🔹 «فرصت» را اگر بگذاری که بگذرد، «ﺍﯾﻦ ﺯﻣﺎﻥ» می شوﺩ «ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ». می شوﺩ بسانِ لحظهی بعد از تحویل دادنِ برگهی امتحان. آن لحظه، دیگر هیچ چیزی نمیتواند آن برگه را دوباره به دستت برساند.
🔸 آن وقت تو میمانی و یک آهِ پُرحسرت... «ﻓﺮﺻﺖ» یاری امام زمان ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﮕﺬﺍﺭﯼ ﺑﮕﺬﺭﺩ؛ می شوﺩ ﻣﺜﻞ ﺁﺏِ تُنگِ ﻣﺎهی ﮐﻪ ﺑﻪ ﻭﻗﺘﺶ ﻋﻮﺽ نشده. ﺁن وﻗﺖ ﺩﯾﮕﺮ ﺁﻥ ﻣﺎﻫﯽ ﻫﻢ، زنده نمیماند… ﻗﺪﺭِ «لحظات» ﺭﺍ ﺑﺪﺍﻧﻴﻢ، یاری کردنش را، حتی ثانیه ای عقب نیندازیم. زندگی، ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻫﻴﭻﻛﺲ نمی ماند...
📎 #تلنگر
@seiro_solook_ta_khoda
✨آیت الله بهجت:✨
برای بیماری ها چه کنیم،?
آیت الله بهجت پاسخ دادند:
خداوند متعال کپسولی درست کرده است که تمام ویتامینها در آن است
آن هم کپسول صلوات است.✨
@seiro_solook_ta_khoda
#آیین_بندگی
همین ڪه گردی بر دلتان پیدا می شود
↞ یڪ سبحان الله بگویید
آن گرد ڪنار می رود .
هر وقت خطایی انجام دادید
↞استغفرالله بگویید
که چارہ است.
هر جا هم نعمتی به شما رسید
↞الحمدلله بگویید
چون شکرش را به جا آوردی گرد نمی گیرد .
با این سه ذڪر باخدا صحبت ڪنید.
صحبت ڪردن با خدا
غم و حزن را از بین می برد ...
📚حاج اسماعیل دولابی
@seiro_solook_ta_khoda
📚 #حکایتیبسیارزیباوخواندنی
💎روزي "باز" پادشاهي از قصر شاهانه فرار کرد و به خانه پيرزن فرتوتي که مشغول پختن نان بود روي آورد.
پيرزن که آن باز زيبا را ديد فورا پاهاي حيوان را بست، بالهايش را کوتاه کرد، ناخنهايش را بريد و کاه را به عنوان غذا جلوي او گذاشت.
سپس شروع کرد به دلسوزي براي حيوان و گفت:
اي حيوان بيچاره! تو در دست مردم ناشايست گرفتار بودي که ناخنهاي تو را رها کردند که تا اين اندازه دراز شده است؟
مهر جاهل را چنين دان اي رفيق
کژ رود جاهل هميشه در طريق
پادشاه تا آخر روز در جستجوي باز خويش ميگشت تا گذارش به خانه محقر پيرزن افتاد و باز زيبا را در ميان گرد و غبار و دود مشاهده کرد.
با ديدن اين منظره شروع به ناله و گريستن کرد و گفت:
اين است سزاي مثل تو حيواني که از قصر پادشاهي به خانه محقر پيرزني فرار کند.
هست دنيا جاهل و جاهل پرست
عاقل آن باشد که زين جاهل بِرَست
@seiro_solook_ta_khoda
✨﷽✨
✅داستان کوتاه و پندآموز
✍روزی شخص نانوایی مردی با لباس کهنه و فقیرانه ای را دید که به طرف مغازش میآید..با خودش گفت حتما این فقیری است که می خواهد نانی را گدایی کند.وقتی آن مرد رسید گفت نان تمام شده،مرد از آنجا دور شد..دوست نانوا که آن مرد را از سر کوچه دیده بود به نانوا رسید و گفت"او را شناختی.؟
💥نانوا گفت نه..حتما فقیری بود که نان مجانی می خاست و من به او گفتم نان تمام شده..دوست نانوا گفت وای بر تو..آن مرد استاد و زاهد بزرگ شهر است..نانوا تا فهمید به سمت زاهد دوید و گفت مرا ببخش که شما را نشناختم..و از زاهد خواهش کرد که او را به شاگردی قبول کند زاهد قبول نکرد ولی نانوا اصرار کرد که اگر مرا به شاگردی قبول کنی تمام شهر را نان مجانی دهم...زاهد به خاطر شرطش او را قبول کرد...روزی در کلاس درس نانوا از زاهد پرسید که ای شیخ"جهنم کجاست؟ شیخ گفت جهنم جاییست که تکه نانی را برای رضای خدا ندهند و شهری را برای رضای بنده ای نان دهند...
@seiro_solook_ta_khoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•﷽•
نباشد بي تو عالم را صفايي
نه دين را بي تو ولايت بهايي
مگر من دست بر مي دارم از تو
تو جاني ،دلربايي،مقتدايي
#استوریتون📱
🕌🚩
@seiro_solook_ta_khoda
38.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•﷽•
بــرچــهره پــر ز نـ✨ـور مــهدي ،صــلــواتــ🌸
بــر جـ♥️ـان و دل صــبــور مــهدي ،صــلــواتــ📿
تــا امرفــرج شــود مــهيا ،بــفــرســتــ🌟
بــهرفــرج و ظــهور مــهدي ،صـ😍ـلــوات
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
🕌🚩
@seiro_solook_ta_khoda
🌹🌹🌿
🌹🌿
🌿
💐 ای منتظر امام غایب!
اگر خواهی که جام شربت عشق مهدوی نصیبت شود، تشنگی را از دست نده و تقاضایت را رها نکن و طلبت را افزون کن که انشاء الله از آب بحر مودت تو را بنوشانند.
چون تقاضا بر تقاضا می رسد
موج آن دریا به اینجا می رسد
استاد سید علی اکبر صداقت
🕌🚩
@seiro_solook_ta_khoda
•﷽•
یــابــن الــحــســن
گــر گـ🌸ـل ڪــنــد صــددلــبــریــ
ای جــانــ،تــوچــیــزدیــگــریــ😌
#عــبــدروســیــاه_خــیــلــیــ_دوســتــ_داره♥️
🕌🚩
@seiro_solook_ta_khoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
••✾🌻🍂🌻✾••
مباهله،
داستان فضیلت
اهل بیت رسول خداست؛
آنجا كه خدا
فرمان داد تنها زنان و فرزندان
و جانهایتان
را به میدان بیاورید؛
با رسول خدا(ص)،
تنها فاطمه(س) وحسن(ع)
وحسین(ع) و علی(ع) ماندند!
روز مباهله،
روز عزت و افتخار
شیعه مبارک باد💐❤️
@seiro_solook_ta_khoda