eitaa logo
حسیــن ایمانـے(سِـحرِ‌‌اَشـک)
938 دنبال‌کننده
384 عکس
489 ویدیو
183 فایل
اشعار و سبکهایِ کربلایی حسین ایمانی
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مدح و مرثیه حضرت زهرا سلام اللّه علیها چادرِ خاکیِ او بیرقِ دربارِ علی‌ست هر که از فاطمیون بود هوادار علی‌ست روضه‌هایِ در و دیوار شهادت دادند وقتِ پیکار که شد حیدرِ کرّارِ علی‌ست اَشهَدُ اَنَّ علیّاً ولیُّ اللّه بگو نوحه‌یِ فاطمه هم ذکرِ گُهربارِ علی‌ست دستِ زهرا به کمربندِ اَمیرش گِره شد همه دیدند که همسر نَه علمدارِ علی‌ست فاطمه دستِ خدا بود علی را نَبَرند حرفِ قنفذ که شود آخرِ پیکارِ علی‌ست او زمین خورد زمین‌گیر شود شیرِ خدا ندبه و گریه کند هر که گرفتارِ علی‌ست     @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه زمینه - فاطمیه (در و دیوار) - سبک دلم خون شده وای...... تاجِ سرِ من علی ای رهبرِ من علی امامِ من حیدرِ کرّار فدای سرت علی جانِ همسرت علی روضه‌یِ عشقه در و دیوار پر و پهلوم خونی شده فدایِ سرت یا‌علی داغِ محسن تو سینه‌َمِه فدایِ سرت یاعلی علی یا علی لبّیک (۴) درسِ ولایِ حیدره روضه‌هایِ درب و دیوار دستش شکسته امّا باز برنمی‌داره دست از یار علی یاعلی لبّیک (۴) کشتن مادروُ... وای بردن حیدروُ... وای زینب داره می‌بینه ای وای زخمیه پهلو وای غلاف و بازو وای می‌چکه خون از سینه ای وای چشمایِ زینب می‌باره علی رو دارن می‌بَرن همین چشما می‌بینه سری رو دارن می‌بُرن (حسین شَیبُ الخَضیب حسین خَدُّالتَریب ) ۴ یاد می‌گیره از سقیفه نامردیا رو کوفه روضه یعنی سکینه و... رُئُوسِنا المکشوفه (حسین شَیبُ الخَضیب حسین خَدُّالتَریب ) ۴     @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه همخوانی - ولایی - نوجوانان و حافظان قرآن- سبک سید و مولا حسین... ما عاشقانِ قرآن ما پیروانِ دینیم شکرِ خدا شیعه‌یِ... امیرالمؤمنینیم ظاهراً کم سنُّ و سال امّا مَردیم دنیا دیده که ما شیرِ نبردیم هر جا که لازم بوده خطر کردیم لبّیکَ یاثارالله (۴) گِره خورده ولا با... دینداری و بندگی هر جا لازم بوده ما گذشتیم از زندگی الحمدللّه دلا شد غدیری عاشورا که شد باید دَم بگیری امیری حسین وَ نِعمَ الامیری لبّیک یا ثاراللّه (۴) الگویِ نوجوانان شده شهید فهمیده این دنیا با دو چشمش غیرتمونو دیده جانها فدایِ نهضتِ روحُ‌اللّه پرچم با دستِ رهبر ان‌شاءالله می رسه آخر به بقیةاللّه لبّیک یا ثاراللّه (۴)     @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل_ شهید و شهادت ( شهدای اقتدار) ایران همیشه خاکِ عشق و افتخار است اینجا قرارِ عشقِ حیدر برقرار است میدانِ جنگ و علم را تسخیر کردیم ما یاعلی گفتیم و دشمن در فرار است یک لحظه این پرچم نیفتاد از از سرِ دوش دارد علمداری که صاحبْ اِقتدار است خونِ شهیدان در رگم جاری‌ست وَاللّه ما حیدری و کارِ این دیده شکار است ما زیرِ پرچمهایِ سبزِ صلح اَمّا... در لحظه‌یِ پیکار کارِ خصم زار است رو به خدا با پرچمِ عشق و تولّا این چشمها در حسرتِ دیدارِ یار است @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مدح و مرثیه حضرت زهرا سلام اللّه علیها فاطمیه بساطِ روضه‌یِ مادر بساطِ خیرات است جدایی از عَلم و خیمه از بَلیٖئات است خدا نگیرد از این چشم گریه کردن را که آه و اشک برایِ شما مناجات است خدا برایِ تو در عرش روضه می‌گیرد نوایِ فاطمه از جلوه‌هایِ جنّات است تو مادری و پسر خوانده‌ای بدم آری وَ هر نخِ عَلمت ساترُالعُیوبات است من و جدا شدن از پرچمَت زبانم لال بساطِ گریه‌یِ عصرِ دوشنبه میقات است غروبِ روزِ دوشنبه طلوعِ غم‌ها بود چه آمده به سرَت کودکِ حرمْ مات است صدایِ ضربه‌یِ سیلی و چادر خاکی دلیلِ محکمِ صبحِ تقاصِ سادات است     @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل پیوسته شهادت حضرت زهرا سلام اللّه علیها اِی مسیحایِ علی جان بر لبم اِعجاز کن حیدرت اینجاست چشمِ تارِ خود را باز کن فاطمه جانم تویی تازه جوانِ خانه‌ام زندگی را با نوایِ یاعلی آغاز کن بینِ کوچه پشتِ در بال وُ پَرت زخمی شده صبر کن بال وُ پَرت که خوب شد پرواز کن دستهایِ تو اگر چه سخت بالا می‌رود با قنوتی چاره‌یِ غمهایِ چاره‌ساز کن شد قرارِ من دلیلِ بی‌قراری‌هایِ من داغِ من اشکِ حسین و قاتلم بغضِ حسن از در ُو دیوارِ این خانه به شدّت شاکی‌ام کشته‌یِ زخمِ زبانِ کوچه‌یِ هتّاکی‌ام داغدارِ روضه‌یِ لکنتْ زبانِ مجتبیٰ سوگوارِ معجرِ خونی و چادرْ خاکی‌ام روزگاری فاتحِ بدر و اُحد بودم ولی .... روزگارم تلخ و تیره شد خدا حالا کی‌اَم!!! جانِ من جان داده و جان بر لبم آورده است پَرشکسته پر کشیده طائرِ افلاکی‌ام فاطمه تنهاتر از سابق شدم با رفتنت قاتلِ جانم شده گلهایِ بر پیراهنت بعد تو با پوزخندی می‌دهد قنفذ سلام پیشِ پایِ من مغیره می‌کند دائِم قیام میخِ در هر روز خیره می‌شود بر مرتضی کوچه دارد می‌زند طعنه به غمهایِ امام دشمنِ دینِ خدا هر روز مسجد می‌رود من ندارم حُرمت امّا شعله دارد اِحترام هر کسی بدتر تو را زد حُرمتش واجب‌تر است هر که طعنه بیشتر زد بیشتر دارد مقام بی تو تنها مَحرمِ آهِ علی شد گوشِ چاه می‌کِشم در روضه‌هایت انتظارِ قرصِ ماه     @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌پیوسته_یادواره شهدا همزمان با شهادت حضرت زهرا سلام اللّه علیها معنیِ فاطمیونید شما وَاللّهِه کربلایی شده‌ام با شهدا وَاللّهِه شک ندارم که خدا بر رویِ دوشِ شهدا می‌گذارد عَلمِ کرب‌و‌بلا وَاللّهِه خونتان ریخته با ذکرِ حسین و گفتید... دَم‌به‌دم نوحه‌یِ یافاطمه را وَاللّهِه نامتان زینتِ هر کوچه‌یِ شهرم شده است یادتان حاجتِ ما کرده رَوا وَاللّهِه هرکجا گیر ‌وُ گِره خورد به کارم به خدا متوسّل شده‌ام من به حسین و شهدا آخرِ فاطمیه حرفِ شهیدان شده است چقَدَر عمّه‌یِ سادات پریشان شده است یک طرف غسل و کفن کردن اُم‌ُّالنُجَباٰ یک طرف حرفِ غم و غربتِ ایران شده است یک طرف لاله به رویِ کفنی روئیده یک طرف پیکرِ صدپاره که عریان شده است یک طرف دستِ وَرم کرده و رویِ نیلی یک طرف لحظه‌یِ تازاندنِ اَسبان شده است آخرِ فاطمیه صحبتِ گودال شده مادری بس که به صورت زده بی‌حال شده تَهِ گودال زمین خورد... وَ مادر می‌دید خنجری کُند که آمد سویِ حنجر می‌دید دست و پا می‌زد و خواهر رویِ تل مضطر بود زد به سینه لگدی شمرِ ستمگر... می‌دید در میانِ حَرمی دامن و معجر می‌سوخت لحظه‌ای که به رویِ نیزه‌یِ کین سر می‌دید آمد از راه غروب و قافله راه افتاد ساربان آمد و انگشترِ دلبر می‌دید ذکر یافاطمه شد ندبه‌یِ زینب وَاللّه بِاَبی اَنتَ وَ اُمِّی یا اَباعبداللّه     @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مصیبت فاطمیه خونِ سرخِ در وُ دیوارِ حرم شاهد بود شاهدِ دیگر اگر خواست کسی آتش دود لگد و سیلی و طعنه همگی هم‌دستند که بگیرند از این خانه تو را خیلی زود با چهل مرد طرف نیست همه نامردند همه جایِ بدنَش نیلی و زخمی و کبود از مسلمان خبری نیست در این شهر مگر جنگ این‌گونه ندیدیم زِ کفّار و یهود ریخته رویِ زمین شیشه‌یِ عمرِ مولا مادر افتاد بخوان ندبه بیاید موعود     @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌پیوسته شهادت حضرت سلام اللّه علیها‌‌ این خبر از پا می‌اَندازد امیرِ آسمان را قدکمانی می‌رود تا که ببیند قدکمان را باز کُن چشمِ تر وُ تارِ خودت را تا ببینی لرزه‌هایِ زانویِ کوهِ نبردِ بی‌اَمان را خسته‌‌ای از من مگر که بسته‌ای چشمِ خودت را دیده‌اَت را باز کُن  کُشتی امامِ بی‌کسان‌ را روحِ از تن رفته برمی‌گردد این فرمانِ مولاست بسته و وابسته‌یِ دستورِ حیدر جانِ زهراست مانده‌ام بینِ در وُ دیوار....    اَشکت را نَبینم خورده‌ام زخم از نوکِ مسمار اَشکت را نَبینم گریه‌هایم را نبین .... گریه نکن.... جانم فدایت هم‌نفس .... اَلجار ثُمَّ الدّار  اَشکت را نَبینم نیمه‌شب غسلم بده از رویِ این پیراهنی که.... زخم بسیار است امّا یار.... اَشکت را نَبینم با اجازه چشمِ خود بستم به فکرِ مجتبیٰ باش نیمه‌شب سقّایِ شاهِ تشنه‌یِ کرب‌وُبلا باش می‌شود دنیا بدونِ فاطمه زندانِ حیدر کاش بر لب می‌رسید امشب همین‌جا جانِ حیدر مجتبیٰ صورت به صورت می‌نَهد امّا به سختی چون که دیده خورده بر دیوارها  جانانِ حیدر صورتِ شاهِ کرم باشد کفِ پاهایِ زهرا خانه‌دارِ خانه از حالا گلِ گریانِ حیدر وعده‌گاهِ حیدر وُ زهرا   غروبِ روضه.... گودال دست و پا زد دلبرِ دلها و مادر رفت از حال پشت‌وُرو شد پیکری پیشِ دو دیده.... زار می‌زد لحظه‌ای که بی‌حیا  سر می‌بریده‌‌ .... زار می‌زد پیشِ چشمَش پنجه‌ها می‌شد گِره بر گیسویِ شاه ظالمی مویِ حسینش را کشیده .... زار می‌زد گوشه‌یِ گودال می‌دید او که هِی کردند اَسبان رویِ جسمِ بی‌سری مَرکب دویده .... زار می‌زد زار می‌زد یکسره مادر.... حسین مادر ندارد العجل یابن‌الحسن سردارِ عریان سر ندارد     @sehreashk