eitaa logo
حسیــن ایمانـے(سِـحرِ‌‌اَشـک)
941 دنبال‌کننده
406 عکس
505 ویدیو
228 فایل
اشعار و سبکهایِ کربلایی حسین ایمانی
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دوبیت حضرت زهرا سلام اللّه علیها و کربلا روضه‌یِ تو روضه‌یِ رضوانِ ماست ذکرِ هر سینه‌زنت مهدی بیاست این شبِ جمعه دمِ یا فاطمه .... شورِ زوّارِ بقیع و کربلاست @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دوبیت بعد از شهادت حضرت زهرا سلام اللّه علیها‌‌ لبخندِ لبت گمشده‌یِ خانه‌یِ مولاست این خانه پر از روضه‌یِ هر روزه‌یِ زهراست افتاده نفسهایِ عزیزت به شماره در هر نفست ندبه‌ای از دوریِ آقاست @sehreashk
بویِ باران می‌دهد شعر و شعارم بیشتر مَست می‌گویم غزل امّا خمارم بیشتر با شـما باشم در این دنیا قرارم بیشتر می‌رسی فردایِ محشر تو به کارم بیشتر دامنت باغِ اَقاقی‌هاست تا روزِ ظهور بیرقِ ما چادرِ زهراست تا روزِ ظهور حسین ایمانی @sehreashk
13.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شورِ ما یافاطرُ یافاطمه نورِ مطلق عشقِ مولا فاطمه لافَتی اِلّا علی در کارُزار با علی معنا شود با فاطمه زحمتِ ابوالفضل جانم❤️ @sehreashk
اللّهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم غزل پیوسته ولایی و شهدایی هفته‌یِ بسیج سنگر عوض کرده ولی جبهه همان جبهه‌َست تا روزِ محشر خانه‌یِ این پهلوان جبهه‌َست یک روز در دستَش سِلاحی بود در میدان حالا به دستَش حَربه‌ای دیگر در آن‌جبهه‌َست ویروس باشد می‌شود کارش پرستاری قحطی ُو سیل ُو آتش ُو بحران چنان‌جبهه‌َست علم و تلاش و معرفت ایثار و هَمِّیَّت زیباترین جایی که دیده این جهان جبهه‌َست گاهی نظامی می‌شود گهگاه فرهنگی گاهی نبردی اقتصادی در همان جبهه‌َست باشد بسیجی اِمتدادی از اَزل تا حشر که باخِصالش می‌دهد دین و وِلا را نشر این ظاهرِ اَمر است با فرمانِ روح اللّه .... جان داده‌ او امّا نداده خاکِ ایران را این پرچمِ عشق است پرچمدارِ آن مولاست تضمینِ بالا ماندنَش شد کوچه‌یِ غمها دستِ غریبی بسته و دستی شکست اِی وای دارد غلافِ بُخل و کینه می‌رود بالا سنگینیِ ضربه شکسته قلب و بازو آه چادر که خاکی شد حسن می‌گفت واٰ اُمّاه اوّل بسیجیِ ولایت مادرِ سادات مانده به رویِ چادرش در کوچه ردِّ پا هرکس ولایی شد به عشقِ رهبرش جان داد حتی اگر عاشق شد آسان سخت تاوان داد کرب‌و‌بلا از این بسیجی‌ها فراوان دید پیر و جوان در راهِ جانان بی‌امان جنگید حُرُّ و حبیب و مسلم و عون و زُهیر و جوُن که خونشان تضمینِ دین شد بر زمین خشکید تکّه‌حصیری تکّه‌هایِ پیکری را برد اَشکِ پدر جاری شد امّا دشمنش خندید ایثارگر بی‌دست سویِ خیمه‌ها می‌رفت مشک و عَلم افتاده و چشم و سرَش پاشید بالایِ تل با گریه بانویی تماشا کرد خنجر اگر چه سخت اَمّا داشت می‌بُرّید خونِ بسیجی‌هایِ دین نذرِ ولایت شد بالایِ نیزه ندبه و قرآن تلاوت شد @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مثنوی فاطمیه مدح و مرثیه‌یِ حضرت زهرا سلام اللّه علیها‌ پاک و مطهّری و سراپا نجابتی آئینه‌ای و سنگرِ روزِ قیامتی همسنگریِ شیرِ خدا در سپاهِ عشق بانویِ آسمانیِ ما سرپناهِ عشق حرفِ تو حرفِ احمدِ مختار و مرتضاست هر فاطمیه مخزنُ الاسرارِ کربلاست هر فاطمیه می‌شود آرام ناله کرد با روضه‌هایِ غربت و دلواپسیِ مرد این زندگی نَه مرگ به واللّه بهتر است وقتی طناب رویِ دو بازویِ حیدر است شهری به صف شدند برایِ کشیدنش آتش گرفته سینه به همراهِ گلشنش دود از میانِ خانه‌یِ مولا بلند شد پاسخ به اشکِ مادرِ ما نیشخند شد خوردند حقِّ شاهِ غریبِ غدیر را بردند با طناب و کنایه امیر را آمد برایِ حفظِ ولی‌اش ولی نشد اینبار مرهمِ غم و دردِ علی نشد اینبار دردِ دیگرِ سرِّ سجود شد آمد غلاف و بازویِ مادر کبود شد افتاد بر زمین و زمین زد ابوتراب دنیا شده به رویِ سرِ مرتضی خراب ظالم‌تر از سقیفه کسی دیده است؟! نه گل با غلافِ کینه کسی چیده است؟! نه شد یاس بستری و امیرش‌‌‌ به خانه بود بر دست و رو و پهلویِ کوثر نشانه بود شبها قنوتِ نافله‌اش ندبه و نواست تنها دعایِ فاطمه یابن‌الحسن بیاست @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مدح حضرت زهرا سلام اللّه علیها فاطمیه هوایِ روضه چه حال و هوایِ زیبائیست خدا هم عاشقِ این ناله‌هایِ زهرایی‌ست به آهِ فاطمه سوگند حضرتِ فاطر به شرطِ ندبه تولّایی و تبرّایی‌ست ولایِ مرتضوی شرطِ دین و دینداری‌ست علم به دستِ علمدار قابِ زیبایی‌ست اگر چه یاسِ علی نیلی و کبود شده گلِ کمانی و زخمی بهارِ مولایی‌ست تمامِ شهر اگر دشمنِ امیر شوند همین که فاطمه دارد سپاه رویایی‌ست حجاب و عفّتِ زهراست عزّتِ اسلام دلِ حبیبه‌یِ حق بی‌قرارِ لالایی‌ست چه خالی است خدا جایِ محسنِ زهرا دوایِ فاطمیه ندبه‌هایِ تنهایی‌ست @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم زمزمه فاطمیه شکرِ خدا که عاشقِ حیدرم بر سرِ سفره‌یِ غمِ مادرم مادر دوسِت دارم مادر بی‌قرارم مادر از غصّه‌هات می‌بارم مادر مادر مادر /۳/ یازهرا شالِ عزایِ روضه‌هات ثروته هر جا تو رو صدا کنم جنّته گلِ ..... پیغمبری وقتی با حیدری غمو با یه نگات می‌بری مادر      مادر مادر /۳/    یازهرا فاطمیه سینه‌زنه آسمون بارونیه چشمایِ صاحب‌زمون وای از پهلویِ تو وای از بازویِ تو وای از کبودیِ رویِ تو مادر      مادر مادر /۳/    یازهرا هر چی دارم از کرمِ حسینه بهشتِ نوکر حرمِ حسینه ارباب مهر و مهتاب ارباب منو دریاب ارباب دلم شد از دوری آب ارباب یاثاراللّه /۳/ اربابم @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل فاطمیه و امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف به دادِ مادر برس کوچه عذاب‌آور است روزیِ سینه‌یِ یاس ضربه و میخِ در است اینکه به پشتِ درِ خانه نفس می‌زند نیلوفریِ غمِ اباالحسن کوثر است پشتِ درِ خانه‌اش حامیِ اسلام شد خونابه ردِّ پایش از کوچه تا بستر است بازویِ شیرِ خدا بسته شد و بازویِ .... مادرِ قدکمانِ تو سپرِ حیدر است در کوچه‌یِ بی‌کسی سیلی به رویش زدند این ردِّ پنجه‌هایِ سنگینِ غارتگر است آقا بیا که مادر زار و زمین‌گیر شد این روضه‌ها فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَر است مدینه چشم انتظار کرب‌وبلا بی‌قرار ندبه‌یِ جمعه راهِ زیارتِ دلبر است @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل فاطمیه مدح و مرثیه‌یِ حضرت زهرا سلام اللّه علیها به جز غدیر مسیری نداشتی بی‌بی در این مسیر نظیری نداشتی بی‌بی تمامِ زندگی و بندگیِ تو سند است که جز علی تو امیری نداشتی بی‌بی به جانِ محسنِ شش‌ماهه‌ات قسم هرگز به وقتِ گریه تو سیری نداشتی بی‌بی بهارِ عمرِ علی زود می‌شوی پاییز تو اشتیاق به پیری نداشتی بی‌بی ملیکه‌یِ همه‌یِ اهلِ آسمانی و ..... به جز سرایِ حقیری نداشتی بی‌بی چه حیدرانه به یاریِ حیدرت رفتی اگر چه تیغِ غدیری نداشتی بی‌بی میانِ کوچه اگر خورده صورتت سیلی به جز فرج تو مُجیری نداشتی بی‌بی @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مثنوی نقیضه‌ای بر غزل استاد سیدرضا مؤید ( گر نگاهی به ما کند زهرا ....) « گر نگاهی به ما کند زهرا دردها را دوا کند زهرا » چه نگاهی؟! همان که تار شده بستری مادرِ نگار شده بسترِ مادرِ حرم پهن است غصِّه قلبِ ابوتراب شکست اهلِ این شهر وُ حرفِ بی‌پایه پچ‌پچ و طعنه‌هایِ همسایه روزگاری عجیب و غمگین است روضه‌یِ فاطمیه سنگین است دخترِ ختم‌الانبیا دارد .... از غمِ شاهِ کعبه می‌بارد شیرِ حق می‌شود اسیر خدا یاس را غصّه کرده پیر خدا در وُ دیوارها پر از روضه محرمِ دردِ مادرم فضّه فضّه ظلمِ مدینه را دیده میخِ خونی و سینه را دیده فضّه اَمَّن یُجیبِ آخر بود خونِ شش‌ماهه بر رویِ در بود دلِ زهرا و فضّه شور افتاد آرزو بود دیدنِ نوزاد نشد این آرزو برآوُرده فضّه فهمیده کودکی مرده حالِ زهرا شده خراب ولی .... سویِ کوچه دوید و گفت علی .... گر چه دشمن به من لگد زده است پیشمرگِ ولایت آمده است کعبه هستی و آمدم به طواف گفته لبّیک ضربه‌هایِ غلاف قنفذِ بی‌حیا غلافش را می‌زند بر رویِ دلِ مولا مرتضی بود و لاله و ناله.... ناله زد العجل اباصالح @sehreashk