eitaa logo
سِلوا
146 دنبال‌کننده
207 عکس
33 ویدیو
1 فایل
س ل و ا یعنی مایه تسلی و آرامش: می نویسم به امید آنکه سلوایی باشد برایتان🌱🌻 من اینجا هستم در کوچه ادبیات: @Z_hassanlu
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
___________ من تشنه دیدن، شنیدن و لمس کردن سنت‌هایِ اصیل و ریشه‌دارِ ایرانِ اسلامی‌ام. آخرین مهمان‌های حلیم‌زنی را بدرقه کردیم. بعد از حی علی الصلاه صبح، با جسمی لهیده، خودم را به صبح رو سیاه رساندم. دروازه خانه چهارتاق باز است‌. صدای" سلام صبح‌خیر" "قبول باشه" " این سطل لوکی زرده مال هاجر و ممده" " تو این یکبار مصرفا برات جا کنم؟" " دستت درد نکنه" قاطی تاق تاق دیگ و ملاقه حلیم شده؛ اما توی سر‌ من، زن‌ها همچنان در تاریکی زمزمه می‌کنند: ای صبح رو سیاه، به چه رو می‌شوی سفید امروز حسینِ تشنه جگر، می‌شود شهید @selvaaa
📜 پیامی از کوفه اینترنشنال: ارتش یزید اخلاقی‌ترین ارتش دنیاست! به همین خاطر برای حفظ حرمت خانواده حسین، مسئولیت انتقال کاروان اسرا به فردی متشرع و امین، یعنی جناب شمر، سپرده شد. 🔱 | @mabnaschoole |
______________ به‌ نام خدا به امید حق می‌آیم خانه شما خواهرم انشاالله در این استکان‌ها چای می‌نوشیم. از طرف سمیه امضا جعبه خاک گرفته را باز می‌کنم. کنار برچسب‌ مارک استکان‌ها، کاغذی تا شده چشمم را می‌گیرد. بازش می‌کنم. لبخندی کش‌دار می‌نشیند روی صورتم. ته دلم یک هُرم نرم و گرمی وول می‌خورد. باید برای چهار پنج سال پیش باشد، قبل از جهاز بُردن و خانه بخت رفتنم. سمیه آن‌وقت‌ها نُه ده ساله بود و جهان کوچک‌اش در بند کرونا. تمام کلماتش برایم یک پرونده شخصیت می‌سازد و انعکاس کرونا در عینک نگاه‌اش به دنیا را شفاف می‌کند. توحید دَم کشیده، حس عمیق خواهرانه‌ و امید سرشار از شور جوانی‌اش را در کلمه‌ها لمس می‌کنم. مدل نگارش نامه پرتم می‌کند به دهه شصتی که فقط توی کتاب‌ و فیلم‌ها حسش کردم، به نامه‌نگاری‌های زمان جنگ. این روزها مثل سمیه نُه ساله در کرونا، تا زبانم به قولی و فعلی می‌چرخد، یک " به شرط حیات" یا "ان‌شاءالله" می‌چسابم پشتش‌. از شش استکان، جای دو تایش توی جعبه لق می‌زند. دوتایش عمر نکردند و نماندند. نامه زیرشان هست هنوز. کلمه‌ها می‌مانند. کاش از من هم، امید به جا بماند. @selvaaa
هدایت شده از گاه گدار
ما تقریبا می‌دانیم مرگ با شلیک مستقیم گلوله چطور مرگی است. حالا مدت‌هاست فهمیده‌ایم مرگ با شلیک موشک به خانه‌ها یعنی چه. ما اما تصوری از مرگ در اثر گرسنگی و تشنگی نداریم. ما حتی تصور درستی از گرسنگی و تشنگی هم نداریم. این روزها در غزه آدم‌ها اگر با شلیک مستقیم گلوله‌ها کشته نشوند، اگر زیر آوار خانه‌ها نمانند، از ترکش موشک‌ها نکشدشان، گرسنگی و تشنگی از پا در‌شان می‌آورد. الان سال ۲۰۲۵ میلادی است. ما در جهان مدرنی زندگی می‌کنیم که برای حفاظت از حقوق حیوانات سازمان‌های بین‌المللی وجود دارد، برای کاهش گرمای هوا بودجه‌های بین‌المللی هزینه می‌شود و برای سفر به فضا هزینه‌های بی‌حدی صرف می‌شود. در همین روزها اهالی غزه به خاطر بی‌نانی، به خاطر تمام شدن آب سالم و به خاطر نبودن چیزی که بشود خورد، دارند می‌میرند. مردم نه یکی یکی که ده‌تا ده‌تا دارند می‌میرند. خدا کند ما در این روزها رو سیاه نشویم. دست ما از کمک به مردم غزه خالی است، تمام چیزی که می‌شود به میدان بیاوریم پول است. پول برسانیم بهشان بلکه جان یک نفر را از مرگ دور کنیم. پول برسانیم بلکه یک نفر بتواند چیزی برای خوردن پیدا کند. این سال‌ها، راه کمک کردن به غزه سخت شده. جمعیت خیریه حضرت خدیجه اما راهی برای رساندن کمک به اهالی غزه سراغ دارد. بیایید همین یک کار را انجام بدهیم. بیایید کمک باشیم برای مسلمان‌های مظلوم غزه. لینک پرداخت آسان: http://khadijakubra.com/pay 💳شماره کارت‌های خیریه (کمک به مردم غزه): بانک پاسارگاد: 5022291329674046 بانک ملت: 6104338926896834 بانک ملی: 6037997599838944 . «محمدرضا جوان آراسته» zil.ink/mrarasteh
هدایت شده از مُحَلِّل
در ساعات و روزهای آتی احتمالا شاهد کمپین‌های تبلیغاتی کشورهای عربی و غربی و رژیم اسرائیل در خصوص ارسال کمک ها به مردم غزه خواهیم بود کما اینکه این جو تبلیغاتی در درون این کشورها از هم اکنون وجود دارد. حقیقت این است که مشابه تجارب قبلی، این کمپین نیز احتمالاً با هدف سکته دادن به فشارهای افکار عمومی بین المللی در خصوص قحطی در غزه و ایجاد یک پوشش برای انتقال نبرد به مرحله بعدی است که شواهد حاکی از سه محور این تشدید است: ۱. تلاش برای آزادسازی اسرا با همکاری دلتا فورس آمریکا که لاجرم نیازمند حجم بسیار شدیدی از دیواره‌های آتش جهت تامین تیم‌های تکاوری خصوصا در اردوگاه‌های مرکزی نوار است که بالاترین تراکم جمعیت را دارند. ۲. اجرای عملیات‌های تصرف و تثبیت محور. ۳. هدف قرار دادن رهبران حماس با محوریت مسئولین دفتر سیاسی در خارج غزه. لذا باید فشارها را ادامه داد و فریب چند کامیون و هواپیما را نخورد. فراموش نکنیم که تنها راه حل مشکل گرسنگی غزه، ورود روزانه ۱۰۰۰ کامیون در طول یک ماه است. @Muhallel
_____________ دخترک زابلی خودش را روی صندلی چرمی جا داد. لبه‌های چادر سفید را نزدیک صورت آفتاب‌ سوخته‌اش کرد. با چشم‌های درشت سیاه‌اش اشاره کرد به بغل دستم: _رفیقته؟ +آره. تو با رفیقت نیومدی؟ _نه رفیقای من بیانم، منت میذارن. یه رفیق داشتم تا قبرستونم میرفتم میومد باهام. +عه چه بامعرفت. پس امشب چرا تنها اومدی؟ _افغانی بود. رفتن از اینجا. @selvaaa
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
_____________ جمع کردن خرت و پرت بیرون ریخته از کوله، پهن کردن لباس‌ها، شستن ظرف‌های خشک شده داخل سبد و چه و چه برایم سخت نیست. قلب من، آن لحظه به تقلا می‌افتد که نوای الله اکبر موذن‌زاده توی خانه می‌پیچد. گیج و منگ از نبودن چند روزه، مغزم هوشیار می‌شود که باید سراغ تنظیمات برنامه باد صبا بروم. از بین نام‌های توی لیست، خسروی و نجف و کربلا را رد کنم و انگشتم کلمه ساری را لمس کند. همان ثانیه‌ها، زمین‌گیرم می‌کند. دستم را به دیوار می‌گیرم و لبه تخت ولو می‌شوم. مغزم فهم می‌کند که وطن اصلی‌ و خانه پدری‌ را ترک کرده‌ام. اینکه باز غول روزمرگی‌ها سراغم می‌آید و من را در غربت می‌بلعد. پیراهن سیاه‌ و لباس‌های عزا را می‌‌گیرم توی مشتم و هوایشان را نفس می‌کشم. بوی گل‌های بهاری شوینده، مثل شیمیایی سردشت جانم را می‌سابد. بازدم راهش را گم می‌کند و به‌ جای دهان از چشم‌هایم می‌زند بیرون. من می‌مانم و لباس‌هایی که دیگر گرد و غبار زائری ندارند و صدای اذان که به افق ساری اتاق را پر می‌کند. @selvaaa
امشب شب مبارکی‌ست برایم؛ اما جمله‌ای از کتاب "ویولون زن روی پل" ذکر مغزم شده: "به قول مادر "گاهی وقت‌ها مردن عروسی است برای بعضی‌ها" و من بعضی‌ها بودم و آن موقع هم گاهی وقت‌ها." همین‌قدر متناقض و عجیب، حس‌هایم باهم درآمیخته. @selvaaa
هدایت شده از حلقه کتاب مبنا
خانم‌ها و آقایان، این شما و این «آغاز ثبت نام حلقه کتاب سیزدهم» 🎉 📍همراه با تخفیف ۱۵درصدی برای پنج روز اول ثبت نام 📚 در این حلقه، قراره با چهار کتاب زیر زندگی کنیم: 🔸خاکسپاری دوم بانوی مرگ 🔹جزیرهٔ سرگردانی 🔸یک عمر کار 🔹گیرنده شناخته نشد همراه با برنامه‌های متنوع: 📝 وبینار آشنایی با سیمین دانشور 🌸 وبینار تجربه مادری 🥇ماراتن کتاب 🔍 بررسی کتاب با حضور منتقدین 📲 دیدار با مترجم و نویسنده (در صورت امکان) و... در کنار یک جمع چند صد نفره کتابخوان ♨️ اگه شما هم مثل ما همیشه‌ سرتون توی کتابه، پس به جمع ما اضافه بشید از: 🔗 https://mabnaschool.ir/product/halghe13/ ⚠️ توجه: برای تهیه کتاب‌ها با تخفیف، باید از طریق سایت اقدام کنین. 📚 @halghemabna
📆 تقویم دوره رایگان «نوشتن در زمانهٔ بحران» 👤 مدرس: استاد جوان آراسته در این دوره قرار است چشم‌هایمان را باز کنیم، قلم‌هایمان را بتراشیم، بنویسیم، خط بزنیم و نهایتا چند قدم در مسیر نبرد روایت‌ها پیش برویم و سرباز کارآمدتری برای ایران عزیزمان باشیم. 🇮🇷✨✏️ 1⃣ تنظیمات اولیه شنبه، ۸ شهریور ماه 2⃣ لیست نبایدها دوشنبه، ۱۰ شهریور ماه 3⃣ شما خیلی مهم هستید چهارشنبه، ۱۲ شهریور ماه 4⃣ از تجربه‌ها شنبه، ۱۵ شهریور ماه 5⃣ یک، دو، سه، چهار دوشنبه، ۱۷ شهریور ماه 6⃣ پنج، شش، هفت، هشت چهارشنبه، ۱۹ شهریور ماه 7⃣ سه کار مهم شنبه، ۲۲ شهریور ماه 💢 برای شرکت در این دوره، فقط کافیه تصمیم جدی بگیرید، قلم و کاغذتون رو آماده کنید و در کانال مدرسه مبنا به آدرس زیر عضو بشید: 🔗 https://eitaa.com/mabnaschoole 💌 اگه سوالی داشتید مثل همیشه من اینجام: 🔸@adm_mabna | @mabnaschoole |