eitaa logo
🌟سیرسلوک تاخدا🌟
6.3هزار دنبال‌کننده
43.7هزار عکس
11هزار ویدیو
179 فایل
⛔هرگونه کپی برداری از کانال کاملا آزاد و بدون اشکال شرعی میباشد درانتشار مطالب مذهبی کانال کوتاهی نکنید،هدف ما ترویج فرهنگ مهدویت میباشد. #تبلیغات 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1871446027C496dce5861
مشاهده در ایتا
دانلود
سنگینی و غمِ این عکس ..
وقتی میرم‌گلزار‌شُھدا اڪثر مزارها خاکین‌ومشخصه خیلی وقتہ‌کسی بھشون‌سرنزده امامزارچَندتا‌شھیدمَعروف‌ تادِلت‌بخوادپرازگل‌وشکلات وخرمابرای فاتحه‌هست🖐🏾. - این‌رَسمش‌نیست‌ معرفت‌داشتِہ‌باشیم:)!
ازشهیدان‌بطلب‌‌آنچه‌تمنا‌داری بخدا‌کارگشای‌دلِ‌هرسوخته‌اند..(: (س)
یادمون‌نره‌جاده‌ای‌که‌الان‌داره‌به کربلا‌میرسه، زمانی‌همون‌سنگر‌هایِ دفاع‌مقدس‌بود؛ یادمون‌نره‌اونایی‌ روکه‌کربلا‌ندیدندولی‌باخونشون‌ راهِ‌کربلاروبرای‌الانِ‌من‌وتوبازکردن؛ یادمون‌نره‌اونایی‌روکه‌خط‌آخر وصیت‌نامه‌هاشون‌نوشتن: اگرراه‌کربلابازشدوبه‌کربلا رفتید،اونجاماروهم‌یادکنید :) . ..❤️‍🩹
حتما بخونن...😊🔽 باید بخونن....😊🔽 💠+به قول : دنیا دنیای تیپ زدنه!❤️ فقط مهم اینه که کی، برای کی تیپ میزنه! یه جوری تیپ زدن که نگاهشون ڪرد🦋 ...    اما فقط یه چیزی: 🧔‍♂️آقایان؟! الگوت حضرت علی(ع) بود، حواست هست؟ ڪه به دخترای جوون سلام نمیڪرد.. ❌مگه قرار نبود صحبت با در حد ضرورت باشه⁉️ پس این چت📲 ڪردنا و... چی میگه؟؟ 🧕 +بانوان؟! وارث ارثیه حضرت زهرا (س) ! شما چی❓حواست هست❓خود جلوی یه مرد ڪور حجابشو رعایت میڪرد؛... چشمات قشنگه، صورتت زیباعه، میدونم همه ی اینارو....😇 ولی قرار نبود زیبایی هاتو بزاری برای هر ڪسی؛... پس این پروفایل و اینا چی میگه؟؟؟🥀 جایی ڪه با چند تا لمس صفحه ی گوشی ڪلی مرد میتونن ببیننش... _قرار بود باشیم... _قرار بود باشیم... _قرار بود راه رو ادامه بدیم.. _قرار بود برای شهیدمون مرام بزاریم... ولی قرار نبود به باخت بدیم... 💥اومدیم تو صحنه‌ی جنگ دشمن تا ڪنیم، گفتیم جنگ نرم؛ ولی نرم نرم خودمون داریم وا میدیدم💔 بخاطر دل رعایت کنیم!! ⛔️
_قرار بود باشیم... _قرار بود باشیم... _قرار بود راه رو ادامه بدیم.. _قرار بود براے شهیدمون مرام بزاریم... ولی قرار نبود به مجازے بدیم...💔
میگویند: رفتند تا ما بمانیم‌! ولے من‌ میگویم: شهدا رفتند تا ماهم‌ به‌ دنبالشان‌ برویم.. آری جا مانده‌ایم‌...🕊💔 دل‌ را باید صاف‌ کرد..🙂❤️‍🩹
عزیزان که خانواده ش توانایی خرید رو ندارن فعلا ۱۳میلیون۷۵۹هزارتومن جمع شده بعداز ایام فاطمیه میخواد بره سر خونه و زندگیش کمک کنید بتونیم چندقلم وسایل اولیه براشون بخریم دست خالی نرن هر عزیزی از در حد توانش هست کمک کنه یا صدقه بده به نیابت از و یا یاعلی بگید و کمک کنید بزنیدروی شماره کارت کپی میشه
5892107046105584
کارت بنام گروه جهادی حضرت مادر اگر برای شماره کارت گروه جهادی واریز نشد به این شماره کارت واریز بزنید بزنید روی شماره کارت کپی میشه
5894631547765255
محمدی رسید رو برای ادمین بفرستید🙏 @Karbala15 https://eitaa.com/joinchat/317063367C46e6a1462c دوستان اگر واریزی ها بیشتر باشه برای کارهای خیر بعدی هزینه میشه اجرتون باحضرت زهرا(س)
⃝ ¸ٖٖٖٖٜ¸ٖٖٖٖٜ¸ٖٖٖٖٜ ܢِِܼܚْܩِ‌ࢪَبــــِّ‌ٵݪشُّـܣ‌َـداٰءِوَٵݪصِّدّࡅ࡙ٖقࡅ࡙ٖࡍ߭  ⃝ ¸ٖٖٖٖٜ •••⊰⃟♥️࿐ྀུ༅          ┏⊰❥  🕊 قشنگتـرین الگوهـای ترك گناهن یـاٰحبیبــ‌البـاٰکیـن🌱 ‌ ‌
🌷 🔅 سـربـاز صـاحب زمـان|عج| بودن یعنی همه جـوره خـودت را خـرجـش ڪنی ... 🔻مثـل همیشـه می‌گفت : 🔅 باید صـددرصـد وجـودت را بـرای امـام زمـان|عج|خـرج کنی که او یـار نیمـه تمـام نمی‌پسنـدد همیشه سخت‌ترین کارها را برمیگزید.
از خیابان آرام آرام در حال گذر بودم!🤔 . 🌷اولین کوچه به نام شهید همت؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه کردی؟... جوابی نداشتم؛ سر به زیر انداخته و گذشتم...😞 . 🌷دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛ پرچم سبز سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار همین جا بود... عبدالحسین آمد! صدایم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت خدا... چه کردی؟ جوابی نداشتم و از 😓 از کوچه گذشتم... . به سومین کوچه رسیدم! 🌷شهید محمد حسین علم الهدی... به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند! گفت: و در کجای زندگی ات قرار دارد؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی که گوشه اش نمناک شد! سر به گریبان؛ گذشتم... . به چهارمین کوچه! 🌷شهید عبدالحمید دیالمه... آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن کردن مردم! کردی؟! برای خودت چه کردی؟! برای دفاع از !؟! همچنان که دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم... . 🌷به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران... صدای نجوا و شهید می آمد! صدای و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نکردم! شدم، از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوی ام... گذشتم... . 🌷ششمین کوچه و شهید عباس بابایی... هیبت خاصی داشت... مشغول تدریس بود! مبارزه با ، نگهبانی ... کم آوردم... گذشتم... . هفتمین کوچه انگار بود! بله؛ شهید ابراهیم هادی... انگار مرکز کنترل دل ها بود!! هم ! هم ! هم ! مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در خطر لغزش و تهدیدشان می‌کرد! را دیدم... از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم... . 🌷هشتمین کوچه؛ رسیدم به شهید محمودوند... انگار پازوکی هم کنارش بود! پرونده های دوست داران شهدا را می‌کردند! آنها که اهل به وصیت شهدا بودند... شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد! برای ارسال نزد ... . پرونده های باقیمانده روی زمین! دیدم وساطت میکردند،برایشان... . اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت... از تا ! فاصله زیاد بود...😭😭😭 . دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم که با چه کردم! تمام شد... . از کوچه پس کوچه های دنیا! بی شهدا، نمی توان گذشت... 📣 از انتشار این متن کوتاهی نکنید •┈••✾🍃🦋🍃✾••┈• [ 🌿]
یه بطری پیدا کرد و گذاشت زیر تختش بچه‌ها تعجب کردند که این دیگه برا چیه؟! نیمه شب بطری رو برمی‌داشت و با آب داخلش وضو می‌گرفت، می‌گفت: ممکنه نصف شب بیدار بشم، شیطان توی وجودم بره و نذاره برم پایین توی سرما وضو بگیرم، می‌خوام بهونه نداشته باشم که نماز شبم رو از دست بدم.🌱🌸 بقیه‌ بچه‌ها هم یاد گرفته بودن از فردا شب زیر تخت همه یه ظرف آب بود. 🕊 اَللّهُمَّ‌عَجِّل‌لِوَلیِّکَ‌الفَرَج❤️ ‌‌