eitaa logo
حسیــن ایمانـے(سِـحرِ‌‌اَشـک)
939 دنبال‌کننده
385 عکس
489 ویدیو
190 فایل
اشعار و سبکهایِ کربلایی حسین ایمانی
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دوبیت تحقیق در مورد اینترنت گویم برایِ جمعِ شما رازِ راحتی آوردم از مدرن شدن من حکایتی از میل وُ چت بگویم و اوقاتِ دلخوشی اینترنت و صمیمیت اینترانِتی @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مراسم ختم پدر و مادر زمزمه سبک شد خزان گلشنِ ..... پدر می‌کشد آتشِ غم زبانه می‌شود بی تو تاریک و خانه چشمِ من شد چشمه‌یِ غم رفتی و دل غرقِ ماتم من ندارم تکیه‌گاهی بی تو اِی بابا در عالم در عزایت سوگوارم سر به خاکت می‌گذارم ای پدر جان /۴/ می‌شود بی تو غمخانه خانه می‌ماند هر سویش یک نشانه گرمیِ کاشانه‌یِ ما روشنیِ خانه‌یِ ما در تبِ سختی و غم‌ها می‌شدی پروانه‌یِ ما در عزایت گریه کردم آشنا با داغ و دردم ای پدر جان /۴/ مادر قلبِ من خون شده از فراقت عیدِ من فصلِ غم شد زِ داغت یک بهارِ بی تو مادر می‌رسد خاکم بر این سر عیدِ امسالم ندارد جز سیاهی رنگِ دیگر بی تو کارم آه و زاری‌ست اشکِ غم از دیده جاری‌ست مادرم وای /۴/ ای گلِ پرپرِ خُفته برخیز روزگارم مکن تو غم‌انگیز شیر و اشکِ تو سِرشتم شد حسینی سرنوشتم روضه رفتی گریه کردی تا کنی اهلِ بهشتم رویِ قبرِ ..... تو نوشته‌َست مزدِ صبرِ .... تو بهشت است مادرم وای /۴/ اینکه مهمانِ این خاکِ سرد است از غمِ کربلا گریه کرده‌َست گریه کرده بهرِ زینب از غمِ مشک و تب و لب میهِمانش کُن تو آقا بر سرِ خوانِ خود امشب جانِ زهرا جانِ مولا کُن شفاعت پدرِ ( مادرِ ) ما یابنَ‌ زهرا یاحسین جان /۴/ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دوبیت دل‌درد گرفتن پسرم یا دخترم( نوزاد ) لطیفِ لطفِ خدا دل گرفته‌ای بابا تو دربِ خنده‌یِ ما گِل گرفته‌ای بابا مگر زِ خنده تو خیری ندیده‌ای پسرم ( دختر ) چه ژِستِ اَخم تو خوشگل گرفته‌ای بابا @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ترکیب‌بند یادواره‌یِ شهدایِ سادات زهراییِ زهرانشانِ فانیِ عشق ای در جنونِ عشقبازی بانیِ عشق از شالِ سبزِ تو کویرِ سینه‌ها سبز ای سرنشینِ موجهایِ جانیِ عشق آئینه‌یِ‌‌‌ کرب‌وبلایِ خون و ایثار ای ساختارِ پهنه‌یِ طوفانیِ عشق سرمایه‌یِ روحِ خدا در تنگناها سردارِ دارِ سختی و حیرانیِ عشق یادش‌به‌خیر آن روزهایی که گرفتی تو با توکّل راهِ سرگردانیِ عشق آن روزهایی که فقط خون بود و آتش غرب و جنوبِ وادیِ بحرانیِ عشق ای حلقه‌ای از حلقه‌هایِ آشنایی فرزندِ خونین‌پیکرِ زهرا کجایی ؟! وقتی که پرهایِ تو را شستند در خون عشقِ تو را دیدند و می‌گفتند مجنون وقتی سخن از حال و روزِ عاشقی بود از فکّه‌‌ تا دهلاویه اَروند و کارون آن روزها که مردهایش مرد بودند با جسم و جانِ خویش رَه بستند بر دون آن مادری که حاصلِ عمرش فنا شد آنها که رویِ شانه برگشتند پُرخون آن روز که بابا کفن می‌کرد گل را با تیر و ترکش شد تنِ فرزند گلگون آن لحظه‌ای که مادری بی‌یار می‌شد بر راهِ بابا خیره شد دلبند دلخون روزی که برگشت از سفر خونی و خاکی تابوت آورد استخوانی و پلاکی آری شما فرزندهایِ یاس هستید نورِ دو چشمِ مادرِ احساس هستید وقتی قصاصِ یاس را سرمشق کردید مردِ نبردِ انتقام از داس هستید داسی که در کوچه رَهِ یاسِ حرم بست آری شما همدردِ خیرُ‌النّاس هستید رفتید سویِ کربلا و برنگشتید شاگردِ استادِ وفا عبّاس هستید لب‌تشنه جان دادید و پیکر مانده بی‌سر چشم‌انتظارِ مشکِ بی الماس هستید چون یادگارِ جان‌نثارِ عشق بودید مشمولِ آمین بر سرِ دستاس هستید دستی که با خونِ دل آن دستاس چرخاند یاسی که خشکید و تنِ احساس لرزاند @sehreashk
دختر که داری می‌شود دردانه‌یِ خانه بابا نگاهش می‌کند مَستانه مَستانه حسین ایمانی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف خبری از قدمِ یار ندارم    چه کنم؟! کس‌وُکارِ دلِ من بی‌کس‌وکارم چه کنم؟! همه‌یِ عمر صدایت زده‌ام آقا جان اگر آخر نَنِشستی به کنارم  چه کنم؟! همه‌یِ آرزویم مُردنِ بر دامنِ توست اگر آنجا نشود جان بِسِپارم چه کنم؟! به همه گفته‌ام ارباب هواخواهِ من است اگر او رانْد مرا جا که ندارم چه کنم؟! نظری که سویِ خاک است نمی‌بیند ماه اگر از داغِ فراقِ تو نَبارم  چه کنم؟! مژه‌هایی که تبرّک شده با اشکِ فراق مثلِ فرشی زیرِ پایت نگذارم چه کنم؟! زندگی‌اَم که شد از غصّه‌یِ هجرانت تلخ بعدِ مرگم چو نیایی به مزارم چه کنم؟! نَه !!!  تو از آلِ حسینی و هوایم داری با تو هرگز نشود آخرِ کارم  چه کنم @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف سال تحویل از فرصتم یکسالِ دیگر کم شد آقا تنها اُمیدم شد خدایا باز فردا یک‌بارِ دیگر آه و حسرت اشک و افسوس یک وعده‌یِ دیگر به دلها باز فردا انگار این چشم‌انتظاری قسمتِ ماست با طعنه دنیا گفت با ما باز فردا !!! صبحِ وصالِ یار می‌آید دلِ من دل دل کُن این امروز را تا باز فردا .... تکرارِ عاشورا ببینی با ظهورش شاید به رویِ نیزه سرها باز فردا این‌بار تشنه سر نمی‌برَّند از یار شعله نگیرد خیمه‌ها را باز فردا دستِ علمدار و علم رویِ زمین نیست تا نیست از غم پشتِ آقا باز فردا آن روز روزِ انتقامِ ضربِ سیلی‌ست دلشاد می‌بینم علی را باز فردا @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم زمزمه سال تحویل و امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف سبک دادی مرا همیشه آزار ..... یه سالِ دیگه سپری شد قسمتِ من خون‌جگری شد خدایِ من از غصّه‌ها صبرم سر اومد یه سال دیگه گذشت خدا یارم نیومد فصلِ بهاره امّا بهارِ قلبِ زهرا نیومده و مونده چشام به راه خدایا بیا بیا آقا جون /۴/ کاشکی بشه یه سالِ تحویل هفت‌سینِ ما کربلا تکمیل سرِ رو نِی سرِ بازار سرِ بریده سیلیِ کین سه‌ساله و سری که دیده سینِ هفتم با آههِ خواهرِ بی‌پناههِ خواهری که تنش از .... ضربِ لگد سیاههِ‌ حسین عزیزِ زهرا /۴/ فرق نداره کهنه و تازه مگه میشه روزِ بی روضه روزی که از حسین نگم دلم می‌گیره نوکر باید با روضه‌یِ .... حرم بمیره دائم به شور و شینم‌ دیوونه‌یِ حسینم دلتنگِ سینه‌زنی تو بین‌الحرمینم حسین عزیزِ زهرا /۴/ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مناجات ماهِ مبارکِ رمضان و گریزِ روضه‌یِ حضرت عبّاس علیه السلام ابرِ باران‌زده‌ کُن چشمِ گنهکارِ مرا بِچکان اشکِ مرا تا بکِشد بارِ مرا اوّلِ ماهِ مبارک به مبارک خبری زنده کُن این دلِ بیچاره و بیمارِ مرا چقَدَر دور شدم از تو وُ دربارِ کرم چقَدَر سخت کند نامه‌یِ من کارِ مرا همه‌یِ نامه پر از جرم وُ سیاهی وُ خطاست بزن آتش رمضان لوحه‌یِ کردارِ مرا قلمِ عفو بکش رویِ بدی‌هایم خوب صاف وُ شفاف کُن این آیِنه‌یِ‌‌‌ تارِ مرا عبدِ آلوده و شرمنده صدا زد العفو بپذیر و برسان وقتِ سحر یارِ مرا سحری می‌رسد از سمتِ حرم رهگذری که کند زمزمه این روضه‌یِ سالارِ مرا حرفِ دستِ قلم وُ مشکِ حرم خواهد شد تیرها حَصر کند جسمِ علمدارِ مرا چقَدَر تیر رویِ پیکرِ سردار نشست چقَدَر مسخره کردند عزادارِ مرا تا حرم بر سر وُ سینه زد وُ واویلا گفت برسان منتقمِ غصّه‌یِ دربارِ مرا @sehreashk
در آستانه‌یِ ماه مبارک رمضان از شما بزر گوار حلالیت می‌طلبم التماس دعای فرج      حسین ایمانی