eitaa logo
حسیــن ایمانـے(سِـحرِ‌‌اَشـک)
932 دنبال‌کننده
384 عکس
485 ویدیو
183 فایل
اشعار و سبکهایِ کربلایی حسین ایمانی
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سرود میلاد حضرت رقیّه‌ سلام اللّه علیها‌‌ سبک لبِ من می‌خونه .... چکیده اشکایِ عاشقت یارب تپیده‌‌ دلایِ حسینی امشب رسیده دعایِ حضرتِ زینب‌‌‌ گل‌ می‌باره گلِ حرم زهراییه غم نداره دلی که کربلاییه آره آره هر دختری باباییه ( اَلسّلامُ علیک دخترِ شاهِ ولا آرزومه که برم از دمشق کرب‌وبلا ) /۴/ آغوشِ امیرِ کربلا جاتِه‌ رو دوشِ وزیرِ نینوا پاتِه تو گوشِ بشیرِ روضه آواتِه یارقیّه حلّالِ هر چی مشکله‌ یارقیّه تپش تپش‌هایِ دله یارقیّه سرودِ ابوفاضله اَلسّلامُ علیک یارقیّه‌یِ حسین با دَمت پا می‌ذارم تویِ بین‌الحرمین ( اَلسّلامُ علیک     دخترِ شاهِ ولا آرزومه که برم از دمشق کرب‌وبلا ) /۴/ جلوه‌یِ رحمت و آیه‌یِ عشقی چهره‌یِ هیبت و سایه‌یِ عشقی سوره‌یِ غربت و پایه‌یِ عشقی تا پایِ جون پایِ ولایت می‌مونی با دلِ خون تا به شهادت می‌خونی مثِه بارون می‌باری ای آسمونی اَلسّلامُ علیک یا اباعبداللّه ذاکرِ حسینیه روضه‌خونِ کربلا ( اَلسّلامُ علیک     دخترِ شاهِ ولا آرزومه که برم از دمشق کرب‌وبلا ) /۴/ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مُسدَّس میلاد ( یادواره ) حضرت رقیّه سلام اللّه علیها غنچه‌یِ لبخندِ حرم وا شده خانه‌یِ ارباب چه زیبا شده فصلِ بهارِ دلِ زهرا شده قدِّ غم از آمدنش تا شده مدینه کربلایِ دلها شده مدد رقیّه نغمه‌یِ ما شده دختری از عشیره‌‌یِ خاتم است نگاهِ او دوایِ درد و غم است گره‌گشایِ مشکلِ عالم است اگر برایش بدهم جان کم است در حرمِ شاهِ کرم مَحرم است تمثالِ فاطمه مهیّا شده سه‌ساله‌یِ شاه شفا می‌دهد صفا به روضه‌هایِ ما می‌دهد روضه‌یِ او بویِ خدا می‌دهد خدا به روضه‌خوان نوا می‌دهد نوایِ او حواله را می‌دهد با دَمِ او تذکره امضا شده نایِ‌‌‌ من از نوایِ تو ناب شد بالشِ تو بازویِ ارباب شد تصویری از مرضیه در قاب شد خندیدی و دلِ حرم آب شد شکرِ خدا ندایِ محراب شد فاطمیه در تو هویدا شده فاطمه‌یِ قافله‌یِ شاهِ عشق آئینه‌یِ مادرِ درگاهِ عشق همسفر و همدل و همراهِ عشق جایِ تو رویِ شانه‌یِ ماهِ عشق ویرانه شد خانه‌یِ تو آهِ عشق مهمانِ دامن سرِ بابا شده بابا که آمد روضه‌ها پا گرفت خرابه عطر و بویِ زهرا گرفت سری به رویِ زانویت جا گرفت دلِ تو با دیدنِ بابا گرفت این روضه‌خوانی نفست را گرفت حسرتِ ما ظهورِ آقا شده @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دوبیت‌ها میلاد حضرت رقیّه سلام اللّه علیها‌‌ دردانه‌یِ شاهِ کرم تصویرِ رویِ یاس اوست شیرین‌زبانِ لشکرِ دینداری و احساس اوست بالاتر از هفت آسمان نَه بیشتر بالا برو چشمِ دلت وا کُن ببین بر شانه‌یِ عبّاس اوست دردانه‌یِ اربابِ ما مشکل‌گشایی می‌کند در کاروانِ عاشقی فرمانروایی می‌کند نامِ رقیّه دارویِ دردِ تمامِ عالم است با یک نگاهش سینه را کرب‌وبلایی می‌کند @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شور میلاد حضرت رقیّه سلام اللّه علیها واسه رقیّه جون میدم تا معنی شِه واژه‌یِ عشق یه روز میشم از کربلا مسافرِ شهرِ دمشق مدد رقیّه‌یِ حسین /۴/ مسافرِ حریمِ نور فاطمه‌یِ شامِ بلا مسافرِ زینبیه مسافرِ کرب‌وبلا کربلا و شهرِ دمشق آرزویِ دیرینه‌َمِه زیارتِ شاه و بی‌بی عقده‌یِ تویِ سینه‌َمِه دخترِ اربابِ کرم دلِ منو جلا بده حواله‌یِ شهرِ دمشق براتِ کربلا بده مدد رقیّه‌یِ حسین /۴/ براتِ کربلا بده براتِ شیش‌گوشِ حسین آرزومه که جون بدم رو خاکِ بین‌الحرمین میونِ بین‌الحرمین روبه‌رویِ پرچمِ تو آخر یه روز دق می‌کنم از غصّه‌ها و غمِ تو غمت تو سینه‌یِ منهِ ضربه‌هایِ قلبِ منه تپشِ قلبِ من دَمِ شاهِ بی غسل و کفنه‌‌ پادشاهِ بی‌کفنه‌ اربابِ خوب و باوفا ایشااللّه بازم می‌بره نوکرشو به کربلا مدد رقیّه‌یِ حسین /۴/ کرب‌وبلایِ باصفاش آرزویِ بهشتیاست هر کسی کربلایی شد تا قیامت سرش بالاست سرمو بالا می‌گیرم میگم آقا نوکرتم دیوونه‌یِ کربلا و دمشقِ این دخترتم دخترِ تو فاطمیه روضه‌خونه تو روضه‌ها نفس نفس که می‌زنه میگه یابن‌الحسن بیا بیا بیا یابن‌الحسن /۴/ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دوبیت مناجات و روضه‌یِ حضرت رقیّه سلام اللّه علیها‌‌‌ رَدخور ندارد رحمتِ این آستانه امّا به شرطِ گریه و آهِ شبانه یارب ببخش این بنده‌یِ شرمنده را بر .... حقِّ گلی که سرخ شد با تازیانه @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دوبیتی مناجات و روضه‌یِ ارباب و حضرت رقیّه سلام اللّه علیها‌ به حقِّ تشنه‌یِ بی‌تاب العفو به جسمِ بی‌سرِ ارباب العفو به آن دختر که بعد از ضربِ سیلی ندارد چشمهایش خواب العفو @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم زمزمه مناجات ماه رمضان و روضه‌یِ حضرت رقیّه سلام اللّه علیها‌‌‌ من خجالت زده‌ام از همین اشکا که می‌باره‌‌ چه کنه بنده‌ای که جز خونه‌تون جایی نداره باز کاسه‌یِ چه کنم به دست گرفته عبدِ عاصی باز کارش رسیده به قافیه‌هایِ التماسی اگه بنده‌َتو نبخشی به قسم می‌رسه کارش قَسمت میدم به طفلِ حرم و چشمایِ تارش به همون سه‌ساله‌ای که مثلِ مادر شده پهلوش جایِ دستِ بی‌حیایی مونده رویِ بَر وُ اَبروش به همون که مثلِ مادر قد و قامتش خمیده به همون شیرین‌زبونی که شده حرفاش بریده با با با با با با جونم تو نبودی که کبودم یه جوری بهم لگد زد درد گرفت کلِّ وجودم سپرِ بلا شد عمّه که امانتیت نَمیره‌‌ التماس می‌کرد حرامی گیسویِ منو نگیره ضربه‌یِ سنگینی خوردم دندونم افتاد تو دستم چه کمردردی گرفتم که پایِ نیزه نشستم حقِّ این گل سه‌ساله بگذر از نوکرِ ارباب برسون یه خبری از ماهِ پنهونیِ سرداب بِ‌رقیّه ربّی اَلعفو /۴/ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مناجات ماه رمضان و روضه‌یِ حضرت رقیّه سلام اللّه علیها‌‌ نمکِ سفره‌یِ این خانه تمنّایِ من است آسمان منتظرِ هِق‌هِق و نجوایِ من است سربه‌زیری درِ این خانه سرم بالا برد با همین زمزمه‌ها عرشِ خدا جایِ من است اشکهایم سندِ رابطه‌ام با معبود آهِ من مُستندی از دلِ شیدایِ من است همه گفتند تو می‌بخشی و در می‌گذری این گذشت و کرمت قلّه‌یِ رویایِ من است آه از اینهمه بی‌مهری و بی‌معرفتی پاسخِ خوبیِ تو جرم و بدیهایِ من است چه نمازی چه نیازی بنده‌ای بد بودم عرقِ شرم به پیشانی و سیمایِ من است بدم امّا به خدا راه به سویت دارم روضه‌خوانی سببِ نابِ تسلّایِ من است شک ندارم بینِ این روضه مرا می‌بخشی دختری گفت : خدا این سرِ بابایِ من است !!! خون به لبهایِ من و او لَخته بسته عمّه زخم بر گونه‌یِ او مثلِ پَر وُ پایِ من است گونه‌اش مثلِ پَر وُ پام لگد خورده مگر .... اَجل و اَلعجل این‌جاست که سودایِ من است @sehreashk
IMG_20240708_173429_544.png
17.64M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل سوّم محرّم حضرت رقیّه سلام اللّه علیها کنجِ ویرانه علمدارِ حرم خواهم شد دخترم عزّتِ بیتِ پدرم خواهم شد آهِ سردم یَقه‌یِ توطئه را می‌گیرد یارِ او با غم و سوزِ جگرم خواهم شد شام را کرب‌وبلایِ دگری خواهم کرد نینواییِ دو چشمانِ ترم خواهم شد کاخ را با نفسم بر سرشان می‌ریزم وَ تقاصِ سرِ بالایِ سرم خواهم شد نوه‌یِ حیدرم و آیِنه‌یِ زهرایم آبرویِ اسداللّهِ حرم خواهم شد کفِ پایم پُرِ خار است ولی در روضه خارِ چشمِ عدویِ ستمگرم خواهم شد پایِ سر عمرِ گلِ سرخ به سر می‌آید اوّلین شهیده‌یِ طوفِ حرم خواهم شد عمّه‌جان ندبه بخوان تا به وصالش برسیم من که مهمانِ یَمِ شاهِ کرم خواهم شد 📄۱۴۰۳/۴/۱۷ @sehreashk
ازدحام.png
20.75M
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم غزل مصیبت عاشورایی و حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها هـنوز مـادرت از اِزدحــام می‌ترسد هنوز خواهرت از سنگِ بام می‌ترسد همین گه گفت غـذا سر برایش آوردند هـنوز دختـر تو از طـعـام می‌ترسد کسی که دیده به لب چوب می‌زند ظالم ازاین خـرابه و از کـاخِ شـام می‌ترسد سلام کرد ولی بالـگد زَدَشْ نامـرد به این دلیل گـُلت از سلام می‌ترسد عمـو نبـود ببـیند تن کــبودش را چه آمده به سرش از نِیام می‌ترسد بیا امید رقیـّه که دشمنِ اسلام ازاین دعا و از آن انتقام می‌ترسد 📃کربلا @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم رباعی کودکان مظلوم غزّه و فلسطین و پایان رژیم صهیونیستِ کودک‌کُش گریز مدح و روضه‌یِ حضرت رقیّه سلام‌الله‌علیها شد گوشِ جهانیان پر از این چاوُش کابوس شده خوابِ یزیدِ سرخوش با هِق‌هِقِ دردانه‌یِ ویرانه‌نشین دقمرگ شود  ستمگرِ کودک‌کُش @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل - شکست داعش و گریز روضه‌یِ حضرت رقیه سلام اللّه علیها دیدی به چشمت مردیِ عشّاقِ حیدر را فتحُ الفتـوحِ تازه‌یِ سردار و بی‌سر را تعریف کن دنـیا برایِ ساکـنانِ خـود تا روزِ مـحـشر هـِیـبتِ اللّه‌ُاکـبر را عبّاس دارد این حرم در موجِ سختی‌ها دارد برادر زیرِ پَـر همواره خواهر را ایران همان ایرانِ وقت جنگِ تحمیلی‌ست مادر برایِ حفظِ دین می‌خواهد اکبر را حتماً امامِ ما سرِ حرفِ خـودش مانده گیتی خودش با دیده‌هایش دیده بهتر را سنـّی و شیعه هر دو پایِ این عَلم هستند دیدنـد هـوشِ حـیدری و نابِ رهـبر را یا حـیدرِ کـرّار می‌گـویـیم در پیـکار این ذکـر معنا می‌کـند قدرِ مُـقـدَّر را پایانِ اسرائیل نزدیک است وَاللّههِ... ندبه بخوان تا که ببینی فتحِ خیبر را در عرش اهلِ آسمانها جشن می‌گیرند جشنِ ظفرمندیِ سربازانِ بی‌سر را پیغام آمد لشکرِ کفّار زانو زد جاری نموده اشکهایِ شوقِ همسر را پیروز شد بابایِ بی‌سر... باز می‌خوانم این روضه‌یِ طوفانیِ لبهایِ دختر را از رازِ رگهایِ بریده سر درآوردم وقتی که بوسیدم در این ویرانه حنجر را یادم می‌آید تازیانه خوردم از خولی یادت می‌آید چنگها بردند معجر را انگشترت را عمّه زینب پس گرفت امّا سیلیِ کینه برده از این گوشْ زیور را مثلِ لبِ یوسف سه‌بار "اَلشّام" می‌گویم باور نکردم قصّه‌یِ پیریِ دختر را @sehreashk