رسول
آید به گوش چون شبِ تنهاییِ حسین
اینجا نَه علقمهَست ولی دست بر کمر
دارد امام چون شَهِ مظلومِ نَشعَتِین
خواهر بگیر زیرِ دو بازویِ دختری
که میشود یتیم و پریشان چو زینبین
معصومه نورِ دیدهیِ بابالحوائجی
هرگز کسی نگفته کنیزی و خارجی
بعد از پدر کسی به آتش گُشود نَه
از تازیانه پیکرِ تو شد کبود نَه
وقتی که غصّهیِ پدرت بر دلت نشست
معجر به زور از سرِ تو کس رُبود نَه
آتش به دامَنت نَفِتاد و کسی نکرد
رنگِ رُخت به ضربِ جفا رنگِ دود نَه
رفتی پس از پدر به سفر لیک همسفر
یک تن چو زجر و حرمله و شمر بود نَه
دندان و کامِ دلبرِ تو کَعبِ نِی نخورد
قاتل به پیشِ چشمِ تو خود را سُتود نَه
شهری برایِ تسلیت آمد خودت بگو
در دستهایِ هیچ کسی قلوهسنگ بود نَه
اینجا صدایِ زمزمه و ذکرِ فاتحه
آنجا میانِ هلهلهها آهِ فاطمه
#شهادت #امام_موسی_کاظم_علیه_السلام #کاظمین
#حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
زمزمه شهادت امام موسی کاظم علیه السلام سبک دستات هنوزم رو پهلوته ولی ....
آزاد میشه از زندانِ کاظمین
با زهرِ کینه امامِ عالمین
تو آسمونا دَمِ واویلتا
ذکرِ ملائک به آه و شور و شین
فصلِ غم و ماتم رسید
موسیَ ابنِ جعفر شد شهید
واویلتا واویلتا /۴/
شاهِ خراسون شده صاحب عزا
گرفته رنگِ غم و غصّه فضا
امشب کریمه حزین و مضطره
ماتم گذاشته پا تو دلِ رضا
عالم گرفتارِ غمِه
روضه میخونه فاطمه
واویلتا واویلتا /۴/
عرشِ خدا در عزا و شور و شین
کربوبلا شد خدایا کاظمین
هر چند تمومِ عمرش بوده غریب
عمریه روضهِ خونده واسهِ حسین
زندانِ ظالم گر چه دید
کسی سرِ او نَبُرید
آقام حسین آقام حسین /۴/
امشب که صاحبعزا امام رضاست
دلم دوباره تنگِ اِیووُن طلاست
براتِ مشهد میخوام آخه دلم
دوباره تنگِ هوایِ کربلاست
پنجره فولادِ رضا
میده براتِ کربلا
سلطان علی موسیَ الرّضا /۴/
#زمزمه #شهادت #کاظمین #امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نوحهیِ زمینه شهادت امام موسی کاظم علیه السلام سبک تو دلِ بارون .....
امشب از زندون
یه جسمِ لاغر و رنجور میاد زندون
دو تا چشمِ رضا وُ ماسوا گریون
ببار بارون
دل گرفتاره
رئوفِ آلِ پیغمبر عزاداره
دوباره ابرِ چشمام داره میباره
ببار بارون
روضهیِ غم و غصّه بر لبِ اهلِ عالمینه
یاسِ قدکمون روضهخونِ مظلومِ کاظمینه
وای امان امان /۲/ یا امامِ کاظم
قاتلِ دلدار
شده زهرِ جفایِ دشمنِ بدکار
رضا سر میذاره از غصّه رو دیوار
کریمه زار
رویِ دستوپات
هنوزم مونده زخمایِ غل و زنجیر
رکوع و سجدههات کاریتر از شمشیر
بگو تکبیر
از غمت داره ناله میزنه آسمون آقاجون
آتیشِ غمت شعله میکشه تویِ سینههامون
وای امان امان /۲/ یا امامِ کاظم
سایهسارِ عشق
الا ای هفتمین ماهِ تبارِ عشق
مزارت بر سرِ راهِ مزارِ عشق
عیارِ عشق
سایهبانِ عشق
تجلّایِ خداوند آسمانِ عشق
نشانِ حق به زندان بینشانِ عشق
لِسانِ عشق
عشقِ عالمین مرغِ دل هواییِ کاظمین است
زائرِ مزارت مسافرِ گنبدِ حسین است
وای امان امان /۲/ یا امامِ کاظم
#نوحه_زمینه #شهادت #کاظمین #امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
@sehreashk