هدایت شده از گاه گدار
همه ما در مبنا سخت مشغول کاریم.
نه کپ کردهایم، نه ترسیدهایم، نه یک گوشه نشستهایم و هی فکر و خیال میکنیم.
بیوقفه مشغول جمع کردن امکاناتمان شدهایم و داریم ظرفیتهایمان را فعال میکنیم.
نتیجهاش را انشاءالله خیلی زود همینجا با شما به اشتراک خواهم گذاشت.
آنقدر کار برای انجام داریم که وقتی برای عزاداری برایمان نمانده.
عزاداری برای شهدا را گذاشتهایم برای روزهای بعد از جشن پیروزی.
تکلیف همه ما معلوم است: «بر همهی مسلمانان فرض است که با امکانات خود در کنار مردم لبنان و حزبالله سرافراز بایستند و در رویارویی با رژیم غاصب و ظالم و خبیث آن را یاری کنند.»
شما دارید چه کار میکنید، شما هم بنویسید.
﷽
__________
این دو روز فکر کردم. به امکاناتم، به کارهایی که میتوانم انجام دهم. از حی و حاضرهای همین لحظهاش تا آنها که باید زودتر فراهمشان کنم.
ما همانطور که در یک مسیر و هدف مشترکیم، همانطور هم مثل اثر انگشت، منحصر به فردیم. جذابیت #جریان و #جمع به همین است. بیاید هر کدام امکاناتمان را لیست کنیم. با همان قطعا سننتصر بگذاریم جلو چشممان و یاعلی بگویم.
@selvaaa
هدایت شده از مجلهٔ مدام
فراخوان شمارهٔ سوم مدام: جنگ
جنگ، یکی از موضوعات برنامۀ سال آیندۀ تحریریه بود. قرار بود که در سال بعد سراغ شمارۀ جنگ برویم. تقریبا هشتاددرصد مطالب شمارۀ خواب نهایی شده است و طبق برنامه شمارۀ سوم، «خوابِ مدام» بود و شمارۀ چهارم هم «جشنِ مدام».
اما تصمیم تحریریۀ مدام بر این شد که موضوع جنگ را زودتر آغاز کنیم. این روزها، جنگ برایمان نه «خواب» گذاشته و نه «جشن».
از این رو، موضوع شمارۀ سوم مدام، «جنگ» شد.
برای مدام از جنگ بنویسید. جنگ برای صلح، برای زندگی، برای انسانیت، برای شرف، برای حقیقت.
مدام، دوماهنامه است و شمارۀ سوم در دو ماه آبان و آذر رونمایی خواهد شد. پس فرصت زیادی نخواهیم داشت. اگر تمایل به نوشتن برای این شمارۀ مدام دارید، تا شانزدهم مهرماه، آثار خود را برای ما ارسال کنید.
#فراخوان
#فراخوان_مدام
#فراخوان_داستان
#فراخوان_ناداستان
مدام؛ یک ماجرای دنبالهدار | @modaam_magazine
بسمالله الرحمن الرحیم
برای شیرمردهای ایرانی اُفت دارد که یک بچه هویج بخواهد برایش رجز بخواند.
خون امثال میرزاکوچکخان در این رگهاست.
دعاهایتان را با افتخار بدرقه راه موشکها کنید که مقر کثیفترین و لجنترین موجودات زمین را نشانه میروند. از صلوات و جوشن صغیر و الهی عظم البلا و هرچه به دست و زبانتان میآید خدا را صدا بزنید.
﷽
___________
صحنه نبرد همین است.
یک روز شادیاش با ماست و یک روز غم و غصهاش.
نه در شادیاش کار را تمام شده بدانیم و مغرور شویم، نه در غمش ناامید و سرخورده.
گردونِ نبرد هر قدر هم بچرخد، انتهایش با حزب خداست.
"نون.میم" (:
#نصرمناللهوفتحقریب
@selvaaa
﷽
__________
من کتابهای روانشناسی نمیخوانم و اساسا تفکیک زرد و غیرزردش هم سرم نمیشود. دوسه هفته پیش، به پیشنهاد دوستی متخصص، کتابی سفارش دادم. فصل اول را خواندم، پذیرفتم که بله! نباید خودم را گول بزنم، من تمام علائم اضطراب را یکجا دارم. فصل دوم که وارد تزهای درمانی شد، از هیجان و تب و تاب افتادم. کلی عناوین پشتهم که بعضیهایشان را هم دقیق نمیفهمیدم.
همه اینهارا گفتم که بگویم، حالا کتاب را نمیتوانم با اشتها قورت بدهم. حالا برایم روشنتر شده که در دیگری جز این در را نباید بزنم! چرا خانه غریبه وقتی آشناتر از آشنایی هست؟
سید کاظم روحبخش، صبح به صبح، کرکره کانال را بالا میدهد. چله "حال خوب" را با کلمات نورانی مولا علی (ع) میریزد توی جانها، ریشهای و دقیق و نقطه زن!
اگر شما هم دنبال حال خوب میگردید، درس و بحث مولا را امتحان کنید. دلم نیامد تک خور باشم.
نُه جلسهاش رفته و صبحها ساعت ۶ به مدت بیست دقیقه است.
https://eitaa.com/seyyed_kazem_roohbakhsh
@selvaaa
هدایت شده از حُفره
.
فیلم را یکی از اعضای کانال فرستاده است. یکی دیگر از دوستان هم در شخصیام گفته چرا کسی مادری و خانهداری را شغل نمیداند؟ چرا ما ارزشی نداریم؟
چای دارچینِ داغم را لاجرعه سر میکشم. امروز همسر و مادر خوبی نبودم چون کار کردهام. کار با آن استانداردهای اجتماعی که غیر آن را باد هوا میدانند. حالم امروز بهتر است؟
نه!
پُر از خستگی و بغضم!
شبهای دیگر که فقط مادر و خانهدار بودهام، حالم خوب بود؟
باز هم نه! چون انگار هیچ کاری نکرده بودم! چند بار پوشک و لباس بچهام را عوض کردم. غذا درست کردم. غذا خوراندهام. ظرف شستهام و هزار تا کار دیگر که همان استانداردهای مسخره آن را هیچ میدانند!
دستهایم موقع پُر کردن فرم کلاس پسرم، جلوی شغل باید بلرزد! که بنویسم شغل شریف مادری و خانهداری یا نه! که مسخرهام نکنند! که چرا چنین عنوانی در مملکت اسلامی من ارزشی ندارد؟ اصلا چه کسی دارد ارزشگذاری میکند؟ تا کِی و کجا باید بجنگم و صدایم برسد به آدمها!؟
تورا به خدا شغل شریف ما را ببینید!
ما به دیدن شما نیاز داریم؟
نه! ما به ارزش و احترام و عزت نیاز داریم تا بتوانیم بچههای سالمی تربیت کنیم!
به اینکه اگر خانمی دکتر است دورش جمع نشوید و مرا با بچههایم گوشهای تنها رها کنید. که یعنی او جذاب نیست! او فقط زاییدن بلد است! منِ مادر را پایین نکشانید!
جمع شدن همسری، مادری، خانهداری و شاغل و فعال بودن در اجتماع سخت است! برای بعضی زنها نشدنی است! برای بعضیها آسیبزاست! برای دیگری باعث فرسودگی میشود! اینقدر زنها را به این جمع شدن هُل ندهید! اینقدر حس بیارزشی به یک زن خانهدار ندهید! شاید خانهداری و مادری برای یک زنی او را به بهترین نسخهاش تبدیل کند! نه شغل و کار و درس!
مادر میتواند قاسم سلیمانی تربیت کند که قهرمان کشور شماست!
میتواند هنیهها و نصراللهها بسازد!
میتواند بشود همسر سردار حاجیزاده که به گفتهی رهبری، نیمی از ثواب خدمات همسرش را ببرد!
این مردها از دامن همان زنهای خانهداری بیرون آمدهاند که شماها قبولشان ندارید و با تحقیر و ترحم نگاهشان میکنید!
نگذارید مادر و همسر بدی بشویم چون باید در اجتماع دیده شویم!
به جامعهتان خیانت نکنید!
🔸️ من یک زنم آزادیام را دوست دارم
ایرانیام آبادیام را دوست دارم
هم مادر و مادربزرگم خانهدارند
این شغل مادرزادیام را دوست دارم 🔸️
✍️ مبارکه اکبرنیا
#شغل
#مادری
#خانهداری
#زن
#عزت
#عشق
#جهاد
@hofreee